توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اهداف اساسي و كلي مديريت آموزشي
javad jan
04-12-2014, 04:08 PM
1 - مهمترين هدف مديريت آموزشي رسيدنبهاهداف كلي تعليم و تربيت است.
2 - برقراري هماهنگي بين منابع و فعاليتهاي مختلف سازمانآموزشي.
3 - اصلاح و بهبود جريان آموزش و پرورش.
4 - شناساندن و تفهيم هدفهاي تعليم و تربيت بهمعلمان وكاركنان مدرسه.
5 - حمايت و تقويت سازمان آموزشي منبع رفع مشكلات معلمان.
javad jan
04-12-2014, 04:13 PM
6 - ايجاد زمينههاي شور و تبادل نظر و بهوجودآوردن احساس مسؤوليتمشترك در سازمان آموزشي (مديريت مشاركتي).
7 - برقراري، حفظ و گسترش روابط انساني مطلوب و احترام متقابلدر مدرسه.
8 - فراهم كردن زمينهي بروز ابتكار و خلاقيت و رشد اعضايسازمان آموزشي.
9 - تشخيص نيازها و حل مشكلات دانشآموزان براي دستيابي بهاهداف.
10 - ايجاد زمينهي كشف و بروز استعدادهاي دانشآموزان.
javad jan
04-12-2014, 04:14 PM
تفاوتهاي مديريت و رهبري آموزشي
غالبٹ دو اصطلاح >مديريت و رهبري< را مترادفاستعمال ميكنند. در چارچوبمورد بحث ميان رهبري و مديريت ميتوان تمايزقائل شد. بهنظر ميرسد كه مديريتبا بعد هنجاري و رهبري با بعد شخصي،پيوستگي دارد. مديريت در اساس بر اجرايخط مشي و تحقق هدفها توجه دارد، درحالي كه رهبري بهبررسي و بهبودهدفهاي موجود علاقه نشان ميدهد. مديريتبيشتر بهحال و اكنون توجه دارد درحالي كه رهبري حال و آينده را در نظر ميگيردو بهجريان تغيير براي ايجاد خطمشيها و رويههاي جديد سازماني اعتنا ميكند(57).
مديريت بهمعني اداره كردن سازمانهاي بهنسبت كوچك است كهاصطلاحٹادارهخوانده ميشود. مديران افرادي هستند كه بهانجام وظايف قانوني خودتأكيد دارند.
مديريت حالتي سنتي يا كلاسيك دارد و تصميمات رفتار خود رابراساس قانونبهشكل ثابتي تنظيم ميكند. مدير عاملي انتصابي است و منبعقدرت او قانون است.
منظور از رهبري در مديريت، فراگرد اثرگذاري و نفوذ در رفتار اعضايسازمان برايياري و هدايت آنان در ايفاي وظايف سازماني است(58).
رهبري يعني هدايت و راه بردن و نشان دادن راه بهانسانها.تكيهي رهبري برانسانها است. رهبري بهعنوان يك پيشآهنگ، اسوه و راهنمابهامور اساسي،مخاطرهآميز و حساس ميپردازد. رهبري مصلحتگراست و تصميمها ورفتار رهبريبر پايه ضرورتهاي زماني و اقتضائات محيطي است. رهبر، عامليانتخابي است كهبهطور غيررسمي از طرف عدهاي از انسانها براي تحقق هدف ويا رسالتي انتخابميشود. جهت و جريان قدرت در رهبري از پايين بهبالاست وتا زماني كه پيروان باميل و ارادهي خود فردي را قبول داشته باشند، رهبرياو پابرجاست.
javad jan
04-12-2014, 04:14 PM
رهبري در مديريت سه ويژگي دارد (استونر، 1982)(59).
1 - رهبري مستلزم وجود افرادي است كه بهعنوان زيردستان ياپيروان،دستورهاي رهبر را با ميل و اراده بپذيرند.
2 - در جريان رهبري، توزيع قدرت ميان رهبر و زيردستان نابرابراست.
3 - رهبر علاوه بر اينكه بهطور مشروع (قانوني) قادر بههدايتزيردستان است،همچنين ميتواند اعمال نفوذ كند و بر زيردستان اثر بگذارد.
