با اندیشمندان حسابداری آشنا شویم
تاریخ پیدایش سیستم های حسابداری بی ارتباط با تاریخ تكوین حسابداری نیست چرا كه هركجا در مورد روش ارائه اطلاعات مالی و نحوه تهیه گزارشات صحبت شود، گوینده جهت انتقال نظریات خود ناچار از استفاده از مثال ها و ناگزیر از استناد به روش هایی است كه مجموعه این روش ها و سلیقه ها در حقیقت نشان دهنده سیستم خاصی از حسابداری در صنعت یا بخش اقتصادی مورد نظر است.
تاریخ پیدایش سیستم های حسابداری بی ارتباط با تاریخ تكوین حسابداری نیست چرا كه هركجا در مورد روش ارائه اطلاعات مالی و نحوه تهیه گزارشات صحبت شود، گوینده جهت انتقال نظریات خود ناچار از استفاده از مثال ها و ناگزیر از استناد به روش هایی است كه مجموعه این روش ها و سلیقه ها در حقیقت نشان دهنده سیستم خاصی از حسابداری در صنعت یا بخش اقتصادی مورد نظر است.
حتی اساتید صاحب نظر حسابداری نیز در كتاب های خود (به خصوص در كتب حسابداری مدیریت و شعبات آن مانند حسابداری صنعتی) سیستم های خاصی از حسابداری را به عنوان دانش یا فن حسابداری مطرح كرده و ناخودآگاه از روش یا سلیقه خاصی به عنوان اصل و اساس یاد كرده و از آن دفاع نموده اند. حسابداری را در اصل یك سیستم اطلاعاتی می دانند و اما قدمت حسابداری و یا بهتر بگوییم سیستم حسابداری به زمانی مربوط می شود كه انسان اولیه با شمارش آشنا شد.
آثار تاریخی به دست آمده از تمدن های باستانی نشان می دهد كه در حكومت های نخستین و حتی قبایل و اقوام اولیه نیز برای ثبت اطلاعات مربوط به مبادلات تجاری و گرفتن مالیات و طرح و پرداخت مخارج حكومتی، روش هایی ابداع شده كه اگر شباهتی با حسابداری امروز ندارد ولی نشان از قدمت و سابقه تاریخی این رشته از دانش اجتماعی بشر دارد.
با وجود این سابقه طولانی، عمر حسابداری نوین به قرون وسطی و انقلاب صنعتی در اروپا محدود می شود. عصری كه افزایش چشمگیر تولیدات صنعتی، رونق مبادلات تجاری و تولد موسسات و شركت های بزرگ را به ارمغان آورد. از این تاریخ بود كه دیگر اداره كنندگان موسسات و شركت ها لزوماً صاحبان آن نبودند.
سرمایه گذاران نگران اندوخته هایشان، مدیران در اندیشه ارزیابی عملكردهای خود و دولت ها در فكر تامین مخارج اداره مملكت و بانك ها و موسسات اعتباری نگران وصول مطالباتشان، همه و همه نیازمند اطلاعاتی بودند كه فراهم كردن آنها با روش های قبلی ممكن نبود و این عوامل باعث ابداع روش ها، پذیرفتن قراردادها و اصول و موازینی شد كه تدوین این اصول و روش ها، حسابداری نوین را پایه گذاری كرد. بررسی تحولات سیستم های حسابداری در ایران خود نیازمند تحقیقی پردامنه است و آنچه در این رساله به آن پرداخته شده، مروری بر مقالات و نوشته هایی است كه در این زمینه انتشار یافته و در دسترس بوده است.
▪ تاریخچه سیستم های حسابداری در ایران را می توان در ادوار زیر مورد مطالعه قرار داد:
۱) ایران قبل از اسلام
۲) ایران بعد از اسلام تا دوران قاجاریه
۳) از دوران قاجاریه تا انقلاب مشروطیت
۴) از انقلاب مشروطیت تا اوایل دهه چهل
۵) از اوایل دهه چهل تاكنون
۱) سیستم های حسابداری در ایران قبل از اسلام
از چگونگی سیستم های مالی و نحوه نگهداری حساب ها در ایران قبل از اسلام آثار مكتوب قابل توجهی در دست نیست. آنچه كه مسلم است در امپراتوری های هخامنشی و ساسانی حجم بزرگی از فعالیت های دیوانی و حكومتی به گرفتن باج و خراج از حكام ایالات و ولایات و پرداخت موجبات سپاهیان و دیگر عوامل حكومتی اختصاص داشته كه جهت نگهداری اطلاعات آن قطعاً سیستم های دقیق و مناسبی وجود داشته است، ولی متاسفانه به جز نوشته های تاریخی معدودی از محققین مانند ویل دورانت در كتاب هایی نظیر تاریخ تمدن، آثار مستند دیگری در این مورد در دست نیست.
طبق این مستندات، در این دوران افرادی كه به چشم و گوش شاه موسوم بودند ضمن كارهایی كه انجام می دادند مسئله نظارت بر جمع آوری خراج را نیز بر عهده داشتند. این نظام بدون اینكه تغییرات عمده ای در آن ایجاد شود تا قبل از اسلام به همین شكل ادامه داشته است.
