دنگ ودنگ ودنگ زنگ مدرسه: بچه ها به صف(ماه مهر)
http://pnu-club.com/member42034-albums260-1079.jpg
سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
با وجود سوز و سرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن می درید تا درون نیمکت جا می شدیم
ما پر از تصمیم کبری می شد
یم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی با پا روی برگ
همکلاسیهای من یادم کنید
باز هم در کوچه فریادم کنید
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم
لا اقل یک روز کودک می شدیم
ای معلم نام و هم یادت به خیر
یاد درس آب و بابایت به خیر
ای دبستانی ترین احساس من
بازگرد این مشقها را خط بزن