نگاهی به سابقه، ساختار و صلاحیت سازمان ملل و شورای امنیت
http://pnu-club.com/imported/2011/10/125.jpg
چکیده: براساس ماده 7 منشور ارکان اصلی سازمان ملل متحد مطابق فصل سوم آن ماده عبارتند از:
«مجمع عمومی،شورای امنیت، شورای اقتصادی و اجتماعی، شورای قیمومیت، دیوان بینالمللی دادگستری، دبیرخانه»
اعضای سازمان ملل ـ به موجب منشور ملل متحد ـ وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی را طبق اصول و مقاصد سازمان ملل متحد، بر عهده شورای امنیت گذاشتهاند، بنابراین، مسئولیت اولیه شورا، حفظ صلح و امنیت بینالمللی است که از راههای توصیه حل مسالمتآمیز اختلافها یا توسل به زور برای اعاده صلح در صورت لزوم اعمال میشود.
شورای امنیت و مجمع عمومی وظایف و اختیارات مشترکی دارند که عبارتند از:
پذیرش اعضای جدید، اخراج و تعلیق اعضای متخلف، تعیین دبیر کل، انتخاب قضات دیوان بینالمللی دادگستری، تجدید نظر در منشور، اختیار تشکیل موسسات فرعی، اداره سرزمینهای تحت قیومیت ملل.
همچنین هر یک از 5 عضو دائمی شورای امنیت (چین، فرانسه، روسیه، انگلیس و آمریکا) میتوانند با دادن رای منفی از صدور قعطنامه در شورای امنیت جلوگیری نمایند. این رای منفی عضو دائمی شورای امنیت را که مانع از تصویب قعطنامه میشود، «وتو» مینامند.!!؟
اگر اختلافی بین دولتها در سطح جهانی بوجود آید، بر طبق ماده 33 منشور، «شورای امنیت در صورت اقتضاء از طرفین اختلاف خواهد خواست که اختلافات خود را به وسایل مزبور تصفیه نمایند.»
در صورتی که دولتی تجاوز کند و با این اقدام صلح و امنیت بینالمللی را مورد تهدید قرار دهد، شورای امنیت که مسئول اولیه حفظ صلح و امنیت بینالمللی است، با بررسی موضوع مزبور، راه حلهایی را ـ مرحله به مرحله ـ مطابق با منشور ملل متحد در نظر میگیرد. ونخستین اقدام بر ضد کشور متجاوز را که شامل اقدامات اقتصادی، سیاسی است، به مرحله اجرا در میآورد.
شورا پس از جنگ سرد با تصویب قطعنامههای عام سعی در پایهریزی حقوق مرتبط با آن شاخهها برای آینده داشته است ضمناً این شورا با شناسایی و تسهیل امر شکلگیری قواعد عرفی نقش بسزایی در جریان قانونگذاری بینالمللی ایفا کرده است. در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش بینی شده در ماده 41 کافی نخواهد بود یا ثابت شود که کافی نیست میتواند به وسیله نیروهای هوایی، دریایی یا زمینی به اقداماتی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی ضروری است، مبادرت کند.
واژگان کلیدی: سازمان ملل، شورای امنیت، حق وتو، اقدام در مورد تهدید علیه صلح، صلاحیت قانون گذاری
مقدمه: سازمانهای بینالمللی از ارکان عمده نظام جهانی عصر ما هستند و این سازمانها و آشنایی با آنها، موجب آگاهی بیشتر از کارکرد نظام بینالمللی است، ضرورت شناخت نظام جهانی و ارکان و وظایف آن، از آنجاست که این پدیدهها امروزه در زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ما تأثیر قابل ملاحظهای دارند.
این سازمانها، از تنوع و گستردگی بسیاری برخوردارند، سازمانهای وابسته به خانواده سازمان ملل متحد اهمیت زیادی در روابط بینالمللی دارند، زیرا این سازمانها یکی از کانالهای ارتباطی رو به گسترش بین دولتهاست.
تحولات سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی و عملکرد «قدرتهای بزرگ» در سازمان ملل متحد به ویژه در شورای امنیت، سؤالاتی اساسی را درباره نقش و اصولا میزان توانایی سازمان ملل متحد در اجرای وظیفه اصلی آن یعنی حفظ صلح و امنیت بینالمللی مطرح ساخته است.