۲) سیستم های حسابداری در ایران پس از ظهور اسلام تا دوران قاجاریه
در پی پذیرفتن اسلام روابط و مناسبات اقتصادی همانند دیگر شئون اجتماعی تحت تاثیر تعالیم مقدس اسلام دگرگونی بنیانی یافت ولی این دگرگونی عمدتاً در روابط فردی و ارتباطات تجاری شخصی خودنمایی كرد و در دیوانسالاری حكومت های ایرانی كه به جز یكی دو سلسله (صفویان و افشاریان) می توان آنها را حكومت های كوچك محلی نامید نمود مشخصی از قوانین اسلامی دیده نمی شود. شاید دلیل این موضوع عدم اعتقاد حكومت های نخستین اسلامی مانند امویان و عباسیان به اجتهاد در بنیانگذاری روش های مالی و اداری بر اساس تعالیم قرآن كریم و دستورات پیامبران عظیم الشان آن بوده است. به هر تقدیر اطلاعاتی كه از دوران اولیه حكومت های اسلامی مضبوط است نشان می دهد برادران برمكی (یحیی و جعفر برمكی) سیستم مالی دقیقی در دربار هارون الرشید ایجاد كرده بودند كه در قالب یك دیوان محاسبات عملیات مربوط به ثبت و ضبط عایدات مخارج حكومت وی را انجام می داده است.
۳) سیستم های حسابداری از دوران قاجاریه تا انقلاب مشروطیت
در دوران قاجاریه یك تحول ابتدایی در مورد سیستم های مالی در ایران ایجاد شد كه نقطه اوج آن دعوت مستشاران آمریكایی نظیر ژنرال شوراتسكف در امور ژاندارمری و مشخصاً مورگان شوستر در امور مالی بوده و این شخص یك سلسله فعالیت ها در زمینه ایجاد نظام های مالی و مالیاتی را آغاز می كند كه به دنبال قتل گریبایدوف و اولتیماتوم دولت روس، دولت ایران به اجبار وی را از ایران اخراج كرده و به كار او پایان می دهد.
بعدها فردی آمریكایی به نام دكتر آرتور میلسپو به ایران دعوت می شود و او سیستم هایی در وزارت دارایی و گمركات ایجاد می كند كه بعضی از این سیستم ها هنوز در برخی موسسات دولتی رایج است. اعطای امتیاز استخراج نفت به ویلیام ناكس دارسی و به دنبال آن تاسیس شركت نفت ایران و انگلیس و همچنین اعطای امتیاز تاسیس بانك های استقراضی و شاهنشاهی به بیگانگان در اواخر دوران قاجاریه، زمینه را برای ورود روش های مالی و اداری پیشرفته به كشور فراهم ساخته ولی این روش ها تا مدت ها در حصار همین موسسات و بنگاه های اقتصادی باقیمانده و راهی در سایر موسسات و دوایر دولتی یا خصوصی پیدا نمی كند.
۴) سیستم های حسابداری از انقلاب مشروطیت تا اوایل دهه چهل
نطفه حسابداری و حسابرسی نوین با پیروزی انقلاب مشروطه و تصویب قانون اساسی آن بسته می شود. انقلاب مزبور در بحبوحه وخامت شدید اوضاع اقتصادی، كسری بودجه و استقراض های خارجی فزاینده و تشدید حیف و میل های دیوانیان و درباریان، افزایش خودكامگی و دخل و تصرف های حكام ایالات و ولایات به پیروزی می رسد. پیدایش مفاهیم و ابزارهای دفترداری و حسابداری نوین (عمدتاً دولتی) در ایران موارد چنین مشغله ای بوده است كه از همان ابتدا در قوانین كشور انعكاس می یابد. نخستین قوانین مالی و اقتصادی یادگار دوره دوم مجلس شورای ملی است.
در این دوره است كه نخستین بودجه نوین كشوری، نخستین قانون مالیاتی (قانون مالیات بلدی بر وسائط نقلیه مصوب ۱۳۲۸ قمری)، نخستین قانون تجاری (قانون قبول و نكول بروات تجاری مصوب ۱۳۲۸ قمری) و بالاخره نخستین قانون حسابداری و حسابداری دولتی (قانون محاسبات عمومی مصوب ۱۳۲۹ قمری) به تصویب می رسد.
فكر اعزام محصل به خارج جهت فراگرفتن رشته حسابداری، اولین بار در دهه اول قرن توسط بانك ملی ایران مورد توجه قرار گرفت. ابتدا عده ای برای كارآموزی و مطالعه در رشته های مختلف بانكی، منجمله حسابداری به بانك های خارج فرستاده شدند و سپس در سال ۱۳۱۵ یك گروه ۱۲ نفری را كه از طریق كنكور انتخاب شده بودند برای تحصیل علمی و عملی در رشته تخصصی حسابداری به انگلستان اعزام كردند. به همت تعدادی از فارغ التحصیلان یاد شده سرانجام شركت ملی نفت در سال ۱۳۳۶ موافقت خود را با تاسیس یك آموزشگاه عالی حسابداری اعلام كرد. این آموزشگاه كه از سال ۱۳۵۳ شمسی نام دانشگاه حسابداری و علوم مالی به خود گرفت دارای دوره هایی تا سطح فوق لیسانس بود.
ناگفته نماند كه بعضی موسسات فرهنگی دیگر نیز از قبیل موسسه علوم بانكی، دانشكده بازرگانی، دانشكده علوم اداری دانشگاه تهران، دانشگاه ملی و... تدوین رشته های مختلف حسابداری را تا حدودی در برنامه خود گنجانیدند.
۵) سیستم های حسابداری از اوایل دهه چهل تاكنون
تغییرات ساختار اقتصادی در سال های ۱۳۴۲ و بعد از آن و گسترش نظام اقتصادی نوینی كه نام سرمایه داری وابسته گرفت سبب شد كه حسابداری به عنوان فنی كه نیازهای اطلاعاتی موسسات و شركت های جدید التاسیس را برآورده می ساخت، مطرح شود.
