Borna66
07-04-2009, 05:43 PM
راههاي مقابله وراهكارهاي محافظت در برابر يخبندان
اگرچه يخبندان يكي از عوامل جوي است كه كنترل وقوع آن از دسترس انسان خارج است اما دانش و تجربه بشري در طول گذشت زمان راهكارهايي را ارائه نموده است كه در كاهش خسارات ناشي از عنصراقليمي كارآمد بوده است .تعيين نوع يخبندان در هر منطقه اي از امنيت بيشتري برخوردار ميباشد ، زيرا مطالعه و بررسي نوع يخبندان در هر منطقه اي مشخص كننده شيوه مناسبي از مبارزه در ارتباط با سرمازدگي محصولات كشاورزي محسوب ميشود. از طرفي بايد خاطر نشان كرد كه مبارزه با يخبندان و سرمازدگي ناشي از نوع يخبندان تابشي به مراتب امكان پذير تر از نوع يخبندان جبهه اي يا فرا رفتي ميباشد ، بعلاوه اگر درجه حرارت محيط تنها حداقل تا 3- درجه سانتيگراد باشد با استفاده روشهاي فيزيكي از سرمازدگي گياهان ميتوان جلوگيري كرد.
اغلب بيماريهاي گياهان توسط عوامل زنده بوجود مي آيند ، اما يكي از بيماريهاي گياهان كه از طريق عوامل غير زنده ايجاد ميشود ، سرمازدگي آنها ميباشد . ذرات يخ معمولاً در دماي صفر درجه تشكيل ميشود ، ولي ذرات يخي كه در دماي صفر درجه بر روي سطح گياهان تشكيل ميشود قادر به نفوذ و اخلال در بافتهاي گياهان نميشود. زيرا سلولهاي گياهان داراي نمكهاي محلول ميباشند و نقطه انجماد بافتهاي گياهي كمتر از صفر درجه ميباشد. به همين دليل حرارتي دماي پائين در اكثر گياهان با توجه به مقاومتشان ، متفاوت بوده وكمتر از صفر ميباشد. البته بايد در نظر داشت كه حساسيت قابل ملاحظه بعضي از محصولات كه نسبت به يخبندان دارند سبب از بين رفتن آنها ميشود كه اين وضعيت بخاطر آسيب ديدن بافت نيست ، بلكه به خاطر از بين رفتن جنين گياه ميباشد ، زيرا اگر جنين گياه كشته شود ، محصولاتي مثل ميوه جات نمي توانند رشد و نمو كنند. بنابراين از بين رفتن محصولات تنها به دليل آسيب ديدن بافتهاي گياه نمي باشد.
1- استفاده از وسايل گرم كننده مانند بخاري :
استفاده از بخاري به منظور گرم كردن موقت محيط موثر مي باشد و بيشتر براي مبارزه با يخبندان نوع تابشي كه تنها در طول شب اتفاق مي افتد و تداوم شبانه روزي ندارد به كار مي رود. حفاظت توسط اين روش متداول ترين روش براي جلوگيري از خسارت يخبندان است كه بيشتر درر باغهاي ميوه از آن استفاده شده چون تشعشعهاي حرارتي از دست رفته در شبهايي كه شرايط اينورژن برقرار است 9% تا 18% كالري در سانتيمتر مربع در دقيقه است به منظور ثابت ماندن درجه حرارت ، چون راندمان گرم كردن پايين است بايستي 3% تا 5% كالري در هر سانتيمتر مربع در دقيقه گرما تامين شود . از طرفي به منظور انجام اين كار بايد عوامل اقتصادي را نيز مد نظر د اشت زيرا تنها هدف گرم كردن نيست بلكه بايد توجه كرد كه آيا اين گرم كردن مقرون به صرفه است يا نه .
مقدار بخاريهاي مورد نياز به منظور تهيه گرماي لازم از طريق فرمول زير بدست مي آيد :
حرارت مورد نياز به كالري در هكتاردر ساعت =تعداد بخاري در هكتار بازده كالري به ليتر سوخت × مقدار سوخت مصرفي ليتر درساعت
از نظر مكاني بخاريها را در داخل رديف مثل درختان ميوه قرار ميدهند اما از آنجايي كه هواي گرم صعود مي كند وهواي سرد از اطراف به داخل باغ سرازير مي شود لذا گذاشتن بخاريهاي اضافه در رديفهاي مرزي نتيجه بهتري را عايد مي كند .
