sunyboy
03-25-2014, 11:39 PM
بسم الله الرحمن الرحیم خلاصه درس انسان شناسی
* سئوالات نبیادین بشریت
من کیستم ؟! در این دنیا چه می کنم؟ چطور آمده ام ؟ چرا آمده ام؟! آیا به کسی تعهدی دارم؟! چطور باشم خوب است؟! با دیگران چکنم؟! در آخر چه می شوم؟! آیا می توانم بخواهم؟!
* انسان شناسي و ويژگي هاي آن
- انسان موجودي راز آلود و اسرار آميز است
- چون ابعاد وجود او بسيار گسترده مي باشد، شناخت او بسي دور از دسترس است.
- کوششهاي فراوان متفکرين در طول تاريخ، به شناخت کامل انسان نه انجاميده است
- در اين حوزه پژوهشي مسأله بر سر شناخت «آن» نيست بلکه بر سر شناخت «من» است.
* حوزه هاي انسان شناسي
انسان موجودی مختلف الاضلاع است لذا قابلیت آن را دارد که از زوایای متفاوت مورد شناخت قرار گیرد.
- انسان شناسي علمي
- انسان شناسي فلسفي
- انسان شناسي عرفاني
- انسان شناسي ديني
با وجودی که اين حوزه ها روشهاي تحقيق متفاوتي دارند، اما شناخت جامع انسان بدون توجه به دستاورهاي همه اين شاخه ها امکان ندارد.
*انسان و حيوان
هرچند در دیدگاه دینی انسان اشرف موجودات و بافته جدا تافته ای از دیگر (حتی حیوان) است اما بسیاری انسان را نوعی حیوان می دانند که به مدارج بالای کمال رسیده است
البته انسان در جسمانيت با حيوان اشتراکات بسيار دارد، اما از لحاظ روحي تفاوت عميقي با هم دارند
انسان نسبت به حيوان شناخت بسيار گسترده اي دارد
انسان از حيث ابزار سازي و منابع آن داراي برتري کاملي نسبت به حيوان است
انسان داراي عقل و قدرت انتخاب مي باشد.
انسان داراي گرايش هاي معنوي خاصي مي باشد.
*نظریه تکامل
واضع نظریه تکامل زیستشناس بریتانیایی، چارلز رابرت (۱۸۰۹– ۱۸۸۲)، است.
او درکتاب «خاستگاه گونهها» یا »منشا انواع»(۱۸۵۹) منشأ گیاهان را چند گونه ساده دانست که در یک رقابت طبیعی تکامل و متعدد شدند
وی در کتاب «تبار انسان» (۱۸۷۱) بحث تکاملی بودن انسان را بیان کرد.
*اصول نظریه انتخاب طبیعی:
1- تغییرات تصادفی: تحولات جزیی که به صورت ارث به نسل بعد می رسد
2- تنازع بقا : هر گونه ای تلاش دارد تولید مثل کند. به صورت هندسی
3- بقای اصلاح (انتخاب طبیعی) : گونه های بادوام تر در رقابت بقا موفق ترند
* نقد نظریه
1- این یک نظریه است نه یک قانون علمی
2- تغییرات سازنده چه کلی و چه جزئی باید هوشمند باشد تا مثبت قلمداد شود
3- برخی گونه ها ساده تر از قبل شده اند نه کامل تر؟!
4- وجود گونه های کهن با گونه های جدید در یک زمان؟!
5- پدید آمدن پروتئین های جدید در انواع جدید وجود خلقت جدید است نه یک تکامل اتفاقی.
6- تفاوت زیاد غیر قابل توجیه ای بین انسان و میمون (انسان نانترنال) وجود دارد.
* اسلام و داروینیسم
اسلام (قرآن) انسان های کنونی را فرزند آدم مي خواند (نساء 1)
قرآن نظريه تکامل نژاد انسان از تطور گونه ديگري از حيوانات را مردود مي شمارد.
انسان برتر از ديگر موجودات و اشرف مخلوقات است. (بقره29)
البته پدیده تنوع موجودات و تغییر آنها امر ممکن و محتمل است اما براساس حکمت الهی و با ارادة خداوند تحقق می یابد
نظریه داروین مستقیماً با اصول دین اسلام منافات ندارد
حتی می توان آن را دلیلی بر عظمت حکمت و قدرت الهی دانستن
* اسلام و انسان شناسی
1- ضرورت خود شناسی
قرآن: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ » (مائده 105)
(بر شما خود شناسی لازم است تا پس از هدایت توسط گمراهان منحرف نشوید)
- علی(ع): «غایه المعرفه التعرف المرءُ نفسه»
(منتها درجه شناخت، این است که آدمی خود را بشناسد)
- علی(ع): «ا تزعم انک جرم ثقیل و فیک انتوی العالم الاکبر»
( ای انسان تو گمان برده ای که همین جسم خالکی و سنگین تشکیل شده؟ بلکه در وجودت بزرگترین عوالم هستی نهفته شده است)
* انسان در دیدگاه اسلام
- انسان شناسي با ديگر آموزه هاي اعتقادي اسلامي (نبوت، معاد، اخلاق) ارتباط نزديک دارد.
- انسان يگانه مخلوقي است که مي تواند مظهر و آينه تمام نماي حق باشد (فصلت 53)
- خداوند انسان را در بهترین صورت و نظام آفرید (تین 4)
- لذا خود شناسی خداشناسی را بدنبال دارد (پیامبر)
- غفلت از خويشتن خويش ملازم فراموش کردن خدا است.(حشر 19)
- انسان مخلوقی است که خداوند به دو دست قدرت خویش آفرید (ص 75)
- او از دیگر موجودات برتری دارد زیرا دارای نعماتی است :
1- عقل خلاق 2 – اختیار 3- فطرت آگاه 4- قدرت تسلط بر موجودات
* قرآن و جنبه های مثبت انسان
در بین همه مخلوقات جهان آفرينش از موقعيتي ممتاز و منزلتي والا برخوردار است. (اسراء 70)
همه آنچه در زمین خلق شده برای او خلق گردیده است (بقره 29)
خليفه خداوند در زمين می باشد (بقره:30)
داراي استعداد تکويني و قابليت هاي غيرمتناهي است
خداوند به او ظرفیت علمی ویژه اي داده است. (بقره 33)
انسان مقام آموزگاري فرشتگان را در يافت نموده است (بقره33-31)
امانتدار الهي (احزاب:72) احتمالاً اين امانت همان تکليف و اختيار ميباشد
جهان کار گزار آدمي است (لقمان :20)
انسان مسجود فرشتگان (بقره 34)
خداوند به انسان کرامت ذاتي داده است (اسراء 70)
*قرآن و جنبه های منفي وجود انسان
سرکش و طغيان گر (علق 6)
تنگ نظر و بخیل (اسراء 100)
حريص (معارج 19)
عجول و شتابزده (اسراء11)
مجاداگرترين آفريدگار الهي (کهف 54)
بسيار ناسپاس (حج 66)
ستمگر و نادان (احزاب72)
* گروه های ارزشی انسان پس از گزینش نوع زندگی
7 + = شهید
6+ = مجاهد
5+ = صابر
4+ = محسن
3+ = صالح
2+ = مومن
1+ = تولد
-0-
1- = مشرک
2- = کافر
3- = فاسد
4- = منافق
5- = فاسق
6- = ظالم
* اسلام و آفرينش آدمي
در قرآن دوگونه خلقت برای انسان ترسیم شده
الف- خلقت ابتدایی :
ماء + تراب = طین + سوله = صصال = فخار + روح ملکوتی = انسان
آب+ خاک = گِل + شکل = سفال = خشکیدن + روح = انسان
ب- خلقت تولید مثلی :
اسپرم + اوول = نطفه ای در رحم، بعد لخته خونی، سپس قطعه گوشت جويده، بعد به استخوان ضعيفی (غضروف) تبدیل شد ،و بعد بر استخوان گوشت پوشانید، و در آفرينش تازه ای انسان شد پس ،والا مقام ومبارک خداوند است که بهترين اندازه گيرندگان وسازندگان است.
