Borna66
07-04-2009, 12:37 PM
اما حالا به نظر می رسد كمبود و بهداشت آب به مشكلاتی برای همه بدل شده است، چه آنان كه در كشورهای توسعه یافته اند، چه آنان كه در كشورهای در حال توسعه اند.دكتر اندرو هی وارد استاد دانشگاه ناتینگهام درس خود را برای دانشجویان پزشكی این گونه آغاز می كند: آیا به این علت به رشته پزشكی آمدید كه جان افراد را نجات دهید؟ اگر جواب مثبت است، شاید بهتر باشد دانشكده پزشكی را رها كنید و به رشته مهندسی آب بروید.
برای آگاهی از علت این توصیه مقاله ای را كه از سایت گلوبالیست ترجمه شده است ،در پی می آوریم .
اگر به تلاش های صورت گرفته برای ریشه كنی بیماری و خطرات بهداشتی در جهان توجه كنیم، متوجه می شویم كه آبله را ریشه كن كرده ایم. اما براساس تحقیقات هنوز ۹۰ درصد بیماریها در جهان مرتبط با آب است. هشتاد درصد مرگها در كشورهای در حال توسعه ناشی از بیماریهای مرتبط با آب است.
این بدان معناست كه هر سال حدود شش میلیون نفر براثر آب آلوده می میرند. به همین علت است كه بهداشت همچنان یك موضوع مهم جهانی است. به رغم پیشرفتهای مهندسی كه آب سالم محصول آن است، این مشكل بسیار فراتر از كشورهای در حال توسعه است. امروزه حتی بسیاری از كشورهای توسعه یافته با مشكل آب تصفیه شده روبرو هستند. بسیاری از شبكه های انتقال آب كهنه و شكننده است، در نتیجه آلودگی در بسیاری كشورهای پیشرفته روبه فزونی است. بسیاری از شهروندان كشورهای توسعه یافته در بطری آب حمل می كنند، در خانه تصفیه كننده آب دارند و حتی شبكه آب خانگی مخصوص خود را دارند. علت این امر آن است كه به شبكه آب شهری اطمینان ندارند.
كمبود آب در حالی كه معیارهای آب تصفیه شده و ایمن بالا می رود، آلوده كننده ها و عوامل بیماری زای بیشتری پیدا می شود. به غیر از موضوع بهداشت، باید كمبود آب را نیز در نظر گرفت. در سال ،۱۹۵۰ فقط دو شهر بود كه بیشتر از ۸ میلیون نفر جمعیت داشتند. در حال حاضر، بیش از ۲۳ شهر وجود دارد كه بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد و از این تعداد ۱۸ شهر در كشورهای در حال توسعه است. تا سال ۲۰۳۰ یعنی ۲۵ سال دیگر، جمعیت شهری به دو برابر جمعیت روستایی خواهد رسید كه معادل رشد ۱۶۰ درصد جمعیت شهری است. بسیاری از این شهرها در معرض كمبود شدید آب هستند. در هر صورت، غالباً از امكانات انتقال و تصفیه آب بهره مند نیستند.براساس برآوردهای بانك جهانی، حدود ۳۰۰ میلیون نفر اكنون در مناطقی زندگی می كنند كه با كمبود جدی تا شدید آب روبرو است. تا ۲۵ سال دیگر، این رقم به ۳ میلیارد نفر خواهد رسید.
هدرروی آب
میزان آب شیرین موجود همچنان در حد یك درصد ثابت خواهد ماند. بقیه آب جهان شامل آب شور اقیانوسها یا آب شیرین موجود در دو قطب، در خاك، برف و رطوبت است. آبیاری كشتزارها در همه جا با هدرروی فراوان آب همراه است. روشهای كشاورزی نامناسب و قیمت های یارانه ای آب كه تناسبی با هزینه واقعی آن ندارد و انگیزه ای برای صرفه جویی دربر ندارد باعث هدرروی بیشتر آب می شود.در حالی كه ۷۰ درصد آب جهان صرف كشاورزی می شود، در فاصله نه چندان زیادی از كشتزارها، شهرها با كمبود شدید آب و قیمتهای بالا روبرو هستند. مثلاً در بخشی از ایالت كالیفرنیا كشاورزان بابت هر فوت جریب آب ۵۰/۱۵ دلار می پردازند در حالی كه شهرنشینان جنوب این ایالت بابت همین مقدار آب ۴۳۱ دلار می پردازند.
