PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : كليساي وانگ ،مدرسه چهارباغ



Borna66
06-10-2009, 07:32 PM
كليساي وانگ ،مدرسه چهارباغ،پل خواجو

كلیساى وانگ‏

http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

در میان كلیساهاى بنا شده در جلفا، كلیساى «وانك» از همه مشهورتر است، ساختمان آن در سلطنت شاه ‏عباس دوم در سال 1065 هجرى آغاز شده و در سال 1074 به اتمام رسیده است. این كلیسا تزئینات نقاشى، گل و بوته و كاشى‏كاریهاى جالب و تابلوهاى زیبائى از زندگانى حضرت مسیح(ع) را در بردارد و به غیر از تابلوهاى نقاشى آن، كه نفوذ صنعت نقاشى ایتالیا و هلند در آن پدیدار است، نوع معمارى و تمام تزئینات دیگر آن ایرانى است.

در جنب كلیساى وانك موزه جالب كوچكى بر اهمیت كلیساى مزبور افزوده است. این موزه قدیمى‏ترین كتابى را كه در اصفهان به چاپ رسیده است در اختیار دارد و فرامین سلاطین ایران مجموعه جالبى است كه در موزه مزبور دیده مى‏شود.


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg این عکس کوچک شده است برای مشاهده ی سایز اصلی کلیک کنیدhttp://pnu-club.com/imported/mising.jpg
مدرسه چهارباغ‏



مدرسه چهارباغ كه به نام مدرسه مادرشاه نیز نامیده مى‏شود، آخرین بناى تاریخى باشكوه عهد صفویه در اصفهان است كه براى تدریس و تعلیم طلاب علوم دینى در دوره شاه‏ سلطان حسین از سال 1116 تا 1126 هجرى ساخته شده است.

مدرسه چهارباغ از لحاظ كاشى‏كارى انواع مختلف این فن را در خود جاى داده و در حقیقت موزه كاشى‏كارى اصفهان مى‏باشد كاروان‏سراى مادرشاه كه مجلل ‏ترین اقامتگاه مسافرین سه قرن پیش بوده هم‏ اكنون تبدیل به مهمان‏سراى عباسى شده و از لحاظ سبك معمارى در بین هتل هاى دنیا در زمان حاضر بى‏نظیر و منحصر به فرد است.

‏مدرسه چهارباغ كه به نام مدرسه سلطانى و مدرسه مادر شاه نیز نامیده مى‏شود آخرین بناى تاریخى با شكوه عهد صفویه در اصفهان است كه براى تدریس و تعلیم طلاب علوم دینى و در دوره آخرین پادشاه صفویه شاه سلطانحسین از سال 1116 تا1126 هجرى ساخته شده و درختهاى چنار كهنسال و نهر آبى كه در آن جریان دارد بر زیبایى تزئینات نفیس كاشیكارى آن افزوده و بناى مزبور را بسیار فرحبخش و روحنواز نموده است.

گنبد مدرسه چهار باغ بعد از گنبد مسجد شیخ لطف الله قرار دارد ولى در مجلل آن كه با طلا و نقره تزیین شده از لحاظ زرگرى و طلاكارى و طراحى و قلمزنى در نظر استادان بزرگ امروز این فن شاهكارى از صنایع ظریفه است و نظیر ندارد. مدرسه چهارباغ از لحاظ كاشیكارى هم انواع مختلف این فن را مانند كاشیهاى هفت رنگ و معرق و گره سازى و پیلى و معقلى واجد است. محراب با شكوه و منبر یكپارچه مرمرى و حجره مخصوص شاه سلطانحسین كاشیكارى معرق اطراف گنبد و داخل مدرسه و درها و پنجره ‏هاى چوبى آلب برى شده از قسمت هاى بسیار جالب و تماشایى این بناى نفیس تاریخى است.



http://pnu-club.com/imported/mising.jpg
پل خواجو (پل شاهى)