*عوالم وجودی انسان
در انسان شناسی اسلامی (طبق بیان قرآن) آدمی دارای 7 عالم وجودی است:
1- عالم ذر : خداوند ارواح انسان را خلق نمود و فطرت داد (اعراف 172)
2- عالم خلق : خداوند روح را در کابد انسان دمید (مومنون 14)
3- عالم صلب : انسان را به اسپرم و اول تبدیل می شود (مومنون 11)
4- عالم رحم : انسان به جنبن تبدیل می شود و رشد می کند(آل عمران6)
5- عالم دنیا: انسان در دنیای مادی روح را تکامل می دهد(رعد، 26 )
6- عالم برزخ : عالمی که آدمی در آن به معرفت می رسد (مومنون 100)
7- عالم آخرت : عالمی که سرانجام روند تکامل انسان است (عنكبوت 64)
سرمايه هاى انسان
وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ حَمَلناهُم فی البَِرّ وَ البَحر وَ رَزَقناهُم مِنَ الطَِّيّباتِ وَ فَضَّلناهُم عَلی کَثيٍر مِمَّن خَلَقنا تَفضيلًا (اِسراء:70)
1- شأنیت والی 2- رزق پاک 3- برتری بر بسیاری از موجودات
فَاَقم وَجهَكَ لِلدّينِ حَنيفً فِطرَتَ اللِّه الَّتی فَطَرَالنّاسَ عَلَيها ... (روم: 30)
1- فطرت خدا شناس خدا جو
وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاه، فَاَلهَمَها فُجورَها وَ تَقواها (شمس:٧ و ٨)
1- ارزشهای اخلاقی (خوبی ها و بدی ها) را به او الهام نموده است
انّا هَدَيناهُ السَّبيل اِمّا شاکِرًا و امّا کَفورًا (انسان:1) 1- هدایت الهی 2- اختیار
وَ الَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهديَنَّهُم سُبُلَنا وَ انَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنين (عنکبوت: ٦)
1- هدایت الهی 2- امدادهای غیبی
... فَبَشِّر عِباِد الَّذينَ يَستَمِعونَ القَول فَيَتَِّبعونَ اَحسَنَه اُولِئكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ اُولِئكَ هُم اُولوا الا لبابِ (زمر: ١٧ و ١٨) 1- تعقل و قدرت اندیشه که نوعی هدایت ماورایی الهی است
وَ لا اُقسِمُ بالنَّفسِ اللَّوّامَة (قيامت:2) = وجودوجدان ملامت کننده
* موانع رشد
در کنار تمام سرمایه های ارزشمند الهی انسان، دو مانع رشد نیز برای او وجود دارد:
الف - شیطان :
يا اَيُّهَا النّاسُ کُلوا مِمّا فی الاَرضِ حَلالًا طَِيّبًا وَ لا تَتَِّبعوا خُطُواتِ الشَّيطانِ اِنَّه و لَکُم عَدُوٌّ مُبين اِنَّما يَأمُرُکُم بالسّوِء وَ الفَحشاِء وَ اَن تَقولوا عَلَی اللّه ما لا تَعلَمو ن (بقره، ۱۶۸ و ١٦٩)
ب – نفس اماره :
وَ لَقَد خَلَقنَا الِانسا ن وَ نَعلَمُ ما تُوَسوِسُ به نَفسُه وَ نَحنُ اَقرَبُ الَيه مِن حَبلِ الوَريد (ق : 16)
ساحت وجودی انسان
انسان داراي دو ساحت :
اِذ قالَ رَبُّكَ للمَلاِئکَِة اِنّی خاِلق بَشَرًا مِن طينٍ فَِاذا سَوَّيتُه وَ نَفَختُ فيِه مِن روحی فَقَعوا لَه و ساجِدين (ص، ٧١ و 72)
1- جسماني (مادي) 2 - روحاني (معنوي) مي باشد.
- نفس انساني حاصل تعاملي دو سويه روح و جسم با هم است
- اسلام احترام بر دو ساحت را لازم ميداند، اما اصالت با گوهر روحانيت انسان است.
- این همان دارایی است که ملائکه بخاطر آن به انسان سجده کنند
- در تعالیم اسلامی رشد و تکامل انسان با توجه به هر دو بعد مادی و معنوی او میسر است
لذا در روند زندگی نه زهد مطلوب است و نه تن پروری
*هدف خلقت انسان
در مورد علت یا هدف خلقت انسان نظرات متفاوتی وجود دارد
- مادی گرایان پیدایش انسان را هدفمند نمی دانند
- برخی او را نتیجه تکامل غیر هدفمند طبیعت می دانند
*اهداف خلقت انسان از ديد قرآن
1- اهداف متوسط:
- آزموده شدن(ملک:2)
- پرستش (ذاريات:56)
- مورد مرحمت قرار گرفتن(هود:119)
2- هدف نهايي :
- قرب به خداوند (تحريم:11)
ساحت وجودی انسان
انسان داراي دو ساحت :
1- جسماني (مادي)
2- روحاني (معنوي) مي باشد.
نفس انساني حاصل تعاملي دو سويه روح و جسم با هم است
اسلام احترام بر دو ساحت را لازم ميداند، اما اصالت با گوهر روحانيت انسان است.
در تعالیم اسلامی رشد و تکامل انسان با توجه به هر دو بعد مادی و معنوی او میسر است
لذا در روند زندگی نه زهد مطلوب است و نه تن پروری
فطرت و غریزه
بنا بر قائده لطف الهی خداوند هر مخلوقی را پی از خلق نمودن به هدف مخصوصش هدایت می نمایند که فرمود:
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (طه 50)
چون انسان دارای دو بعُد مادی و معنوی است، خداوند برای هدایت روح «فطرت» و برای هدایت جسم «غریزه» را به انسان ارزانی داشت.
این دو هدیه حاوی مجموعه ای از آگاهی های خدا داد، استعدادها، امیال طبیعی و گاریش های ذاتی است.
انسانبا برخورداری از هر دوی این گنجینه های خدا دادی خود، هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی به رشد و تکامل برسد.
* امیال غریزی
غریزه امیال و مجموعه اطلاعاتی است که خداوند برای حفظ جان انسان، در وجود او نهاده است
امیالی مانند: میل مالکیت، خشم، ترس، میل به خوراک، میل جنسی، نیاز به امنیت و ...
غریزه یک هدیه با ارزش الهی و یک نیاز مهم انسان برای زندگی است.
بدون غریزه زندگی کردن در این دنیا و در طبیعت امکان پذیر نیست و عدم وجود آن باعث به خطر افتادن زندگی انسان شده و مرگ زود رس را برای او به ارمغان می آورد
*گرایش های فطری
فطرت نوعی شناخت ذاتی از حقیقت و ارزش های انسانی است که زمینه ساز گرایش هایی است که آدمی در با پیگیری آنها به نوعی رضایتمندی و تعالی می رسد. این گرايش هاي معنوي عبارتند از :
گرايش به دانستن == علم
گرايش به زيبايي == هنر
گرايش به نيکويي == اخلاق
حس تقديس و پرستش == دین
*انسان کامل
- انسان و استعداد هاي او داراي يک روند تکاملي و رشد يابنده است، و اين امر از مراتب ارزشي بين انسانها کاملاً مشهود است. چنانکه انسانها نسبت به هم بهتر يا بد تر هستند.