این نیاز روزافزون بازار كار به وجود حسابداران تحصیل كرده موجب آن شد كه موسسات آموزش حسابداری رونق یابد. یكی از پیامدهای تحولات اقتصادی، اجتماعی یاد شده ظهور گروه های صنعتی بزرگ مانند گروه كفش ملی، گروه صنعتی بهشهر و چند شركت خودرویی از قبیل شركت جیپ (پارس خودرو)، شركت ایران ناسیونال (ایران خودرو)، شركت سایپا، زامیاد و... بود و همچنین با سرازیر شدن سرمایه های خارجی به ایران چندین شركت و موسسه چندملیتی دارویی و صنعتی در ایران تشكیل شد كه وجود این گروه های صنعتی و مجتمع های تولیدی بزرگ كه به مناسبت حجم فعالیت های خود امكان اداره كردن آنها با سیستم های سنتی وجود نداشت، موجب شد كه سیستم های مدیریت نوین با اقتباس از سیستم های مدیریت خارجی در آنها رایج شود.
استفاده از مشاوران خارجی در امر سیستم دهی در همه ابعاد فنی و مدیریت و از جمله سیستم های مالی و صنعتی موجب بروز تحولات جدی در سیستم های حسابداری این موسسات و به تبع آن گسترش روش های نوین و معرفی سیستم های جدید در سایر موسسات شد. تشكیل شعبات شركت های بین المللی موجب شد كه موسسات حسابرسی صاحب نام خارجی، مبادرت به تاسیس شعبه در ایران نمایند كه از آن جمله موسسات كوپرز اند لیبراند، وینی مری، پیت مارویك و پرایس واترهاوس را می توان نام برد. اغلب این موسسات علاوه بر كار حسابرسی به امر طراحی سیستم های حسابداری مالی و صنعتی نیز مشغول شدند و به این ترتیب نقش مهمی در گسترش سیستم های نوین حسابداری در ایران بر عهده گرفتند.
شاید اولین سازمان و موسسه ایرانی كه با هدف اشاعه مفاهیم نوین مدیریت و بهبود روش های اداری و سیستم های اطلاعاتی تشكیل شد سازمان مدیریت صنعتی بود كه در سال ۱۳۴۱ با تصویب هیات وزیران به عنوان یك سازمان وابسته به وزارت صنایع، كار خود را آغاز كرد.
این سازمان بعدها در سال ۱۳۴۷ به صورت یك شركت سهامی خاص تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران درآمد و تا به امروز فعالیت خود را در امر سیستم دهی و آموزش و تحقیق در همه زمینه های مدیریت منجمله طراحی و استقرار سیستم های حسابداری و مالی ادامه داده است. از اواخر دهه چهل، استفاده از كامپیوتر نیز در موسسات و شركت های بزرگ نظیر شركت ملی نفت ایران آغاز شد.
ابتدا در سیستم های عملیاتی مانند سیستم كنترل موجودی و انبارها و به تدریج در سایر سیستم ها مانند حقوق و دستمزد و حسابداری مالی و صنعتی كاربرد كامپیوتر رایج شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اغلب موسسات یادشده منحل شدند و كارشناسان و كاركنان آنها جذب سایر سازمان ها و موسسات ایرانی شدند و بعضی مبادرت به تاسیس موسسات حسابرسی و خدمات مالی نمودند.
ملی شدن صنایع و مصادره شدن موسسات و شركت های متعلق به وابستگان رژیم گذشته و لزوم كنترل های متمركز از سوی سازمان هایی نظیر سازمان صنایع ملی بنیاد مستضعفان، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و سایر نهادها و ارگان هایی كه متولی صنایع دولتی و تحت پوشش بودند، موجب شد كه موسسات حسابرسی وابسته به این سازمان ها تشكیل شود.
از جمله این موسسات موسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه بود. این موسسه پس از تشكیل، ضرورت ایجاد واحد خدمات مدیریت برای پاسخگویی به نیازهای مدیریت شركت های تحت پوشش را احساس كرد و از این رو با دعوت از متخصصین صاحب تجربه اقدام به ایجاد چنین واحدی كرد. این موسسه كه بعدها با تشكیل سازمان حسابرسی جمهوری اسلامی ایران (مصوب پنجم دی ماه ۱۳۶۶) به آن سازمان منضم شد، در طول مدت فعالیت خود توانست نظام های حسابداری مالی و حسابداری صنعتی بسیاری را طراحی و اجرا نماید.
منصور اسدزاده
منبع : آفتاب
معرفي دکتر رضا شباهنگ : محقق و پژوهشگر معروف حسابداري
محققان و پژوهشگران در باب دغدغه های فکری جامعه اندیشه می کنند و حاصل کار خود را تدوین و به جامعه عرضه می کنند. هرچه مبادله و تعاطی آرا و نظریه های اندیشمندان با اعضای جامعه بیشتر باشد, خردمندی وسلامت و سعادت بیشتری نصیب جامعه خواهد شد. اگر وسیله انتقال آرای اندیشمندان فراهم نباشد, و اگر جامعه به سخن و تالیف دانشمندان خود کم توجه باشد, ارزشمندترین علم و دانشِ دانشمندان سودی به بار نخواهد آورد؛ مانند سنگ گرانبهایی که نه در نگین انگشتری که درخاک و سنگ فرومانده باشد.
نقش فرهنگ دوستان, ساختن انگشتری زر و جای دادن سنگ گرانبها درآن است. آن ظرف و این مظروف لازم و ملزوم یکدیگرند. اگر بگوییم فرهنگ دوستی و اشاعه فرهنگ, همسنگ علم اندوزی و علم پژوهی است, گزاف نگفته ایم.