2- استفاده از ماشينهاي ثابت مولد باد يا استفاده از هليكوپتر:
استفاده از موارد بالا به منظور مخلوط كردن نزديكترين لايه هوا ي گرم با هواي سرد روي زمين همزمان با رخداد پديده اينورژن مي باشد . اين روش نيز تنها براي مبارزه با يخبندان ناشي از نوع تشعشي به كار مي رود .استفاده از ماشينهاي مولد باد در سالهاي 30-1920 در امريكا متداول گرديد ، هرچند اين روش، روش مطمئني نبود اما چون هزينه آن تنها 20% هزينه استفاده از بخاري بود ، استفاده از آن متداول گرديد .
3- استفاده از سوختهاي جامد:
اين روش شامل ككهاي نفتي يا مومهاي جامد است . مزيتي كه اين گونه سوختها نسبت به سوخت مايع دارند اين است كه بر خلاف بخاريهاي معمولي كه با سوخت مايع كار مي كنند و نمي توان آنها را زير درختان قرار داد اين سوختها را مي توان زير درختان قرار داد بعلاوه جابه جا كردن و روشن كردن اين سوختها آسان است .
4-استفاده از توليد مه مصنوعي :
با استفاده از توليد مه مصنوعي مي توان از كاهش درجه حرارت تا حدودي جلوگيري كرد . البته اين روش معايبي نيز دارد مانند ايجاد خطر براي رانندگان .از جمله معايب ديگر اين روش مقرون به صرفه نبودن اين روش مي باشد .
5-روش حفاظت به وسيله پوشش :
اين روش يكي از متداولترين روشهاي حفاظت در برابر خسارات ناشي از يخبندان مي باشد .در بعضي مناطق مانند جنوب كشور درختچه ها را توسط پوششي از شاخ وبرگ درختان نخل مي پوشانند ودر بعضي مناطق ديگر تنه درختچه هاي حساس و جوان را با خاك متراكم مي پوشانند و بعداز برطرف شدن سرما در اولين فرصت خاكها را كنار مي زنند .در مورد گياهان يكساله در شبهاي سرد كه احتمال يخبندان زياد است از كلاهكهاي مخروطي شكل پلاستيكي استفاده مي كنند چون خطر يخبندان نوع تشعشي فقط در هنگام شب مي باشد ، در طول روز براي برخورداري از نور آفتاب و انجام عمل كربن گيري كلاهك را بر مي دارند.
6- استفاده از زمينها و خاكهاي مناسب :
در شبهاي صاف و آرام كهيخبندان نوع تشعشعي رخ مي دهد منطقه بالاي كوه زودتر از دامنه انرژي خود را از دست داده و سرد تر مي شود در نتيجه هواي مجاور آن نيز سرد تر و سنگين تر مي شود و به طرف كف دره سرازير شده و در كف دره جمع و حالت وارونگي دمايي را به وجود مي آورد بنابراين كف دره نسبت به دامنه خيلي سرد تر است و در سطح دامنه هوا به خوبي جريان دارد اما كف دره مثل مخزني از هوا يسرد عمل مي كند كه مانع جريان هوا مي شود در نتيجه زمينهاي شيبدار در مناطقي كه خطر يخبندان زياد است بهترين زمينها هستند .
در مناطقي كه خطر يخبندان وجود ندارد زمينهايي كه در دامنه ها ي جنوبي قرار دارند براي كشت محصولات زود رس مناسب مي باشند اما از آنجايي كه زمينهايي كه در دامنه هاي جنوبي هستند انرژي بيشتري كسب مي كنند و گياهاني كه در آنها كشت ميشود انرژي بيشتري در دسترس دارند نسبت به گياهان دامنه شمالي ويا مناطق مسطح قبل از وقوع يخبندان شكوفه مي كنند وبه همين دليل در معرض خطر سرماي بيشتري هستند .زمينهايي كه در كنار يك منبع آب مثل دريا و غيره هستند به علت بالا بودن ظرفيت حرارتي آب نسبت به زمينهاي ديگر كمتر با احتمال يخبندان مواجه هستند . خاكهايي كه بتوانند در طول روز حرارت زيادي را در خود ذخيره كنند ودر شب آن را ساطع كنند براي رشد محصولات در مناطقي كه خطر يخبندان وجود دارد مناسب مي باشد اما خاكي كه در طول روز حرارت را به آهستگي به سطح زمين منتقل كند سطح آن در طول شب زودتر و بيشتر سرد مي شود .