اتلاف در صنعت
كشاورزی تنها مقصر نیست. اگر به صنعت و تولید نگاه كنیم، وضعیت دلسردكننده است. نظام تولید در كشورها عمدتاً باز است یعنی آب وارد می شود و در پایان فرایند تولید دور ریخته می شود. به این ترتیب، منبع تجدیدپذیر ارزشمندی از دست می رود. تولید یك خودرو به ۳۹ هزار گالن (هر گالن ۷۸/۳ لیتر) نیاز دارد. تولید یك بشكه نفت ۱۸۰۰ گالن، یك تن فولاد ۶۲ هزار گالن و یك نیمه رسانه ۳۰۰۰ گالن آب می خواهد. گوشی های تلفن همراه را در نظر بگیرید كه این روزها همه جا هست. فقط تولید تراشه هركدام از آنها به هزاران گالن آب نیاز دارد. تولید خواربار نیز با مصرف زیاد آب همراه است.نیم كیلو نان یا برنج به یك تن آب نیاز دارد.
هرزروی آب
در كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، سرنوشت ۴۰ درصد از آب تولیدی معلوم نیست. این هرزروی شاید نتیجه نشت شبكه های فرسوده یا فساد باشد. اما عامل هرچه باشد، همه می بازند. موضوع روشن است. باید موضوع هرزروی آب را در این دو بخش _ تولید و كشاورزی- در نظر گرفت و برای آن راه حل پیدا كرد. برای مواجهه با چالش بهداشت و كمبود، یك عامل سوم یعنی انرژی وارد عرصه می شود. تصفیه و انتقال آب به انرژی بستگی دارد. چه در روستایی كوچك و چه در كلان شهری با ۲۰ میلیون نفر جمعیت، انرژی ارتباط تام و تمامی با آب آشامیدنی دارد. مؤسسه تحقیق نیروی برق برآورد می كند كه تا سال ،۲۰۵۰ جهان به ۷۰۰۰ گیگاوات برق دیگر فقط برای تصفیه آب نیاز دارد.در حال حاضر تولید برق جهان حدود ۳۰۰۰ گیگاوات است. حال پرسش این است كه آیا ما از امكانات لازم برای تأمین شدید مصرف برق فقط برای تصفیه آب برخورداریم؟ احتمالاً خیر. از این رو، اتكا به ظرفیت فزاینده تولید برق راهی نیست كه بتوانیم انتخاب كنیم، بلكه باید راه فرآوری در كارآمدی و فناوری را در پیش گرفت.
افكار جدید، طرح های تازه
یك مرحله كه به ندرت به آن پرداخته شده است، تلمبه خانه هاست. نوعاً در این مكانها از تلمبه های ۵۶ كیلووات استفاده می شود كه به تناوب خاموش و روشن می شود. اما این امر از نظر نگهدار و انرژی پرهزینه است. در طرح های جدید، از تلمبه های دو كیلووات به طور دائم استفاده می شود و در هنگام اوج مصرف تلمبه های قویتر به كار می افتد. نتایج استفاده از این روش چشمگیر است. ۵۰ درصد از هزینه نگهداری كاسته و ۲۱ درصد برق كمتر مصرف می شود. وقتی متوجه شوید كه ۷۰ درصد هزینه كل تلمبه در طول عمر مفید آن شامل انرژی مصرفی آن است، اهمیت این قبیل پیشرفتهای فناوری مشخص می شود. در آمریكا، تلمبه خانه های فاضلاب روی هم رفته ۳ درصد برق مصرفی را به خود اختصاص می دهند.
