قشنگ ترین اس ام اسی که میتونید به امام زمان بزنید چیه؟

[NIMA.N]

قشنگ ترین اس ام اسی که میتونید به امام زمان بزنید چیه؟ (http://pnu-club.com/redirector.php?url=http%3A%2F%2Fwww.mobilestan.net %2Fshowthread.php%3Ft%3D26985)



کدام گوشه ی دنیا نهفته روی چو ماهت


اله من ز که پرسم نشان یوسف چاهت




چقدر ناز غزل را کشیده ام که سراید


تمام سوز دلم را ز دوردست نگاهت




به کوچه های عبورت چقدر اب بپاشیم


یواشکی من و این چشم های مانده به راهت




هنوز می رسد از لا به لای این همه تقویم


صدای ندبه و زاری ز جمعه های پگاهت




چه قصه ها که شنیدم ز کودکی ز ظهورت


نیامدی و شدم خود چه قصه گوی پر آهت




چقدر هلهله دارد طنین سبز طلوعت


چقدر همهمه دارد گدای این همه جاهت




چگونه جان بسپارم به پای سرخ ظهورت


به وقت گفتن این شعر و یا رکاب سپاهت




شکسته بال عروجم ز تیرهای معاصی


خدا کند که نیفتم ز دیدگان سیاهت




تمام شهر و محل را سپرده ام که بگویند


به هر کجا که تو هستی خدا به پشت و پناهت




دعاترین دعاها همین دعای نگار است


امان بده که بمیرم به پای بقیت الاهت

[mahdi271]

سپيده خواهد آمد ياس نرگس خواهد آمد

گر تکاني بدهيم بر دلمان مهدي صاحب زمان، خواهد آمد
كاش مي‌شد واژه‌ها را شست و انتظار را تفسير کرد ولي افسوس ...

آقا جان! حيف نيست ماه شب چهارده پشت ابرهاي تيره و پاره پاره پنهان بماند؟ حيف نيست ديده را شوق وصال باشد ولي فروغ ديده نباشد؟!

کجايى اى هميشه پيدا از پس ابرهاى غيبت؟

مهدي جان!

به روسياهي‌مان نگاه نکن و به دستهايمان که خالي و گنهکارند، قلبمان را ببين که هر روز، صبح و شام تو را مي‌خوانند.

تو خواهى آمد و ياس‏ها و نيلوفرهاى «سركش‏» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل ياس‏هاى كبود خواهد بود.

مهدي جان بيا و دنياى دل را به بوى خوش فطرت پر كن. دل‏هايى كه همواره در سرزمين نيمه شب تو را مى‏خوانند و به عشق تو در آسمان مكاشفه پرواز مى‏كنند.

[mahdi271]

مُردم به خدا از غم هجران و جدایی/ ای دلبر دور از نظرم پس تو کجایی

بر حال دل زار، تو خود خوب گواهی/ جز عشق تو ما را نبود هیچ گناهی . . .

[mahdi271]

اندر آیینه ی دل، عکس شهی می طلبم / به حریم حرم دوست، رهی می طلبم

روز و شب ناله زنان، ندبه کنان، اشک فشان / از خدا دیدن رخسار مهی می طلبم

[mahdi271]

آمد گه شادمانی ای مردم / آن وعده ی آسمانی ای مردم

ای زنده دلان ظهور نزدیک است / هنگام ظهور نور نزدیک است

آن ماه به چاه رفته باز آید / قائم به اقامه ی نماز آید . . .

[mahdi271]

در کودکی خوانده بودیم" آن مرد درباران آمد"؛

غافل ازاینکه تاآن مردنیاید، باران نمی بارد . . .

[mahdi271]

چه جمعه‌ها که يک به يک غروب شد نيامدي چه بغض‌ها که در گلو رسوب شد نيامدي

خليل آتشين سخن؛ تبر به دوش بت شکن خداي ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدي

[mahdi271]

کاش می شد در میان لحظه ها لحظه ی دیدار را نزدیک کرد

کاش می شد واژه ها را شست و انتظار را تفسیر کرد . . .

[mahdi271]

هنوزم انتظارو انتظار است / هنوزم دل به سینه بی قرار است

هنوزم خواب میبینم به شبها / همان مردی که بر اسبی سوار است

همان مردی که جمعه آید روزی / و این پایان خوب انتظار است . . .

[mahdi271]

سئوالی ساده دارم از حضورت من آیا زنده ام وقت ظهورت؟

اگر که آمدی من رفته بودم اسیر سال و ماه و هفته بودم

دعایم کن دوباره جان بگیرم بیایم در رکاب تو بمیرم . . .

