-
جهانهای موازی
دید کلی
- آیا نسخه دومی از شما ، یک رونوشت از خود شما وجود دارد که همین الان مشغول خواندن این مقاله باشد؟
- آیا شخصی دیگر با اینکه شما نیست، روی سیارهای به نام زمین با کوههای مه گرفته ، مزارع حاصل خیز و شهرهای بی در و پیکر در منظومه خورشیدیکه هشت سیاره دیگر نیز دارد، زندگی میکند؟
- آیا زندگی این شخص از هر لحاظ درست عین زندگی شما بوده است؟
- اگر جوابتان مثبت است، شاید در این لحظه او تصمیم بگیرد این مقاله را تا همین جا رها کند، در حالی که شما به خواندن مقاله تا انتها ادامه خواهید داد.
http://pnu-club.com/img/daneshnameh_up/5/5e/origins.jpg
نظریه جهانهای موازی
اندیشه وجود یک خود دیگر نظیر آنچه که در بالا شرح آن رفت عجیب و غیر معقول به نظر میرسد، اما آنگونه که از قرائن بر میآید انگار مجبوریم آن را بپذیریم. زیرا مشاهدات نجومی از این اندیشه غیر مادی پشتیبانی میکنند. بنابر این پیش بینی سادهترین و پر طرافدارترین الگوی کیهان شناسی که امروزه وجود دارد، این است که هر یک از ما یک جفت (همزاد) داریم که در کهکشانی که حدود 10280 متر دورتر از زمین قراردارد، زندگی میکنند.
این مسافت آنچنان زیاد است که بطور کامل خارج از هر گونه امکان بررسیهای نجومی است، اما این امر واقعیت وجود نسخه دوم ما را کمرنگ نمیکند. این مسافت بر اساس نظریه احتمالات مقدماتی برآورده شده و حتی فرضیات خیال پردازانه فیزیک نوین را نیز در بر نگرفته است.
فضای بیکران
اینکه فضا بیکران است و تقریبا بطور یکنواخت از ماده انباشته شده است، چیزی که مشاهدات هم آن را تأیید میکنند. در فضای بی کران حتی غیر محتملترین رویدادها نیز بالاخره در جایی ، اتفاق خواهند افتاد. در این فضا ، بینهایت سیاره مسکونی دیگر وجود دارد، که نه تنها یکی بلکه تعداد بیشماری از آنها مردمانی دارند که شکل ظاهری ، نام و خاطرات آنها دقیقا همان هاست که ما داریم. به ساکنانی که تمامی حالتهای ممکن ار گزینههای موجود در زندگی ما را تجربه میکنند. من و شما احتمالا هرگز خودهای دیگران را نخواهیم دید.
http://pnu-club.com/img/daneshnameh_...hyasejahan.jpg
وسعت عالم
دورترین فاصلهای که ما قادر به دیدن آن هستیم، مسافتی است کهنور در مدت 14 میلیارد سال که از انفجار بزرگ و آغاز انبساط عالمسپری شده است، طی میکند. دورترین اجرام مرئی هم اکنون حدود 4x1026 متر دور تر از زمین قرار دارند. این فاصله که عالم قابل مشاهده توسط ما را تعریف میکند. بطور مشابه ، عالمهای خودهای دیگر ما کراتی هستند به همین اندازه ، که مرکزشان روی سیاره محل سکونت آنهاست. چنین ترکیبی سادهترین و سر راستترین نمونه از جهانهای موازی است. هر جهان تنها بخشی کوچک از "جهان چند گانه" بزرگتر است.
جدال فیزیک و متا فیزیک
با این تعریف از جهان ممکن است شما تصور کنید که مفهوم جهان چند گانه تا ابد در محدوده قلمرو متا فیزیک باقی خواهد ماند. اما باید توجه داشت که مرز میان فیزیک و متا فیزیک را این مسأله که یک نظریه از لحاظ تجربه قابل آزمون است، یا خیر تعیین میکند نه این موضوع که فلان نظریه شامل اندیشههای غریب و ماهیتهای غیر قابل مشاهده است. مرزهای فیزیک به تدریج با گذر زمان فراتر رفته و اکنون مفاهیمی است بسیار انتزاعی تر نظیر زمین کروی ، میدان الکترو مغناطیسی نامرئی ، کند شدن گذر زمان در شرعتهای بالا ، برهمنهی کوانتومی ، فضای خمیده و سیاهچاله را در بر گرفته است. طی چند سال گذشته مفهوم جهان چند گانه نیز به این فهرست اضافه شده است.