در كشورهای در حال توسعه، تأمین انرژی همواره دشوار است. كشورهای دارای رشد سریع _ مانند هند و چین- به سختی می توانند نیازهای مصرف كنندگان صنعتی و خانگی را تأمین كنند. مثلاً در چین، كارخانجات گاه تا ۱۰ برابر كشورهای توسعه یافته آب مصرف می كنند. این در حالی است كه دو سوم شهرهای این كشور با كمبود آب روبرو است، ۹۰ درصد رودخانه ها آلوده اند و ۲۰ درصد آب براثر نشت از بین می رود. اخیراً شمال چین دچار خشكسالی شد. در نتیجه توجه بیشتری نسبت به فناوریهای كارآمد و قیمت گذاری بیشتر آب ایجاد شد كه نهایتاً به كاهش هدرروی آب انجامید. یك راه دیگر برای تأمین آب شیرین نمك زدایی است، یعنی تبدیل آب دریا به آب شیرین. در آینده برخی كشورهای توسعه یافته باید از نمك زدایی استفاده كنند. نمك زدایی برای گروهی از كشورهای در حال توسعه نیز سودمند است، اما كشورهای فقیر با توجه به فناوری پیشرفته و انرژی موردنیاز احتمالاً قادر به استفاده از آن نخواهند بود.
به رغم پیشرفتهای صورت گرفته، آگاهی اندكی نزد مردم از مخاطرات وضعیت جاری وجود دارد. در بیشتر كشورها آب به بهای بازار عرضه نمی شود. در عوض به بهای آب به قدری یارانه تعلق می گیرد كه بهای واقعی آن به ندرت معلوم می شود. باید بین هزینه تولید یك كالا و بهایی كه مردم بابت آن می دهند، ارتباطی وجود داشته باشد. درغیر این صورت، هدرروی و ناكارآمدی ایجاد خواهد شد.در پایان باید در نظر داشت آب یك مسئله محلی نیست. همان گونه كه بهره وری زنجیره عرصه محلی بر اقتصاد كشورها در سراسر جهان تأثیر می گذارد، ارتباط متقابل بین مسائل مربوط به آب به یك موضوع جهانی بدل شده است.
ویلیام بولین نویسنده انگلیسی در سال ۱۵۶۲ نوشت: «آب خدمتكار بسیار خوبی اما ارباب سنگدلی است.» اگر می خواهیم ارباب قرن آب باشیم، باید روشهای قدیمی نگاه خودمان را به این ماده ارزشمند عوض كنیم.
منبع مقاله :
راه هاي افزايش بازدهي آبياري در بخش كشاورزي
اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر و 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر و 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارند . پس در كشور ما تقريباً سه اقليم آب و هوايي غالب وجود دارد كه قسمت اعظم آن به وسعت 74 درصد يعني سه چهارم مساحت آن داراي اختصاصات آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر و قسمت ديگر به وسعت 17 درصد داراي بارندگي نسبتاً متوسط بين 250 تا 500 ميلي متر جزو مناطق معتدل است و بقيه مساحت آن حدود 9 درصد با بارندگي بيش از 500 ميلي متر جزو مناطق مرطوب ايران محسوب مي شود .
پس شرايط جوي و ميزان بارندگي ايجاب مي نمايد كه در بخش وسيعي از مملكت ، براي كشت انواع محصولات زراعي آبياري انجام شود و به لحاظ همين اختلاف در اقليم هاي آب و هوايي، شيوه هاي كشت و انواع آنها و همچنين نوع آبياري با يكديگر فرق دارند. مثلاً در مازندران بيشتر نوع كشت شالي است و بيشتر منابع آب قابل استحصال اين منطقه براي آبياري شاليزارها به كار گرفته مي شود و تنها روش آبياري براي شالي ،كرتي با استغراق دائم زمين مي باشد . لذا براي بالابردن بازدهي آبياري بايد عواملي مانند ميزان تعرق گياه ، تبخير از سطح آزاد ، ميزان استغراق گياه و سرازيرشدن آب از مزرعه ، فرونشست عمقي آب در خاك نفوذ عمودي و نفوذ افقي و بالاخره تلفات انتقال آب تا آبگير مزرعه و شبكه توزيع مربوط به آن را مشخص نمود .