این پل كه از اواخر تیمورى شالوده‏ هایى داشته به امر شاه‏ عباس دوم در سال 1060 به صورت امروزى آن ساخته شده است. در وسط این پل براى اقامت موقتى شاه صفوى و خانواده او ساختمان مخصوصى كه به نام بیگربیكى شهرت دارد بنا شده كه هم‏ اكنون وجود دارد و طاق هاى آن داراى تزئینات نقاشى است. نام‌ پل‌خواجو، تحریف‌ كلمه‌ «خواجه‌» است‌ كه‌ به‌ مناسبت‌ لقب‌ بزرگان‌ وخواجه‌های‌ عصر صفوی‌ نام‌ گذاری‌ شده‌ است‌.

این پل در انتهاى شرق خیابان كمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى جنوبى خیابان خواجو واقع شده است. به طورى كه باستان شناسان تحقیق كرده‏اند پل مزبور بر روى پلى كه در پیش وجود داشته و خرابى بآن راه یافته بوده بنا گردیه است.

در باب ساختمان این پل و زمان ساختنمان و بانى ساختمان و كیفیت آن اقوال گوناگونى نوشته‏ اند ولى آنچه مناسب به نظر مى ‏رسد شرحى است كه مؤلف تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهانى در این باب نگاشته و از این رو نوشته مزبور عیناً نقل مى ‏گردد.

در انتهاى شرقى خیابان كمال اسماعیل و انتهاى جنوبى خیابان خواجو كه به طرف تخت فولاد (قبرستان اصفهان) و راه یزد مى ‏رود پل زیبا و تاریخى خواجو واقع شده - این پل بر روى خرابه ‏هاى پل حسن بیك به وسیله شاه عباس دوم صفوى در سال (1065 ه) ساخته شده است. آن را با اسامى: پل خواجو - پل حسن بیك پل بابا ركن الدین - پل گبرها نوشته ‏اند.

تارونیه سیاح اروپائى نوشته است كه در دو طرف خیابان این پل دو خانه وجود دارد كه متعلق به شاه است و رودخانه در هیچ كجا بسترى بقشنگى این ندارد و چون این محل از همه جا گودتر است همین امر تا اندازه‏اى شاه عباس را وادار به ساختمان این پل نمود و چون محل گبرها آن طرف رودخانه بوده براى این كه آنان از خیابان چهارباغ نگذرند و از این پل كه راه را كوتاهتر مى‏نمود زودتر به منزل برسند ساخته شد و تاریخ آن 1057 تا 1077 هجرى است.

و نیز نوشته شده است وقتى كه پل به اتمام رسید به همان نام حسن بیك نامیده شد. این پل كه طولش 150 متر و عرضش 14 و معبر آن 7/5 متر مى‏باشد از سنگ و آجر ساخته شده و 21 جوى و 26 چشمه دارد.

این پل به منزله سد و از حیث معمارى و استحكام بى اندازه زیبا و بى نظیر آن، شامل چهار طبقه و در دو طرف داخلى معبر فوقانى هر طرف 51 غرفه بزرگ و كوچك دارد.

طول سنگهاى این پل متجاوز از دو متر و امتداد ستونهاى فاصله هر چشمه به سقف 20 متر است جلو هر سقف و دیوار پیش آمدگى و فرو رفتگى وجود دارد اگر تخته‏اى با اندازه دهانه پل ها بگذارند آب رودخانه بالا آمده و مدتى ذخیره مى‏شود.