رهبر كسي است كه با كردار و گفتار خاص، كاري ميكند كه افرادبا ميل خودهدفهاي مشترك را محقق سازند(60).
javad jan
04-12-2014, 04:14 PM
مديريت و رهبري آموزشي
بهترين نوع مديريت آموزشي، مديريتي است كه همراه با رهبريباشد. مدير موفقكسي است كه علاوه بر پشتوانهي قانوني و رسمي از حمايتافراد نيز برخوردار باشد.مديريت و رهبري در آموزش و پرورش، لازم و ملزوميكديگرند و وجود هر يك بدونوجود ديگري ميزان كارآمدي فرد مسؤول را كم ميكند.
javad jan
04-12-2014, 04:15 PM
ذاتي يا اكتسابي بودن مديريت و رهبري
در مورد ذاتي يا اكتسابي بودن مديريت و رهبري نظرهاي متفاوتيتوسطگذشتگان ارائه شده است. بعضي صفات و تواناييهاي مديريت و رهبري راذاتيدانسته و تقدير الهي ميدانند كه فردي را براي رهبري خلق ميكند وبرخي براكتسابي بودن صفات رهبري تكيه دارند. ويژگيهايي مانند سلامت جسمي،شهامت،تحمل، صبر، تواضع، ايثار، عفو، شجاعت، هوش بالا، فرهي، قوت اراده،اعتمادبهنفس، مصمم بودن و امانتداري را عامل مديريت و رهبري در افراد ميدانند.
با توجه بهاين كه بسياري از صفات مديريت و رهبري اكتسابي وبر اثر تجربهتكامل پيدا ميكنند و از طرف ديگر افرادي با هوش بالا نه تنهانتوانستهاند در ديگراننفوذ كنند، بلكه مشكل ارتباطي نيز داشتهاند و همچنينبسياري از افرادي كه درمديريت نيز نبودند چنين صفاتي داشتند، ميتوان گفتمديريت و رهبري صرفٹ ذاتينيست. اگر چه اعتقاد بهذاتي بودن ويژگيهايمديريت از قطعيت افتاده است،معذالك هر كسي نميتواند بدون داشتن زمينهها،استعدادها و قابليتهايي بهرهبرييا مديريت بپردازد. داشتن استعداد يادگيري،شناخت و تطبيق با محيط ميتواندعاملي براي كسب موفقيت در مديريت بهحسابآيد.
بهترين صفاتي كه در رهبران يا مديران غالبٹ وجود دارد،هوش، برونگرايي،اعتماد بهنفس و دلسوزي است. از اين صفات غير از عاملهوش، بقيهي صفات ازقابليت تعميم كمي برخوردارند.
يكي از مشكلات اساسي آموزش مديريت در جوامع مختلف، بهويژهدر جوامععقب نگه داشته شده، اين تفكر است كه مديريت امري فطري و ذاتياست. اصولا اينفكر كه مديريت امري ذاتي است و نياز بهآموزش ندارد، فكرينادرست و زيانباراست. درجهي زيانباري آن در مديريت آموزشي بيشتر از سايرمديريت هاست.
آنچه ما از مطالعه دربارهي انسان، مديريت و رهبري دريافت ميكنيماين است كهموفقيت در رهبري علاوه بر خصوصيات فردي رهبر، بهويژگيهايزيردستان ياپيروان، محيط و درك عوامل مؤثر بر همهي آنها مربوط ميشود.
javad jan
04-12-2014, 04:15 PM
تواناييهاي مديريت و رهبري آموزشي
الف - تواناييهاي عمومي:
1 - سلامتي جسمي: مدير مدرسه بايد از سلامتي كامل برخوردار باشدتا بتواندوظايف خود را بهخوبي انجام دهد. >عقل سالم در بدن سالم است.<
2 - سلامتي رواني: سلامتي رواني بهمراتب از سلامتي جسمي مهمتراست.افرادي كه سلامتي رواني ندارند، نه تنها زندگي را بهخود، بلكه بههمهياطرافيان خودتلخ و ناگوار ميكنند و سبب ناراحتي، دلسردي، سرگشتگي، افسردگيو رفتارتهاجمي افراد و همچنين سبب بهمخوردگي محيط و اختلال در رفتارزيردستانميشوند.
3 - سلامتي عاطفي: عاطفه در حقيقت جنبههاي كيفي زندگي ورفتار را بهوجودميآورد كه تأثير فراواني در موفقيت انسانها دارد. بسياري ازجذبها و دفعها ازطريق عاطفه انجام ميگيرد. مدير بايد نه بيعاطفه و نهمبالغهآميز پرعاطفه باشد.
4 - سلامتي عقل و قدرت تفكر و ادراك: تفكر منطقي اساس كارمديريت است. اوبايد با تفكر منطقي از شناسايي مسأله تا پيداكردن راه حلهايمناسب برايمشكلات و مسائل پيش رود.