لذا براي افزايش بازدهي آبياري اقداماتي به شرح زير ضروري است :
1. قطعه بندي و تسطيح اراضي و بهبود شيب اراضي با ماشين آلات و وسايل تسطيح ، همچنين بايد از كشت شالي در اراضي شيبدار و دامنه كوهها و همچنين سواحل دريا به دليل پرت زياد آب تا زماني كه اراضي مرغوب قابل كشت در دشت وجود دارد ،جلوگيري شود .
2. پوشش كانالهاي آبرساني و انهار در مناطقي كه افت در مسير آبرساني مشهود است .
3. كم نمودن نفوذ پذيري خاك بستر در صورتي كه نوع خاك سبك و دانه درشت باشد با افزايش رس و تحكيم آن ، در صورتي كه امكان پوشش بتوني به دليل هزينه زياد مقدور نباشد .
4. از بين بردن پيچ و خمهاي كاناهاي سنتي و لايروبي انهار و پاك كردن عوامل كند كننده سرعت نظير : خارو خاشاك و علفهاي هرز و همچنين لايروبي و بهسازي شبكه زهكشها و اصلاح آب بندانها با بالابردن حجم ذخيره اي آنها
5. احداث بندها و دريچه هاي تقسيم و بندهاي گابيوني با نصب دريچه و مقسم و اشل اندازه گيري .
6. ايجاد انگيزه براي بالابردن بازدهي آبياري در كشاورزان .
7. اصلاح و تغيير روشهاي آبياري سنتي به سيستم آبياري تحت فشار براي ساير محصولات كشاورزي .
8. تهيه و تدوين برنامه گردش آب و اعمال مديريت بهينه توزيع در بهره برداري از تأسيسات مربوطه . چون بر خلاف روش آبياري تحت فشار ، سيستمهاي آبياري سطحي مستلزم يك كار مديريتي و نظارت دقيق در توزيع صحيح است تا يك كار سرمايه گذاري . هرچند كشاورزان با اين روش به تجربه آشنايي دارند ليكن پيشرفتهاي علمي و انتقال دانش فني در زمينه بالابردن بازدهي آبياري به كشاورزان انتقال نيافته است .
9. تدوين برنامه و اجراي طرح جامع آموزش و ترويج كشاورزي .
1-9 - مشخص نمودن نوع و بافت خاك هر منطقه و ميزان نفوذ پذيري آن .
2-9 - مقدار آب مود نياز براي هر هكتار و كيفيت آن در منطقه جهت هر نوع گياه .
3-9- نياز آبي گياه در طي مراحل رشد و مشخص نمودن فواصل زمان آبياري براي هرگياه با توجه به آب و هواي هر منطقه .
4-9- مشخص نمودن انواع گياهان قابل كشت ( الگوي كشت) در هر منطقه با توجه به شرايط اقليمي و آب و خاك .
5-9- رعايت الگوي كشت توسط كشاورزان و تضمين خريد و فروش اين محصولات توسط ارگانهاي ذيربط دولتي .
برای آگاهی از علت این توصیه مقاله ای را كه از سایت گلوبالیست ترجمه شده است ،در پی می آوریم .
اگر به تلاش های صورت گرفته برای ریشه كنی بیماری و خطرات بهداشتی در جهان توجه كنیم، متوجه می شویم كه آبله را ریشه كن كرده ایم. اما براساس تحقیقات هنوز ۹۰ درصد بیماریها در جهان مرتبط با آب است. هشتاد درصد مرگها در كشورهای در حال توسعه ناشی از بیماریهای مرتبط با آب است.
