Borna66
06-10-2009, 11:24 PM
آجر تراش داده شده اي كه با آجر ديگر در آب ساييده شده باشد
آبساب
نقل قول:
آجري كه قبل از پخت به صورت دلخواه شكل داده اند
آجر پيش بر
نقل قول:
ملات
آژند
نقل قول:
بخش رو به غرب
آفتاب كور
نقل قول:
تزوينات الحاقي
– نماسازي سنگي-آجري كاشيكاري و گچكاري
آمود
نقل قول:
انتهاي پاي گنبد
آوگون
نقل قول:
در گنبدهاي دو پوسته پوشش زيرين را گويند
آهيانه
نقل قول:
سقف
آسمانه
نقل قول:
در معماري به اندازه شش گره
-40 ساني متر
ارش
نقل قول:
بخشي از پائين ديوار است كه معمولا براي استحكام بيشتر آمودي از سنگ و كاشي دارد
ازاره
نقل قول:
در معماري پوشش منحني
(سغ ) را گويند
ازج
- ازغ
نقل قول:
نقش گردان يا انحنا دار
اسليمي
نقل قول:
ديوار جداكننده
- ديواري كه ميان دو پايه باربر مي سازند
اسپر
نقل قول:
طبقه
- سقف
اشكوب
نقل قول:
بلندي
– ارتفاع
افراز
نقل قول:
كنتراست
انبسان
نقل قول:
انودي از خمير آهك و خاكستر چوپبدست مي آيد براي آبندي بدنه آبگيرها و ديوارهابه كار مي رود
اندود ديمه
نقل قول:
واداشتن
– در معماري به معني استخوان بندي بناست
اوزير
-افريز
نقل قول:
مطالحي كه از محل برداشته شده است
ايدري
نقل قول:
تركهايي كه جهت قرار گرفتن باد در تاق ايجاد مي گردد
– به باد گير هم گفته مي شود
باد پيچ
- باد پروا- باد هنج
نقل قول:
نوعي قوس بيضي شكل كه در ساخت گنبد استفاده مي شود ونيست فاصله كانوني به دهانه آن
3 به 4 است
بستو
نقل قول:
از محل
– حاصل خود محل
بوم آورد
نقل قول:
به معناي تاب است در معماري نوعي چفد
(قوس) بيضي شكل
بيز
نقل قول:
حياط دور بسته اي كه حوض يا جوي آب در ميان داشته باشد
– گودال باغچه
پاد ياو
نقل قول:
در معماري ايران چفد و تاق و گنبد را از جاييكه شروع مي شده قطه نمي كردند بلكه تكه ايي را بصورت عمود بالا برده سپس منحني را شروع مي كردند
پا راستي
نقل قول:
جايي كه تاق شروع مي شود
پاكار
نقل قول:
تير حمال يا چيزي كه فرسپ روي آن مي افتد
پالار
نقل قول:
تاق بندي
–تاقچه بندي
پتكانه
نقل قول:
-
يعني چيزي كه از پايين به بالا مي آيد تونگان يا پيش كرده ( در خوزستان تونجه گويند
پتكين
نقل قول:
پشت بند
– ديوار يا نيم تاقي كه در پشت ديوار براي نگهداري آن بسازند
پدپيل
نقل قول:
تضاد تنوع كاري كه براي برهم زدن قرينه و يكنواختي انجام دهند
.=پا جفت
پد جفت
نقل قول:
در ختان بي بار
– شورانه- تبريزي- سپيدار
پده
نقل قول:
قاب
– آرايه هايي به صورت قاب بندي مربع و مستطيل در نماي ساختمان
پرورز
نقل قول:
قاب بندي
پرورز بندي
نقل قول:
آجر خشت يا سنگي كه بطور عمودي در محلهاي خالي ديوار مي چسبانند
پكفته
نقل قول:
عايق
پنام- پت كوفته
نقل قول:
بيرون زدگي پي از ديوار
پنجه پي
نقل قول:
چفد معروف ايراني
– پنج يعني در گاه . او هفتن يعني پوشاندن
پنج او هفت
نقل قول:
اندازه مقياس
- اندازه هاي معين و مسخصي كه در طرح تكرار مي شود
پيمون
نقل قول:
ستونك باريكو كوچكي كه سر سوك دو ديوار قرار مي گيرد
پيلك
نقل قول:
موزائيك هاي رنگي جهت تزئين
پيس پيسه
نقل قول:
ريسمان كشي
تر كشي
نقل قول:
نوعي از ساختمان تاق و گنبد بصورت شعاعي و ترك ترك
ترك بندي
نقل قول:
تالار بزرگ
- سرسرا
تنابه
نقل قول:
مقرنسهاي سر ستون مانند سر سنونهاي عالي قاپو و چهل ستون
تونگان
نقل قول:
دندههاي اصلي پوشش تاق
- لنگه – قالب
تويزه
نقل قول:
رخنه اي در زيركنگره بارو
– سوراخي كه در شكاف آن تير مي اندازند
تير كش
نقل قول:
براي جلوگيري از واردشدن بار بصورت مستقيم بر در گاهها تاقي ديگر روي آن مي زنند تا بارها را به جرزها منتقل نمايد
جهازه
– پالانه
نقل قول:
چغا به معني تپه
-كوه بلندي-چغازنبيل به معني كوه بافته شده
چغازنبيل
نقل قول:
قوس
چفت
نقل قول:
نوعي مقرنس كاري كه آويخته از سقف است
چفت آويز
نقل قول:
در ايوانها فاصله بين تيزه قوس تا رخبام
چكاد
نقل قول:
نوعي قوس كه از تقاطع دو بيضي بدست مي آيد
چمانه
نقل قول:
چوب سختي است كه از هندوستان مي آورند
چندن
نقل قول:
جرزي كه در چهار گوشه آن پيلك داشته باشد
چهار ستون
نقل قول:
نوعي پوشش كه از تقاطع دو تاق آهنگ بوجود مي آيد
چهار بخش
نقل قول:
خان
=كاروانسرا- خوره =محل
خان خوره
نقل قول:
پايين افتادن
خفت افتادن
نقل قول:
پوشش رويين گنبد
خود
نقل قول:
سقف آويخته اي كه براي دهانهاي بزرگ از تاق مي آويزند
خوانچه
نقل قول:
قطعات مختلف بين كاربندي كه بين دوتويزه را مي پوشانند
خوانچه پوش
نقل قول:
شيارهاي روي ستون
خياره
نقل قول:
هواكشهاي روي پشت بام
خيشخان
نقل قول:
كوشك و ساختماني كه در ميان باغهاي بيرون شهرو در روستاها وتفرجگاهها مي سازند
دسكره
نقل قول:
عنصري كه بعد از كلاف بندي پاي تاقها بر روي پنجره ها جرزها و بالاي تاقچه ها با گچ و با شكلي ساده كه برجسته تر از ديوار است مي سازند
دوال
نقل قول:
پيش آمدگي لبه بام
– لبه بام و جايي كه نماسازي تمام مي شوند
رخبام
ادامه دارد ...
آبساب
نقل قول:
آجري كه قبل از پخت به صورت دلخواه شكل داده اند
آجر پيش بر
نقل قول:
ملات
آژند
نقل قول:
بخش رو به غرب
آفتاب كور
نقل قول:
تزوينات الحاقي
– نماسازي سنگي-آجري كاشيكاري و گچكاري
آمود
نقل قول:
انتهاي پاي گنبد
آوگون
نقل قول:
در گنبدهاي دو پوسته پوشش زيرين را گويند
آهيانه
نقل قول:
سقف
آسمانه
نقل قول:
در معماري به اندازه شش گره
-40 ساني متر
ارش
نقل قول:
بخشي از پائين ديوار است كه معمولا براي استحكام بيشتر آمودي از سنگ و كاشي دارد
ازاره
نقل قول:
در معماري پوشش منحني
(سغ ) را گويند
ازج
- ازغ
نقل قول:
نقش گردان يا انحنا دار
اسليمي
نقل قول:
ديوار جداكننده
- ديواري كه ميان دو پايه باربر مي سازند
اسپر
نقل قول:
طبقه
- سقف
اشكوب
نقل قول:
بلندي
– ارتفاع
افراز
نقل قول:
كنتراست
انبسان
نقل قول:
انودي از خمير آهك و خاكستر چوپبدست مي آيد براي آبندي بدنه آبگيرها و ديوارهابه كار مي رود
اندود ديمه
نقل قول:
واداشتن
– در معماري به معني استخوان بندي بناست
اوزير
-افريز
نقل قول:
مطالحي كه از محل برداشته شده است
ايدري
نقل قول:
تركهايي كه جهت قرار گرفتن باد در تاق ايجاد مي گردد
– به باد گير هم گفته مي شود
باد پيچ
- باد پروا- باد هنج
نقل قول:
نوعي قوس بيضي شكل كه در ساخت گنبد استفاده مي شود ونيست فاصله كانوني به دهانه آن
3 به 4 است
بستو
نقل قول:
از محل
– حاصل خود محل
بوم آورد
نقل قول:
به معناي تاب است در معماري نوعي چفد
(قوس) بيضي شكل
بيز
نقل قول:
حياط دور بسته اي كه حوض يا جوي آب در ميان داشته باشد
