گذری بر باغهای معلق باب

گذری بر باغهای معلق باب

بر خلاف این که کم توجه ترین عضو عجایب هفتگانه ، باغ های معلق بابل هست ، سخن گفتن دراین باب ، بسیار طولانی و کسل کننده است ، تنها به پیشینه و نحوه کشف و حالات و چگونگی این اثر میپردازم و از نحوه ساخت و اسیران و … میگذرم ، در انتها خودتون میبایستی قضاوت کنید که آیا این باغ منصوب به کوروش !!! هست یا خیر . البته اکثریت قریب به اتفاق شما میدانید که متعلق به کوروش نیست چون قبل از تولد کوروش ساخته شده ، اما نوژن جان این ادعا رو کردند و از من توضیح بیشتری خواستند ، خب ما هم توضیح میدیم !
در سال ۱۸۹۸ باستان شناس آلمانی ، روبرت کلدوی که ۱۸ سال از عمر خودش رو صرف پرداختن به سه اثر بزرگ بابل که برج بابل ، دیوار عظیم بابل و باغ های معلق بابل محسوب میشدند ، کرده بود ، در ۹۰ کیلو متری جنوب بغداد در عراق امروزی در سواحل رود فرات جستجو در پی ویرانه ها و بقایای شهر بابل آغاز کرد .
در بابل خشک و بی آب و علف ، باغ های معلق بابل چون معجزه ای بشری خود نمایی میکرد ، هر چند که برج و دیوار هم دست کمی از این باغها نداشتند .
کلدوی پس از تلاش بسیار موفق به کشف برج بابل و دیوار عظیم بابل شد ، اما هنوز از باغ خبری نبود ، اما یک روز در گوشه شمال شرقی مجتمع بی حد و مرز کاخهای سلنتی ، در عمق یک متری از سطح خاک و خرابه ، به ساختمانی بر خورد کرد که تا به حال ندیده بود : این پی از دوازده اطاق باریک و دراز که اندازه یکدیگر بودند تشکیل میشد که بر خلاف تمام دیگر آثار باستانی کشف شده در بابل از سنگ تراش داده درست شده بود . این دوازده اتاق در دو سوی یک راهروی میانی ردیف شده بودند ، سقف این اطاق ها از آجر بنا شده و چنان محکم و قطور بود که ظاهرا منظور از ساخت آن تحمل بار های سنگین بوده است .
دیوار ها و ستونها تا ۷ متر قطر داشتند . چیز دیگری که کلدوی در این خرابه ها درست در کنار اثر ساختمانی طاق گنبدی دوازده اتاقه کشف کرد که کمتر از آن اتاق های نادر عجیب نبود ، یک حلقه چاه بود . این چاه از یک دهانه حلقوی مرکزی و دو دهانه گوشه دار کوچکتر تشکیل شده بود . چرخ چاهی که به این چاه تعلق داشته و احتمالا از چوب و طنابهای کلفت تشکیل میشده ، باقی نمانده بود .
کلدوی مدتی طولانی اندیشید که این زیرزمین طاق گنبدی زمانی چه چیزی را میتوانسته تشکیل دهد ، آنگاه او پاسخ را یافت . در بسیاری از نوشته های یونانیان و رومیان و همچنین بر روی کتیبه های سنگی خط میخی زمان بابلیها او سرنخهایی به دست آورد که در بابل فقط در دو نقطه سنگ تراش داده به کار رفته بوده است : در دیوار شمالی قصر یا کاخ و سرای سلطنتی بابل ، و در باغهای معلق سمیرامیس . سنگ های تراش داده شده قصر را کلدوی قبلا یافته بود بنابراین زیرزمین طاق گنبدی میبایست متعلق به باغ های معلق مشهور میبود .
کلدوی از ادبیات جامع موجود درباره بابل قدیم ، فقط میتوانست یک تصویر درباره شکل ظاهری باغهای معلق سمیرامیس نزد خود مجسم کند : احتمالا روی زیر زمین طاق گنبدی یک ساختمان مرکزی تراس گنه با تراسهای مطبق قرار داشته است . هر تراس حدود ۵ متر بالاتر از تراس زیری خود واقع بوده و با سطوح سنگی به طول ۴۵/۵ متر و عرض ۳۵/۱ متر فرش شده بوده است . بر روی هر یک از سطوح سنگی یک لایه حصیر آغشته به قیر کشیده شده و روی آن با دو لایه آجر کوره فرش و درز های میان آجر ها با گچ گرفته شده بوده است دوباره بر روی این طبقه آجری یک لایه سرب ریخته شده بوده که از نشت رطوبت به طبقات زیرین جلوگیری کند . در نهایت بر روی لایه سربی یک لایه خاک به ارتفاع ۳ متر قرار داشته که باغ اصلی را که در آن حتی درختان بلند هم میتوانستند برویند تشکیل میداده است .
البته هنوز این کشف کلدوی قدیمی نشده بود که مخالفت ها برخاست از جمله اینکه این باغ نباید در این محدوده بوده و غیره ، اما معلوم نیست که کدام یک درست میگویند ، شاید در طول تاریخ نیز هرگز مشخص نگردد.
در زمینه علت ساخت هم اینگونه به نظر میرسد که احتمالا هدیه ای از طرف بخت النصر به همسرش که یک شاهزاده خانم ایرانی بوده و برای جبران دوری و جنگ های بسیار است .
البته معلوم نیست که آیا این شاهزاده همنام ملکه افسانه ای سمیرامیس بوده یا خیر ، چون این ملکه میبایستی مدت ها قبل مرده باشد ، اما از این اطمینان دارم که اگر جهنم یخ بزند ، شاید ملت به اینکه کوروش اینها را ساخته ، تازه آن هم شاید ! ، پی ببرند .