5 - ايمان: ايمان يعني باور، يقين و تصديق تفكر، عمل و وجودكسي و يا چيزيمبني بر اينكه با حقيقت هماهنگي و مطابقت داشته باشد. ايمانتوحيدي وتشكيلاتي براي مدير آموزشي مطرح است و بايد مقيد باشد.
6 - تقوي و تعهد: تقوي بهمعني خودنگهداري ميباشد. تقوي اصلحفظمديريت از خطاها و بازكردن راه براي انجام كارهاي خير است. تعهد بهمعنيپايبنديبهاص ل و فلسفه و يا قراردادهايي كه انسان بهآنها معتقد است.
javad jan
04-12-2014, 04:16 PM
ب - تواناييهاي بلوغي
1 - دانش: مديران آموزشي بهدو نوع دانش عمومي و دانش تخصصينياز دارند تابتوانند مسائل و موضوعهاي اجتماعي، انساني، سازماني و آموزشيمربوط بهكارخود را درك كنند. مدير بايد يك انسان تحصيلكرده باشد و در رشتهيا كار خود توان وآگاهي تخصصي و مهارتهاي فني، انساني و ادراكي را كسبكرده باشد.
2 - تجربه: بهترين مدير آموزشي كسي است كه علاوه بر آموزشهايكلاسيك وعلمي، بهطور عملي در مدارس بهتدريس پرداخته و تجربيات لازم راكسب كردهباشد.
3 - قدرت تشخيص، قضاوت، تصميمگيري و حل مسائل: مدير بايدمسائل ومشكلات محيط آموزشي را درك كند و بهموقع راه حلهاي مناسب برايحل آنهاارائه دهد. درك رفتار انسانها و تشخيص علل رفتار آنها و قضاوتدرست دربارهيآنها از مسائل مهم مديريت است. تشخيص صحيح، مقدمه قضاوتدرست است.
4 - هدفدار بودن و انگيزه داشتن: هدفدار بودن مدير آموزشي دوجنبه دارد يكيمربوط بهاهداف نظام و سازمان آموزشي و ديگري هدفدار بودن خودمدير است.
5 - نگرش و جهان بيني: در مديريت اعتقادات و برداشتهاي مديرمنشأ رفتار،روشها و سبكهاي مديريتي اوست.
6 - اخلاق و رفتار مناسب: حسن خلق و سلوك از گرانبهاترينسرمايههاي انساناست. بيشتر موفقيتها و شكستهاي ما در زندگي حاصل خوبي ويا بدي اخلاقماست. پيامبر(ص) فرموده: خلق و خوي بدرفتار را تباه ميسازد.
javad jan
04-12-2014, 04:16 PM
ج - تواناييهاي رهبري
1 - قدرت پاداشي: فردي كه توانايي دادن پاداشهاي مثبت ماديو تأميني داشتهباشد و بتواند عدهاي را بر اساس نيازهايشان مورد حمايت قراردهد، داراي قدرتپاداشي است.
2 - قدرت اجباري: كسي كه ميتواند عدهاي را جريمه، از كارشاناخراج و يابهزندان بيندازد، داراي قدرت اجباري است. افراد از ترس بهتبعيتميپردازند.
3 - قدرت قانوني: قدرتي است كه قانون بهفرد ميدهد و ديگرانرا وادار بهتبعيتميكند. احترام بهقانون و يا چاره نداشتن از اطاعت آنمنبع قدرت است.
4 - قدرت مرجعيت: اين قدرت بيشتر مربوط بهويژگيهاي فردي است.مديري كهدر زمان بحراني و هنگام بروز مشكلات غير مترقبه، با خونسردي واطمينان راهحلهاي مناسب و منحصر بهفرد ارائه ميدهد، از قدرت مرجعيتبرخوردار است.
5 - قدرت تحصصي: دانش و تخصص فرد و پيدا كردن راه حلهاي علميبرايمشكلات، منبع ديگر قدرت است.
javad jan
04-12-2014, 04:16 PM
وظايف اساسي مديريت آموزشي
1 - تصميمگيري: بخش مهمي از وقت و كار مديران صرف حل مشكل وتصميمگيري ميشود. وظايف اساسي برنامهريزي، سازماندهي، رهبري و كنترل،مستلزم تصميمگيري است(61(
گريفيتس عقيده دارد كه تصميمگيري عصاره يا چكيدهي شغل مديريت است.تصميمگيري فرايند انتخاب بهترين راه حل ممكن از ميان راه حلهاي موجود برايحل يك مسأله است(62(
2 - نيازسنجي و برنامهريزي: مقدمه طراحي هر برنامه و اجراي آن مستلزمنيازسنجي است. بهمنظور جلوگيري از هزينههاي اضافي، صرف وقت و نيرو، لازماست نيازسنجي توسط افراد آگاه و كارشناس انجام گيرد و سپس برنامهريزي گردد.