- هدف اصلي همه تعاليم اسلام (هم در حوزه شريعت و هم اخلاق) رهنمون ساختن انسان به کمال مطلوب خويش است
- معيار کمال هر موجودي نزديکي او به هدف آفرينش خويش است.
- انسان نیز هر چه از لحاظ وجودي به هدف خلقت خويش (قرب الی الله، یا خداگونه شدن) نزديکتر شود کاملتر می شود.
- اين امر با دو کارکرد ميسر است. (راه کمال انسان در خود اوست)
1- پرورش همه جانبه استعدادهاي دورني
2- کسب کمالات اختياري و اکتسابي
* انسان کامل در مکاتب
فيلسوفان : کمال انسان را به کمال قوة عاقله انساني مي دانند
عرفا : کمال انسان دوري از طبيعت، عزلت گزيني، گوشه نشيني، زهد و رياضت مي باشد
سنت گرایان : پیروی از نیاکان راه کمال است
هندوها : راهی از تناسخ و پیوست آتمن وجودی به برهمن کمال است
ماديون : کمال انساني در تسخير هر چه بيش تر طبيعت و بهره کشي از آن مي دانند.
اديان الهي مخصوصاً اسلام : کمال انسان در سايه پرورش هماهنگ همة استعدادهاي او و رشدت وجودی وی است
*الگوي کمال
خداوند به لطف خود ، براي کمال انسان الگويي عيني نيز محيا نموده است. اين الگو پيامبران هر قوم براي قوم خويش بوده اند.
اما پيامبر اکرم (ص) چون خاتم رّسّول بوده و دين او (اسلام) نيز کاملترين دين است، براي تمام بشريت تا روز قيامت الگوي کاملي مي باشند.
سيره پيامبر (ص) براي ما انسانها الگو مي باشد، يعني اگر مانند او زندگي کنيم کامل هستيم.
سيره عبارت است از قُول (گفتار) عمل (کردار) تقرير (تأييد عمل و کلام ديگران)
* دین و زندگی انسان
دین چیست؟ مجموعه ای از اطلاعاتی الهی است
1- تعریفی کلی ولی واقعی از جهان هستی (هست ها و نیست ها)
2- شیوه صحیح زندگی برای رسیدن به سعادت (بایدها و نبایدها)
تمام هدف دین آموزش چگونگی زندگی کردن برای نیل انسان به سعادت اُخروی است
* اسلام و ساختار زندگی انسان
در تعالیم اسلامی انسان مسلمان باید ایمان خود را به عمل صالح مزین کند. عرصه این اعمال صالح در چهار محور تجلی می شود
خداوند بر اساس تقوی
رفتار انسان خویشتن بر اساس عزت نفس
دیگران بر اساس انصاف
محیط زیست بر اساس امانتداری
* هویت شیطان
یک هویت معیین دارد، از اجنه می باشد که فرزندان و یاورانی از آنها نیز دارد، از عباد و عالما بوده و در درگاه الهی جایگاه داشته است. بر اثر تکبر و نا فرمانی خاوند از جایگاهش سقوط کرد، تا وقت معلومی فرصت یافته و عمر طولانی دارد، سوگند خوده است که همه انسان ها را فریب دهد
* مراحل فریب شیطان
سياست شيطان گام به گام است: «خُطُوَاتِ»( بقره : 168)
1- القاي وسوسه است «وسوس اليه»( طه: 120)
2- طواف دور قلب مؤمنین (اعراف: )
3- تماس ميگيرد. «مسهم طائف»(اعراف :201)
4- در قلب نفوذ كرده و جاي ميگيرد. «في صدور الناس» ( ناس : 5)
5- در روح ميماند. «فهو له قرين» (سوره زخرف : 36)
6- انسان را عضو حزب خود قرار ميدهد. «حزب الشيطان»(مجادله : 19)
7- سرپرست انسان ميشود. «و من يتخذ الشيطان وليا» (نساء : 119)
8- انسان خود يك شيطان ميشود. «شياطين الانس و الجن» (انعام : 112)
lامام علي (ع) در نهجالبلاغه ميفرمايند: "شيطان در روح انسان تخمگذاري ميكند. « فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ، "(نهج البلاغه خطبه 7)
* الگو نیکو
قرآن کریم: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه
همانا در سبک زندگی رسول خدا برای شما الگوی بسیار نیکویی [از کمال] وجود دارد. سوره احزاب
* الگوي کمال
l خداوند به لطف خود ، براي کمال انسان الگويي عيني نيز محيا نموده است. اين الگو پيامبران هر قوم براي قوم خويش بوده اند.
lاما پيامبر اکرم (ص) چون خاتم رّسّول بوده و دين او (اسلام) نيز کاملترين دين است، براي تمام بشريت تا روز قيامت الگوي کاملي مي باشند.
lسيره پيامبر (ص) براي ما انسانها الگو مي باشد، يعني اگر مانند او زندگي کنيم کامل هستيم.
lسيره عبارت است از قُل (گفتار) عُمل (کردار) تقرير (تأييد عمل و کلام ديگران)
* lانسان کامل و نيايش
lنيايش يعني داشتن يک ارتباط قدر شناسانه و نيازمندانه به سوي معبود.
lاين روحيه ، از گرايشهاي فطري انسان است که او را از حيوانات جدا مي سازد.
lعبادت و راز و نياز با معبود انسان را به او نزديک مي سازد، و اگر جذبة الهي نيز به مد بيايد، آنگاه انسان را به عوجي مي رساند که دست هيچ فرشته اي به آن نخواهد رسيد
lانسان ذاتاً (فطرتاً) به پرستش نیاز دارد، و عدم عبادت باعث دچار شدن او به انواع بیماری های روحی و روانی مانند: افسردگی، احساس بی ارزشی، آشفتگی روانی، و ...، می گردد.
* lانواع عبادت
عبادت در تاریخ حیات انسانی امری فراگیر و ثابت بوده است،
هر ملتی برای خویش آیینهای عبادی مشخص و متداولی دارد
در ادیان یا هر آیینی پرستشی دو گونه عبادت وجود دارد:
الف- عبادت های قانون مند نماز
ب- عبادت های آزاد دعا و نیایش
و هر یک به دو صورت فردی و جمعی برگذار می گردد.
ویژگی عبادت های قانون مند :
1- ساختار با آداب خاص
2 – در زمان مخصوص و به سوی قبله ای خاص
3- به زبان مقدس آیین و با اذکار مشخص
4- پایبندی به آن واجب و ملاک دینداری پیروان است
*نماز در ادیان
ادیان دو گونه هستند
1- الهی (از جانب خداوند نازل شده اند)، مانند:
اسلام، مسیحیت، یهودیت، (احتمال زیاد) زرتشت (حج: 17)
2- انسانی (ساخته افکار انسان ها است)، مانند:
آیین های بودا، هندو، سیک، شینتو، تائو، مکتبها التقاطی جدید و ...،
در همه ادیان عبادت قانون مند مشخصی وجود دارد که پرداختن به آن برای پیروان یک امر ضروری (واجب) است و تخلف از آن مظهر بی اعتقادی (بی دینی) است.