اگرچه يخبندان يكي از عوامل جوي است كه كنترل وقوع آن از دسترس انسان خارج است اما دانش و تجربه بشري در طول گذشت زمان راهكارهايي را ارائه نموده است كه در كاهش خسارات ناشي از عنصراقليمي كارآمد بوده است .تعيين نوع يخبندان در هر منطقه اي از امنيت بيشتري برخوردار ميباشد ، زيرا مطالعه و بررسي نوع يخبندان در هر منطقه اي مشخص كننده شيوه مناسبي از مبارزه در ارتباط با سرمازدگي محصولات كشاورزي محسوب ميشود. از طرفي بايد خاطر نشان كرد كه مبارزه با يخبندان و سرمازدگي ناشي از نوع يخبندان تابشي به مراتب امكان پذير تر از نوع يخبندان جبهه اي يا فرا رفتي ميباشد ، بعلاوه اگر درجه حرارت محيط تنها حداقل تا 3- درجه سانتيگراد باشد با استفاده روشهاي فيزيكي از سرمازدگي گياهان ميتوان جلوگيري كرد.
اغلب بيماريهاي گياهان توسط عوامل زنده بوجود مي آيند ، اما يكي از بيماريهاي گياهان كه از طريق عوامل غير زنده ايجاد ميشود ، سرمازدگي آنها ميباشد . ذرات يخ معمولاً در دماي صفر درجه تشكيل ميشود ، ولي ذرات يخي كه در دماي صفر درجه بر روي سطح گياهان تشكيل ميشود قادر به نفوذ و اخلال در بافتهاي گياهان نميشود. زيرا سلولهاي گياهان داراي نمكهاي محلول ميباشند و نقطه انجماد بافتهاي گياهي كمتر از صفر درجه ميباشد. به همين دليل حرارتي دماي پائين در اكثر گياهان با توجه به مقاومتشان ، متفاوت بوده وكمتر از صفر ميباشد. البته بايد در نظر داشت كه حساسيت قابل ملاحظه بعضي از محصولات كه نسبت به يخبندان دارند سبب از بين رفتن آنها ميشود كه اين وضعيت بخاطر آسيب ديدن بافت نيست ، بلكه به خاطر از بين رفتن جنين گياه ميباشد ، زيرا اگر جنين گياه كشته شود ، محصولاتي مثل ميوه جات نمي توانند رشد و نمو كنند. بنابراين از بين رفتن محصولات تنها به دليل آسيب ديدن بافتهاي گياه نمي باشد.
1- استفاده از وسايل گرم كننده مانند بخاري :
استفاده از بخاري به منظور گرم كردن موقت محيط موثر مي باشد و بيشتر براي مبارزه با يخبندان نوع تابشي كه تنها در طول شب اتفاق مي افتد و تداوم شبانه روزي ندارد به كار مي رود. حفاظت توسط اين روش متداول ترين روش براي جلوگيري از خسارت يخبندان است كه بيشتر درر باغهاي ميوه از آن استفاده شده چون تشعشعهاي حرارتي از دست رفته در شبهايي كه شرايط اينورژن برقرار است 9% تا 18% كالري در سانتيمتر مربع در دقيقه است به منظور ثابت ماندن درجه حرارت ، چون راندمان گرم كردن پايين است بايستي 3% تا 5% كالري در هر سانتيمتر مربع در دقيقه گرما تامين شود . از طرفي به منظور انجام اين كار بايد عوامل اقتصادي را نيز مد نظر د اشت زيرا تنها هدف گرم كردن نيست بلكه بايد توجه كرد كه آيا اين گرم كردن مقرون به صرفه است يا نه .
مقدار بخاريهاي مورد نياز به منظور تهيه گرماي لازم از طريق فرمول زير بدست مي آيد :
حرارت مورد نياز به كالري در هكتاردر ساعت =تعداد بخاري در هكتار بازده كالري به ليتر سوخت × مقدار سوخت مصرفي ليتر درساعت
از نظر مكاني بخاريها را در داخل رديف مثل درختان ميوه قرار ميدهند اما از آنجايي كه هواي گرم صعود مي كند وهواي سرد از اطراف به داخل باغ سرازير مي شود لذا گذاشتن بخاريهاي اضافه در رديفهاي مرزي نتيجه بهتري را عايد مي كند .
