-
دوست داشتمم اشک چشمات می شدم. میدونی چرا ؟ .... چون 1- تو چشات متولد می شدم . 2- روی گونه هات زندگی میکردم . 3- روی لبات جون می دادم و میمردم.
--------------------------------------------------------------------------------
برای تو اگه موبایلت و بر عکس کنی sooq .... sooq
--------------------------------------------------------------------------------
سلام هر وقت دلت برام تنگ شد بیا پایین
.
.
.
ای وای عزیزم چقدر زود دلت واسم تنگ شد
--------------------------------------------------------------------------------
در کدامين ايينه مي توان تو را جستجو کرد ؟!!! در کدامين چشمه زلال مي توان تو را ديد ؟!!! در کدامين راه نرفته تو را مي توان پيمود ؟!!! سهم من از تو چيست.... گلدان خالي کنار پنجره ....
--------------------------------------------------------------------------------
خدا به تو دو تا پا داد تا با آنها راه بروي. دو تا دست داد تا نگه داري. دو گوش براي شنيدن و دو چشم براي ديدن داد ولي چرا فقط يک قلب به تو داد؟ چون قلب دوم تو رو به کس ديگري داد تا تو آن را پيدا کني
-
امشب به قصه ی دل من گوش میکنی فردا مرا چو قصه فراموش میکنی
--------------------------------------------------------------------------------
وقتی معلم پرسید عشق چند بخشه ؟ زود دستمو بالا بردم و گفتم یک بخش ' اما از وقتی تو رو شناختم فهمیدم عشق سه بخشه : عطش دیدن تو ................ شوق با تو بودن............... و اندوه بی تو بودن
--------------------------------------------------------------------------------
واست يه دسته گل فرستادم با هزار مصيبت در ميان اون همه گل تونستم يه گل مصنوعي بزارم و در آخر برات بگم تا خشک شدن آخرين گل دوست دارم
وقتي گريه کردم گفتند بچه اي وقتي خنديدم گفتند ديوونه اي وقتي جدي بودم گفتند مغروري وقتي شوخي کردم گفتند سنگين باش وقتي حرف زدم گفتند پرحرفي وقتي ساکت شدم گفتند عاشقي حالا هم که عاشقم مي گويند : گناهه
--------------------------------------------------------------------------------
همه ميگن وقتي مي خواي به عشقت برسي بايد از همه دنيا بگذري اما وقتي همه دنياي من تويي چطوري بايد ازت بگذرم
-
كاش ميشد بر جدايي خشم كرد شاخه هاي نسترن را با تواضع پخش كرد كاش ميشد خانه اي از مهر ساخت مهرباني را در آن سرمشق كرد روي دلهايي حقيقي نقش كرد
--------------------------------------------------------------------------------
اگر خنده از لبهايم گريزد" اگر اشك از چشمهايم گريزد" اگر از گريه دريايي بسازم" اگر از خنده رويايي بسازم" لحظه اي از ياد تو دور نخواهم ماند
--------------------------------------------------------------------------------
هرگزبراي عاشق شدن به دنبال باران و بابونه نباشي گاهي در انتهاي خارهاي يك كاكتوس به غنچه اي مي رسي كه ماه را بر لبانت مي نشاند
--------------------------------------------------------------------------------
خدا به تو دو تا پا داد تا با آنها راه بروي. دو تا دست داد تا نگه داري. دو گوش براي شنيدن و دو چشم براي ديدن داد ولي چرا فقط يک قلب به تو داد؟ چون قلب دوم تو رو به کس ديگري داد تا تو آن را پيدا کني
-------------------------------------------------------------------------------
تا حالا کفشاتو نگاه کردي دو تا عاشق دو همراه که بي هم ميميرن با هم خاکي مي شن بدون هم زير بارون نمي رن کاش آدما کمي از کفشاشون ياد
-
آرامش يعني اينكه :
هميشه ته دلت مطمئن باشي توي سينه كسي كه دوستش داري يك خونه ي گرم داري ...
**********************************
همیشه ابرها می بارند ولی ... همه عاشق ستاره ها می شن ! مواظب باش چشمک ستاره ، گریه ی ابر رو از یادت نبره !
**********************************
اگر عالم شود انگشتر ناب
تو بر انگشتر عالم نگینی
**********************************
کاش ميشد روي قلب سرنوشت، لحظه هاي با تو بودن را نوشت.
