Borna66
06-11-2009, 02:02 PM
مقالات . اطلاعات . مطالب . اخبـار
موضوع از کانسپت تا طرح (روند طراحی)
چکيده
در معماري، هر طرح يك سيستم است . با استفاده از اين جمله سيستمی برای روند طراحی تهيه کرده ام که عبارت است از:
طراحي فرايندي است که از تفکر شروع و به يک محصول ( بنا ) ختم مي شود .
محصول ( بنا ) تجسم و تخيل تفکر
عوامل موثر بر کانسپت در طراحی:هدف- تحليل سايت و مکان يابي ساختمان- عوامل فرهنگي اجتماعي- عوامل جغرافيايي- شرايط آب و هوايي- برنامه فيزيکي طرح- خواسته کار فرما-
مقياس و تناسبات- بررسي مصالح و تکنولوژي ساخت بنا- ابعاد انساني و فضاهاي معماري (حرايم)و الزامات تاسيساتی
روش هاي مختلف طراحي معماري: 1-روش طراحي فرم گراکه برای براي طراحي بناهايي مثل سينما , تئاتر , موزه , فرهنگسرا و تا حدودي مذهبي ميتوانيم از چنين سبک و سياقي استفاده کنيم .
و2-روش طراحي عملکردگرا که براي طراحي ساختمان هايي مثل بيمارستان , مدرسه ها و برج هاي مسکوني مورد استفاده قرار مي گيرد .
فرم و معنا در آفرينش معماري:آفرينش معماري همواره با دو مقوله اساسي سر وکار داشته است: فرم يا شکل و مفهوم يا معنا. اين دو مقوله که به ترتيب جنبه;هاي صوري و معنايي معماري را تشکيل ميدهند، از بحث;انگيزترين مقولات در طول تاريخ معماري بخصوص معماري معاصر بوده;اند.
آفرينش فرم در معماري: فرم يکي از مقولههاي اساسي آفرينش معماري به شمار مي;آيد. در واقع سنگينترين وظيفهاي که براي معمار ميتوان قائل شد، آفرينش فرم است، چرا که معمار بايستي در اين مرحله با به کار گرفتن ماده زيبايي بيافريند، يعني سختترين موجوديت را براي انتقال ظريفترين معناها بکار گيرد.
نقش فرم در آفرينش معماري: براي معماران که از ديدگاه آفرينشي در فضاي معماري به فرم مي;نگرند، آفرينش فرم از اهميتي بسيار برخوردار است، زيرا معمار در آفربنش فضا آنچه را ميخواهد بگويد، با استفاده از فرم ابراز ميکند، همچنان که موسيقيسازان، نقاشان، شاعران و فيلمسازان نيز هريک به زبان و بيان خاص خود آنچه را در دل دارند، از طريق صوتها، کلامها و رنگها به مخاطبان خودشان انتقال ميدهند. فرم چه در موسيقي، چه در معماري و چه در شعر، بعدهاي ذهني را مينماياند و تنها راه ممکن براي انتقال مفهومي خاص از سوي آفريننده اثر به استفادهکننده و مخاطب است.
تشخيص فرم: خصوصيت عملكردي فضا، به دنبال صفتهاي فرمال فضا مي آيند و وقتي ما اتاق را ساختيم، خود به خود عملكرد را تعيين كرده ايم . بنابراين در معماري، يعني در ساختن فضاها، ما به منظور دستيابي به فونكسيون بايد از فرم شروع كنيم .
فرم و فضاي معماري: عناصر فرم و فضا همراه يكديگر واقعيت معماري را تشكيل ميدهند. وقتي فضا توسط عناصر تشكيل دهنده فرم شروع به حبس شدن، محصور شدن، شكل گرفتن و سازماندهي شدن ميكند، معماري بوجود ميآيد
موضوع از کانسپت تا طرح (روند طراحی)
چکيده
در معماري، هر طرح يك سيستم است . با استفاده از اين جمله سيستمی برای روند طراحی تهيه کرده ام که عبارت است از:
طراحي فرايندي است که از تفکر شروع و به يک محصول ( بنا ) ختم مي شود .
محصول ( بنا ) تجسم و تخيل تفکر
عوامل موثر بر کانسپت در طراحی:هدف- تحليل سايت و مکان يابي ساختمان- عوامل فرهنگي اجتماعي- عوامل جغرافيايي- شرايط آب و هوايي- برنامه فيزيکي طرح- خواسته کار فرما-
مقياس و تناسبات- بررسي مصالح و تکنولوژي ساخت بنا- ابعاد انساني و فضاهاي معماري (حرايم)و الزامات تاسيساتی
روش هاي مختلف طراحي معماري: 1-روش طراحي فرم گراکه برای براي طراحي بناهايي مثل سينما , تئاتر , موزه , فرهنگسرا و تا حدودي مذهبي ميتوانيم از چنين سبک و سياقي استفاده کنيم .
و2-روش طراحي عملکردگرا که براي طراحي ساختمان هايي مثل بيمارستان , مدرسه ها و برج هاي مسکوني مورد استفاده قرار مي گيرد .
فرم و معنا در آفرينش معماري:آفرينش معماري همواره با دو مقوله اساسي سر وکار داشته است: فرم يا شکل و مفهوم يا معنا. اين دو مقوله که به ترتيب جنبه;هاي صوري و معنايي معماري را تشکيل ميدهند، از بحث;انگيزترين مقولات در طول تاريخ معماري بخصوص معماري معاصر بوده;اند.
آفرينش فرم در معماري: فرم يکي از مقولههاي اساسي آفرينش معماري به شمار مي;آيد. در واقع سنگينترين وظيفهاي که براي معمار ميتوان قائل شد، آفرينش فرم است، چرا که معمار بايستي در اين مرحله با به کار گرفتن ماده زيبايي بيافريند، يعني سختترين موجوديت را براي انتقال ظريفترين معناها بکار گيرد.
نقش فرم در آفرينش معماري: براي معماران که از ديدگاه آفرينشي در فضاي معماري به فرم مي;نگرند، آفرينش فرم از اهميتي بسيار برخوردار است، زيرا معمار در آفربنش فضا آنچه را ميخواهد بگويد، با استفاده از فرم ابراز ميکند، همچنان که موسيقيسازان، نقاشان، شاعران و فيلمسازان نيز هريک به زبان و بيان خاص خود آنچه را در دل دارند، از طريق صوتها، کلامها و رنگها به مخاطبان خودشان انتقال ميدهند. فرم چه در موسيقي، چه در معماري و چه در شعر، بعدهاي ذهني را مينماياند و تنها راه ممکن براي انتقال مفهومي خاص از سوي آفريننده اثر به استفادهکننده و مخاطب است.
تشخيص فرم: خصوصيت عملكردي فضا، به دنبال صفتهاي فرمال فضا مي آيند و وقتي ما اتاق را ساختيم، خود به خود عملكرد را تعيين كرده ايم . بنابراين در معماري، يعني در ساختن فضاها، ما به منظور دستيابي به فونكسيون بايد از فرم شروع كنيم .
فرم و فضاي معماري: عناصر فرم و فضا همراه يكديگر واقعيت معماري را تشكيل ميدهند. وقتي فضا توسط عناصر تشكيل دهنده فرم شروع به حبس شدن، محصور شدن، شكل گرفتن و سازماندهي شدن ميكند، معماري بوجود ميآيد