در تعالیم هر دینی نماز عامل رستگاری و کسب رضای معبود خواهد شد و پیروان با انجام آن از عذاب و تباهی نجات خواهند یافت
نماز در ادیان الهی :
زرتشت : در روز پنج وعده نماز واجب است
یهودیت: روزانه سه وعده نماز (تفیلا) واجب است
شَحَریت (صبح)، مینحا (بعدازظهر) و عَرویت (شامگاه)
صائبین (مندایی): سه وعده نماز روزانه دارند
مسیحیت (یسوعی): روزانه شش وعده نماز باید گذارد
اسلام : در روز پنج وعده نماز واجب است
- نماز در ادیان انسانی
در بودا در دو وعده با چرخاندن چرخه های دعا و خواندن اذکار
در هندو دو وعده با در طلوع و غروب خورشید و در ....،
در شینتو (ژاپن) دو وعده تعبد روزانه لازم است
* عبادت در قرآن
- يکي از اهداف مهم خلقت انسان در قرآن، عبادت خداوند قلمداد شده است. (ذاريات:56) حفظ هویت انسانی
- قرآن مردم را دعوت مي کند که در همه احوال خدا را بخوانند (غافر:65) آرامش انسان، دوری از گناه، تعالی آدمی
- قرآن انسانهاي داري بصيرت و خرد را ذکاران دائمي خداوند مي خواند (ال عمران :191) چون از غفلت به دور می مانند
- قرآن عبادت نيکو را خالصنه، پنهاني (در خلوت باطن)، نيازمندانه مي داند (اعراف: 105) تا از ریا به دور باشد
- بالاترين الگوي عبادت : نمازهاي واجب روزانه، نمازهاي مستحب، دعاهاي وارده از اهل بيت(ع) خداشناسی واقعی
- قرآن نتیجه بی توجهی به عبادت (مخصوصاً نماز) را :
«مَن أعرَضَ عَن ذِكرِي فإنّ لَهُ مَعِيشَهً ضَنكاً و نَحشُرُه يَومَ القيَامَهِ أعمَي» (طه/124)
* امتیازهای عبادت در اسلام
1- نسبتاً کوتاه و محدود
2- محتوایی عمیق و اثر گذار
3- کافی و فراگیر
4- شخصیت بخش و موقر
5- شکل زیبا و پر معنا
6 – متنوع و گسترده
*جایگاه نماز در دینداری
- در اسلام نماز امری واجب و ترک آن که گونه ای که پیامبر(ص) آن را مرز بین دینداری و بی دینی قلمداد کرده است
- در بین همه عبادت های (فروع دین) بدون هیچ شرطی لازم الاجرا است. در هر شرایط باید آن را برپا داشت
- بهترین سازکار برای دوری از غفلت (حیوانیت) و بهره مندی از یاد الهی است.
- تعالی بخش است : در تعالیم اسلامی آن را ستون دين، معراج مؤمن، نزديک کننده انسان به خدا، جلوگيري کننده از فساد
- ظاهر نماز : مجموعه اي از اذکار و اعمال (حرکات عبادي)
- باطن نماز : اتصال هیچ به همه چیز (حقيقت حضور الهي) است
- سبب تثبیت ایمان و قوام دینداری انسان مؤمن می گردد
*نکاتی در کیفیت نماز
lنتخاب زمان و مکان مناسب
داشتن شرایط جسمی مناسب
دانستن معانی اذکار و توجه به آنها در هنگام نماز
نماز را به عنوان وداع خواندن
توجه به عظمت الهی در هنگام نماز
نماز را با حسی نیازمندانه خواندن
*علل سستی در نماز
بسیاری از کسانی که بی نماز هستند آگاهانی هستند که در عمل سستی می کنند. این امر می تواند به دلایل ذیل باشد:
- عدم درک درست از فلسفه نماز (بی فایده دانستن نماز و عدم نیاز)
- عدم تربیت به موقع کودکان (برای پایبندی دانستن کافی نیست)
- ضعف در آموزش نماز (عدم درک عمق معنویت نماز)
- عدم کسب ارتباط با خداوند در نماز (عدم حضور قلب و تمرکز)
- برخوردهای غلط (تحکم انزجار آور)
- دوستان بی قید (همنشینی با اهل دنیا ایمان را از بین می برد)
- خود باختگی فرهنگی (برای گریز از خود و دیگری شدن)
* راهکارهای تقویت روحیه تعبد
- تقویت روحیه تعبد در خانواده ها (الگو گیری کودک از والدین)
- تربیت به موقع کودکان برای عبادت (از خانواده + مهد کودک)
- تبیین ساده و به موقع فلسفه نماز (در مهد کودک و ابتدایی)
- تبلیغات صحیح و بجا در رسانه های جمعی (تلویزیون، رادیو،سینما)
- تقویت معنویت (تقویت روحیه قدردانی + تبیین احساس نیازمندی)
- دقت و همت در برگذاری نماز جماعت در مراکز آموزش و اداری
- تقویت هنجارهای دینی (قبیح بودن بی نمازی)
- تشویق مادی و معنوی نمازگذاران
* پاسخ به سئوالات و شبهات
س- نماز عربی اثر بخش نیست چرا آن را فارسی نخوانیم
پ- حکم خداست - باید به زبان مقدس خوانده شود - هیچ ترجمه ای گویای متن اصلی نیست - وحدت و یکسانی از بین می رود و ...،
س- می توان نماز خوان نبود اما انسان مومن و پاکی بود
پ – بله اما او حق الله را بدهکار خواهد بود و به این خاطر در آخر معذب خواهد شد.
س - چرا خدا نماز را واجب کرده ؟ کار سختی است.
پ – برای ارضای نیاز ذاتی انسان به عبادت و کسب آرامش – برای حس نظارت الهی – برای کسب تعالی و سعادتمندی انسان و ...،
س – چرا باید نماز را با حجاب خواند مگر خدا نامحرم است
پ – حکم خداست – لباسی رسم و موغر است - زیباتر و آرامش بخش
*جبر و اختيار
پرسشي کهن : آيا انسانها اسير جبر هستند يا داراي اختيار مي باشند؟
سه گونه پاسخ داده شده است:
1- انسان اسير جبر مطلق است
موقعيت ها و حوادث پیشبینی نه شده، گوياي جبر هستند
2- انسان داراي اختيار مطلق است.
اختيار امري وجداني و حس می شود. اختیار معلوم حضوري است.
3- زندگي انسان آميخته اي از جبر و اختيار مي باشد.
در حوادث اتفاقی، جبر و در وقایع عکس العملی، اختیار است
*خداشناسي و اختيار انسان!
آيا خداشناسي اسلامي با اختيار سازگاري دارد؟
برخي آن را ناسازگار مي دانند به سه دليل:
توحيد در خالقيت: در حقيقت فاعل اصلي خداوند است. حتي خالق اعمال انسان
علم ازلي خداوند: خداوند از پيش مي داند که آدمي در آينده چه کاري را انجام مي دهد. و حتماً تحقق می يابد چون عدم مطابقت علم الهي با واقعيت خارجي مستلزم تبدل علم الهي است
عموميت ارادة الهي: هيچ امري بدون دخالت اراده و مشيت الهي واقع نمي شود.
*اختیار در دیدگاه های تشیع
شيعه آن را سازگار دانسته و به شبهه هاي مذکور پاسخ داده اند:
توحيد در خالقيت = خداوند بدون نياز به اذن موجود ديگري خلقت مي نمايد. اما اگر ديگر موجودات به اذن خداوند انشاء افعال و خلقت شوند منافاتي ندارد.
تقدير و سرنوشت دو حوزه دارد
1- حوزه اي که خارج از اختيار آدمي خارج است
تسليم و صبر و خرسندي
2- حوزه اي که شامل افعال اختياري انسان مي شود
حکيمانه عمل نمايد
اراده خداوند اين است که انسان در مواردي از زندگي اعمال اراده کند
دلايل وجود اختيار
اختیار یک احساس دروني است و انسان نوعی شهودي باطني به آن دارد لذا برای اثبات آن دلیلی نیاز نیست. با این وجود برای اطمینان بیشتر می توان برای وجود آن شواهدی را ذکر نمود:
- وجود ترديد در گزينش و تصميم گيري
- وضع قوانين اجتماعي و اوامر و نواهي
- وجود نظام هاي تربيتي و پاداش و کيفر
- احساس پشيماني از انجام کارهاي زشت
* سئوالات نبیادین بشریت
من کیستم ؟! در این دنیا چه می کنم؟ چطور آمده ام ؟ چرا آمده ام؟! آیا به کسی تعهدی دارم؟! چطور باشم خوب است؟! با دیگران چکنم؟! در آخر چه می شوم؟! آیا می توانم بخواهم؟!