سازمان حسابرسی و مدیرعامل آن آقای سید محمد رضا فاطمی, نقشی شایسته و ستودنی در ارتقای مقام حرفه و منزلت حسابداری درکشور داشته اند و بدون تردید تلاش ایشان برای اعتلای فرهنگ حسابداری به نامشان ثبت خواهد شد.
درهمایش باشکوهی که در روز سوم مردادماه 1380 به کوشش مدیرعامل سازمان حسابرسی و با حضور مدیران و مسیولان بلندپایه سازمان و محققان برجسته مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی تشکیل شد, از نقش شایسته دکتر رضا شباهنگ در ادبیات حسابداری کشور تجلیل به عمل آمد.
در این گردهمایی استاد برجسته حسابداری آقای دکتر فضل ا... اکبری با کلامی شیوا و پر احساس از آقای دکتر شباهنگ تجلیل و تقدیر به عمل آوردند. (سخنرانی آقای دکتر اکبری در ادامه مطلب درج شده است.)
دکتر رضا شباهنگ درسال 1970(1349 شمسی) تحصیلات خود را در دانشگاه سیراکیوز نیویورک تکمیل کردند و به اخذ درجه دکتری در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری نایل آمدند. ایشان ازآن پس به تدریس در دانشگاههای ایران و مطالعه و تحقیق و تالیف کتاب پرداختند. دکتر شباهنگ کارتدریس دروس حسابداری را از دانشگاه ملی سابق (دانشگاه شهید بهشتی) و موسسه عالی حسابداری شروع کردند و پس از انقلاب اسلامی ایران در دانشکده علوم اداری دانشگاه تهران, دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی (دوره عالی تحقیقات) به تدریس پرداختند. ایشان درحال حاضربه عنوان عضو هییت علمی و رییس گروه مدیریت دوره عالی تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی فعالیت داشته و با سمت استادی به تدریس در دوره دکترای مدیریت اشتغال دارند.
دکتر شباهنگ درسال 1351 در زمانی که کتابهای اصول حسابداری به زبان فارسی در ایران انگشت شمار بود, کتاب تیوریهای حسابداری راتالیف کردند. تسلط ایشان به مبحث تیوریهای حسابداری و نیاز مبرم دانشپژوهان دوره دکترای حسابداری به کتابی مرجع دراین مبحث موجب شده است که ایشان تالیف کتاب جدیدی با همین عنوان را در برنامه کار خود قراردهند.
آقای دکتر شباهنگ از سال 1365 همکاری خود را با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی آغاز کردند که هنوز ادامه دارد. ثمره این همکاری انتشار کتابهای متعدد در زمینه های حسابداری مالی, حسابداری مدیریت, مدیریت مالی و حسابرسی عملکرد بوده است. آثار ارزنده دکتر شباهنگ توجه محافل علمی را به خود جلب کرده و چندین جایزه را به خود اختصاص داده است.
فصلنامه حسابرس سلامتی و موفقیت ایشان را از خداوند منان خواستار است.
● سخنان دکتر فضل ا...اکبری در مراسم تجلیل از دکتر رضا شباهنگ
سخن گفتن درباره دکتر شباهنگ هم سهل است و هم ممتنع. سهل است از این دید که صفات برجسته و بارز ایشان- که بسیاری از آنها را به لحاظ همراه بودن, روزانه می بینم- و تالیفات و تحقیقات بسیار ایشان, اشکالی پیش نمی آورد که تعدادی از آنها را بازگو کنم. اما آن چیز که ممتنع اگر نباشد بسیار مشکل است این که, دکتر شباهنگ چه هست و کیست؟ این از توان من ناتوان و از زبان من الکن خارج است.
امروز صبح که ایشان در اینجا صحبت می کردند عوالمی راطی کردم. فکر من- این حافظه لجوج من که گهگاه آرامم نمی گذارد و رنجم می دهد- در مواردی هم نظیر امروز خوشبختانه شادم می کند. حافظه, پرها زد و خیلی دور رفت. رفت به 56 سال پیش, زمانی که تازه لیسانس گرفته بودم و نزد شادروان سلیمان حییم روی فرهنگ لغت روزی چند ساعت کار می کردم.
56 سال پیش روی آخرین تالیف آن شادروان, کتاب فرهنگ فارسی به انگلیسی یک جلدی, کار می کردیم. وقتی دکتر شباهنگ صحبت می کردند روزی را به یاد آوردم که در فرهنگ, کلمه شباهنگ را نوشتم و جزییات آن روز دقیقاً جلوی چشمم مجسم شد. می گویند: “العلم فی الصغر, کالنقش فی الحجر.” درست است, واقعاً درست است! به آن ایام بازگشتم وآنچه را آنروز گذشت امروز در جلو چشم دیدم. روزی را که فرهنگهای مختلف روی میز گسترده بود و ما باید دنبال معانی لغات می گشتیم. به فرهنگهای مختلف مراجعه کرده بودیم و این طرف و آن طرف به دنبال معنای واژه شباهنگ بودیم. مورنینگ استار (Morning star) درهمه فرهنگها هست، به معنای زهره. صبح زود که برخیزید ستاره زهره را می بینیدکه چگونه بیش از ستاره های دیگر سو می زند و نور می دهد. این یکی از معانی شباهنگ است. معنای دوم بلبل است, نای تینگل (Nightingale). هر دو را در فرهنگ نوشتیم.
بعد سیوالی پیش آمد. سیوال را من پرسیدم که: “خوب, شباهنگ که اضافه مقلوب است و به معنی آهنگشب است؛ ارتباط آن با ستاره صبح چگونه است و درثانی با بلبل چه ارتباطی پیدا می کند؟” این سیوال مقدمه ای شد برای جستجو به دنبال ارتباط این معانی با کلمه شباهنگ و اینکه چگونه شباهنگ می تواند این دو معنا را داشته باشد.