پایه این اندیشه بر نظریاتی است که امتحان خود را به خوبی پس دادهاند. نظریاتی همچون نسبیت و نظریه مکانیک کوانتومی ، افزون بر آن به دو قاعده اساسی علوم تجربی نیز وفادار است. که پیش بینی میکنند و میتوانند آن را دستکاری نمایند.
انواع جهانهای موازی
دانشمندان تا کنون چهار نوع جهان موازی متفاوت را تشریح کردهاند. هم اکنون پرسش کلیدی وجود یا عدم جهان چند گانه نیست، بلکه سوال بر سر تعداد سطوحی است که چنین جهان میتوان داشته باشد. یکی از نتایج متعدد مشاهدات کیهان شناسی اخیر این بوده است که جهانهای موازی دیگر مفهومی خیال پردازانه و انتزاعی صرف نیست. به نظر میرسد که اندازه فضا بینهایت است. اگر اینگونه باشد، بالاخره در جایی از این فضا هر چیزی که امکان پذیر باشد واقعیت خواهد یافت. اصلاً مهم نیست که امکان پذیری آن تا چه حد نامتحمل است.
فراسوی محدوده دید تلسکوپهای ما ، نواحی دیگری از فضا کاملا شبیه آنچه که پیرامون ماست وجود دارند، آن نواحی یکی از انواع جهانهای موازی هستند. دانشمندان حتی میتوانند محاسبه کنند که این جهانها بطور متوسط چقدر با ما فاصله دارند و مهمتر از همه اینکه تمامی اینها فیزیک حقیقی و واقعی است. زمانی که کیهان شناسان با نظریاتی روبرو میشوند که از استحکام لازم برخوردار نیستند، نتیجه میگیرند که جهانهای دیگر میتوانند ویژگیها و قوانین فیزیکی کاملا متفاوتی داشته باشند. وجود این جهانها بسیاری از جنبههای پرسش بنیادی در خصوص ماهیت زمان و قابل درک بودن جهان فیزیکی را پاسخ داد.
منبع : دانشنامه رشد
-
فيزيکدانان کوانتمي دانشگاه کاليفرنيا کشف عجيبي کرده اند که به گونه اي نشان مي دهد جسمي که در مقابل يک فرد قرار گرفته و ديده مي شود مي تواند به صورت همزمان در جهاني موازي نيز وجود داشته باشد.
اين کشف به واسطه ذره اي کوچک و فلزي انجام گرفته است ، براده اي به قطر يک تار مو ، جسمي که بسيار ريز است اما در عين حال مي توان آن را با چشم غير مسلح نيز مشاهده کرد.
دانشمندان اين ذره را در کاسه اي مخروطي و تاريک سرد کرده و تمامي هواي اطراف آن را به منظور حذف ارتعاش خارج کردند. سپس محققان ذره را مانند يک دياپازون حرکت داده و مشاهده کردند ذره در زماني واحد حرکت کرده و متوقف مي شود.
چگونه اين پديده را درک کنيم؟
براي درک اين پديده که کاملا غيرممکن به نظر مي رسد ، بايد بسيار بسيار کوچک انديشيد حتي کوچکتر از اتمها، الکترونهايي که به دور هسته اتم در گردشند ، در آن واحد در حالت هاي چند گانه حرکت مي کنند که ثابت کردن آنها تقريبا غير ممکن است. به بيان ساده تر مي توان گفت زماني که فردي در شهر اکلاهاما به ديدن مادر خود مي رود در جهان موازي که ذرات اتمي وي در آن حضور دارند همان فرد در خانه مشغول تماشاي تلويزيون است.
به گفته دانشمندان شايد اين پديده کاملا غير واقعي به نظر آيد اما بر پايه علم حقيقي رخ مي دهد. بر اساس يکي از نظريه هاي فيزيکي زماني که پديده اي در يک حالت مشاهده مي شود اين پديده جهان را به دو بخش تقسيم مي کند. نظريه چند حالتي بر اين پايه استوار است که جهان فعلي طي مشاهده انسان متوقف شده و انسان تنها يکي از واقعيات در حال وقوع را مشاهده مي کند. براي مثال مي تواند توپ فوتبال را ببيند که در هوا در پرواز است، اما شايد در جهان موازي اين توپ در همان لحظه سقوط کرده باشد و يا شايد اصلا فردي در آن لحظه مشغول بازي فوتبال نباشد.