* انسان شناسي و ويژگي هاي آن
- انسان موجودي راز آلود و اسرار آميز است
- چون ابعاد وجود او بسيار گسترده مي باشد، شناخت او بسي دور از دسترس است.
- کوششهاي فراوان متفکرين در طول تاريخ، به شناخت کامل انسان نه انجاميده است
- در اين حوزه پژوهشي مسأله بر سر شناخت «آن» نيست بلکه بر سر شناخت «من» است.
* حوزه هاي انسان شناسي
انسان موجودی مختلف الاضلاع است لذا قابلیت آن را دارد که از زوایای متفاوت مورد شناخت قرار گیرد.
- انسان شناسي علمي
- انسان شناسي فلسفي
- انسان شناسي عرفاني
- انسان شناسي ديني
با وجودی که اين حوزه ها روشهاي تحقيق متفاوتي دارند، اما شناخت جامع انسان بدون توجه به دستاورهاي همه اين شاخه ها امکان ندارد.
*انسان و حيوان
هرچند در دیدگاه دینی انسان اشرف موجودات و بافته جدا تافته ای از دیگر (حتی حیوان) است اما بسیاری انسان را نوعی حیوان می دانند که به مدارج بالای کمال رسیده است
البته انسان در جسمانيت با حيوان اشتراکات بسيار دارد، اما از لحاظ روحي تفاوت عميقي با هم دارند
انسان نسبت به حيوان شناخت بسيار گسترده اي دارد
انسان از حيث ابزار سازي و منابع آن داراي برتري کاملي نسبت به حيوان است
انسان داراي عقل و قدرت انتخاب مي باشد.
انسان داراي گرايش هاي معنوي خاصي مي باشد.
*نظریه تکامل
واضع نظریه تکامل زیستشناس بریتانیایی، چارلز رابرت (۱۸۰۹– ۱۸۸۲)، است.
او درکتاب «خاستگاه گونهها» یا »منشا انواع»(۱۸۵۹) منشأ گیاهان را چند گونه ساده دانست که در یک رقابت طبیعی تکامل و متعدد شدند
وی در کتاب «تبار انسان» (۱۸۷۱) بحث تکاملی بودن انسان را بیان کرد.
*اصول نظریه انتخاب طبیعی:
1- تغییرات تصادفی: تحولات جزیی که به صورت ارث به نسل بعد می رسد
2- تنازع بقا : هر گونه ای تلاش دارد تولید مثل کند. به صورت هندسی
3- بقای اصلاح (انتخاب طبیعی) : گونه های بادوام تر در رقابت بقا موفق ترند
* نقد نظریه
1- این یک نظریه است نه یک قانون علمی
2- تغییرات سازنده چه کلی و چه جزئی باید هوشمند باشد تا مثبت قلمداد شود
3- برخی گونه ها ساده تر از قبل شده اند نه کامل تر؟!
4- وجود گونه های کهن با گونه های جدید در یک زمان؟!
5- پدید آمدن پروتئین های جدید در انواع جدید وجود خلقت جدید است نه یک تکامل اتفاقی.
6- تفاوت زیاد غیر قابل توجیه ای بین انسان و میمون (انسان نانترنال) وجود دارد.
* اسلام و داروینیسم
اسلام (قرآن) انسان های کنونی را فرزند آدم مي خواند (نساء 1)
قرآن نظريه تکامل نژاد انسان از تطور گونه ديگري از حيوانات را مردود مي شمارد.
انسان برتر از ديگر موجودات و اشرف مخلوقات است. (بقره29)
البته پدیده تنوع موجودات و تغییر آنها امر ممکن و محتمل است اما براساس حکمت الهی و با ارادة خداوند تحقق می یابد
نظریه داروین مستقیماً با اصول دین اسلام منافات ندارد
حتی می توان آن را دلیلی بر عظمت حکمت و قدرت الهی دانستن
* اسلام و انسان شناسی
1- ضرورت خود شناسی
قرآن: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ » (مائده 105)
(بر شما خود شناسی لازم است تا پس از هدایت توسط گمراهان منحرف نشوید)
- علی(ع): «غایه المعرفه التعرف المرءُ نفسه»
(منتها درجه شناخت، این است که آدمی خود را بشناسد)
- علی(ع): «ا تزعم انک جرم ثقیل و فیک انتوی العالم الاکبر»
( ای انسان تو گمان برده ای که همین جسم خالکی و سنگین تشکیل شده؟ بلکه در وجودت بزرگترین عوالم هستی نهفته شده است)
* انسان در دیدگاه اسلام
- انسان شناسي با ديگر آموزه هاي اعتقادي اسلامي (نبوت، معاد، اخلاق) ارتباط نزديک دارد.
- انسان يگانه مخلوقي است که مي تواند مظهر و آينه تمام نماي حق باشد (فصلت 53)
- خداوند انسان را در بهترین صورت و نظام آفرید (تین 4)
- لذا خود شناسی خداشناسی را بدنبال دارد (پیامبر)
- غفلت از خويشتن خويش ملازم فراموش کردن خدا است.(حشر 19)
- انسان مخلوقی است که خداوند به دو دست قدرت خویش آفرید (ص 75)
- او از دیگر موجودات برتری دارد زیرا دارای نعماتی است :
1- عقل خلاق 2 – اختیار 3- فطرت آگاه 4- قدرت تسلط بر موجودات
* قرآن و جنبه های مثبت انسان
در بین همه مخلوقات جهان آفرينش از موقعيتي ممتاز و منزلتي والا برخوردار است. (اسراء 70)
همه آنچه در زمین خلق شده برای او خلق گردیده است (بقره 29)
خليفه خداوند در زمين می باشد (بقره:30)
داراي استعداد تکويني و قابليت هاي غيرمتناهي است
خداوند به او ظرفیت علمی ویژه اي داده است. (بقره 33)
انسان مقام آموزگاري فرشتگان را در يافت نموده است (بقره33-31)
امانتدار الهي (احزاب:72) احتمالاً اين امانت همان تکليف و اختيار ميباشد
جهان کار گزار آدمي است (لقمان :20)
انسان مسجود فرشتگان (بقره 34)
خداوند به انسان کرامت ذاتي داده است (اسراء 70)
*قرآن و جنبه های منفي وجود انسان
سرکش و طغيان گر (علق 6)
تنگ نظر و بخیل (اسراء 100)
حريص (معارج 19)
عجول و شتابزده (اسراء11)
مجاداگرترين آفريدگار الهي (کهف 54)
بسيار ناسپاس (حج 66)
ستمگر و نادان (احزاب72)
* گروه های ارزشی انسان پس از گزینش نوع زندگی
7 + = شهید
6+ = مجاهد
5+ = صابر
4+ = محسن
3+ = صالح
2+ = مومن
1+ = تولد
-0-
1- = مشرک
2- = کافر
3- = فاسد
4- = منافق
5- = فاسق
6- = ظالم
* اسلام و آفرينش آدمي
در قرآن دوگونه خلقت برای انسان ترسیم شده
الف- خلقت ابتدایی :
ماء + تراب = طین + سوله = صصال = فخار + روح ملکوتی = انسان
آب+ خاک = گِل + شکل = سفال = خشکیدن + روح = انسان
ب- خلقت تولید مثلی :
اسپرم + اوول = نطفه ای در رحم، بعد لخته خونی، سپس قطعه گوشت جويده، بعد به استخوان ضعيفی (غضروف) تبدیل شد ،و بعد بر استخوان گوشت پوشانید، و در آفرينش تازه ای انسان شد پس ،والا مقام ومبارک خداوند است که بهترين اندازه گيرندگان وسازندگان است.