سرانجام یک روز, الآن هم به خاطر ندارم ازکجا, مرحوم حییم این ارتباط راپیدا کرد. ایشان گفت: “وجه تسمیه این است که شباهنگ نوید آهنگِ پایانِ شب را می دهد و بشارت رفتنِ ظلمات و دمیدنِ سپیده را، پس ارتباط آن با زهره روشن است. اما این که با بلبل چه ارتباطی دارد یکی از بهترین اشعار حافظ درتجسم- یعنی سخن گفتن از زبان نباتات, جمادات, پرندگان و غیره باانسان- این ارتباط را روشن می کند:
سحر بلبل حکایت باصبا کرد
که عشق گل به مادیدی چه ها کرد
ازآن رنگ و رخم خون در دل انداخت
از آن گلشن به خارم مبتلا کرد.”
گفت: “بلبل هم در سحر و سپیده دم، آواز می خواند و آغاز روز و پایان شبِ سیاه رانوید می دهد.”
امروز دوستان می بینند که دکتر شباهنگ چه اسم بامسمایی دارد و چه سان این ستاره تابناک بر فرقِ تارکِ حرفه می درخشد و دیدید که چگونه دربیان مطالبی در زمینه تیوری حسابداری بلبل زبانی می کند.
هنگامی که ایشان صحبت می کردند باز این حافظه لجوجِ من تمام دوستان اصفهانی راکه دارم به خاطر آورد. دیدم هیچکس به تسلطِ ایشان نتوانسته این لهجه را شیرینتر کند. تمام آن مواردی راکه لهجه غلظت دارد گرفته و آنجایی راکه به گوش سنگین می آید تعدیل نموده است به طوری که انسان وقتی صحبت ایشان رامی شنود, گاه مردد می شود که ایشان اصفهانی هست یا نیست.
دکتر شباهنگ واقعاً از هرنظر باعث افتخار است. شخصیتی است که از نزدیک ناظر فعالیت شبانه روزی ایشان بوده و هستم؛ تحقیقات و تالیفاتش را خوانده ام و می دانم چه زحماتی کشیده است. امیدوارم که هر روز بیش از پیش موفقیتهایی نصیب ایشان بشود.
● کتابشناسی دکتر رضاشباهنگ
▪ تیوری حسابداری, چاپ سوم, موسسه عالی حسابداری,1373
▪ استفاده از ماشینهای محاسب الکترونیک در مدیریت, موسسه عالی حسابداری, 1351
▪ حسابداری مالی (جلد اول), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380
▪ حسابداری مالی (جلد دوم), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380
▪ حسابداری صنعتی, (جلد سوم) چاپ هشتم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی,1380 (کارمشترک با عزیز عالی ور)
▪ استفاده از تکنیکهای آماری در حسابرسی, چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1374 ( مورد تقدیر در نهمین دوره کتاب سال 1370)
▪ راهنمای بکارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری, مارتین ای میلر, چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی,1377
▪ حسابرسی عملکرد مدیریت, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی, 1373 (مورد تقدیر در سیزدهمین دوره کتاب سال 1375)
▪ مدیریت مالی (جلد اول), چاپ سوم، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1375
▪ مدیریت مالی (جلد دوم), مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1374
▪ حسابداری پیشرفته صورتهای مالی تلفیقی (جلد اول), چاپ دوم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری وحسابرسی سازمان حسابرسی, 1379 (مورد تقدیر در هفدهمین دوره کتاب سال 1378)
▪ حسابداری مدیریت (با تجدیدنظر کامل), چاپ ششم, مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1378
▪ حسابداری پیشرفته (جلد دوم), مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی, 1379ِ
نشریه تحلیلی پژوهشی سازمان حسابرسی
منبع : آفتاب
با اندیشمندان حسابداری آشنا شویم
مقدمه
چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی (FASB) شامل سیستم هماهنگی از هدفهای مرتبط با یکدیگر و همچنین مفاهیم بنیادی است که میتواند به استانداردهای نامتناقضی منتهی شود که ماهیت، کارکرد و حدود حسابداری مالی و صورتهای مالی را توصیه کند؛ بنابراین کوششی در راستای فراهم کردن ساختار جامع تئوریک برای حسابداری مالی محسوب میشود. هفت بیانیه مفهومی که چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی را تشکیل میدهد، محصول فرایند تکامل تدریجی است زیرا هدفهای آن (بیانیه شماره 1) ریشه در گزارش تروبلاد (Trueblood) دارد و ویژگیهای کیفی آن (بیانیه شماره 2) که بیانیه کلیدی چارچوب نظری است بر گزارش انجمن حسابداری امریکا (AAA) با عنوان «شرحی بر تئوری بنیادی حسابداری» و گزارشهای هیئت اصول حسابداری (APB) مبتنی است.
به نظر بسیاری از منتقدان، چارچوب نظری هیئت یاد شده مدرکی کامل محسوب نمیشود، اما چنانچه این مدرک از دیدگاه تکامل تدریجی مورد توجه قرار گیرد، امکان بهبود آن وجود دارد. باوجود انتقادات به عمل آمده، چارچوب نظری، کمک بزرگی به تدوین استانداردهای حسابداری در راستای دستیابی به ثبات رویه و قابلیت مقایسه در گزارشگری مالی کرده است. چند کشور دیگر علاوه بر ایالات متحد امریکا شامل کانادا، استرالیا،زلاندنو و این اواخر (1999) انگلستان و همچنین کمیته استانداردهای بینالمللی حسابداری نیز نسبت به تدوین چارچوب نظری حسابداری اقدام کردهاند و این کوششها نشان میدهدکه علیرغم تمامی مشکلات، فکر داشتن چارچوب نظری منطقی و قابل توجیه است.
