tania
08-31-2013, 01:57 PM
13244
مسموميت بطور مطلق
از نظر قانون جزائي مسموميت را چنين وصف ميكنند ( هر سوء قصدي بحيات خود و يا كس ديگر كه بوسيله مواد سمي بسرعت و يا بكندي صورت گرفته و كشنده باشد مسموميت ناميده ميشود.)
از نظر طبي اين يك مرض حادثه ايست كه باعسش مواد فاسد و معدني و نباتي مضر بسلامتي باشند- عده مسموميتهاي جنائي و خود كشي از پنجاه سال باينطرف كم شده وبر عكس عده مسموميتهاي دوائي از خبط و خطاي قدر شربت و مسموميتهاي شغلي خيلي زياد شدهاند
-1امراض شبيه بمسموميت
امراضي كه ميتوانند شبيه بمسموميت باشند عبارتند از وبا و فتق و ايلاوس و پارگي احشاء و ورم حاد صفاق و سوراخ شدن طبيعي معده و روده و احتقان دماغي و ورم اغشيه دماغي و غيره علاوه بر علائم مسموميت در لحظات اواخر عمر تشخيص پزشكي قانوني مطابق قواعد و علائم ذيل است.
جراحات نعش
اين جراحات بمثل علائم نوع سم تغيير ميابند- آنجراحات را بدواً در تمام طول جهاز هضم بايد جستجو نمود ( دهان و حلق و معده و روده ) در اينجاها آثار احتقان و نزف الدم و قرحه و سوراخ يافت ميشود- بعد در كبد و كليه و دماغ و عضلات آثار استحاله دانه ها و چربي ممكن است يافت شوند- بعضي زهر هاي نباتي هيچ جراحت قابل مشاهده را ايجاد نميكنند.
1- جستجوي شيميائي زهر
زهر را از ديوارها و محتويات جهاز هاضمه يا ساير اعضاءبدن و نيز از بول يا مدفوع و يا مواد قي شده استخراج ميكند پس از آن آنرا بوسله تجزيه شيميائي تشخيص ميدهند.
تجزيه فيزيولژيك
در روي حيوانات تجربه و امتحان ميكند يا با زهر از بدن گرفته شده و يا اگر طبيعي آنرا نتوان بدست آورد يا عصاره يكي از اعضاء و يا مواد بدست آمده از روي البسه و ساير اشيائي كه مقتول استعمال ميكرده و يا از خاك زميني كه در روي آن تابوت جنازه مدفون بوده ( هنگام نبش قبر ) ميتوان تحصيل نمود.
علاج مسوميت عموماً
بدواً خالي كردن زهر از جهاز هاضمه باستانت مسهل و شست و شوي معده بعد خنثي كردن آن بوسيله يكدواي ضد زهر و دفاع از آثار و علائم آن مطابق قاعده فيزيولژي و در آخر خارج كردن آن از بدن بوسيله و قدرات و معرفات
وسيله ناقه زهر
وسيله نقل و انتقال زهرهاي مختلفه تقريباً هميشه بوسيله ادوات و يا غذا اثر سمي زهري همانقدر سريعتر كشف ميشود كه قابليت محلولي بودن آن در وسيله ناقله زيادتر و سريعتر باشد.