3 - تأمين و سازماندهي منابع و امكانات: تأمين نيروي انساني مناسب، انتخابافرادي كه داراي ويژگيهاي لازم باشند، تأمين منابع و امكانات مادي و تكنولوژيك،تهيه و آمادهسازي منابع و امكانات تكنولوژيك آموزشي، فضاهاي آموزشي، مواد وتجهيزات، هماهنگي و تلفيق منابع انساني و مادي، بهوجود آوردن شرايطي كه نيرويانساني بتواند حداكثر استفاده را از تكنولوژي بهعمل آورد.
4 - آموزش و آمادهسازي نيروي انساني: مديران بايد خود را مسؤول آموزش وپرورش معلمان بدانند و مسائل و مشكلات آنان و نيازهاي دانشآموزان را در نظرداشته و آموزشهاي علمي و كاربردي را بهصورت كارگاهي برگزار كنند تا بيشترينفايده را براي معلمان در بر داشته باشد.
5 - انگيزش: انگيزه، حالت يا وضعي رواني است كه رفتار را در جهت هدف ياهدف هايي نيرو ميدهد، فعال ميسازد و هدايت ميكند(63(
هدف از مطالعهي انگيزش در مديريت آموزشي، شناخت و درك نيازها، رفتار وشخصيت دانشآموزان، معلمان و كاركنان و هدايت رفتار آنان بهسوي رفتاري مطلوببر اساس احترام، ارزش، خودپنداري مثبت، شناخت، خودآگاهي، عدالت و پيبردنبهاستعدادها و نيروهاي افراد است.
6 - برقراري روابط انساني: از نظر فالت، روابط انساني عبارت است از توانبرقراري اتباط انساني با معلمان و دانشآموزان از طريق پذيرفتن وجود، شخصيت،ويژگيهاي فردي و همهي تفاوتهايي كه احتمالا با شخص مدير دارند(64(
وظيفهي رهبر ايجاد جو گرم، سازگار يا متجانس است كه در آن فرد بتواند باآزادي نسبي احساسات و عواطف و نگرشهاي خود را بيان كند. هر مدير آموزشيبايد روحيه و حالات رواني دانشآموزان و معلمان خود را مورد توجه قرار دهد.چنانچه علايمي از بياعتمادي، ترس، نااميدي، عدم احساس نشاط و وجود تنفر درمحيط آموزشي مشاهده شود، بهمعني فقدان بهداشت رواني و نبودن روابط انسانيمطلوب در سازمان آموزشي است و بايد در افراد احساس ارزشمندي بهوجود آورد.
۷ - نظارت و كنترل: بازديد و مراقبت از طرز پيشرفت اجراي عمليات يا مقايسه باوضع مطلوب و تغيير و تصحيح عمليات بهمنظور جلوگيري از انحراف از تحققاهداف سازمان آموزشي است. مديران آموزشي از جهات مختلف بايد بر كار سازمانو نيروهاي آموزشي نظارت داشته باشند.
8 - ارزشيابي و پاداش: ارزشيابي و پاداش بهمعني فرايند مقايسه نتايج حاصله درپايان يك دورهي معين با اهداف از پيش تعيين شده بهمنظور تعيين ميزان پيشرفت،تغيير و تجديد نظر در برنامهها و دادن جزاي مناسب با حسن و يا سوء اجراي عمل ونتايج حاصله ميباشد.
تشويق و تنبيه از دو جنبه اهميت خاص دارد. جنبهي اول، مسؤوليتپذيريانسان است كه او را مسؤول كارها و رفتارهايش ميكند. نتايج حاصله از كارهاي هرانساني بهتصميمات و انتخابهاي او بر ميگردد و از نتايج مثبت و منفي كارهايشبهره ميگيرد. جنبهي دوم اهميت تشويق و تنبيه نياز انساني است. اگر پايان هر كاربهدريافت پاداشي منتهي نشود، انسان دست بهفعاليت نخواهد زد.
Powered by vBulletin™ Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.