این بدان معناست كه هر سال حدود شش میلیون نفر براثر آب آلوده می میرند. به همین علت است كه بهداشت همچنان یك موضوع مهم جهانی است. به رغم پیشرفتهای مهندسی كه آب سالم محصول آن است، این مشكل بسیار فراتر از كشورهای در حال توسعه است. امروزه حتی بسیاری از كشورهای توسعه یافته با مشكل آب تصفیه شده روبرو هستند. بسیاری از شبكه های انتقال آب كهنه و شكننده است، در نتیجه آلودگی در بسیاری كشورهای پیشرفته روبه فزونی است. بسیاری از شهروندان كشورهای توسعه یافته در بطری آب حمل می كنند، در خانه تصفیه كننده آب دارند و حتی شبكه آب خانگی مخصوص خود را دارند. علت این امر آن است كه به شبكه آب شهری اطمینان ندارند.
كمبود آب در حالی كه معیارهای آب تصفیه شده و ایمن بالا می رود، آلوده كننده ها و عوامل بیماری زای بیشتری پیدا می شود. به غیر از موضوع بهداشت، باید كمبود آب را نیز در نظر گرفت. در سال ،۱۹۵۰ فقط دو شهر بود كه بیشتر از ۸ میلیون نفر جمعیت داشتند. در حال حاضر، بیش از ۲۳ شهر وجود دارد كه بیش از ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارد و از این تعداد ۱۸ شهر در كشورهای در حال توسعه است. تا سال ۲۰۳۰ یعنی ۲۵ سال دیگر، جمعیت شهری به دو برابر جمعیت روستایی خواهد رسید كه معادل رشد ۱۶۰ درصد جمعیت شهری است. بسیاری از این شهرها در معرض كمبود شدید آب هستند. در هر صورت، غالباً از امكانات انتقال و تصفیه آب بهره مند نیستند.براساس برآوردهای بانك جهانی، حدود ۳۰۰ میلیون نفر اكنون در مناطقی زندگی می كنند كه با كمبود جدی تا شدید آب روبرو است. تا ۲۵ سال دیگر، این رقم به ۳ میلیارد نفر خواهد رسید.
هدرروی آب
میزان آب شیرین موجود همچنان در حد یك درصد ثابت خواهد ماند. بقیه آب جهان شامل آب شور اقیانوسها یا آب شیرین موجود در دو قطب، در خاك، برف و رطوبت است. آبیاری كشتزارها در همه جا با هدرروی فراوان آب همراه است. روشهای كشاورزی نامناسب و قیمت های یارانه ای آب كه تناسبی با هزینه واقعی آن ندارد و انگیزه ای برای صرفه جویی دربر ندارد باعث هدرروی بیشتر آب می شود.در حالی كه ۷۰ درصد آب جهان صرف كشاورزی می شود، در فاصله نه چندان زیادی از كشتزارها، شهرها با كمبود شدید آب و قیمتهای بالا روبرو هستند. مثلاً در بخشی از ایالت كالیفرنیا كشاورزان بابت هر فوت جریب آب ۵۰/۱۵ دلار می پردازند در حالی كه شهرنشینان جنوب این ایالت بابت همین مقدار آب ۴۳۱ دلار می پردازند.