*عوالم وجودی انسان
در انسان شناسی اسلامی (طبق بیان قرآن) آدمی دارای 7 عالم وجودی است:
1- عالم ذر : خداوند ارواح انسان را خلق نمود و فطرت داد (اعراف 172)
2- عالم خلق : خداوند روح را در کابد انسان دمید (مومنون 14)
3- عالم صلب : انسان را به اسپرم و اول تبدیل می شود (مومنون 11)
4- عالم رحم : انسان به جنبن تبدیل می شود و رشد می کند(آل عمران6)
5- عالم دنیا: انسان در دنیای مادی روح را تکامل می دهد(رعد، 26 )
6- عالم برزخ : عالمی که آدمی در آن به معرفت می رسد (مومنون 100)
7- عالم آخرت : عالمی که سرانجام روند تکامل انسان است (عنكبوت 64)
سرمايه هاى انسان
وَ لَقَد کَرَّمنا بَنی ءادَمَ حَمَلناهُم فی البَِرّ وَ البَحر وَ رَزَقناهُم مِنَ الطَِّيّباتِ وَ فَضَّلناهُم عَلی کَثيٍر مِمَّن خَلَقنا تَفضيلًا (اِسراء:70)
1- شأنیت والی 2- رزق پاک 3- برتری بر بسیاری از موجودات
فَاَقم وَجهَكَ لِلدّينِ حَنيفً فِطرَتَ اللِّه الَّتی فَطَرَالنّاسَ عَلَيها ... (روم: 30)
1- فطرت خدا شناس خدا جو
وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاه، فَاَلهَمَها فُجورَها وَ تَقواها (شمس:٧ و ٨)
1- ارزشهای اخلاقی (خوبی ها و بدی ها) را به او الهام نموده است
انّا هَدَيناهُ السَّبيل اِمّا شاکِرًا و امّا کَفورًا (انسان:1) 1- هدایت الهی 2- اختیار
وَ الَّذينَ جاهَدوا فينا لَنَهديَنَّهُم سُبُلَنا وَ انَّ اللّهَ لَمَعَ المُحسِنين (عنکبوت: ٦)
1- هدایت الهی 2- امدادهای غیبی
... فَبَشِّر عِباِد الَّذينَ يَستَمِعونَ القَول فَيَتَِّبعونَ اَحسَنَه اُولِئكَ الَّذينَ هَداهُمُ اللّهُ وَ اُولِئكَ هُم اُولوا الا لبابِ (زمر: ١٧ و ١٨) 1- تعقل و قدرت اندیشه که نوعی هدایت ماورایی الهی است
وَ لا اُقسِمُ بالنَّفسِ اللَّوّامَة (قيامت:2) = وجودوجدان ملامت کننده
* موانع رشد
در کنار تمام سرمایه های ارزشمند الهی انسان، دو مانع رشد نیز برای او وجود دارد:
الف - شیطان :
يا اَيُّهَا النّاسُ کُلوا مِمّا فی الاَرضِ حَلالًا طَِيّبًا وَ لا تَتَِّبعوا خُطُواتِ الشَّيطانِ اِنَّه و لَکُم عَدُوٌّ مُبين اِنَّما يَأمُرُکُم بالسّوِء وَ الفَحشاِء وَ اَن تَقولوا عَلَی اللّه ما لا تَعلَمو ن (بقره، ۱۶۸ و ١٦٩)
ب – نفس اماره :
وَ لَقَد خَلَقنَا الِانسا ن وَ نَعلَمُ ما تُوَسوِسُ به نَفسُه وَ نَحنُ اَقرَبُ الَيه مِن حَبلِ الوَريد (ق : 16)
ساحت وجودی انسان
انسان داراي دو ساحت :
اِذ قالَ رَبُّكَ للمَلاِئکَِة اِنّی خاِلق بَشَرًا مِن طينٍ فَِاذا سَوَّيتُه وَ نَفَختُ فيِه مِن روحی فَقَعوا لَه و ساجِدين (ص، ٧١ و 72)
1- جسماني (مادي) 2 - روحاني (معنوي) مي باشد.
- نفس انساني حاصل تعاملي دو سويه روح و جسم با هم است
- اسلام احترام بر دو ساحت را لازم ميداند، اما اصالت با گوهر روحانيت انسان است.
- این همان دارایی است که ملائکه بخاطر آن به انسان سجده کنند
- در تعالیم اسلامی رشد و تکامل انسان با توجه به هر دو بعد مادی و معنوی او میسر است
لذا در روند زندگی نه زهد مطلوب است و نه تن پروری
*هدف خلقت انسان
در مورد علت یا هدف خلقت انسان نظرات متفاوتی وجود دارد
- مادی گرایان پیدایش انسان را هدفمند نمی دانند
- برخی او را نتیجه تکامل غیر هدفمند طبیعت می دانند
*اهداف خلقت انسان از ديد قرآن
1- اهداف متوسط:
- آزموده شدن(ملک:2)
- پرستش (ذاريات:56)
- مورد مرحمت قرار گرفتن(هود:119)
2- هدف نهايي :
- قرب به خداوند (تحريم:11)
ساحت وجودی انسان
انسان داراي دو ساحت :
1- جسماني (مادي)
2- روحاني (معنوي) مي باشد.
نفس انساني حاصل تعاملي دو سويه روح و جسم با هم است
اسلام احترام بر دو ساحت را لازم ميداند، اما اصالت با گوهر روحانيت انسان است.
در تعالیم اسلامی رشد و تکامل انسان با توجه به هر دو بعد مادی و معنوی او میسر است
لذا در روند زندگی نه زهد مطلوب است و نه تن پروری
فطرت و غریزه
بنا بر قائده لطف الهی خداوند هر مخلوقی را پی از خلق نمودن به هدف مخصوصش هدایت می نمایند که فرمود:
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى (طه 50)
چون انسان دارای دو بعُد مادی و معنوی است، خداوند برای هدایت روح «فطرت» و برای هدایت جسم «غریزه» را به انسان ارزانی داشت.
این دو هدیه حاوی مجموعه ای از آگاهی های خدا داد، استعدادها، امیال طبیعی و گاریش های ذاتی است.
انسانبا برخورداری از هر دوی این گنجینه های خدا دادی خود، هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی به رشد و تکامل برسد.
* امیال غریزی
غریزه امیال و مجموعه اطلاعاتی است که خداوند برای حفظ جان انسان، در وجود او نهاده است
امیالی مانند: میل مالکیت، خشم، ترس، میل به خوراک، میل جنسی، نیاز به امنیت و ...
غریزه یک هدیه با ارزش الهی و یک نیاز مهم انسان برای زندگی است.
بدون غریزه زندگی کردن در این دنیا و در طبیعت امکان پذیر نیست و عدم وجود آن باعث به خطر افتادن زندگی انسان شده و مرگ زود رس را برای او به ارمغان می آورد
*گرایش های فطری
فطرت نوعی شناخت ذاتی از حقیقت و ارزش های انسانی است که زمینه ساز گرایش هایی است که آدمی در با پیگیری آنها به نوعی رضایتمندی و تعالی می رسد. این گرايش هاي معنوي عبارتند از :
گرايش به دانستن == علم
گرايش به زيبايي == هنر
گرايش به نيکويي == اخلاق
حس تقديس و پرستش == دین
*انسان کامل
- انسان و استعداد هاي او داراي يک روند تکاملي و رشد يابنده است، و اين امر از مراتب ارزشي بين انسانها کاملاً مشهود است. چنانکه انسانها نسبت به هم بهتر يا بد تر هستند.
