بیا واسه یه هموطن دعا کن(داستان زندگی)_
من این مطلبو از تو سایتی که عضوش هستم کپی کردم.چون این بنده خدا نیاز به دعا داره تو این تالار پست گذاشتم.
سلام بچه ها:
این جریانی که دارم میگم به خدا حقیقت داره.
یکی از دوستام به اسم مرتضی الان تو بیمارستان بستری شده.
ماجرای زندگی این بنده خدا اینجوری که:
تو خانواده اینا 5 تا پسر هستن با یه دختر.
حدود 25 سال پیش دو تا از برادراش شهید میشن(تو جریان جنگ)و 10 سال بعد یکی دیگه از ابرادراش تو یه تصادف پاش قطع میشه.پدرش هم 5 ساله که سکته مغذی کرده.
حالا این دوست ما حدود دو ماه پیش یه سرما خوردگی میگیره.بعد از چند روز یه چشمش سیاهی میبینه.وقتی میره دکتر میگن از سرما خوردگی بوده باید یستری بشه.بعد از یه هفته اعزام به تهران میشه و دکتر ها میان کمیسیون میذارن که ببینن این چطور شده.هر روز هم نوار مغز و ...آزمایش ازش میگیرن که الان هم دکتر ها میگن اون یکی چشمش هم به زودی همینطوری میشه.معلوم شده که تو سرش تمور داره و هیچ دوایی نداره.
حالا ازتون به عنوان یه دوست میخوام که براش دعا کنین.هنوز مادرش از کل جریان خبر نداره.اگه بدونه دغ میکنه بنده خدا.
تو رو خدا واسش دعا کنین.