اتلاف در صنعت
كشاورزی تنها مقصر نیست. اگر به صنعت و تولید نگاه كنیم، وضعیت دلسردكننده است. نظام تولید در كشورها عمدتاً باز است یعنی آب وارد می شود و در پایان فرایند تولید دور ریخته می شود. به این ترتیب، منبع تجدیدپذیر ارزشمندی از دست می رود. تولید یك خودرو به ۳۹ هزار گالن (هر گالن ۷۸/۳ لیتر) نیاز دارد. تولید یك بشكه نفت ۱۸۰۰ گالن، یك تن فولاد ۶۲ هزار گالن و یك نیمه رسانه ۳۰۰۰ گالن آب می خواهد. گوشی های تلفن همراه را در نظر بگیرید كه این روزها همه جا هست. فقط تولید تراشه هركدام از آنها به هزاران گالن آب نیاز دارد. تولید خواربار نیز با مصرف زیاد آب همراه است.نیم كیلو نان یا برنج به یك تن آب نیاز دارد.
هرزروی آب
در كشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، سرنوشت ۴۰ درصد از آب تولیدی معلوم نیست. این هرزروی شاید نتیجه نشت شبكه های فرسوده یا فساد باشد. اما عامل هرچه باشد، همه می بازند. موضوع روشن است. باید موضوع هرزروی آب را در این دو بخش _ تولید و كشاورزی- در نظر گرفت و برای آن راه حل پیدا كرد. برای مواجهه با چالش بهداشت و كمبود، یك عامل سوم یعنی انرژی وارد عرصه می شود. تصفیه و انتقال آب به انرژی بستگی دارد. چه در روستایی كوچك و چه در كلان شهری با ۲۰ میلیون نفر جمعیت، انرژی ارتباط تام و تمامی با آب آشامیدنی دارد. مؤسسه تحقیق نیروی برق برآورد می كند كه تا سال ،۲۰۵۰ جهان به ۷۰۰۰ گیگاوات برق دیگر فقط برای تصفیه آب نیاز دارد.در حال حاضر تولید برق جهان حدود ۳۰۰۰ گیگاوات است. حال پرسش این است كه آیا ما از امكانات لازم برای تأمین شدید مصرف برق فقط برای تصفیه آب برخورداریم؟ احتمالاً خیر. از این رو، اتكا به ظرفیت فزاینده تولید برق راهی نیست كه بتوانیم انتخاب كنیم، بلكه باید راه فرآوری در كارآمدی و فناوری را در پیش گرفت.
افكار جدید، طرح های تازه
یك مرحله كه به ندرت به آن پرداخته شده است، تلمبه خانه هاست. نوعاً در این مكانها از تلمبه های ۵۶ كیلووات استفاده می شود كه به تناوب خاموش و روشن می شود. اما این امر از نظر نگهدار و انرژی پرهزینه است. در طرح های جدید، از تلمبه های دو كیلووات به طور دائم استفاده می شود و در هنگام اوج مصرف تلمبه های قویتر به كار می افتد. نتایج استفاده از این روش چشمگیر است. ۵۰ درصد از هزینه نگهداری كاسته و ۲۱ درصد برق كمتر مصرف می شود. وقتی متوجه شوید كه ۷۰ درصد هزینه كل تلمبه در طول عمر مفید آن شامل انرژی مصرفی آن است، اهمیت این قبیل پیشرفتهای فناوری مشخص می شود. در آمریكا، تلمبه خانه های فاضلاب روی هم رفته ۳ درصد برق مصرفی را به خود اختصاص می دهند.
در كشورهای در حال توسعه، تأمین انرژی همواره دشوار است. كشورهای دارای رشد سریع _ مانند هند و چین- به سختی می توانند نیازهای مصرف كنندگان صنعتی و خانگی را تأمین كنند. مثلاً در چین، كارخانجات گاه تا ۱۰ برابر كشورهای توسعه یافته آب مصرف می كنند. این در حالی است كه دو سوم شهرهای این كشور با كمبود آب روبرو است، ۹۰ درصد رودخانه ها آلوده اند و ۲۰ درصد آب براثر نشت از بین می رود. اخیراً شمال چین دچار خشكسالی شد. در نتیجه توجه بیشتری نسبت به فناوریهای كارآمد و قیمت گذاری بیشتر آب ایجاد شد كه نهایتاً به كاهش هدرروی آب انجامید. یك راه دیگر برای تأمین آب شیرین نمك زدایی است، یعنی تبدیل آب دریا به آب شیرین. در آینده برخی كشورهای توسعه یافته باید از نمك زدایی استفاده كنند. نمك زدایی برای گروهی از كشورهای در حال توسعه نیز سودمند است، اما كشورهای فقیر با توجه به فناوری پیشرفته و انرژی موردنیاز احتمالاً قادر به استفاده از آن نخواهند بود.