همچنين اسيدارسنيو تجويز شده بصورت گرد مخلوط با غذا عملش را پس از مدت طولاني بواسطه ورم معده و روده وقي بروز خواهد داد- برخلاف بصورت محلول تجويز شده نه فقط عملش را زود ظاهر خواهد نمود بلكه علائم موضعي بكلي عاريست
وسيله ناقله ( ميتواند بواسطه تركيب شيميائي بر مسموميت يك جسمي بيفزايد ) مثل سيانورد و پطاسيم يا بر خلاف ضعيف و يا مانع عمل مسموميت ميشود ( مثل سو بليمه در سفيده تخم مرغ و يا الگالوئيد در قهوه غليظ)
راه دخول زهر
جذب معده و امعاء – متواترترين دخول زهر از اين راه است پس از جذب زهر بوسيله عروق شعريه و وريدهاي ما ساريقا و شيل اور داخل در كبد و قلب راست و ريهها شده وبواسطه قلب چپ مراجعت بدوران دم كرده و باعث مسموميت ميگردد
در صورتيكه آن زهر قرار باشد ممكن است قبل از دخول در سلسله شرائين از راه كبد يا از راه ريه خارج شود مثل ئيدروژن سولفوره بنا بر گفته كلود برنارد در اينموقع هيچ علامت مسموميت آشكار نميگردد
2- جذب از راه مجاري تنفس
اين يك طريقه جذب سريع است براي گازهائي مثل بخار ارسنيك و ئيدروژن ارسنيه و ئيدروژن سولفوره و اكسيد دو كربن و اسيد سيانيدريك و غيره و براي مايعات تجزيه پذير تزريق شده در خرخره
3- جذب از راه جلد و مخاط
اول از راه جلد- جلد قابل نقوذ است از گاز اما جذب مواد جامده را نميكند مخصوصاً وقتيكه كمترين خراشي هم موجود نباشد مثل ترك و شكاف كه اجازه جذب بانساح زير جلدي ميدهند- مدتها عقيده بر اين جاري بود كه از راه جلد مسموميت با سرب وقوع ميابد ولي امروزه ثابت گرديده كه از راه جهاز هاضمه جذب آن صورت پذير است
ثانياً- از راه مخاط- مخاط بسرعت گازها و محلولهاي واقعه روي خود را جذب ميكند – مواقعي ديده شده كه مسموميت بواسطه جذب ارستيك در مخاط مهبل رخ داده شده
4 – جذب مستقيم در سلسله دوران دم
اين طريق عمل سريعترين طرز است زيرا زهرها فوراً منتقل بقلب و دماغ و بصل النخاع ميشوند چنانچه عمليات ممجروح از ابزار و آلات الوده باسيد ارسنيو بمثل آدمهاي نيش جانوران زهر دار خورده خيلي زود ميميرند.
جذب در محلهاي محيط هاي مختلفه – انتشار در محال مختلفه – بعضي زهرها بلااثرند مگر از راه بخصوصي داخل بدن شوند چنانچه اسيد سولفيدريك مجذوب در جهاز هاضمه بي ضرر است.
در صورتيكه كه اگر از راه مجاري تنفس جذب شود زهر شديد كشنده خواهد بود املاح پطاس اگر داخل در خون شوند زهر شديدي براي قلب خواهند بود در حاليكه با قدر شربت زيادي اگر داخل جهاز هاضمه گردند بزحمت يك بطوء ضرباني در نبض توليد ميكند- كورار تزريق شده در نسج سلولي بدن موجب مرك سريع ميشود در حاليكه اگر آنرا داخل جهاز هاضمه كنند هيچ اثر سمي بروز نميدهد.
برخلاف استر كنين و امتين يك قوه كشنده شديدتري پيدا ميكنند.
اگر از راه جهاز هاضمه داخل بدن گردند قوه جذب در اشخاص و در نژادها مختلف و نيز بر حسب حالت اعضاء و وجود و عدم غذا در معده زهرها بوسيله قسمت مايع خون كه در آن بشكل كلر و البومينات حل ميشوند انتشار مييابند بعضي اوقات خود گلبول خون است كه متأثر ميگردد و اين زهر براي عمل فيزيولوژيكي خون همانتوز (تبديل خون وريدي بخون شرياني ) غير كافي ميشوند مثل اسيد سيانيدريك و اكسيد دو كربن
عمل مواد سمي در روي اعضا هنوز مجهول است- خلاصتاً بنظر ميآيد ميتوان قانون را بوتو را قبول نمود كه گفته يكماده عمل كننده روي عناصر تشريحي معينه و كه در حال دوران در خون افتاده هر عضوي را كه مركب ازين عناصر تشريحي باشد و بيشتر متشرب گردد متأثر ميسازد.