– گودال باغچه
پاد ياو
نقل قول:
در معماري ايران چفد و تاق و گنبد را از جاييكه شروع مي شده قطه نمي كردند بلكه تكه ايي را بصورت عمود بالا برده سپس منحني را شروع مي كردند
پا راستي
نقل قول:
جايي كه تاق شروع مي شود
پاكار
نقل قول:
تير حمال يا چيزي كه فرسپ روي آن مي افتد
پالار
نقل قول:
تاق بندي
–تاقچه بندي
پتكانه
نقل قول:
-
يعني چيزي كه از پايين به بالا مي آيد تونگان يا پيش كرده ( در خوزستان تونجه گويند
پتكين
نقل قول:
پشت بند
– ديوار يا نيم تاقي كه در پشت ديوار براي نگهداري آن بسازند
پدپيل
نقل قول:
تضاد تنوع كاري كه براي برهم زدن قرينه و يكنواختي انجام دهند
.=پا جفت
پد جفت
نقل قول:
در ختان بي بار
– شورانه- تبريزي- سپيدار
پده
نقل قول:
قاب
– آرايه هايي به صورت قاب بندي مربع و مستطيل در نماي ساختمان
پرورز
نقل قول:
قاب بندي
پرورز بندي
نقل قول:
آجر خشت يا سنگي كه بطور عمودي در محلهاي خالي ديوار مي چسبانند
پكفته
نقل قول:
عايق
پنام- پت كوفته
نقل قول:
بيرون زدگي پي از ديوار
پنجه پي
نقل قول:
چفد معروف ايراني
– پنج يعني در گاه . او هفتن يعني پوشاندن
پنج او هفت
نقل قول:
اندازه مقياس
- اندازه هاي معين و مسخصي كه در طرح تكرار مي شود
پيمون
نقل قول:
ستونك باريكو كوچكي كه سر سوك دو ديوار قرار مي گيرد
پيلك
نقل قول:
موزائيك هاي رنگي جهت تزئين
پيس پيسه
نقل قول:
ريسمان كشي
تر كشي
نقل قول:
نوعي از ساختمان تاق و گنبد بصورت شعاعي و ترك ترك
ترك بندي
نقل قول:
تالار بزرگ
- سرسرا
تنابه
نقل قول:
مقرنسهاي سر ستون مانند سر سنونهاي عالي قاپو و چهل ستون
تونگان
نقل قول:
دندههاي اصلي پوشش تاق
- لنگه – قالب
تويزه
نقل قول:
رخنه اي در زيركنگره بارو
– سوراخي كه در شكاف آن تير مي اندازند
تير كش
نقل قول:
براي جلوگيري از واردشدن بار بصورت مستقيم بر در گاهها تاقي ديگر روي آن مي زنند تا بارها را به جرزها منتقل نمايد
جهازه
– پالانه
نقل قول:
چغا به معني تپه
-كوه بلندي-چغازنبيل به معني كوه بافته شده
چغازنبيل
نقل قول:
قوس
چفت
نقل قول:
نوعي مقرنس كاري كه آويخته از سقف است
چفت آويز
نقل قول:
در ايوانها فاصله بين تيزه قوس تا رخبام
چكاد
نقل قول:
نوعي قوس كه از تقاطع دو بيضي بدست مي آيد
چمانه
نقل قول:
چوب سختي است كه از هندوستان مي آورند
چندن
نقل قول:
جرزي كه در چهار گوشه آن پيلك داشته باشد
چهار ستون
نقل قول:
نوعي پوشش كه از تقاطع دو تاق آهنگ بوجود مي آيد
چهار بخش
نقل قول:
خان
=كاروانسرا- خوره =محل
خان خوره
نقل قول:
پايين افتادن
خفت افتادن
نقل قول:
پوشش رويين گنبد
خود
نقل قول:
سقف آويخته اي كه براي دهانهاي بزرگ از تاق مي آويزند
خوانچه
نقل قول:
قطعات مختلف بين كاربندي كه بين دوتويزه را مي پوشانند
خوانچه پوش
نقل قول:
شيارهاي روي ستون
خياره
نقل قول:
هواكشهاي روي پشت بام
خيشخان
نقل قول:
كوشك و ساختماني كه در ميان باغهاي بيرون شهرو در روستاها وتفرجگاهها مي سازند
دسكره
نقل قول:
عنصري كه بعد از كلاف بندي پاي تاقها بر روي پنجره ها جرزها و بالاي تاقچه ها با گچ و با شكلي ساده كه برجسته تر از ديوار است مي سازند
دوال
نقل قول:
پيش آمدگي لبه بام
– لبه بام و جايي كه نماسازي تمام مي شوند
رخبام
ادامه دارد ...