انگیزه اصلی هیئت استانداردهای حسابداری مالی در تدوین چارچوب نظری حاصل مشکلاتی بود که هیئت اصول حسابداری تجربه کرد (در واقع این هیئت قبل از شکلگیری هیئت استانداردهای حسابداری مالی متصدی تعریف چارچوب نظری بود) گزارش کمیته تخصصی انجمن حسابداران رسمی امریکا (AICPA) در1958 که منجر به شکلگیری هیئت اصول حسابداری در سال 1959 گردید، این هیئت را ملزم کرده بود که کار بر روی مفاهیم اساسی و اصول فراگیر را در اولویت قرار دهد. در پاسخ به این نیاز، هیئت دو مطالعه تحقیقاتی حسابداری انجام داد، یکی بر روی مفروضات بنیادی و دیگری برروی اصول حسابداری. پس از انجام تحقیقات و تهیه گزارش، هیئت به این نتیجه رسید که مفروضات بنیادی و اصول پیشنهادی با اصول عمومی پذیرفتهشده در حسابداری تفاوت فاحش دارد و به همین علت در آن زمان پذیرش عامه نیافت. به دنبال این گزارش هیئت اصول حسابداری در سال 1970 مطالعه تحقیقاتی شماره 4 را با عنوان «مفاهیم بنیادی و اصول حسابداری صورتهای مالی واحدهای انتفاعی» منتشر کرد. ولی خود هیئت دوباره اعتراف کرد که این گزارش در درجه اول توصیفی است نه تجویزی و تمرکز اصلی آن به آنچه حسابداران آن زمان انجام میدادند بوده است نه آنچه باید باشد. در نتیجه از آنجا که طبق اعلام خود هیئت، اصول بیانیه شماره 4 گذشتهنگر بود، نتوانست راهنمای محکمی برای استانداردگذاری به حساب آید. بهطور خلاصه میتوان گفت تا این زمان نظریهپردازان کوشش کردهاند که با استدلال، اصول و روشهای حسابداری را استنتاج و گزارش کنند و انتقادات بیشتر در این زمینه بود که در تحقیقات و استدلالهای ذهنی به استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری توجه نشده و به گونهای برخورد شده است که گزارش اطلاعات حسابداری به خودی خود هدف است در حالی که اطلاعات حسابداری وسیله ای است برای رسیدن به هدف. هدف اصلی این است که استفادهکنندگان بتوانند به نحو مقتضی از اطلاعات حسابداری استفاده کنند. بیانیه شماره 4 هیئت اصول حسابداری در واقع پاسخ به این انتقادات بود و حلقه اتصال میان تحقیقات و مطالعات انجام شده بر مبنای روش قیاسی (رویکرد مفروضات بنیادی-اصول) و رویکرد دوم (هدفها-استانداردها) که در آن سعی میشود از طریق تعیین هدفها، اصول و استانداردهای حسابداری تبیین شود.
انجمن حسابداران رسمی امریکا در سال 1971 بهدنبال انتقادات وارده بر گزارشهای هیئت اصول حسابداری دو گروه مطالعاتی شکل داد: یکی به ریاست فرانسیس ام ویت (Francis M.Wheat) و دیگری به ریاست رابرت ام تروبلاد (Robert M.Trueblood). رسالت این دو گروه بهبود فرایند استانداردگذاری و تعریف اهداف صورتهای مالی بود. گزارش کمیته اول منجر به تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی و انحلال هیئت اصول حسابداری در 1973 گردید و گزارش کمیته دوم به تدوین چارچوب نظری توسط هیئت انجامید.
در واقع گزارش کمیته تروبلاد در 1973 تلاش کرد که هدفهای گزارشگری مالی از دیدگاه استفادهکنندگان از اطلاعات حسابداری را تبیین و به طور آشکار بیان کند. این گزارش گام با اهمیتی در راستای تدوین چارچوب نظری بهشمار میآید.
کمیته ویت نیز با رسالت بهبود فرایند وضع استانداردهای حسابداری مالی به بررسی فرایند استانداردگذاری پرداخت و طرح ضرورت تشکیل یک مرجع تمام وقت نوین برای تدوین استانداردهای حسابداری را پیشنهاد کرد و با پذیرش این پیشنهاد بستر مناسب برای انحلال هیئت اصول حسابداری و شکلگیری هیئت استانداردهای حسابداری مالی فراهم شد، که در واقع منجر به تاسیس این هیئت گردید و از آنجا که پیشنویس اصلی این گزارش را دیوید سالومونز (David Solomons) تهیه کرد، از او به عنوان پدر هیئت یاد شده یاد میکنند. تاسیس این هیئت در 1973 و گزارش تروبلاد در همان سال منجر به انتشار بیانیه چارچوب نظری توسط هیئت شد. تدوین چارچوب نظری از سال 1978 شروع شد و شامل هفت بیانیه است که آخرین بیانیه در سال 2000 میلادی انتشار یافته است.
با توجه به اهمیتی که دیوید سالومونز در تاسیس هیئت استانداردهای حسابداری مالی وتهیه چارچوب نظری آن داشته است در این شماره حسابرس به بررسی زندگینامه این دانشمند حسابداری که تاثیر بزرگی بر فرایند استانداردگذاری حسابداری داشته است میپردازیم.
دکتر فضل الله اکبری - پدر حسابداری ایران
اندیشمند برجسته، مروج حسابداری علمی،نخستین استاد حسابداری در ایران،موسس دانشکده مدیریت و علوم اداری دانشگاه تهران،صاحب تالیفات ارزشمند در رشته حسابداری و حسابرسی و
صاحب بسیاری از عظمتهای فردی و اجتماعی.
