گفتند عینک سیاهت را بردار
دنیا پر از زیبایست!!!عینکم را برداشتم....وحشت کردم از هیاهوی رنگهاعینکم را بدهید
میخواهم به دنیای یک رنگم پناه ببرم
Printable View
گفتند عینک سیاهت را بردار
دنیا پر از زیبایست!!!عینکم را برداشتم....وحشت کردم از هیاهوی رنگهاعینکم را بدهید
میخواهم به دنیای یک رنگم پناه ببرم
★عشق کودکی ام را به تمام عشق ها ترجیح میدهم
گرچه یک طرفه بود و بی هدف،لااقل صادقانه بود و بی کلک...★
من به هر تحقیری که شدم با صدای بلند خندیدم ….
نام مرا گذاشتند “با جنبه” ! بی آنکه بدانند؛
خندیدم تا کسی صدای شکسته شدن قلبم را نشنود
خـــدایـــــا ...
از این به بعــد به مــخلوقــاتــت ؛
یک مــترجـــم ضـمیــمه کـن !
اینجا هیــچکــس ،
هـیـــچــکـــس را نــمـی فـــهــــمـــــــد...
معلم میگفت دو خط موازی هيچ وقت به هم نميرسند ،
مگر اينکه یکی از اونا خودش رو بشکنه ،
گفتم من که خودم رو شکستم ؛
پس چرا به او نرسيدم؟
لبخند تلخي زد وگفت ؛
شايد اون هم به سمت خط ديگه ای شکسته شده باشه ...!!
روزگاري مردم دنيا دلشان درد نداشت
هر كسي غصه ي اينكه چه ميكرد نداشت
چشمه ي سادگي از لطف زمين مي جوشيد
خودمانيم زمين اين همه نامرد نداشت...
خدایا...
خواستم بگویم تنهایم اما نگاه خندانت مرا شرمگین کرد
چه کسی بهتر از تو....!
حواست هست؟
شهریور است ...
کم کم فکر باد و باران باش ...
شاید کسی تمام گریه هایش را
برای پاییز گذاشته باشد ...
http://pnu-club.com/imported/2012/09/603.jpg
میگویند:حساسیت فصلی است.آری من به فصل فصل این دنیای بی توحساسم......
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاری بود
دل من سخت شکست
و چه زشت به من و سادگی ام خندیدی
به من و عشقی پاک
که پر از یاد تو بود
و خیالم می گفت
تا ابد مال تو بودتوبرو. برو تا راحت تر
تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم