X2008
12-22-2008, 02:00 PM
وبلاگ درماني
دانشمندان و نويسندگان مدتها است که متوجه فوايد درماني نوشتن در مورد تجربيات شخصي، افکار و احساسات شدهاند. اما جدا از کارکردي که نوشتن در رفع تنشها و کنار آمدن با آن دارد، نوشتن اثرات فيزيولوژيکي هم در بدن ايجاد ميکند. مطالعات نشان ميدهند که نوشتن حافظه و کيفيت خواب را بهبود ميبخشد، سيستم ايمني سلولي را تقويت ميکند، در بيماران مبتلا به ايدز تعداد ويروسها را کاهش ميدهد و حتي بهبود بعد از اعمال جراحي را تسريع ميکند.
بر اساس تحقيقي که نتايج در آن شماره فوريه مجله انکولوژيست به چاپ رسيده است (http://theoncologist.alphamedpress.org/cgi/content/full/13/2/196)، بيماراني که قبل از شروع مراحل درماني شروع به نوشتن کرده بودند، نسبت به بيماراني که نمينوشتند به مراتب قدرت بدني و ذهني داشتند و احساس بهبودي بيشتري ميکردند. اين تحقيق روي 71 بيمار مبتلا به لوسمي و لنفوم انجام شده بود و در آن از اين بيماران خواسته شده بود که در فعاليتهاي منظم نوشتاري شرکت کنند.
انسانها موجوداتي اجتماعي هستند و رفتارهاي متفاوتي نسبت به تنشها از خود بروز ميدهند، يکي از اين واکنشها در قبال تجربيات توأم با تنش که بيماري هم يکي از آنهاست، شکوه و شکايت است. آليس فلاهرتي Alice Flaherty يک دانشمند سيستم عصبي در دانشگاه هاروارد و بيمارستان ماساچوست، عقيده دارد که وبلاگنويسي در مورد رنجها و تنشها، کارکرد مشابهي دارد.
مکانيسمي که نوشتن و وبلاگنويسي با آن به بيماران کمک ميکند،به درستي شناختهشده نيست و تلاشهاي زيادي در جهت شناخت اين مکانيسم صورت ميگيرد، اما طريقه تأثير نوشتن، هر چه که باشد، مسلم اين است که در حال حاضر بسياري از بيماراني که تشخيص سرطان و يا بيماريهاي وخيم ديگري در آنها داده شده است، در وبلاگستان به دنبال تسلي ميگردند و اين تسلي را در آن پيدا ميکنند.
نانسي مورگان -يکي از محققان مقاله به چاپ رسيده در انکولوژيست- ميخواهد که فعاليتهاي نوشتن را به برنامههاي حمايتي بيماران مبتلا به سرطان اضافه کند.
از زماني که پزشکان متوجه ارزش درماني وبلاگنويسي شدهاند، بعضي از بيمارستانها در سايتهايشان، وبلاگهاي بيماران را ميزباني ميکنند. وبلاگنويسي بر نوشتن معمولي برتريهايي دارد، چرا که بيماران را به هم مرتبط ميکند و به آنها امکان ميدهد، در مورد تجربيات مشترکشان گفتگو کنند و يک جامعه مجازي بسازند.
دانشمندان و نويسندگان مدتها است که متوجه فوايد درماني نوشتن در مورد تجربيات شخصي، افکار و احساسات شدهاند. اما جدا از کارکردي که نوشتن در رفع تنشها و کنار آمدن با آن دارد، نوشتن اثرات فيزيولوژيکي هم در بدن ايجاد ميکند. مطالعات نشان ميدهند که نوشتن حافظه و کيفيت خواب را بهبود ميبخشد، سيستم ايمني سلولي را تقويت ميکند، در بيماران مبتلا به ايدز تعداد ويروسها را کاهش ميدهد و حتي بهبود بعد از اعمال جراحي را تسريع ميکند.
بر اساس تحقيقي که نتايج در آن شماره فوريه مجله انکولوژيست به چاپ رسيده است (http://theoncologist.alphamedpress.org/cgi/content/full/13/2/196)، بيماراني که قبل از شروع مراحل درماني شروع به نوشتن کرده بودند، نسبت به بيماراني که نمينوشتند به مراتب قدرت بدني و ذهني داشتند و احساس بهبودي بيشتري ميکردند. اين تحقيق روي 71 بيمار مبتلا به لوسمي و لنفوم انجام شده بود و در آن از اين بيماران خواسته شده بود که در فعاليتهاي منظم نوشتاري شرکت کنند.
انسانها موجوداتي اجتماعي هستند و رفتارهاي متفاوتي نسبت به تنشها از خود بروز ميدهند، يکي از اين واکنشها در قبال تجربيات توأم با تنش که بيماري هم يکي از آنهاست، شکوه و شکايت است. آليس فلاهرتي Alice Flaherty يک دانشمند سيستم عصبي در دانشگاه هاروارد و بيمارستان ماساچوست، عقيده دارد که وبلاگنويسي در مورد رنجها و تنشها، کارکرد مشابهي دارد.
مکانيسمي که نوشتن و وبلاگنويسي با آن به بيماران کمک ميکند،به درستي شناختهشده نيست و تلاشهاي زيادي در جهت شناخت اين مکانيسم صورت ميگيرد، اما طريقه تأثير نوشتن، هر چه که باشد، مسلم اين است که در حال حاضر بسياري از بيماراني که تشخيص سرطان و يا بيماريهاي وخيم ديگري در آنها داده شده است، در وبلاگستان به دنبال تسلي ميگردند و اين تسلي را در آن پيدا ميکنند.
نانسي مورگان -يکي از محققان مقاله به چاپ رسيده در انکولوژيست- ميخواهد که فعاليتهاي نوشتن را به برنامههاي حمايتي بيماران مبتلا به سرطان اضافه کند.
از زماني که پزشکان متوجه ارزش درماني وبلاگنويسي شدهاند، بعضي از بيمارستانها در سايتهايشان، وبلاگهاي بيماران را ميزباني ميکنند. وبلاگنويسي بر نوشتن معمولي برتريهايي دارد، چرا که بيماران را به هم مرتبط ميکند و به آنها امکان ميدهد، در مورد تجربيات مشترکشان گفتگو کنند و يک جامعه مجازي بسازند.