دکتر فضل الله اکبری در دوم اردیبهشت سال 1300 هجری شمسی برابر با سوم ماه رمضان المبارک سال 1339 هجری شمسی در شهر گلپایگان چشم به جهان گشود. تحصیلا ت ابتدایی را در شهر گلپایگان و دوره دبیرستان را در دبیرستانهای ادب، صارمیه و سعدی اصفهان طی کرد. همزمان با طی دوره دبیرستان و حتی قبل از آن به تحصیل علوم قدیمه نزد پدربزرگ مادریش مرحوم حاج فخرالعلما پرداخت و پس از آن در اصفهان از محضر استادانی چون شادروان فضل الله همایی و برادر دانشمند ایشان استاد جلا ل همایی و آقای مبارکه ای کسب فیض کرد.
وی حساب و ریاضی و حساب سیاق نقدی و جنسی را نزد پدربزرگ و پدر فرا گرفت. دکتر فضل الله اکبری بعد از دریافت دیپلم متوسطه، در دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و از این دانشکده لیسانس گرفت.
سپس در شرکت ملی نفت استخدام شد و همزمان با مرحوم حییم در تهیه فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی همکاری داشت. وی در اوایل دهه 1330 در موسسه علوم اداری و بازرگانی دانشکده حقوق دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و فوق لیسانس علوم اداری و بازرگانی دریافت داشت. به دنبال آن با استفاده از بورس تحصیلی به امریکا رفت و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و دانشگاه استانفورد به تحصیل پرداخت و در رشته مدیریت بازرگانی با گرایش حسابداری دکترا دریافت کرد.
بعد از اخذ مدرک دکترا به ایران مراجعت کرد و در موسسه علوم اداری به تدریس پرداخت و در سال 1337 به عنوان اولین مدرس حسابداری با درجه دانشیاری به عضویت هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران پذیرفته شد.
دکتر اکبری در مورد این دوره از زندگی خود در مصاحبه ای با مجله حسابدار (دکتر فضل الله اکبری، 1378، سرگذشت یک استاد و سرگذشت یک علم)، و بعد در مقاله ای در سال 1378 درباره چگونگی شروع تدریس حسابداری در دانشگاه تهران برای چاپ در مجله حسابرس (دکتر فضل الله اکبری، 1378، چگونگی تدریس حسابداری...) چنین می نویسد:
"همیشه فکر می کنم آدمی تا اندازه ای
تا اندازه ای به جایی راه می برد که مقدر است . سرانجام هم وضعیتی پیش آمد که بتوانم از بورسی در این رشته بهره مند شوم. بدین ترتیب عملا به قلمروحسابداری وارد شدم... پس از مراجعت از خارج، دانشگاه تهران اعلا م کرد که برای تدریس رشته های حسابداری و حسابرسی دانشیار می پذیرد و من برای این کار داوطلب شدم."
" من تنها داوطلب بودم. ... باید اذعان کنم در آن زمان دو- سه نفری بودند که بیش از من حسابداری می دانستند و تجربه بیشتری هم داشتند، ولی چون داشتن درجه دکتری یکی از شرایط استخدام بود با وجود علا قه ای که داشتند، واجد شرایط و داوطلب نشدند.
سالها حسابداری به عنوان رشته ای قابل قبول برای تدریس در دانشگاه شناخته نمی شد. تا سال 1333 در هیچ دانشگاه و موسسه آموزش عالی حسابداری رسماً تدریس نمی شد. ... متاسفانه در ایران آن زمان، اغلب افراد به جهت عدم اطلا ع کافی از محتوای دروس مزبور، علوم مالی و حسابداری را در سطح سایر رشته های دانشگاه به حساب نمی آوردند... .
محتوای رشته حسابداری، اهمیت و لزوم آن در انتظام امور سازمانها و تاثیر آن در پیشرفت کشور، سالها همچنان ناشناخته باقی ماند. در سال 1334 که داوطلب تدریس حسابداری در دانشگاه شدم، یکی از اولیای دانشگاه گفت شک دارد جایگاه تدریس حسابداری در دانشگاه باشد، و اضافه کرد در گذشته هم حسابداری در سال ششم رشته تجارت دبیرستانها تدریس می شده است و اگر حسابداری را رشته ای دانشگاهی بشناسیم بزودی داوطلبانی هم برای تدریس خانه داری، گله داری و باغداری پیدا می شوند؛ دانشگاه را تدریس حساب کافی است.
دو - سه سالی طول کشید تا با مراجعات مکرر و مستمر، ارائه شرح دروس حسابداری و رشته های مختلف آن، اهمیت و فرق آن را با حساب و ریاضی توجیه کنم و توضیح دهم. بالا خره قرار شد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران برای انتخاب و استخدام یک نفر دانشیار اقدام کنند."
" در طول سال 1342 توضیحاتم رئیس وقت دانشگاه تهران را متقاعد و مصمم کرد که دانشگاه تهران، مانند بسیاری از مهمترین دانشگاههای جهان، و به لحاظ نیاز کشور، می باید دانشکده ای برای آموزش و تحقیقات مدیریت داشته باشد. در ابتدای شهریور 1343 شادروان دکتر صالح رئیس دانشگاه، در جلسه ای پرشور و با مخالفتهای بسیار، بالا خره تاسیس دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی را به تصویب شورایعالی فرهنگ رسانید.... مخالفتها با تاسیس این دانشکده، اولین در نوع خود در کشور، بیشتر از ناشناخته بودن مدیریت به عنوان رشته ای از دانش ناشی می شد." (دکتر اکبری، 1378، نوبت من نیست، ص 15)
دکتر فضل الله اکبری پس از تاسیس دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، به مدت 8 سال رئیس این دانشکده بود. پس از سال 1350، به سمت معاون آموزشی و پژوهشی وزارت علوم و آموزش عالی برگزیده شد و همزمان به تدریس رشته حسابداری در دانشگاهها و موسسات مختلف آموزش عالی به ویژه بانک ملی ایران، اشتغال داشت. در این دوره با شرکت اطلا عات اعتباری که به وسیله بانک مرکزی تاسیس شده بود، نیز همکاری داشت.