خروج زهر
راههاي خروج- قي يك قسمت زهر را خارج ميكند و قسمت ديگر آن بوسيله برازي كه فراوان و در حال ميعان باشد دفع ميشود- لازمست دانسته شود زهر در حاليكه موجب تراكم دم در مخاط معدي ميگردد موجد اسهال ميشود كه ماده سمي را با خود ميبرد
بعلاوه مشاهده شده كه مخاط معدي بتساوي سموميرا كه داخل در بدن شدهاند از راه ديگري غير از جهاز هاضمه خارج ميكند از قبيل صفرا كه ظرفي است براي اخراج زهر هاي فلزي ( از قبيل جيوه)
ريه ها مواد گازوز يا فرار را از قبيل اكسيد دو كربن و اسيد سولفوريك و اسيدسيانيدريك و اتر و الكل و كلر فرم خارج ميكند.
پوست بدن يك آلت بيرون كننده زهرهائي از قبيل الكل و ارسنيك و غيره است
حاليكه در آنحالت زهرها از بدن خارج ميشوند.
اينحالت بنظر مختلف ميآيد ما بين زهر ها بعضيها از قبيل الكالوئيدها و اكسيددوكربن و الكل و كلر فرم و غيره بصورت اصليتشان خارج ميشوند.
بعضيهاي ديگر از قبيل املاح مسي و نقره و جيوه و غيره فلزشانرا در روي اعضاء مختلفه از قبيل دماغ و غيره مينشانند.
بعضيها ديگر موافق عقيده رابوتو گرفتار استحالهاي شيميائي ميشوند از قبيل هيپوسلفيت كه سولفات ميشود و پركلرور دوفر كه پرتوكلرر ميشود و غيره و غيره
1- مدت اخراج
بر حسب طبيعت زهر و مقدار خورده شده و مدت خروج آن از بدن تغيير ميكند سرعت خروج زهر با قدرت مقاومت بزهر تناسب معكوس دارد- تارديو ميگويد زهري كه كمتر توازي و تعادل را مختل بسازد بيشتر در بدن ميماند.
طريقه عمل زهرها
زهرها بچندين رشته متمايز مشخص قسمت شدهاند.
اولاً – مواد كم اكسيژن كن خون – آنها اصطلاح مواد اوليه از قبيل طرطرات و استاتها هستند- اينها يك قسمت اكسيژن خونرا گرفته و تبديل بكربنات كرده و از راه ادرار خارج مينمايند .
ثانياً – موادي كه در خون كم ميشوند – مثلاً املاح آهن كه در خون از آنها اكسيژنشان زائل ميگردد و بصورت پرتوزل و پرسرل در آورد. ميشوند
ثالثاً- موادي كه با انساج يا مايعات حيواناي تركيبات ثابته ميدهد از قبيل تركيبات فلزي ( سربي وارسنيك و جيوه و غيره ) آنها انساج را مخالف بروزات آثار حياتي ميسازند – برخلاف آنچه رابوتو خيال ميكرد شارل زيسه نشان داد كه هيچ رابطه بين مسموميت و وزن تشريحي بدن يافت نميشود.
سلامتي يا ناخوشي اثري خاص روي مسموميت يك زهري در اشخاص مختلفه ميگذارد عادت باستعمال سمومات عملشانرا بي اثر ميكند.
طبقه بندي زهرها
پايه طبقه بندي زهر ها از طرز عمل آنها گذارده شده تاردير قائل به پنج طبقه است:
زهرهاي آكال يا محرك (اسيدهاي غليظ – اركاليهاي سوزاننده و بعضي املاح فلزي و مسهلهاي قوي و ذراريج )
زهر ( از قبيل ارسنيك و فسفر و نيطرو نمك ترشك و ديژيطال).
مخدرات و مكيفها ( از قبيل ترياكدارها )
مخدرات قوي و گيج كننده ( از قبيل شوكران و طايفه سيبزمينيها و تاج الملوك و قارچهاي سمي و الكل و كلرفرم .
تشنج دهندهها- از قبيل استركونين و اسيد سيانيدريك .
بوئيس زهرها بطريق ذيل طبقه بندي كرده .
اولاً – اجسام ساده و تركيباتشان از قبيل :
الف – فلزات و تركيباتشان .
ب ـ شبه فلزات
ج – اسيدهاي معدني
ثانياً – گازها و بخارها .