برخی در مخالفت با نفوذ و داشتن «حق وتو» ی قدرتهای بزرگ در شورای امنیت و همچنین ناتوانی سازمان ملل متحد در پیشگیری و یا حل وفصل فوری بسیاری از مناقشات بینالمللی به فعالیت در این سازمان جهانی ارج کافی ننهاده و نتیجتاً آن را فقط به مثابه «سکوی» بیان و عرضه سیاست مللی خود تلقی کرده اند.
در این نوشتار به بررسی شورای امنیت به عنوان یکی از ارکان اصلی سازمان ملل متحد و صلاحیت قانونگذاری آن میپردازیم. با این امید که این تلاش ناچیز بتواند در شناخت بهتر این سازمان بینالمللی برای استفاده بیشتر و مطلوبتر از آن مفید و مؤثر واقع شود.
فصل اول: کلیات
مبحث اول: سازمان ملل متحد و تلاش برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی ـ سازمان ملل متحد به عنوان یک سازمان بینالمللی، در زمان جنگ جهانی دوم، توسط قدرتهای بزرگ آن روز بنیانگذاری شد. آمریکا، شوروی (سابق) و انگلیس بعنوان دولتهای متحد، در مقابل دولتهای محور (آلمان، ایتالیا و ژاپن) میجنگیدند، به همکاری و هماهنگی در سطح بالایی نیاز داشتند، برای این منظور از سال 1941 تا 1945 میلادی کنفرانسهایی برگزار کردند. موضوع بحث این کنفرانسها دو مطلب عمده زیر بود:
1 ـ چگونگی مقابله با دولتهای محور
2 ـ تصمیمگیری در مورد اداره آینده جهان پس از پیروزی در جنگ
هدف آنان از طرح موضوع دوم این بود که پس از پیروزی بر دولتهای محور بتوانند سلطه خود را نسبت به تمامی کشورها گسترش دهند و بر سرنوشت ملتها حاکم شوند.برای دستیابی به این منظور، بر سر تأسیس یک سازمان بینالمللی با بافت و ویژگی خاصی توافق کردند. اگرچه در منشور سازمان ملل متحد انگیزه تاسیس این سازمان، حفظ صلح و امنیت بینالمللی ذکر شده است، لیکن چنان که یادآور شدیم ـ انگیزه واقعی دولتهای متحد و بزرگ ازتاسیس چنین سازمانی، حفظ و تداوم سلطه خود بر جهان پس از پیروزی بر آلمان بود.
آنها این هدف را تحت پوشش ایجاد یک سازمان بینالمللی که در سطح جهانی نیز دارای مبنای حقوق بینالمللی باشد تحقق بخشیدند، منشور ملل متحد مصوب کنفرانس سانفرانسیسکو سال 1945، دارای 19 فصل و 11 ماده میباشد.
گفتار اول: منشور و مبانی حقوقی آن ـ این سازمان در وهله نخست متکی به اصول منشور است که ماهیتاً جنبه حقوقی یک معاهده بینالمللی است که 159 کشور آن را امضاء و تصویب کرده و یا به آن پیوسته اند.
در منشور سازمان ملل موضوعات مختلفی مورد توجه قرار گرفته است.
این موضوعات در دو بخش عمده تقسیم میشوند:
الف: موضوعات مربوط به تشکیلات و ساختار داخلی سازمان
ب: تدبیرها و تصمیمگیریها
مهمترین موضوعات و مسائلی که در بخش دوم منشور آمده است عبارتند از:
1 ـ حل مسالمتآمیز اختلافها
2 ـ اقدام در مورد تهدید علیه صلح
3 ـ همکاریهای اقتصادی و اجتماعی بینالمللی
فصل ششم و هفتم منشور، از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا در این دو فصل راههای مقابله با تجاوز در سطح بینالمللی مشخص شده است به عبارت دیگر، اگر هدف اصلی سازمان ملل، حفظ صلح و امنیت جهانی است. این دو فصل چگونگی تحقق این هدف را به وسیله ارکان سازمان تبیین میکند.