***********************************کاش بودي تا دلم تنها نبود .......تا اسير غصه ي فردا نبود .......کاش بودي تا براي قلب من....... زندگي اين گونه بي معنا نبود .......کاش بودي تا لبان سرد من .......بي خبر از موج و از دريا نبود .......کاش بودي تا فقط باور کني .......بعد تو اين زندگي زيبا نبود.
-
*مرا اينگونه باور کن... کمي تنها ، کمي بي کس ، کمي از يادها رفته... خدا هم ترک ما کرده ، خدا ديگر کجا رفته...؟! نمي دانم مرا آيا گناهي هست..؟ که شايد هم به جرم آن ، غريبي و جدايي هست..؟؟؟
**********************************
*زمان طولاني ميشود براي کساني که غصه دارند. کوتاه ميشود براي کساني که شاد هستند. دير مي گذرد براي کساني که منتظر هستند . زود مي گذرد براي کساني که عجله دارند اما ؟!
.................... اما ابدي ميشود ، براي کساني که عاشق هستند.
**********************************
اگر کسي را دوست داشته باشي ، نمي توني توي چشم هاي اون زل بزني... نمي توني دوريش را تحمل کني... نمي توني بهش بگي که چقدر دوستش داري... نمي توني بهش بگي چقدر بهش نياز داري ... واسه همينه که عاشق ها ديوونه ميشن.
**********************************
*براي مرگ خود يک بهانه ميخواهم ... يک بهانه ي پوچ عاشقانه مي خواهم ... از غمي که مي داني .. با تو بودنم مرگ ست .. بي تو بودنم هرگز! .. اگر بهانه اين باشد .. من بهانه مي گيرم و عاشقانه ميميرم.
**********************************
*آرزويم اين است نرود اشك در چشم تو هرگز مگر از شوق زياد......نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز........و به اندازه ي هر روز تو عاشق باشي........عاشق آنكه تو را مي خواهد.......و به لبخند تو از خويش رها مي گردد......... و ترا دوست بدارد به همان اندازه كه دلت مي خواهد.
-
*سعي كن تنها باشي ، زيرا تنها بدنيا امدي و تنها از دنيا خواهي رفت.بگذار عظمت عشق را درك نكني، زيرا آنقدر عظيم است كه تورا نابود خواهد.
**********************************
*وقتي اشكهايم بر روي زمين ريخت تو هرگز نديدي كه چگونه مي گريم . تو دلم را با بي كسي تنها گذاشتي و چشمانم را به انتظار نگاهت گريان گذاشتي.
**********************************
*لبريزتر از هزار پيمانه شديم .......ديوانهتر از هزار ديوانه شديم .......ديديم گلي به روي ما ميخندد .......از پيله درآمديم و پروانه شديم
**********************************
تقديم به چشمي كه اشكش منم، تقديم به اشكي كه غمش منم، تقديم به شمعي كه پروانه اش منم، تقديم به گلزاري كه گلش...تويي، و تقديم به عشقي كه عاشقش منم.
**********************************
*به ياد آرزوهايي که ميميرند سکوتي ميکنم سنگين تراز فرياد .
-
*عشق امانت با ارزشي ست که هر کسي تو قلبش ميزاره ، براي همينه که هر وقت بخواي عشقت رو از کسي پس بگيري بايد قلبشو بشکوني.
**********************************
*به او بگوييد دوستش دارم به او که قلبش به وسعت درياييست که قايق کوچک دل من در آن غرق شده . به او که مرا از اين زمين خاکي به سرزمين نور و شعر و ترانه برد . و چشمهايم را به دنيايي پر از زيبايي باز کرد.
**********************************
*باز هم ثانيه ها اسم تورا جار زدن و دقايق همه امشب به تو تکرار زدن وسکوتي که دراين عقربها ميچرخيد ، نکند در دل تو اسم مرا دار زدن.
**********************************
برکت پروردگار مثل باران است
اگر می بینی خیس نمی شوی
جایت را عوض کن ...