الف- گازها
ب- مايعات الكل دار و الكوليك
ثالثاً – الف اسيدهاي آليه
ب- الكالوئيدها .
ج- مواد سمي مختلفه از نوع نباتي يا حيواني
فصل دوم – اجسام ساده و تركيباتشان
الف – زهر هاي فلزي – براي كشف وجود زهرهاي فلزي چندين طرز عمليات امروزه استعمال شده اند در ضمن امتحان هر يك از مواد سمي را كه ذيلاً نامبرده ميشوند تحت مطالعه قرار ميدهيم.
ارسنيك و انتيمون و جيوه و مس و سرب قلع و روي و تركيباتشان و فلزات باريوم و استرنيوم و كالسيم و فلزات قليائي : ( پتاسيم و سديم و آمونيوم ) .
ارسنيك و تركيباتش .
سمالفار ( ارسنيك ) كه آنرا سنگ زرنيخ يا نمك سياه يا سنگ لاجورد نيز مينامند يك جسم جامديست برنگ خاكستري پولاد شكننده وزن مخصوصش 7/5 و وزن مخصوص بخارش 37/10 – در حالت شبه فلزي بنظر سمي نميآيد ولي تركيباتش با اكسيژن از قبيل اسيد ارسنيو ( ارسنيك و اكسد سفيد ارسنيك و سم الفار ) و اسيد ارسنيك و تركيباتشان زهرهاي شديده هستند.
تركيبي از ارسنيك كه خيلي استعمال ميشوند اسيد ارسنيو است كه در صورت گرد بودن بو و طعم ندارد يك كمي طعم فلزي پس از خوردن دارد آنهم در حاليكه محلول در مايعي باشد.
مسموميت با املاح ارسنيكي در اروپا خيلي زياد است و تقريباً دو خمس مجموعه مسموميتها را تشكيل ميدهد.
اسيد ارسنيوم با وزن متساوي سميتر از ارسنيت و ارسنيات و اسيد ارسنيك ميباشد.
چنانچه چودي گفته ساكنين استيري و تيرول: بحدي عادت كردهاند در 24 ساعت از 4 تا 6 گندم آنرا ميخورند و بدون مشاهده ذره آتار: مسموميت در آنها در حاليكه يكنفرآدم رشيد غير معتاد با مقدار 3 گندم و حتي كمتر كشته ميشود.
اسيد كاكوديليك و كاكوديلات دو سود كه داراي 8/46 درصد ارسنيك است اگر هم از راه تحت جلدي استعمال شوند مسموم كننده اند بسبب حصول گاز سمي … با بوي سير ( ديمتيل ارسنيات ديزوديك) كه معمولاًارنال ناميده ميشود- طريقه استعمالش هر چه باشد كشنده نيست.
مسموميت زياد عقب ميآفتد اگر زهر مخلوط با اجسام چرب باشد در اينموقع علائم ابتدائي ( دردهاي معدي و قي و غيره ) ممكن است رخ ندهد موافق عقيده شاپوئيز اولين علائم آنهايي هستند كه وجود ارسنيك را در بدن تعيين ميكنند.
مسموميت بطور مطلق
از نظر قانون جزائي مسموميت را چنين وصف ميكنند ( هر سوء قصدي بحيات خود و يا كس ديگر كه بوسيله مواد سمي بسرعت و يا بكندي صورت گرفته و كشنده باشد مسموميت ناميده ميشود.)
از نظر طبي اين يك مرض حادثه ايست كه باعسش مواد فاسد و معدني و نباتي مضر بسلامتي باشند- عده مسموميتهاي جنائي و خود كشي از پنجاه سال باينطرف كم شده وبر عكس عده مسموميتهاي دوائي از خبط و خطاي قدر شربت و مسموميتهاي شغلي خيلي زياد شدهاند
-1امراض شبيه بمسموميت
امراضي كه ميتوانند شبيه بمسموميت باشند عبارتند از وبا و فتق و ايلاوس و پارگي احشاء و ورم حاد صفاق و سوراخ شدن طبيعي معده و روده و احتقان دماغي و ورم اغشيه دماغي و غيره علاوه بر علائم مسموميت در لحظات اواخر عمر تشخيص پزشكي قانوني مطابق قواعد و علائم ذيل است.