[mahdi271]

این دیده نیست قابل دیدار روی تو/ چشمی دگر بده که تماشا کنم تو را

تو در میان جمعی و من در تفکّرم/ کاندر کجا روم و پیدا کنم تو را . . .

[mahdi271]

امام کاظم (ع) :

جسم او از دیدگان غایب ولی یاد او در دل های مؤمنین زنده خواهد بود.

[mahdi271]

عمریست که از حضور او جا ماندیم / در غربت سرد خویش تنها ماندیم

او منتظر است تا که ما برگردیم / ماییم که در غیبت کبری ماندیم . . .

[mahdi271]

در غم هجر رخ تو در سوز و گدازیم / تا به کی زین غم جانکاه، بسوزیم و بسازیم

آید آن روز که در باز کنی، پرده گشایی / تا به خاک قدمت، جان و سر خویش ببازیم

[mahdi271]

تا کی در انتظار تو شب را سحر کنم /شب تا سحر به یاد رخت ناله سر کنم

ای غایب از نظر، نظری کن به حال من / تا چند سیل اشک روان از بصر کنم . . .

[mahdi271]

ای چاره ی درخواستگان ادرکنی / ای مونس و یار بی کسان ادرکنی

من بی کسم و خسته و مهجور و ضعیف / یا حضرت صاحب الزمان ادرکنی . . .

[mahdi271]

آقا جون

امروز که تو خیابونا راه میرفتم

همه ی دعام همین بود

وقتش شده بیـــــــــــــــــــــــ ا

آقا جون دق میکنم وقتی میبینم این همه آدمو که من هیچ کاری نمیتونم براشون بکنم

آقا ما که لایق نیستیم

برای خوبا بیا

ما هر چی بد باشیم واسه جدت و جدمون حسین ع گریه میکنیم

به آبرویی که خودت براموت خریدی قسمت میدم بیا


آقا بیا دق کردم از بس واسه پهلوی شکسته ی مادر گریه کردم

بیا انتقام سیلی رو بگیر

بیا انتقام تشنگی ها رو بگیر

آقا بیا

نه به خاطر بدیهام

که انقدر خوب هستی که نبینیشون

به خاطر اشکام

به خاطر شرمنده نشدن عموت ابالفضل بیا ....

[mahdi271]

عصر یک جمعه ی دلگیر.
دلم گفت بگویم.
بنویسم.
که چرا عشق به انسان نرسیدست.
چرا آب به گلدان نرسیدست.
و هنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیدست.
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید.
بنویسد که هنوزم که هنوز است چرا یوسف گم گشته به کنعان نرسیدست و چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست.
عصر این جمعه ی دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود حس.
تو کجایی گل نرگس؟!!!

[mahdi271]

مهدیا چنان عاشقت هستم که نمیخواهم جز من دیدگانی تو رابنگرد
وتنها برای خودم باشی اما نمیدانم دعای کدامین عاشق تر باجابت رسید
ودیده همگان رااز تو پوشاند و خود به نظاره جمال جمیل تو نشست؛
ا ی محبوب خدا,مارا هم ناامید مگردان .
آمین

[mahdi271]

آنانکه گل وصال تو می بویند
در سهله و جمکران تو را می جویند
با حال نیاز در مصلای نماز
عجل لولیک الفرج می گویند

[mahdi271]

از پاسخ من معلمان آشفتند
از حنجرشان هرچه درآمد گفتند
اما بخدا هنوز هم معتقدم
از جاذبه تو سیبها می افتند

[mahdi271]

بوی گل عالمی را مست و حیران می کند

دیدن مهدی هزاران درد درمان می کند

مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار

من گلی دارم که عالم را گلستان می کند

[mahdi271]

اين عشق آتشين ز دلم پاك نمي شود
مجنون به غير خانه ي ليلا نمي شود


بالاي تخت يوسف كنعان نوشته اند
هر يوسفي كه يوسف زهرا نمي شود

[mahdi271]

مانده ام با غم هجران نگارم چه کنم ؟
عمر بگذشت و ندیدم رخ یارم چه کنم ؟
چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا
چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم ؟

[mahdi271]

چه انتظار عجیبی!
تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی!
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت چه بی خیال نشستیم نه کوششی نه وفایی
فقط نشسته و گفتیم :
خداکند که بیایی.....!

[mahdi271]

آقا خودم و شما میدونیم که من چقدر بدم . شما از یوسف زیباتر هستید . از او عفیف ترید . چون آخر زلیخا به عقد یوسف در آمد . آقا ازتون یه تقاضای کوچیک دارم . ماها که یه ذره خوشگل تریم خیلی بیشتر اذیت می شیم بلا تشبیه شما و یوسف . همش نگامون می کنند . از اون نگاه های ... . فشار روی ماها بیشتره مثل اون پرنده زیبا و خوش الحان که همه دنبال ابنن که بکننش توی یه قفس اما به یک گنجشک کسی کاری نداره . آقا تو این دوره زمونه خیلی سخته با نفست بجنگی همش می خوان از راه بدرت کنن از هزار یک راه و بیراه . گاهی با خودم گفتم مثل عرب های قدیم سر و صورت خودمو بپوشونم که دیگه کسی منو نبینه راحت شم اما نمیشه سخته . خوشا به حال شما که عنان نفس را بر کف گرفته اید . کمکم کنید من به ظاهر خوشگل و به باطن زشت و روسیاه بتونم جلوی غول نفسم بایستم . کمکم کنید .
الهی آمین . اللهم عجل لولیک الفرج .

[mahdi271]

اگر با آمدن "آفتاب" از "خواب" بيدار شويم نمازمان قضاست...

[mahdi271]

ما معتقديم عشق سر خواهد زد

بر پشت ستم كسي تير خواهد زد

سـوگـنـد بـه هر چـهـارده ايـه نـور

سوگـند به زخـمـهاي سر شار غـرور

آخر شـب سـرد ما سـحر ميگردد

مـهـدي به مـيـان شيـعـه بر ميـگـردد

[mahdi271]

تنها آرزو نمیکنم که بیایی ،چون همه میدانند که می آیی،آرزو میکنم وقتی می آیی چشمانم شرمسار نگاه مهربانت نشود...

[mahdi271]

هر کجا سلطان بود دورش سپاه و لشکر است پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
باخبر باشید ای چشم انتظاران ظهور بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است

[mahdi271]

عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غربت سرد خویش تنها ماندیم .
او منتظر است تا که ما برگردیم
مائیم که در غیبت کبری ماندیم .

[mahdi271]

کی می‌شود صبح ، ناشتای چشم‌هایمان را به نگاه تو بگشاییم؟ کی می‌شود شام ، تصویر تو را به قاب خوابهایمان ببریم؟ کی می‌شود شب و روزمان، در فضای ظهور تو بگذرد؟ يا ابا صالح من ...

[mahdi271]

هجر تو ز درد و داغ دلگیرم کرد
اندوه غم زمان زمینگیرم کرد
گفتند که جمعه میرسی از کعبه
این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد

[mahdi271]

پر از عطشم، مرا تو دریایی کن
سرشار از احساس و تماشایی کن
هر چند که ما بدیم و پیمان شکنیم
ای خوب بیا دوباره آقایی کن

[mahdi271]

تمام مشکل بشر این است که خیال می کند:
ظهور یکی از راههای نجاتش است!
.
.
.
.
.
.
.
و حال آنکه:
ظهور "تنها راه نجات" است.

[mahdi271]

این دل اگر کم است بگو سر بیاورم
یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم
مولا خلاصه عرض کنم دوست دارمت
دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم

[mahdi271]

در ضیافت تولدت خاک در شکوه جنبشی دگر رخت زرد خویش را درید و تکان تازه ای به خویش داد . انتظار سهم ماست .
غنچه های نرگس این زمان به ناز باز می شوند . ما ظهور عطر را زغنچه تا به گل شدن انتظار می کشیم .

[mahdi271]

این جشن ها برای من آقا نمیشود.................شب با چراغ عاریه فردا نمیشود!!!




یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت.............یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

[mahdi271]

قطعه گمشده اي از پر پرواز کم است.
يازده بار شمرديم و يکي باز کم است.
اين همه آب که جاريست نه اقيانوس است.
عرق شرم زمين است که سرباز کم است

[mahdi271]

بیا برای فرج روز و شب دعا کنیم
دل امام خویش را ز خود رضا کنیم
عزیز فاطمه، مهدی(ع) دلش پر ز خون است
بیا که بهر خدا از خدا حیا کنیم

[mahdi271]

قسم نميخورم اما به جان منتظران
چراغ روشن آن انتظار در راه است
اگر نه جمعه حاضر، جمعه‌اي ديگر
اميد، زمزمه دارد، سوار در راه است

[mahdi271]

آن سفر کرده که صد قافله دل همره اوست


. هر کجا هست خدایا تو سلامت دارش .

.................................................. ...............................................

یارم چو قدح بدست گیرد بازار بتان شکست گیرد .