**********************************
سعی کن دست دادنت ؛
مانند یک قرارداد امضا شده معتبر باشد
-
من او بدم ، من او شدم .با او بدم ، بی او شدم. در عشق او چون او شدم ، زینرو
چنین بی سو شدم ؛ در عشق او چون او شدم ، شیدا شدم
**********************************
زندگی را دوست دارم اما نه در قفس
بوسه را دوست دارم اما نه روی هوس
تو را دوست دارم تا آخرین نفس
**********************************
من از زندگي اموختم چگونه اشك ريختن را ولي اشكهايم نياموخت چگونه زندگي كردن
را
**********************************
من رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زند اما سکه
صدقه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند احساس کرده ام
**********************************
عشق يه سمه شيرينه ... بدون نسخه ي کسي که دوسش داري مصرفش نکن . از از دسترس
بچه ها دور نگهش دار...و در محل تاريک ازش مواظبت کن
-
صد بار قسم خوردم كه نام تو رو بر زبان نياورم. ولي افسوس قسمم هم نام تو بود
**********************************
تیک تاک . تیک تاک . تیک تا.......................*
*میشنوی ؟ این صدای گذر عمر توست . عقربه های ساعت که چون خنجری در قلب زمان
فرو می روند و هر ثانیه اش ثانیه ای بعد به گذشته ای دست نیافتنی بدل میشود
بدون انقطاع حرکت میکنند . تیک تاک . تیک تاک . روزها از پی هم می آیند و می
روند . بازی زندگی روی صحنه تماشاخانه ها بطور خسته کننده ای تکرار میشود و ما
چون مورچگان در خانه خود همچنان بالا و پایین می رویم ٬ وقتی مقابل هم می رسیم
٬ شاخکهایمان را به حرکت در می آوریم و از هم جدا می شویم . احساسات عاشقانه در
پنهانیترین زوایای قلبها فرورفته است . تیک تاک . تیک تاک . تیک
تا..................... .*
*و دیگر اینکه !!!!!!!!!!!! هیچ .*
**********************************
بي حضور ما نمايش با شكوه زندگي چيزي كم داشت ...
آن تمامي نمايش بود و
بازيگرخوب صحنه زندگي باشيم آمده ايم تا
عشق مجال اين بازي خوب را فراهم مي آورد
**********************************
دست عشق از دامن دل دور باد!
میتوان آیا به دل دستور داد؟
میتوان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟
موج را آیا توان فرمود: ایست!
باد را فرمود: باید ایستاد؟
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
**********************************
یک بار خواب دیدن تو به تمام عمر می ارزد
پس نگو رویای دور از دسترس خوش نیست
فبول ندارم
گر چه جسم به ظاهر خسته است ولی دل دریاییست
تاب و توانش بیش از اینهاست
دوستت دارم
و تاوان آن هر چه باشد ، باشد
دوستت خواهم داشت بیشتر از دیروز
باکی ندارم از هیچ و هر کس که تو را دارم
اگر دریای دل ابی است تویی فانوس زیبایش
اگر ایینه یک دنیاست تویی معنای دنیایش
تو یعنی دسته ای گل را از ان سوی افق چیدن
تو یعنی پاکی باران تو یعنی لذت دیدن
تو یعنی یک شقایق را به یک پروانه بخشیدن
تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن
تو یعنی یک کبوتر راز تنهایی رها کردن
خدای اسمانها را به ارامی صدا کردن
تو یعنی مثل نیلوفرهمیشه مهربان بودن
تو یعنی باغی از مریم تو یعنی کهکشان بودن
تو یعنی چتری از احساس برای قلب بارانی
تو یعنی پیک ازادی برای روح زندانی
تو یعنی دست یک گل را به دست اطلسی دادن
تو یعنی در زمستانها به فکر پونه افتادن
تو یعنی روح باران را متین وساده بوسیدن
و یا در پاسخ یک لطف به روی غنچه خندیدن
-
*اگر یک اسمان دل را به قصد عشق بردارم*
*میان عشق و زیبایی تو را من دوست می دارم*خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستی نمیبایست داد
نفس خود را هفت بار نکوهش کردم:
اولین بار:هنگامی که می خواستم با پایمال کردن ضعیفان خود را بالا ببرم.
دومین بار:هنگامی که در مقابل کسانی که ناتوان بودند خود را به ناخوشی زدم.
سومین بار:هنگامی که انتخاب را به عهده من گذاردند٬به جای امور مشکل امور آسان
و راحت را برگزیدم.
چهارمین بار:هنگامی که مرتکب اشتباهی شدم و خود را با اشتباهات دیگران تسلی
دادم.
پنجمین بار:هنگامی که از ترس سر به زیر بودم و آن وقت ادعا میکردم بسیار صبور و
بردبارم.
ششمین بار:هنگامی که جامه خود را بالا میگرفتم تا با سختی ها و ناملایمت های
زندگی تماس پیدا نکنم.