جراحات نعش
اين جراحات بمثل علائم نوع سم تغيير ميابند- آنجراحات را بدواً در تمام طول جهاز هضم بايد جستجو نمود ( دهان و حلق و معده و روده ) در اينجاها آثار احتقان و نزف الدم و قرحه و سوراخ يافت ميشود- بعد در كبد و كليه و دماغ و عضلات آثار استحاله دانه ها و چربي ممكن است يافت شوند- بعضي زهر هاي نباتي هيچ جراحت قابل مشاهده را ايجاد نميكنند.
1- جستجوي شيميائي زهر
زهر را از ديوارها و محتويات جهاز هاضمه يا ساير اعضاءبدن و نيز از بول يا مدفوع و يا مواد قي شده استخراج ميكند پس از آن آنرا بوسله تجزيه شيميائي تشخيص ميدهند.
تجزيه فيزيولژيك
در روي حيوانات تجربه و امتحان ميكند يا با زهر از بدن گرفته شده و يا اگر طبيعي آنرا نتوان بدست آورد يا عصاره يكي از اعضاء و يا مواد بدست آمده از روي البسه و ساير اشيائي كه مقتول استعمال ميكرده و يا از خاك زميني كه در روي آن تابوت جنازه مدفون بوده ( هنگام نبش قبر ) ميتوان تحصيل نمود.
علاج مسوميت عموماً
بدواً خالي كردن زهر از جهاز هاضمه باستانت مسهل و شست و شوي معده بعد خنثي كردن آن بوسيله يكدواي ضد زهر و دفاع از آثار و علائم آن مطابق قاعده فيزيولژي و در آخر خارج كردن آن از بدن بوسيله و قدرات و معرفات
وسيله ناقه زهر
وسيله نقل و انتقال زهرهاي مختلفه تقريباً هميشه بوسيله ادوات و يا غذا اثر سمي زهري همانقدر سريعتر كشف ميشود كه قابليت محلولي بودن آن در وسيله ناقله زيادتر و سريعتر باشد.
همچنين اسيدارسنيو تجويز شده بصورت گرد مخلوط با غذا عملش را پس از مدت طولاني بواسطه ورم معده و روده وقي بروز خواهد داد- برخلاف بصورت محلول تجويز شده نه فقط عملش را زود ظاهر خواهد نمود بلكه علائم موضعي بكلي عاريست
وسيله ناقله ( ميتواند بواسطه تركيب شيميائي بر مسموميت يك جسمي بيفزايد ) مثل سيانورد و پطاسيم يا بر خلاف ضعيف و يا مانع عمل مسموميت ميشود ( مثل سو بليمه در سفيده تخم مرغ و يا الگالوئيد در قهوه غليظ)
راه دخول زهر
جذب معده و امعاء – متواترترين دخول زهر از اين راه است پس از جذب زهر بوسيله عروق شعريه و وريدهاي ما ساريقا و شيل اور داخل در كبد و قلب راست و ريهها شده وبواسطه قلب چپ مراجعت بدوران دم كرده و باعث مسموميت ميگردد
در صورتيكه آن زهر قرار باشد ممكن است قبل از دخول در سلسله شرائين از راه كبد يا از راه ريه خارج شود مثل ئيدروژن سولفوره بنا بر گفته كلود برنارد در اينموقع هيچ علامت مسموميت آشكار نميگردد
2- جذب از راه مجاري تنفس
اين يك طريقه جذب سريع است براي گازهائي مثل بخار ارسنيك و ئيدروژن ارسنيه و ئيدروژن سولفوره و اكسيد دو كربن و اسيد سيانيدريك و غيره و براي مايعات تجزيه پذير تزريق شده در خرخره
3- جذب از راه جلد و مخاط
اول از راه جلد- جلد قابل نقوذ است از گاز اما جذب مواد جامده را نميكند مخصوصاً وقتيكه كمترين خراشي هم موجود نباشد مثل ترك و شكاف كه اجازه جذب بانساح زير جلدي ميدهند- مدتها عقيده بر اين جاري بود كه از راه جلد مسموميت با سرب وقوع ميابد ولي امروزه ثابت گرديده كه از راه جهاز هاضمه جذب آن صورت پذير است
ثانياً- از راه مخاط- مخاط بسرعت گازها و محلولهاي واقعه روي خود را جذب ميكند – مواقعي ديده شده كه مسموميت بواسطه جذب ارستيك در مخاط مهبل رخ داده شده
4 – جذب مستقيم در سلسله دوران دم
اين طريق عمل سريعترين طرز است زيرا زهرها فوراً منتقل بقلب و دماغ و بصل النخاع ميشوند چنانچه عمليات ممجروح از ابزار و آلات الوده باسيد ارسنيو بمثل آدمهاي نيش جانوران زهر دار خورده خيلي زود ميميرند.