- هدف اصلي همه تعاليم اسلام (هم در حوزه شريعت و هم اخلاق) رهنمون ساختن انسان به کمال مطلوب خويش است
- معيار کمال هر موجودي نزديکي او به هدف آفرينش خويش است.
- انسان نیز هر چه از لحاظ وجودي به هدف خلقت خويش (قرب الی الله، یا خداگونه شدن) نزديکتر شود کاملتر می شود.
- اين امر با دو کارکرد ميسر است. (راه کمال انسان در خود اوست)
1- پرورش همه جانبه استعدادهاي دورني
2- کسب کمالات اختياري و اکتسابي
* انسان کامل در مکاتب
فيلسوفان : کمال انسان را به کمال قوة عاقله انساني مي دانند
عرفا : کمال انسان دوري از طبيعت، عزلت گزيني، گوشه نشيني، زهد و رياضت مي باشد
سنت گرایان : پیروی از نیاکان راه کمال است
هندوها : راهی از تناسخ و پیوست آتمن وجودی به برهمن کمال است
ماديون : کمال انساني در تسخير هر چه بيش تر طبيعت و بهره کشي از آن مي دانند.
اديان الهي مخصوصاً اسلام : کمال انسان در سايه پرورش هماهنگ همة استعدادهاي او و رشدت وجودی وی است
*الگوي کمال
خداوند به لطف خود ، براي کمال انسان الگويي عيني نيز محيا نموده است. اين الگو پيامبران هر قوم براي قوم خويش بوده اند.
اما پيامبر اکرم (ص) چون خاتم رّسّول بوده و دين او (اسلام) نيز کاملترين دين است، براي تمام بشريت تا روز قيامت الگوي کاملي مي باشند.
سيره پيامبر (ص) براي ما انسانها الگو مي باشد، يعني اگر مانند او زندگي کنيم کامل هستيم.
سيره عبارت است از قُول (گفتار) عمل (کردار) تقرير (تأييد عمل و کلام ديگران)
* دین و زندگی انسان
دین چیست؟ مجموعه ای از اطلاعاتی الهی است
1- تعریفی کلی ولی واقعی از جهان هستی (هست ها و نیست ها)
2- شیوه صحیح زندگی برای رسیدن به سعادت (بایدها و نبایدها)
تمام هدف دین آموزش چگونگی زندگی کردن برای نیل انسان به سعادت اُخروی است
* اسلام و ساختار زندگی انسان
در تعالیم اسلامی انسان مسلمان باید ایمان خود را به عمل صالح مزین کند. عرصه این اعمال صالح در چهار محور تجلی می شود
خداوند بر اساس تقوی
رفتار انسان خویشتن بر اساس عزت نفس
دیگران بر اساس انصاف
محیط زیست بر اساس امانتداری
* هویت شیطان
یک هویت معیین دارد، از اجنه می باشد که فرزندان و یاورانی از آنها نیز دارد، از عباد و عالما بوده و در درگاه الهی جایگاه داشته است. بر اثر تکبر و نا فرمانی خاوند از جایگاهش سقوط کرد، تا وقت معلومی فرصت یافته و عمر طولانی دارد، سوگند خوده است که همه انسان ها را فریب دهد
* مراحل فریب شیطان
سياست شيطان گام به گام است: «خُطُوَاتِ»( بقره : 168)
1- القاي وسوسه است «وسوس اليه»( طه: 120)
2- طواف دور قلب مؤمنین (اعراف: )
3- تماس ميگيرد. «مسهم طائف»(اعراف :201)
4- در قلب نفوذ كرده و جاي ميگيرد. «في صدور الناس» ( ناس : 5)
5- در روح ميماند. «فهو له قرين» (سوره زخرف : 36)
6- انسان را عضو حزب خود قرار ميدهد. «حزب الشيطان»(مجادله : 19)
7- سرپرست انسان ميشود. «و من يتخذ الشيطان وليا» (نساء : 119)
8- انسان خود يك شيطان ميشود. «شياطين الانس و الجن» (انعام : 112)
lامام علي (ع) در نهجالبلاغه ميفرمايند: "شيطان در روح انسان تخمگذاري ميكند. « فَباضَ وَ فَرَّخَ فى صُدُورِهِمْ، "(نهج البلاغه خطبه 7)
* الگو نیکو
قرآن کریم: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه
همانا در سبک زندگی رسول خدا برای شما الگوی بسیار نیکویی [از کمال] وجود دارد. سوره احزاب
* الگوي کمال
l خداوند به لطف خود ، براي کمال انسان الگويي عيني نيز محيا نموده است. اين الگو پيامبران هر قوم براي قوم خويش بوده اند.
lاما پيامبر اکرم (ص) چون خاتم رّسّول بوده و دين او (اسلام) نيز کاملترين دين است، براي تمام بشريت تا روز قيامت الگوي کاملي مي باشند.
lسيره پيامبر (ص) براي ما انسانها الگو مي باشد، يعني اگر مانند او زندگي کنيم کامل هستيم.
lسيره عبارت است از قُل (گفتار) عُمل (کردار) تقرير (تأييد عمل و کلام ديگران)
* lانسان کامل و نيايش
lنيايش يعني داشتن يک ارتباط قدر شناسانه و نيازمندانه به سوي معبود.
lاين روحيه ، از گرايشهاي فطري انسان است که او را از حيوانات جدا مي سازد.
lعبادت و راز و نياز با معبود انسان را به او نزديک مي سازد، و اگر جذبة الهي نيز به مد بيايد، آنگاه انسان را به عوجي مي رساند که دست هيچ فرشته اي به آن نخواهد رسيد
lانسان ذاتاً (فطرتاً) به پرستش نیاز دارد، و عدم عبادت باعث دچار شدن او به انواع بیماری های روحی و روانی مانند: افسردگی، احساس بی ارزشی، آشفتگی روانی، و ...، می گردد.
* lانواع عبادت
عبادت در تاریخ حیات انسانی امری فراگیر و ثابت بوده است،
هر ملتی برای خویش آیینهای عبادی مشخص و متداولی دارد
در ادیان یا هر آیینی پرستشی دو گونه عبادت وجود دارد:
الف- عبادت های قانون مند نماز
ب- عبادت های آزاد دعا و نیایش
و هر یک به دو صورت فردی و جمعی برگذار می گردد.
ویژگی عبادت های قانون مند :
1- ساختار با آداب خاص
2 – در زمان مخصوص و به سوی قبله ای خاص
3- به زبان مقدس آیین و با اذکار مشخص
4- پایبندی به آن واجب و ملاک دینداری پیروان است
*نماز در ادیان
ادیان دو گونه هستند
1- الهی (از جانب خداوند نازل شده اند)، مانند:
اسلام، مسیحیت، یهودیت، (احتمال زیاد) زرتشت (حج: 17)
2- انسانی (ساخته افکار انسان ها است)، مانند:
آیین های بودا، هندو، سیک، شینتو، تائو، مکتبها التقاطی جدید و ...،
در همه ادیان عبادت قانون مند مشخصی وجود دارد که پرداختن به آن برای پیروان یک امر ضروری (واجب) است و تخلف از آن مظهر بی اعتقادی (بی دینی) است.
