demah
08-04-2014, 08:57 AM
آلفرد آدلر ( 1937 ـ 1870) آدلر معمولا به عنوان نخستين پيشگام گروه روانشناسي اجتماعي در روانكاوي تلقي مي شود، زيرا در 1911 از فرويد جدا شد. او نظريه اي را تدوين كرد كه " علايق اجتماعي " در آن نقش عمده اي را ايفا مي كنند ، و او تنها روانشناسي است كه يك گروه چهارنفري تشكيل داد كه به نام او ناميده مي شود. زندگي آدلر آدلر در يك خانواده ثروتمند كه در حومه وين ، اتريش ، زندگي مي كردند به دنيا آمد. كودكي او با بيماري ، حسادت برادر بزرگتر ، و طرد شدن از سوي مادر مشخص شده بود. او خود را شخصي زشت و كوچك اندام تلقي مي كرد. آدلر نسبت به پدرش بيش از مادرش احساس نزديكي مي كرد، و شايد مانند يونگ ، بعدها به اين دليل با مفهوم عقده اديپ مخالفت كردكه در تجارب دوره كودكي اش انعكاس نداشت. آدلر در كودكي با جديت تمام كار مي كرد تا نزد همسالانش محبوبيت به د ست آورد، و به تدريج كه بزرگتر شد، به احساس عزت نفس و پذيرش از سوي ديگران دست يافت كه در ميان افراد خانواده اش سراغ نداشت. آدلر در ابتدا دانش آموز ضعيفي بود، به اندازه اي ضعيف كه معلمي به پدرش گفت كه اين پسر براي هيچ شغلي جز شاگرد كفاشي مناسب نيست. اما آدلر با پشتكار و فداكاري خود را از پايين ترين سطح كلاس بالا كشيد. هم از نظر اجتماعي و هم از نظر تحصيلي سخت تلاش كرد تا بر عقب ماندگيها و حقارتهايش غلبه كند، و بدين ترتيب براي نظريه آينده اش داير بر اينكه شخص بايد نقاط ضعفش را جبران كند نمونه اي شد. توصيف احساسهاي حقارت ، كه بعدها بخش اصلي نظام او را تشكيل داد، بازتاب مستقيم تجارب اوليه خود اوست، ديني كه آدلر آزادانه به آن اعتراف كرد. آدلر در چهار سالگي ، هنگامي كه از دست و پنجه نرم كردن با ذات الريه اي كه او را تا دم مرگ برده بود بهبودي حاصل كرد، تصميم گرفت پزشك شود. درجه دكتري پزشكي خود را در 1895 از دانشگاه وين دريافت كرد. پس از گرفتن تخصص چشم پزشكي و سپس اشتغال در طب عمومي ، به روانپزشكي روي آورد. در 1902 شركت در جلسات بحث گروهي هفتگي فرويد را به عنوان يكي از چهار عضو مجاز آغاز كرد. گرچه از نزديك با فرويد كار مي كرد، رابطه شخصي با يكديگر نداشتند. يكبار فرويد گفته بود كه آدلر حوصله اش را سر مي برد. آدلر در چند سال بعد نظريه اي درباره شخصيت تدوين كرد كه از بسياري جهات با نظريه فرويد تفاوت داشت و تاكيد فرويد بر عوامل جنسي را آشكارا مورد انتقاد قرار داد. در 1910 فرويد رياست انجمن روانكاوي وين را به نام او كرده بود تا اختلافات فزاينده بين آندو از ميان برداشته شود، اما در 1911 ، انشعاب اجتناب ناپذير كامل شد. اين انشعاب تلخ بود. بعدها آدلر فرويد را كلاهبردار توصيف كرد و روانكاوي او را " كثيف " خواند (روزن [1] (http://pnu-club.com/#_ftn1) ، 1975 ، ص ، 210) فرويد از آدلر به عنوان " نابهنجار" و " ديوانه شهرت " ياد مي كرد ( گي ، 1988 ، ص . 223).
[1] (http://pnu-club.com/#_ftnref1) Roazen
[1] (http://pnu-club.com/#_ftnref1) Roazen