2- استفاده از ماشينهاي ثابت مولد باد يا استفاده از هليكوپتر:
استفاده از موارد بالا به منظور مخلوط كردن نزديكترين لايه هوا ي گرم با هواي سرد روي زمين همزمان با رخداد پديده اينورژن مي باشد . اين روش نيز تنها براي مبارزه با يخبندان ناشي از نوع تشعشي به كار مي رود .استفاده از ماشينهاي مولد باد در سالهاي 30-1920 در امريكا متداول گرديد ، هرچند اين روش، روش مطمئني نبود اما چون هزينه آن تنها 20% هزينه استفاده از بخاري بود ، استفاده از آن متداول گرديد .
3- استفاده از سوختهاي جامد:
اين روش شامل ككهاي نفتي يا مومهاي جامد است . مزيتي كه اين گونه سوختها نسبت به سوخت مايع دارند اين است كه بر خلاف بخاريهاي معمولي كه با سوخت مايع كار مي كنند و نمي توان آنها را زير درختان قرار داد اين سوختها را مي توان زير درختان قرار داد بعلاوه جابه جا كردن و روشن كردن اين سوختها آسان است .
4-استفاده از توليد مه مصنوعي :
با استفاده از توليد مه مصنوعي مي توان از كاهش درجه حرارت تا حدودي جلوگيري كرد . البته اين روش معايبي نيز دارد مانند ايجاد خطر براي رانندگان .از جمله معايب ديگر اين روش مقرون به صرفه نبودن اين روش مي باشد .
5-روش حفاظت به وسيله پوشش :
اين روش يكي از متداولترين روشهاي حفاظت در برابر خسارات ناشي از يخبندان مي باشد .در بعضي مناطق مانند جنوب كشور درختچه ها را توسط پوششي از شاخ وبرگ درختان نخل مي پوشانند ودر بعضي مناطق ديگر تنه درختچه هاي حساس و جوان را با خاك متراكم مي پوشانند و بعداز برطرف شدن سرما در اولين فرصت خاكها را كنار مي زنند .در مورد گياهان يكساله در شبهاي سرد كه احتمال يخبندان زياد است از كلاهكهاي مخروطي شكل پلاستيكي استفاده مي كنند چون خطر يخبندان نوع تشعشي فقط در هنگام شب مي باشد ، در طول روز براي برخورداري از نور آفتاب و انجام عمل كربن گيري كلاهك را بر مي دارند.
6- استفاده از زمينها و خاكهاي مناسب :
در شبهاي صاف و آرام كهيخبندان نوع تشعشعي رخ مي دهد منطقه بالاي كوه زودتر از دامنه انرژي خود را از دست داده و سرد تر مي شود در نتيجه هواي مجاور آن نيز سرد تر و سنگين تر مي شود و به طرف كف دره سرازير شده و در كف دره جمع و حالت وارونگي دمايي را به وجود مي آورد بنابراين كف دره نسبت به دامنه خيلي سرد تر است و در سطح دامنه هوا به خوبي جريان دارد اما كف دره مثل مخزني از هوا يسرد عمل مي كند كه مانع جريان هوا مي شود در نتيجه زمينهاي شيبدار در مناطقي كه خطر يخبندان زياد است بهترين زمينها هستند .
در مناطقي كه خطر يخبندان وجود ندارد زمينهايي كه در دامنه ها ي جنوبي قرار دارند براي كشت محصولات زود رس مناسب مي باشند اما از آنجايي كه زمينهايي كه در دامنه هاي جنوبي هستند انرژي بيشتري كسب مي كنند و گياهاني كه در آنها كشت ميشود انرژي بيشتري در دسترس دارند نسبت به گياهان دامنه شمالي ويا مناطق مسطح قبل از وقوع يخبندان شكوفه مي كنند وبه همين دليل در معرض خطر سرماي بيشتري هستند .زمينهايي كه در كنار يك منبع آب مثل دريا و غيره هستند به علت بالا بودن ظرفيت حرارتي آب نسبت به زمينهاي ديگر كمتر با احتمال يخبندان مواجه هستند . خاكهايي كه بتوانند در طول روز حرارت زيادي را در خود ذخيره كنند ودر شب آن را ساطع كنند براي رشد محصولات در مناطقي كه خطر يخبندان وجود دارد مناسب مي باشد اما خاكي كه در طول روز حرارت را به آهستگي به سطح زمين منتقل كند سطح آن در طول شب زودتر و بيشتر سرد مي شود .