در تعالیم هر دینی نماز عامل رستگاری و کسب رضای معبود خواهد شد و پیروان با انجام آن از عذاب و تباهی نجات خواهند یافت
نماز در ادیان الهی :
زرتشت : در روز پنج وعده نماز واجب است
یهودیت: روزانه سه وعده نماز (تفیلا) واجب است
شَحَریت (صبح)، مینحا (بعدازظهر) و عَرویت (شامگاه)
صائبین (مندایی): سه وعده نماز روزانه دارند
مسیحیت (یسوعی): روزانه شش وعده نماز باید گذارد
اسلام : در روز پنج وعده نماز واجب است
- نماز در ادیان انسانی
در بودا در دو وعده با چرخاندن چرخه های دعا و خواندن اذکار
در هندو دو وعده با در طلوع و غروب خورشید و در ....،
در شینتو (ژاپن) دو وعده تعبد روزانه لازم است
* عبادت در قرآن
- يکي از اهداف مهم خلقت انسان در قرآن، عبادت خداوند قلمداد شده است. (ذاريات:56) حفظ هویت انسانی
- قرآن مردم را دعوت مي کند که در همه احوال خدا را بخوانند (غافر:65) آرامش انسان، دوری از گناه، تعالی آدمی
- قرآن انسانهاي داري بصيرت و خرد را ذکاران دائمي خداوند مي خواند (ال عمران :191) چون از غفلت به دور می مانند
- قرآن عبادت نيکو را خالصنه، پنهاني (در خلوت باطن)، نيازمندانه مي داند (اعراف: 105) تا از ریا به دور باشد
- بالاترين الگوي عبادت : نمازهاي واجب روزانه، نمازهاي مستحب، دعاهاي وارده از اهل بيت(ع) خداشناسی واقعی
- قرآن نتیجه بی توجهی به عبادت (مخصوصاً نماز) را :
«مَن أعرَضَ عَن ذِكرِي فإنّ لَهُ مَعِيشَهً ضَنكاً و نَحشُرُه يَومَ القيَامَهِ أعمَي» (طه/124)
* امتیازهای عبادت در اسلام
1- نسبتاً کوتاه و محدود
2- محتوایی عمیق و اثر گذار
3- کافی و فراگیر
4- شخصیت بخش و موقر
5- شکل زیبا و پر معنا
6 – متنوع و گسترده
*جایگاه نماز در دینداری
- در اسلام نماز امری واجب و ترک آن که گونه ای که پیامبر(ص) آن را مرز بین دینداری و بی دینی قلمداد کرده است
- در بین همه عبادت های (فروع دین) بدون هیچ شرطی لازم الاجرا است. در هر شرایط باید آن را برپا داشت
- بهترین سازکار برای دوری از غفلت (حیوانیت) و بهره مندی از یاد الهی است.
- تعالی بخش است : در تعالیم اسلامی آن را ستون دين، معراج مؤمن، نزديک کننده انسان به خدا، جلوگيري کننده از فساد
- ظاهر نماز : مجموعه اي از اذکار و اعمال (حرکات عبادي)
- باطن نماز : اتصال هیچ به همه چیز (حقيقت حضور الهي) است
- سبب تثبیت ایمان و قوام دینداری انسان مؤمن می گردد
*نکاتی در کیفیت نماز
lنتخاب زمان و مکان مناسب
داشتن شرایط جسمی مناسب
دانستن معانی اذکار و توجه به آنها در هنگام نماز
نماز را به عنوان وداع خواندن
توجه به عظمت الهی در هنگام نماز
نماز را با حسی نیازمندانه خواندن
*علل سستی در نماز
بسیاری از کسانی که بی نماز هستند آگاهانی هستند که در عمل سستی می کنند. این امر می تواند به دلایل ذیل باشد:
- عدم درک درست از فلسفه نماز (بی فایده دانستن نماز و عدم نیاز)
- عدم تربیت به موقع کودکان (برای پایبندی دانستن کافی نیست)
- ضعف در آموزش نماز (عدم درک عمق معنویت نماز)
- عدم کسب ارتباط با خداوند در نماز (عدم حضور قلب و تمرکز)
- برخوردهای غلط (تحکم انزجار آور)
- دوستان بی قید (همنشینی با اهل دنیا ایمان را از بین می برد)
- خود باختگی فرهنگی (برای گریز از خود و دیگری شدن)
* راهکارهای تقویت روحیه تعبد
- تقویت روحیه تعبد در خانواده ها (الگو گیری کودک از والدین)
- تربیت به موقع کودکان برای عبادت (از خانواده + مهد کودک)
- تبیین ساده و به موقع فلسفه نماز (در مهد کودک و ابتدایی)
- تبلیغات صحیح و بجا در رسانه های جمعی (تلویزیون، رادیو،سینما)
- تقویت معنویت (تقویت روحیه قدردانی + تبیین احساس نیازمندی)
- دقت و همت در برگذاری نماز جماعت در مراکز آموزش و اداری
- تقویت هنجارهای دینی (قبیح بودن بی نمازی)
- تشویق مادی و معنوی نمازگذاران
* پاسخ به سئوالات و شبهات
س- نماز عربی اثر بخش نیست چرا آن را فارسی نخوانیم
پ- حکم خداست - باید به زبان مقدس خوانده شود - هیچ ترجمه ای گویای متن اصلی نیست - وحدت و یکسانی از بین می رود و ...،
س- می توان نماز خوان نبود اما انسان مومن و پاکی بود
پ – بله اما او حق الله را بدهکار خواهد بود و به این خاطر در آخر معذب خواهد شد.
س - چرا خدا نماز را واجب کرده ؟ کار سختی است.
پ – برای ارضای نیاز ذاتی انسان به عبادت و کسب آرامش – برای حس نظارت الهی – برای کسب تعالی و سعادتمندی انسان و ...،
س – چرا باید نماز را با حجاب خواند مگر خدا نامحرم است
پ – حکم خداست – لباسی رسم و موغر است - زیباتر و آرامش بخش
*جبر و اختيار
پرسشي کهن : آيا انسانها اسير جبر هستند يا داراي اختيار مي باشند؟
سه گونه پاسخ داده شده است:
1- انسان اسير جبر مطلق است
موقعيت ها و حوادث پیشبینی نه شده، گوياي جبر هستند
2- انسان داراي اختيار مطلق است.
اختيار امري وجداني و حس می شود. اختیار معلوم حضوري است.
3- زندگي انسان آميخته اي از جبر و اختيار مي باشد.
در حوادث اتفاقی، جبر و در وقایع عکس العملی، اختیار است
*خداشناسي و اختيار انسان!
آيا خداشناسي اسلامي با اختيار سازگاري دارد؟
برخي آن را ناسازگار مي دانند به سه دليل:
توحيد در خالقيت: در حقيقت فاعل اصلي خداوند است. حتي خالق اعمال انسان
علم ازلي خداوند: خداوند از پيش مي داند که آدمي در آينده چه کاري را انجام مي دهد. و حتماً تحقق می يابد چون عدم مطابقت علم الهي با واقعيت خارجي مستلزم تبدل علم الهي است
عموميت ارادة الهي: هيچ امري بدون دخالت اراده و مشيت الهي واقع نمي شود.
*اختیار در دیدگاه های تشیع
شيعه آن را سازگار دانسته و به شبهه هاي مذکور پاسخ داده اند:
توحيد در خالقيت = خداوند بدون نياز به اذن موجود ديگري خلقت مي نمايد. اما اگر ديگر موجودات به اذن خداوند انشاء افعال و خلقت شوند منافاتي ندارد.
تقدير و سرنوشت دو حوزه دارد
1- حوزه اي که خارج از اختيار آدمي خارج است
تسليم و صبر و خرسندي
2- حوزه اي که شامل افعال اختياري انسان مي شود
حکيمانه عمل نمايد
اراده خداوند اين است که انسان در مواردي از زندگي اعمال اراده کند
دلايل وجود اختيار
اختیار یک احساس دروني است و انسان نوعی شهودي باطني به آن دارد لذا برای اثبات آن دلیلی نیاز نیست. با این وجود برای اطمینان بیشتر می توان برای وجود آن شواهدی را ذکر نمود:
- وجود ترديد در گزينش و تصميم گيري
- وضع قوانين اجتماعي و اوامر و نواهي
- وجود نظام هاي تربيتي و پاداش و کيفر
- احساس پشيماني از انجام کارهاي زشت