هفتمین بار:هنگامی که در مقابل خا به نیایش ایستادم و آنگاه سروده های خویش را
فضیلت دانستم.
**********************************
من نه فرشته ام و نه از جنس آسمون ،
، من فقط یه آدمم ،یه آدم که گاهی زیادی مهربونه
گاهی زیادی حساسه و گاهی هم زیادی ...
آدمی که دوست داره همه رو دوست داشته باشه
و با همه زلال باشه ! اما افسوس که آدمای دیگه گاهی
این چیزا رو حس نمی کنن !!کاش خدای اون بالاها
آدمایی رو سر راه هم قرار بده که حرف همو بفهمن ،
به یه چیز بخندن ، به یه چیز اشک بریزن ،
و فهم و ادب و ایمان چاشنی صداقت کلامشون باشه .
**********************************
*يه روز وقتی به گل نيلوفر نگاه می کردم ترس تموم وجودمو برداشت که شايد منم يه
روزمثل گل نيلوفر تنها بشم. سريع از کنار مرداب دور شدم. حالا وقتی که ميبينم
خودم مرداب شدم دنبال يه گل نيلوفر می گردم که از تنهايی نميرم و حالا می فهمم
گل نيلوفر مغرور نيست اون خودشو وقف مرداب کرده*
**********************************
شبي از پشت يک تنهايي نمناک و باراني
تو را با لهجهي گلهاي نيلوفر صدا کردم
تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا کردم
پس از يک جستجوي نقره اي در کوچه هاي آبي احساس
تو را از بين گلهايي که در تنهايي ام روييد با حسرت جدا کردم
و تو در پاسخ آبيترين موج تمناي دلم گفتي
دلم حيران و سرگردان چشماني است رويايي
و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم
تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها کردم
همين بود آخرين حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگينت حريم چشمهايم را
بروي اشکي از جنس غروب ساکت و نارنجي خورشيد وا کردم
نمي دانم چرا رفتي نمي دانم چرا شايد خطا کردم
و تو بي آن که فکر غربت چشمان من باشي
نميدانم کجا تا کي براي چه
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد از رفتنت يک قلب دريايي ترک برداشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمي خاکستري گم شد
و گنجشکي که هر روز از کنار پنجره
با مهرباني دانه برميداشت
تمام بال هايش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتن تو آسمان چشمهايم خيس باران بود
و بعد از رفتنت انگار کسي حس کرد
من بي تو تمام هستي ام از دست خواهد رفت
کسي حس کرد من بي تو هزاران بار در هر لحظه خواهم مرد
کسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد
و من در حالتي ما بين اشک و حسرت و ترديد
کنار انتظاري که بدون پاسخ و سرد است
و من در اوج پاييزي ترين ويراني يک دل
ميان غصه اي از جنس بغض کوچک يک ابر
نمي دانم چرا شايد به رسم و عادت پروانگيمان باز
براي شادي و خوشبختي باغ
**********************************
اي عشق واقعي چگونه ستايشت كنم *
*در حالي كه قلبت از محبت بي نياز است،*
* چگونه ببوسمت وقتي كه عشقت در وجودم جاري مي شود،*
* بگذار نامت راتكرار كنم نامت زيباست....... *
*دلنشين است ، چه داشته اي كه اين چنين مرا طلسم كرده اي ،*
* من اين گونه نبوده ام تو عشق را با من آشنا كردي،*
* تو هواي دلم را با طراوت كرده اي، *
*زماني كه با تو هستم به آسمان بي كران پرواز مي كنم،*
* پس بدان دوستت دارم معبود حقيقي من ، *
*گرچه پايان راه را نمي دانم
همه ی روزهای نرفته
همین امروز است
همه ی روزهای رفته هم
شب که بیاید
شب مجبور است
تمام شکوفه های روشن شبتاب را
باور کند
حالا آوازی بخوان
می دانم این بادهای گرسنه
از چیدن بی هنگام نی زارها آمده اند
اما سرت را که بالا بگیری
یک آسمان مروارید پرکنده آن بالاست
مهم نیست
آفتاب غایب باشد
رد پای کم رنگ همین پرنده تا پشت کوه
یعنی خیلی چیزها
چراغ را بالاتر بگیر
**********************************
عشق این است که تو خود تشنه باشی و همه یک جرعه آبی که برای
خوردن داری به چشمانه خستت بزنی تا وقتی معشوقت میاد بیدار باشی
**********************************
در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد
باغ صد خاطره خنديد ،عطر صد خاطره پيچيد