...

گل نرگس من بوی یاس می دهد . بوی یاس کبود

[mahdi271]

به دنبالش همه جا رفتم

همه ادمها را ديدم

هيچکس را شبيه او نيافتم

او چهارم شخص غايب است

که درست مثل هيچکس است

و همه منتظرش

[mahdi271]

هنوزم انتظارو انتظار است هنوزم دل به "ســیــنـــه" بی قرار است
هنوزم خواب میبینم به شبها همان مردی که بر اسبی سوار است
همان مردی که جمعه آید روزی … و این پایان خوب انتظار است

[mahdi271]

آی مردم ما به فکر سرور خود نیستیم

غصه دار غصه های دلبر خود نیستیم

وقت تنهایی و سختی ما به پیشش میرویم

لیک با اعمال خود هر لحظه نیشش میزنیم

[mahdi271]

ای آخرین توسل سبز دعای ما

آیا نمیرسد به حضورت صدای ما

در این فراق تا که ببینی چه میکشم

بگذار چشمهای خودت به جای ما

[mahdi271]

یار غریب من چرا ترک سفر نمی کند:'(
شام سیاه و تیره را چرا سحر نمی کند
از آخرین نگاه او به من گذشته سال ها
نگار من چرا دگر به من نظر نمی کند

[mahdi271]

همه هست آرزويم که ببينم از تو روئی چه زيان تورا که من هم برسم به آرزوئی
ای گل هميشه بهار نرگس خدا کند که بيائی
ديدگان من خسته سالهاست که به جاده انتظار دوخته شده است و دلم هميشه اين گواهی را به چشمان خسته و کم رمقم میدهد که او خواهد آمد
و نور وجودش چشمان رو به کوری تو را دوباره بينا خواهد کرد او خواهد آمد و دل رنجور و خسته تو را پر از نشاط و شادی خواهد کرد
او خواهد آمد از پشت ابرها
گل يکی است و پروانه بسيار.
گل که غايب شد پروانه‌ها آمدند و يکی يکی رفتند.
پس تو کی خواهی آمد ای گل فاطمه؟
دلم گرفته است از اين مصلحت انديشی‌ها ... از اين هياهوی شهر ... و تو کی خواهی آمد؟

[mahdi271]

آیا این گذران روزهای ما ،یک روز به تو می رسد؟
آیا این مسیر عمر،جایی به تو پیوند میخورد؟

[mahdi271]

نسیم که از سرم میگذرد ، درونم از این حسرت کهنه پر می شود که کجاست دست نوازش گرت؟
این حسرت کهنه هنوز چون داغی تازه میسوزاند مرا.
نوازشم کن ،نوازشم کن

[mahdi271]

خورشید من !
در این روزهای بی طلوع و بی غروب،خورشید من،تابش هماره خود را از چشمان من دریغ مکن.
من محتاج چشمهای نازنین توام .

[فرناز]

اگه مي شد واست smsبزنم فقط ازت مي خواستم بياي نه تنها به خاطر من به خاطر همه ي مريضايي كه بهت متوسل مي شن بيا به خاطر همه جوونايي كه تو دوراهي ها اسير شدن بيا به خاطر مادربزرگايي كه در انتظار تو مو سفيد كردن بيا به خاطر بچه اي كه نمي فهمه فرج و انتظارش يعني چي اما چون خانوادشو تو انتظار مي بينه اونم دعا مي كنه كه بياي بيا بيا تا آدما بفهمن معني زندگي اين نبود بيا تا آدما دوباره متولد شن دلمون واست تنگ شده با اينكه هيچ كدوم نديديمت دل تنگيم زود بيا زود بيا زود بيا

[فرناز]

مريضي رو مي شناسم كه تو اين چند وقت خيلي اذيت شده بايد كلي دارو مصرف كنه پول داروهاش وحشتناك زياده اومدم بهش دلداري بدم ديدم خودش آرومه راز آرامششو نفهميدم روز تولدت از ته دل صدات زد ازت خواست بياي مطمئنم صداشو شنيدي اونم مطمئنه به خاطر همين آرومه به خاطر اشكاي اونم كه شده زودتر بيا.

[فرناز]

بيا مهدي نگر بر بي قراران
نظر بنما تو بر چشم انتظاران
جهان را آفت و غم ها گرفته
بيا و روشني ده بزم ياران
زمستان غم و درد است عالم
بيا شد مهديا وقت بهاران
همه مردان حق بنگر كه جمعند
مهيايند كل جانثاران
برون آي از پس ابر اي مه نو
بيا شد مهديا وقت بهاران