و در قدیم مواقع جشن و غیره نیز قایقرانى مى‏نموده‏اند و. در هذه السنه از طرف شهردارى تخته گذارى و قایقرانى و منظره زیبائى ایجاد شده و چنانچه براى خسرانى نداشته باشد، اقدام خوبى است اما نه براى همیشه. در قسمت شرقى پل طرفین دو صفه مسطح سنگى وجود دارد و در وسط آن دو تقریباً در كف رودخانه سنگرس مفصلى دیده مى‏شود و چنانچه نوشته‏اند دریاچه‏اى وجود داشته كه از فواره‏هاى آن جستن مى‏نموده است، تا كف رودخانه یازده پله سنگى مى‏خورد، دو طرف شرقى قسمت پائین پل دو شیر سنگى بزرگ از قدیم موجود است كه در بى مبالاتى و جهالت افراد خرابیهائى بدان وارد شده. غرفه‏ها و اطاقهاى وسط پل به همان طرز نقاشى و طلاكارى دوره صفئویه باقى است و طبقه بالاى اطاقها را در چندین سال قبل خراب نموده‏اند. پشت بغلهاى این پل از كاشیهاى خشت هفت رنگ تزیین شده كه متأسفانه در اثر لاقیدى بى مواظبتى مسئولین امر و یا ت.ثیر باد و باران همه ساله تعداد زیادى از آنها خراب و از بین رفته بود. از وسط پل در طرفین تالار دو راه پله موجود است كه به وسیله آن دو طبقه زیرین مى‏توان رفت و آمد كرد. تاریخ تعمیر این پل مطابق كتیبه كوفى كه در طرف راست جنوبى پل رو بكار خانه نور است در سال 1290 هجرى بسعى نصر الله خان در زمان ناصر الدین شاه قاجار مى‏باشد.

اطراف پل مانند قدم در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل محل گردشگاه عموم اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است كه راه عبور و مرور در طبقه دوم تقریباً مشكل مى‏شود.

در كتاب عباسنامه تألیف محمد طالهر وحید قزوینى به سال (1110 تا 1015 ه( شرح مفصلى راجع به ساختمان پل حسن آباد »خواجو« نوشته به خلاصه اینكه پس از اتمام شاه عباس دوم دستور آئین بستن و گلریزان نمودن پل را به عهده و اهتمام مقصود بیك سفره چى باشى واگذار نمود و تزیین هر یك از طاقهاى آن پل به عهده یكى از امرا محل گردید و چشمه‏هاى وسط كه به منزله دل در بدن و معنى در سخن است از طرف شاه آئین بسته شد و مى‏نویسد: آب رودخانه را ببالا پل سد نموده به طورى كه فواره حوض آن تقریباً سه گز مى‏جست، سایبانهاى زرنگار از مبداء تا منتهاى پل بر سر پا بود و رشته‏هاى مفتول جهت آویختن فانوس و قنادیل به طرحهاى مختلف كشیده بودند.

و در هر مجلسى فرشهاى قالى كرمانى و قائنى افتاده بود و در هر حجره‏اى شاهد سنبل مو بر پاى ایستاده و جوانان خطه ارم عباس آباد و سیمبران خوش اب ورنگ هندو و ارامنه شمشاد قامت گلرخسار مجلس را به صورت نگار گردانیده بودند و اعلیحضرت ضل‏اللهى كامران و كامیاب تا حین طلوع صبح عالمتاب در عبارت شرقى پل مزبور استراحت و امرا و مقربان و ملازمان هر یك در حجرات مختلف خود غنودند.

حبذا زین پل مبارك فال كه بود آسمان جاه و جلال

بر سرش سایبان رنگارنگ چون كله بر سر بتان فرنگ

باطن او ز جوشش سرشار چون رگ شاخ گل به فصل بهار

×××

گشت در عهد پادشاه زمان جنتى بر پل صراط عیان

×××

در آن خلد برین گردیده پیدا ز مینا شمع و از آیینه مینا

كس از بینندگان كم دیده انسان چراغان در چراغان در چراغان

در وصف ساختن دریاچه و سد بر روى پل مزبور بابا محمد على اصفهانى حدود (1081 ه.ق( از شعراى مصاحب حكیم شفائى چنین سروده است:

ندانم چوئن كنم تعریف آن پل كزو ایجاد شد راه توكل

شكوه بحر اگر آنجا كشد سر جهد مانند میمونى ز چنبر

و نیز شیخ رمزى كاشى در تاریخ بستن سد بر روى زاینده رود چنین نوشته:

سدى كه از خارا به پیش زنده رود از عطاى شاه دین عباس ثانى بسته‏اند

در تاریخش گذشت از آب رمزى و نوشت:

(سد اسكندر بآب زندگانى بسته ‏اند)

(1076)

از مزایاى اختصاصى این پل سدى بوده كه براى آن در موقع ساختن در نظر گرفته ‏اند كه هر زمان اقتضاء داشته با بستن چشمه‏ هاى پائین آب بالا مى ‏آمده و حكم دریاچه و سدى پیدا مى ‏كرده و از این رو گفته ‏اند:

داراى جهان پناه عباس دریاچه و سد و پل بنا كرد

و بناى این سد و دریاچه براى این بوده كه منظره عمارات و باغهاى واقع در آن محل باشد و در هنگام جلوس در آن عمارات و باغات از منظره دریاچه‏اى كه با بستن سد ایجاد مى‏گردید لذت برند.

منظور از عباس كه در شعر بالا گفته شد عباس ثانى است كه امر ببناى ل و سد نمود، زیرا بانى آن همان شاه عباس دوم است و تاریخ بناى پل (1060 ه.ق) و بناى سد (1068 ه.ق) بوده است.

این پل علاوه بر اینكه براى عبور و مرور قوافل و عابران ساخته شده بود براى تفرج و گردش مردم و پادشاه نیز مستعد بوده است. چنانچه از قصص الخاقانى نقل شده در سال (1060 ه.ق( كه پل ساخته شد و به پل شاهى اشتهار یافت بعد از تعطیلات نوروز آن سال بر حسب فرمان شاه عباس ثانى پل را آئین بندى و چراغان كردند و هر یك از غره‏هاى آن را یكى از امراء و بزرگان تزیین نمود و براى جشن مهیا گردید و سائراى مشهدى قصیده‏اى در 45 بیت و نیز صائب تبریزى قصیده‏اى در وصف آن چراغانى و جشن سروده‏ اند.

مؤلف تاریخ اصفهان ورى چنین گفته:

و اما مبانى شگرف اصفهان یكى پل هائى است كه روى زاینده رود زده شده مانند پل بابا ركن الدین كه به پل خواجو معروف است. ریشه و اساسش قبل از عجم بوده و زمان تركمان‏هاى آق‏قوینلو تعمیرى از آن شده و به عهده صفویه مرتبه بالا را طرح انداخته و در بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه ساخته بود بنام خود كه در 1310 اجزاى ظل السلطان خراب كردند و راه چهارباغ نو است براى تخت پولاد.

اینكه مؤلف تاریخ اصفهان ورى گفته اساسش قبل از عجم بوده معلوم نشد چه زمانى را در نظر داشته است ولى آنچه مسلم مى‏نماید اینستكه پیش از دولت اسلام اساس آن پل وجود داشته و در زمان تركمانها تعمیرى از آن شده و در دوران صفرویه طبقه بالاى آن ساخته شده و در زمان بیگلربیگى صدر اصفهانى روى مرتبه فوقانى بالاخانه‏اى به نام خود ساخته كه در سال (1310 ه.ق( از طرف ظل السلطان خراب گردیده است.

این پل را باسامى: بابا ركن الدین - خواجو - گبرها - شیراز - حسن آباد - پل شاهى تیمورى خوانده‏اند اما اینكه آن را پل بابا ركن الدین گفته‏اند از این جهت است كه در تخت فولاد كه نزدیكى جاده قدیم شیراز واقع شده قبر و بقعه بابا ركن الدین كه از عرفاى معروف زمان خود در 26 ربیع‏الاول سال (769 ه.ق( وفات كرده در آنجا واقع وم مورد توجه و مزار عمومى است از این رو پل به نام او معروف گردیده است.