به رغم پیشرفتهای صورت گرفته، آگاهی اندكی نزد مردم از مخاطرات وضعیت جاری وجود دارد. در بیشتر كشورها آب به بهای بازار عرضه نمی شود. در عوض به بهای آب به قدری یارانه تعلق می گیرد كه بهای واقعی آن به ندرت معلوم می شود. باید بین هزینه تولید یك كالا و بهایی كه مردم بابت آن می دهند، ارتباطی وجود داشته باشد. درغیر این صورت، هدرروی و ناكارآمدی ایجاد خواهد شد.در پایان باید در نظر داشت آب یك مسئله محلی نیست. همان گونه كه بهره وری زنجیره عرصه محلی بر اقتصاد كشورها در سراسر جهان تأثیر می گذارد، ارتباط متقابل بین مسائل مربوط به آب به یك موضوع جهانی بدل شده است.
ویلیام بولین نویسنده انگلیسی در سال ۱۵۶۲ نوشت: «آب خدمتكار بسیار خوبی اما ارباب سنگدلی است.» اگر می خواهیم ارباب قرن آب باشیم، باید روشهای قدیمی نگاه خودمان را به این ماده ارزشمند عوض كنیم.
منبع مقاله :
راه هاي افزايش بازدهي آبياري در بخش كشاورزي
اقليم آب و هوايي در ايران متنوع بوده و داراي آب و هوايي متفاوت در نقاط مختلف است . به طوريكه در نقاط خشك و گرم - كه وسعت زيادي از كشور را تشكيل مي دهد - در فصل تابستان درجه حرارت از 34 تا 50 درجه سانتيگراد (93 تا 122 درجه فارنهايت) متغير است و بارندگيها نيز در قسمت اعظم كشور كه جزو مناطق خشك و نيمه خشك مي باشد ، محدود به دوره كوتاه زمستان و اوايل بهار آن هم به ميزان كم است در نقاط ديگر مانند قسمت شمالي كوههاي البرز داراي باران نسبتاً كافي براي كشاورزي مي باشد . در قسمت شمالي فلات مركزي ايران متوسط بارندگي ساليانه حدود 220 ميلي متر است . در حاليكه اين مقدار در قسمت جنوبي و جنوب شرقي به حدود 120 ميلي متر تقليل مي يابد. به عنوان مثال از مساحت كل كشور حدود 13 درصد كمتر از 100 ميلي متر بارندگي و 61 درصد بين 100 تا 250 ميلي متر و 17 درصد بين 250 تا 500 ميلي متر و 8 درصد بين 500 تا 1000 ميلي متر و يك درصد بيش از 1000 ميلي متر بارندگي دارند . پس در كشور ما تقريباً سه اقليم آب و هوايي غالب وجود دارد كه قسمت اعظم آن به وسعت 74 درصد يعني سه چهارم مساحت آن داراي اختصاصات آب و هوايي خشك و نيمه خشك با بارندگي كمتر از 250 ميليمتر و قسمت ديگر به وسعت 17 درصد داراي بارندگي نسبتاً متوسط بين 250 تا 500 ميلي متر جزو مناطق معتدل است و بقيه مساحت آن حدود 9 درصد با بارندگي بيش از 500 ميلي متر جزو مناطق مرطوب ايران محسوب مي شود .