در فاصله سالهای 1350-53 که در وزارت علوم به کار اشتغال داشت، خدمات گسترده ای در زمینه ارزشیابی مدارک تحصیلی و ارزیابی علمی دانشگاهها و مراکز علمی کشور به انجام رسانید. وی در اواخر سال 1353 به دانشگاه تهران بازگشت و به عنوان استاد دانشکده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه تهران در سمت معاون و قائم مقام رئیس دانشگاه تهران به کار ادامه داد.
پس از انقلاب در اوایل سال 1358 در سمت استادی دانشگاه بازنشسته شد اما تا پایان سال تحصیلی 58-1357 همچنان به تدریس ادامه داد.
از اوایل دهه 1360 سازمان حسابرسی این افتخار را یافت تا از همکاری ایشان با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی این سازمان برخوردار شود. کتاب و مقالا ت مختلفی که در این دوران توسط ایشان تالیف و تدوین و توسط سازمان حسابرسی منتشر شده است حاصل این دوران پربار است.
دکتر فضل الله اکبری در اواخر دهه 1360 به امریکا مسافرت کرد و به مدت دو سال با سمت استادی در دوره های فوق لیسانس دانشکده مدیریت بازرگانی دانشگاه استانفورد که یکی از معتبرترین دانشکده های این رشته در سراسر دنیا به شمار می آید، به تدریس پرداخت.
پس از آن به انگلستان رفت و یک سال نیز در دانشکده مدیریت دولتی تدریس داشت. ایشان از اواسط دهه 1370 به ایران مراجعت کرد و همچنان همکاری خود را در زمینه تحقیق و تالیف با مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی ادامه داد و در این مدت است که مقالا ت متعددی هم برای مجله حسابرس تهیه کرد.
کتاب بررسی تحلیلی دکتر فضل الله اکبری در سال 1381 به عنوان کتاب درخور تقدیر برگزیده و به وسیله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلا می در مراسم هفته کتاب مورد تقدیر قرار گرفت.
آقای دکتر اکبری دانشمندی بیطرف و واقعگرا بود. در عینحال که حرمت همگان را نگه میداشتند با اطرافیان رفتاری محکم، منطقی و مهربان داشتند.استوار و قاطع اما اهل اعتدال بودند. بیادعا بودند و فروتن.از نقد و نفی دیگران پرهیز میکردند و مراعات حقوق دیگران را از هر حیث می کردند.
نقش فردی دکتر فضل الله اکبری در توسعه دانش حسابداری در ایران به نحو قاطع تعیین کننده بوده است. این نقش به گفته خود ایشان محصول «علاقه به کار» و به قضاوت آنانی که او را از نزدیک میشناختند محصول احساس «مسئولیت» نسبت به توسعه و پیشرفت جامعه و «ایمان» به چاره جوئیها و راهگشاییهای «علم» نیز بوده است.
زنده یاد دکتر فضل الله اکبری در 13فروردین1384 جان به جان آفرین تسلیم کرد و در قطعه 229 بهشت زهرا به خاک سپرده شد.از ایشان 4 فرزند ، 2پسر و 2 دختر ، باقی مانده است.
● کتابها
▪ حسابداری صنعتی، دانشگاه تهران، با تجدید چاپ به دفعات و توسط ناشران دیگر، 1338
▪ اصول حسابداری، دانشگاه تهران، با تجدید چاپ به دفعات، 1340
▪ تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، سازمان حسابرسی، با پنج بار تجدید چاپ و تجدیدنظر، 1366
▪ حسابداری بازرگانی، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، 1354
▪ تهیه بودجه بازرگانی و صنعتی، انتشارات فروردین، 1365
▪ حسابداری استهلا ک، سازمان حسابرسی، اولین چاپ 1371، چاپ هفتم، 1380
▪ فرهنگ اصطلا حات حسابداری (انگلیسی- فارسی)، سازمان حسابرسی، جلد اول، 1376
▪ بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل صورتهای مالی در حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1379
● مقالات
▪ سرگذشت یک استاد و سرگذشت یک علم (مصاحبه با مجله حسابدار- مرداد 1372 )
▪ تجزیه و تحلیل صورتهای مالی (حسابرس 3، مجموعه مقالا ت- تابستان 1374)
▪ واژه سرنوشت ساز (فصلنامه حسابرس شماره 1، زمستان 1377)
▪ نوبت من نیست (فصلنامه حسابرس شماره 3، بهار 1378)
▪ به یاد دوست (مجله حسابدار، شماره 132، شهریور1378)
▪ چگونه تدریس حسابداری در دانشگاه برای اولین بار شروع شد (فصلنامه حسابرس شماره 4 و5، پاییز و زمستان 1378)
▪ آموخته های آموخته را نیاموختیم (فصلنامه حسابرس شماره 9، زمستان 1379)
▪ مصطفی علی مدد: اندیشمندی پرمایه، پرکار و پربار (فصلنامه حسابرس شماره 16، مهر و آبان 1381)
▪ نرفته ام (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)
ز منتخبات حسابرس (فصلنامه حسابرس شماره 23، بهار 1383)