اما نامیدن آن به پل خواجو به مناسبت این است كه در مجاورت محله خواجو ساخته شده و پل شیراز از این نظر كه نزدیك جاده اصفهان به شیراز واقع گردیده و پل گبرها از نظر اینكه گبرها از این پل به محله خود مى‏رفته‏اند و پل حسن آباد از جهت این كه محل خواجو را در قدیم حسن اباد مى‏نامیده‏اند و اما پل شاهى از این جهت بود كه چون شاه عباس دوم در سال یكهزار و شصت پل را كامل كرد و از هر جهت آراسته گردید به پل شاهى معروف گردید و تیمورى از آن نظر گفته‏اند كه تیمور به داماد خود حسن پاشا دستور داده بود كه آن پل را بنا كند و بنا كرد.

مؤلف صنف جهان در باب پل خواجو چنین نوشته است:

پل هشتم - پلى است كه الحال به پل خواجو اشتهار دارد زیرا كه در آخر چهارباغ مشهور به خواجو واقع است و قبل از چهار باغ در آخر و كنار آن محله واقع بوده و پل طرف یمین است و در اول قبل از خرابیها بر سر محله حسن آباد بوده و بانى آن را به اسم پل حسن آباد موسوم نموده بوده و چون محله حسن آباد در فترت افغان و فتنه‏هاى بعد از آن خراب و بكلى از آبادى افتاده است و محله خواجو نزدیك آن بوده به اسم آن معروف شده. این ل در كمال خوبى و زیبایى است و زیاده خوش نماتر از پلى سى و سه چشمه است اما با آن عرض و طول نیست لكن به همان استحكام ساخته شده و دقیقه‏اى از استحكام و خوش نمائى را فرو گذار ننموده‏اند، آن را شاه عباس ثانى بنا نموده و میرزا طاهر وحید تخلص كه در آن زمان وقایع نگار و مورخ زمان آن پادشاه بود آن را ضبط و در تاریخى كه به نام او نوشته ثبت نموده است و آورده كه در محل این پل یك پل كهنه مدروس و ویران بود و شاید آن پلى بوده است كه در كتاب ماروخى با اسم جس حسین نوشته شده و باالجمله به حكم پادشاه آن را خراب نموده و برداشتند و این پل را به این وضع خوب و هیئت مرغوب مشتمل بر بیست و چهار چشمه به زمان اندك بساختند و چون پیش محله حسن اباد و جنوب آن بوده ان پل حسن اباد نام نهادند و تصریح نموده است كه یك طرف آن باغ سعادت آباد است كه مشتبه به پل دیگر به هیچ وجه نیست و مرحوم امیر الشعراء رضا قلى خان هدایت تخلص نیز در كتاب روضةالصفاى ناصرى در آخر احوال شاه عباس ثانى اشاره‏اى از بناى این پل از پادشاه مذكور نموده است. بر بالاى این پل به دستور خیابان و دو طرف غرفه‏ها بسته‏اند و سرطاقهاى غرفه‏ها را كاشى كارى نموده و در میان آن عمارت و نمائى ساخته‏اند كه در غرفه‏ها و آن عمارت همه نشیمن مردمان عام و خاص مى‏باشد كه به تفریج و تماشا آیند و شاه عباس بعد از اتمام آن در آنجا چند شبى جشن و چراغان خود را كه موسوم به فتح آباد است متصل به این پل بنا كرده است. زیر این پل را به طرز دیگر ساخته ‏اند كه زیاد از حد مزید حسن آن گشته. دو طرف شرقى و غربى پل را كه جهت دخول و خروج آب است مهتابى طرح انداخته و میان پل ها را طاقنمائى ساخته‏اند و در میان هر طاقنمائى نه بزرگ سنگى بنا كگرده‏اند كه آب قسمت آن چشمه از میان نهر مى‏رود و دو طرف آن شهر راه روى است كه مردمان بر سر آن مى‏روند و مى‏نشینند و گاهى كه در فصل بهار اب زیاده طغیان مى‏كند تا بالاى جویهاى میان آمده راه عبور و مرور را مى‏بندد و براى مهتابى روى به مشرق در میان ممرهاى آب و محل ریزش آن زینه‏ها قالب آب ساخته‏اند كه مردمان بر آن نشسته از صفا و تماشى آب محظوظ شوند و نمائى دیگر به طرف طول در میان پل ساخته‏اند ایوان مانند از اول تا آخر چشمه‏ها محاذى یكدیگر، چنانچه از اول چشمه آخرى آن پیدا است مجملاً مانند این پل و پل سى و سه چشمه پلى بایران ساخته نشده و بنفاست و استحكام آنها نپرداخته‏اند. و در نزد مردم عامل و كسانى كه از تاریخ خبر ندارند این پل به پل حسن خان تركمان مشهور شده است و مراد ایشان امیر حسن بیك آق‏قوینلو است كه امیر آذربایجان بوده و بر این سمتها نیز فرمان روا بود ولیكن او هرگز به این جاها نپرداخته و چنین همت و سلیقه نداشت بلكه تمام دولت او به همه عمر به قدر خرج این پل نبوده است و او قبل از زمان سلطنت صفویه بوده و سلطنت از اولاد او به صفویه منتقل شده و اگر این پل را بنا نموده بود و شاه عباس بزرگ كه بسیار سال بعد از او بود و این وضع و تركیب را دیده بود سلیقه شاه عباس هرگز به وضع و هیئت پل سى و سه چشمه رضا نمى‏داد و همت به شكل و وضع به از این مى‏گماشت نه كس از آن، چه این پل فایق دارد و زیاده قابل تعریف و تحسین است هزار آفرین به دانش و ذهن مهندسان آن زمان و صد هزار آفرین به همت آن پادشان به فروتمكین باد كه ذره‏اى در مخارج آن خست و اهمالى ننموده است و مسلماً وجه اشتباه نزدیكى اسم شده و از بى خبرى پل حسن آباد را پل حسنخان گفته و دانسته‏اند و حال آنكه آن هم غلط است نه خان است و نه شاه بلكه امیر حسن بیك تركمان است و هرگز لقب خانى و شاهى نداشته.