پس شرايط جوي و ميزان بارندگي ايجاب مي نمايد كه در بخش وسيعي از مملكت ، براي كشت انواع محصولات زراعي آبياري انجام شود و به لحاظ همين اختلاف در اقليم هاي آب و هوايي، شيوه هاي كشت و انواع آنها و همچنين نوع آبياري با يكديگر فرق دارند. مثلاً در مازندران بيشتر نوع كشت شالي است و بيشتر منابع آب قابل استحصال اين منطقه براي آبياري شاليزارها به كار گرفته مي شود و تنها روش آبياري براي شالي ،كرتي با استغراق دائم زمين مي باشد . لذا براي بالابردن بازدهي آبياري بايد عواملي مانند ميزان تعرق گياه ، تبخير از سطح آزاد ، ميزان استغراق گياه و سرازيرشدن آب از مزرعه ، فرونشست عمقي آب در خاك نفوذ عمودي و نفوذ افقي و بالاخره تلفات انتقال آب تا آبگير مزرعه و شبكه توزيع مربوط به آن را مشخص نمود .
لذا براي افزايش بازدهي آبياري اقداماتي به شرح زير ضروري است :
1. قطعه بندي و تسطيح اراضي و بهبود شيب اراضي با ماشين آلات و وسايل تسطيح ، همچنين بايد از كشت شالي در اراضي شيبدار و دامنه كوهها و همچنين سواحل دريا به دليل پرت زياد آب تا زماني كه اراضي مرغوب قابل كشت در دشت وجود دارد ،جلوگيري شود .
2. پوشش كانالهاي آبرساني و انهار در مناطقي كه افت در مسير آبرساني مشهود است .
3. كم نمودن نفوذ پذيري خاك بستر در صورتي كه نوع خاك سبك و دانه درشت باشد با افزايش رس و تحكيم آن ، در صورتي كه امكان پوشش بتوني به دليل هزينه زياد مقدور نباشد .
4. از بين بردن پيچ و خمهاي كاناهاي سنتي و لايروبي انهار و پاك كردن عوامل كند كننده سرعت نظير : خارو خاشاك و علفهاي هرز و همچنين لايروبي و بهسازي شبكه زهكشها و اصلاح آب بندانها با بالابردن حجم ذخيره اي آنها
5. احداث بندها و دريچه هاي تقسيم و بندهاي گابيوني با نصب دريچه و مقسم و اشل اندازه گيري .
6. ايجاد انگيزه براي بالابردن بازدهي آبياري در كشاورزان .
7. اصلاح و تغيير روشهاي آبياري سنتي به سيستم آبياري تحت فشار براي ساير محصولات كشاورزي .
8. تهيه و تدوين برنامه گردش آب و اعمال مديريت بهينه توزيع در بهره برداري از تأسيسات مربوطه . چون بر خلاف روش آبياري تحت فشار ، سيستمهاي آبياري سطحي مستلزم يك كار مديريتي و نظارت دقيق در توزيع صحيح است تا يك كار سرمايه گذاري . هرچند كشاورزان با اين روش به تجربه آشنايي دارند ليكن پيشرفتهاي علمي و انتقال دانش فني در زمينه بالابردن بازدهي آبياري به كشاورزان انتقال نيافته است .
9. تدوين برنامه و اجراي طرح جامع آموزش و ترويج كشاورزي .
1-9 - مشخص نمودن نوع و بافت خاك هر منطقه و ميزان نفوذ پذيري آن .
2-9 - مقدار آب مود نياز براي هر هكتار و كيفيت آن در منطقه جهت هر نوع گياه .
3-9- نياز آبي گياه در طي مراحل رشد و مشخص نمودن فواصل زمان آبياري براي هرگياه با توجه به آب و هواي هر منطقه .
4-9- مشخص نمودن انواع گياهان قابل كشت ( الگوي كشت) در هر منطقه با توجه به شرايط اقليمي و آب و خاك .
5-9- رعايت الگوي كشت توسط كشاورزان و تضمين خريد و فروش اين محصولات توسط ارگانهاي ذيربط دولتي .