گفتار دوم: نقش سازمان ملل در کاهش بحرانهای بینالمللی :
سازمان ملل متحد در مدت فعالیت خود اغلب به منظور جلوگیری از وضعیتهای خطرناک بینالمللی که ممکن بوده است به جنگ منتهی شود، دو طرف متخاصم را به استفاده از شیوههای دیپلماتیک مانند شرکت در مذاکرات به جای توسل به اسلحه ترغیب کرده است. بنابر این،این سازمان تاکنون نسبتاً نقش تعدیل کننده و یا آرام بخش در بسیاری از مناقشات بینالمللی ایفا کرده است. این نقش، بویژه در بحران برلین (1949ـ1948) و کوبا (1962) از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
اهمیت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سال 1967 در دو منطقه خاورمیانه، پس از آنکه مصر تقاضای خروج نیروهای مزبور را از صحرای سینا نمود، بوضوح مشخص شد، زیرا پس از خروج این نیروها بلافاصله جنگ در گرفت.
مبحث دوم: شورای امنیت ـ براساس ماده 7 منشور ارکان اصلی سازمان ملل متحد مطابق فصل سوم آن ماده عبارتند از:
مجمع عمومی،شورای امنیت، شورای اقتصادی و اجتماعی، شورای قیمومیت، دیوان بینالمللی دادگستری، دبیرخانه
شورای امنیت از 15 عضو سازمان تشکیل شده که پنج عضو آن، چین، فرانسه، انگلستان، شوروی سابق (روسیه فعلی) و امریکا اعضای دائمی و 10 عضو دیگر غیر دائمی هستند که برای مدت 2 سال از طرف مجمع عمومی انتخاب شدند، انتخاب اعضای غیردائم با در نظر گرفتن همکاری و مشارکت آنها در پشتیبانی از صلح و امنیت بینالمللی و هدفهای دیگر سازمان و همچنین تقسیم عادلانه جغرافیایی صورت میگیرد، این اعضاء بلافاصله نمیتوانند انتخاب شوند.
گفتار اول: وظایف و اختیارات شورا ـ اعضای سازمان ملل ـ به موجب منشور ملل متحد ـ وظیفه اصلی حفظ صلح و امنیت بینالمللی را طبق اصول و مقاصد سازمان ملل متحد، برعهده شورای امنیت گذاشتهاند، بنابراین، مسئولیت اولیه شورا، حفظ صلح و امنیت بینالمللی است که از راههای توصیه حل مسالمتآمیز اختلافها یا توسل به زور برای اعاده صلح در صورت لزوم اعمال میشود.
شورای امنیت و مجمع عمومی وظایف و اختیارات مشترکی دارند که عبارتند از:
ـ پذیرش اعضای جدید
ـ اخراج و تعلیق اعضای متخلف
ـ تعیین دبیر کل
ـ انتخاب قضات دیوان بینالمللی دادگستری
ـ تجدید نظر در منشور
ـ اختیار تشکیل موسسات فرعی
ـ اداره مناطق سوق الجیشی در سرزمینهای تحت قیمومیت ملل متحد
اعضای غیر دائمی
پس از چندین سال بحث در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، گروهی از کشورهای غیر متعهد در سال 1980 پیشنهاد کردند، که به منظور تقویت نقش شورای امنیت در تحقق حفظ صلح و امنیت بینالمللی، ضروری است که در مورد ترکیب این نهاد تجدید نظر به عمل آید تا کشورهای عضو سازمان ملل متحد به نحو متوازنتر و عالانه تری در این شورا نمایندگی داشته باشند. درپیشنهاد مزبور به این نکته اشاره گردید که از سال 1965؛ یعنی زمانی که تعداد اعضای شورای امنیت از 11 عضو به 15 عضو افزایش یافت، اعضای سازمان ملل متحد از 113 کشور به 159 کشور افزایش یافته است. لذا تناسبی که در مورد نمایندگی کشورها از مناطق جغرافیایی مختلف جهان در شورای امنیت پیشبینی شده بود، برهم خورده است و نیاز به تجدید نظر در این شورا احساس میشود.
سیدجعفر حسینی ـ دانشجوی كارشناسی ارشد حقوق بینالملل- مشاور حقوقی دانشگاه صنعتی سهند تبریز