از گفتار مورخان معلوم گردید كه در جاى كنونى پل هاى خواجو پل دیگرى بوده كه به وضع آندراس در آمده بوده و قابل استفاده نبوده است و از این رو شاه عباس دوم دستور داده بر طبق نقشه پلى بر روى زاینده رود كه در نزدیكى باغ سعادت آباد و عمارت آینه خانه بوده ساخته شود و كاركنان بر طبق دستور ساعى بوده‏اند كه این پل از پل اللهوردیخان و سایر پل ها زیباتر و بهتر ساخته شود و مسلم پل با وضع كنونى بعد از شاه عباس دوم ایجاد شده و پلى كه پیش بوده، اهمیتى از نظر ساختمان نداشته است و مسلم سطح معمارى آن پل در هنگام احداث پل اللهوردیخان پائین‏تر بوده است.

در طول این پل اختلاف است، چنانچه در گفته‏هاى پیش نوشته شد طول را 150 و عرض را 14 متر نوشته‏اند ولى در گنجینه آثار تاریخى اصفهان طول 132/5 متر و عرض 12 متر نوشته شده است.

عدد چشمه مهى این پل را بعضى 26 و برخى 24 و كسانى 21 و دیگران 28 نوشته‏اند و گمان مى‏رود بعضى از چشمه‏هاى آن در زین شن و خاك مسطور شده باشد.

این پل زیر شماره 111 به ثبت تاریخى رسیده است.







Thursday July 12, 2007 - 07:03am (WST)

Previous Post: تاريخ اصفهان