-
به خدا دست خودم نيست اگر می رنجم
يا اگر شادی زيبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم .
من صبورم اما . . .
چقدر با همه ی عاشقيم محزونم !
و به ياد همه ی خاطره های گل سرخ
مثل يک شبنم افتاده ز غم مغمومم .
من صبورم اما . . .
بی دليل از قفس کهنه ی شب می ترسم
بی دليل از همه ی تيرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را ، از شب متروک دلم دور کند. . . می ترسم .
من صبورم اما . . .
آه . . . اين بغض گران صبر نمی داند چيست !!!!
-
کودکی ها
باد بازیگوش
بادبادک را
بادبادک
دست کودک را
هر طرف می برد
کودکی هایم
با نخی نازک به دست باد
آویزان !
-
خاطرم نیست تو از بارانی
یا که از نسل نسیم...
هر چه هستی گذرا نیست هوایت... یادت...
-
خاطرم نیست تو از بارانی
یا که از نسل نسیم...
هر چه هستی گذرا نیست هوایت... یادت...
-
زینگونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست
گمگشته ی دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست
-
افق روشن
روزي ما دوباره کبوترهاي ِمان را پيدا خواهيم کرد
و مهرباني دست ِ زيبائي را خواهد گرفت.□
روزي که کمترين سرود بوسه است
و هر انسان براي ِ هر انسان برادريست.
روزي که ديگر درهاي ِ خانهشان را نميبندند
قفل افسانهئيست و قلب براي ِ زندهگي بس است.
روزي که معناي ِ هر سخن دوستداشتن است
تا تو به خاطر ِ آخرين حرف دنبال ِ سخن نگردي.
روزي که آهنگ ِ هر حرف، زندهگيست
تا من به خاطر ِ آخرين شعر رنج ِ جُستوجوي ِ قافيه نبرم.
روزي که هر لب ترانهئيست تا کمترين سرود، بوسه باشد.
روزي که تو بيائي، براي ِ هميشه بيائي و مهرباني با زيبائي يکسان شود.
روزي که ما دوباره براي ِ کبوترهاي ِمان دانه بريزيم...□
و من آن روز را انتظار ميکشم
حتا روزيکه ديگرنباشم.۱۳۳۴/۴/۵
-
عشق تنها سهم مرغ عشق نیست
می توان عاشق شدو گنجشک زیست:281:
-
روزهای عمرم
دست دردست هم میدهند
تاسالهای عمرم رازیرخاک کنند
امامن هنوزمنتظرمیهمانی ازحوالی دریاهاهستم
منتظریک اتفاق
منتظریک برآورده شدن
ودوباره می اندیشم
کاش این اتفاق توباشی.
-
گویا
دریا
در پی من بود
دستانش را گرد من پیچید
شبانه در اتاقم
گویا دریا دور من پیچید
دستان صدایش را
دریا فرا می گیردم
دریا در آغوشم.
-
تمام نا تمام
نمی دونم چجور بگم
یه حس بد تو قلبمه
یه بغض صد ساله دارم
منتظره شکستنه
این روزا دل داد میزنه
بی خودی فریاد میزنه
میخواد بگه خسته شده
گاهی به دریا میزنه
تمومه نا تمومه من
بسه دیگه تو ام برو
تمومه نا تمومه من
آره دوست دارم تورو