بسياري از فيزيکدانان بزرگ پايه هاي علمي جهان چند حالتي را حتي اگر نتوان آن را به اثبات رساند قبول دارند. «شان کرول» از موسسه تکنولوژي کاليفرنيا يکي از اين فيزيکدانان بوده و معتقد است تا زماني که نتوان تمدنهاي فوق پيشرفته بيگانه را تصور کرد که پي به واقعيت اين نظريه برده اند، انسانها تحت تاثير امکان وجود جهانهاي ديگر قرار نخواهند گرفت. وي در عين حال معتقد است هرگز فردي قادر به ابداع دستگاهي نخواهد بود که با استفاده از آن بتوان ميان اين جهانها ارتباط برقرار کرد.
درک واقعيت جهان موازي بستگي شديدي به درک انسان از زمان دارد. به گفته «کرول» ما زمان را به صورت واقعي احساس نمي کنيم، تنها شاهد گذشت آن هستيم. براي مثال گذشت زمان در هنگام يک مسابقه هيجان انگيز بسيار سريع و در سر کلاس يک درس کسل کننده کاملا کند است. يا هنگامي که فردي تلاش دارد با تاخير در دفتر کارش حاضر نشود، دقايق براي وي با سرعتي باور نکردني مي گذرند اما چند دقيقه باقي مانده از ساعت کار به راحتي با چندين ساعت برابري مي کنند.
بازگشت به آينده
«فرد آلن ولف» از دانشمندان فيزيک کوانتم نيز معتقد است زمان به شکل يک خيابان يک طرفه به نظر مي آيد که از گذشته به سوي حال در حرکت است اما با در نظر گرفتن نظريه هاي قابل ملاحظه اي که در سطح کوانتمي ارائه شده اند، ذرات در آن واحد به سمت عقب و جلو در حرکتند. در صورتي که بتوانيم از بخش «جلو و عقب رفتن در آن واحد» صرف نظر کنيم، شانس درک بخشي از فيزيک را از خود گرفته ايم.
به گفته «ولف» زمان در ماشين هاي کوانتمي به صورت مستقيم حرکت نمي کند بلکه حرکتي زيگزاگ داشته و به همين دليل وي معتقد است امکان ساختن ماشيني که بتواند زمان را منحرف کند ، وجود دارد.
به گفته «ريچارد گات» فيزيکدان دانشگاه پرينستون «سرگئي کريکالو» فضانورد روسي که در 6 ماموريت فضايي حضور داشته است نسبت به بقيه انسانهاي روي زمين 1.48 ثانيه جوانتر است زيرا وي در سرعتي بسيار بالا در مدار حرکت کرده است و کم سن تر بودن نسبت به بقيه به معني جهش به آينده و تجربه نکردن زمان حال مشابه با ديگران است. به گفته وي از جهتي مي توان گفت اين فضانورد به سوي آينده سفر کرده و دوباره بازگشته است.
«گات» مي گويد نيوتن باور داشت زمان پديده اي جهاني است و تمامي ساعتهاي جهان به صورت يکسان حرکت مي کنند. اکنون با توجه به نظريه نسبيت خصوصي اينشتين مي توان گفت سفر به آينده امکان پذير است. با در نظر گرفتن نظريه گرانش اينشتين ، قوانين فيزيک از منظري که امروز آنها را درک مي کنيم نشان مي دهند حتي سفر در زمان به سوي گذشته نيز امکانپذير است اما براي مشاهده امکان اين سفر بايد قوانين جديد فيزيکي در سطح کوانتمي فراگرفته شوند.
درک اين قوانين نيز با استفاده از ذره اي فلزي و بسيار کوچک و کاسه اي مخروطي شکل آغاز شده است. در واقع فيزيکدانان دانشگاه کاليفرنيا با ابداع خود مقياس ماشين هاي کوانتمي را به ابعاد بزرگتري تغيير دادند.
بر اساس گزارش فاکس نيوز ، مسئله بعدي فراگرفتن چگونگي کنترل ماشين هاي کوانتمي و استفاده از آنها براي اجسام بزرگتر است. در اين صورت شايد بتوان با دستکاري تنها چند الکترون کوچک به جهان موازي دست پيدا کرد.
منبع : جام جم آنلاین