جذب در محلهاي محيط هاي مختلفه – انتشار در محال مختلفه – بعضي زهرها بلااثرند مگر از راه بخصوصي داخل بدن شوند چنانچه اسيد سولفيدريك مجذوب در جهاز هاضمه بي ضرر است.
در صورتيكه كه اگر از راه مجاري تنفس جذب شود زهر شديد كشنده خواهد بود املاح پطاس اگر داخل در خون شوند زهر شديدي براي قلب خواهند بود در حاليكه با قدر شربت زيادي اگر داخل جهاز هاضمه گردند بزحمت يك بطوء ضرباني در نبض توليد ميكند- كورار تزريق شده در نسج سلولي بدن موجب مرك سريع ميشود در حاليكه اگر آنرا داخل جهاز هاضمه كنند هيچ اثر سمي بروز نميدهد.
برخلاف استر كنين و امتين يك قوه كشنده شديدتري پيدا ميكنند.
اگر از راه جهاز هاضمه داخل بدن گردند قوه جذب در اشخاص و در نژادها مختلف و نيز بر حسب حالت اعضاء و وجود و عدم غذا در معده زهرها بوسيله قسمت مايع خون كه در آن بشكل كلر و البومينات حل ميشوند انتشار مييابند بعضي اوقات خود گلبول خون است كه متأثر ميگردد و اين زهر براي عمل فيزيولوژيكي خون همانتوز (تبديل خون وريدي بخون شرياني ) غير كافي ميشوند مثل اسيد سيانيدريك و اكسيد دو كربن
عمل مواد سمي در روي اعضا هنوز مجهول است- خلاصتاً بنظر ميآيد ميتوان قانون را بوتو را قبول نمود كه گفته يكماده عمل كننده روي عناصر تشريحي معينه و كه در حال دوران در خون افتاده هر عضوي را كه مركب ازين عناصر تشريحي باشد و بيشتر متشرب گردد متأثر ميسازد.
خروج زهر
راههاي خروج- قي يك قسمت زهر را خارج ميكند و قسمت ديگر آن بوسيله برازي كه فراوان و در حال ميعان باشد دفع ميشود- لازمست دانسته شود زهر در حاليكه موجب تراكم دم در مخاط معدي ميگردد موجد اسهال ميشود كه ماده سمي را با خود ميبرد
بعلاوه مشاهده شده كه مخاط معدي بتساوي سموميرا كه داخل در بدن شدهاند از راه ديگري غير از جهاز هاضمه خارج ميكند از قبيل صفرا كه ظرفي است براي اخراج زهر هاي فلزي ( از قبيل جيوه)
ريه ها مواد گازوز يا فرار را از قبيل اكسيد دو كربن و اسيد سولفوريك و اسيدسيانيدريك و اتر و الكل و كلر فرم خارج ميكند.
پوست بدن يك آلت بيرون كننده زهرهائي از قبيل الكل و ارسنيك و غيره است
حاليكه در آنحالت زهرها از بدن خارج ميشوند.
اينحالت بنظر مختلف ميآيد ما بين زهر ها بعضيها از قبيل الكالوئيدها و اكسيددوكربن و الكل و كلر فرم و غيره بصورت اصليتشان خارج ميشوند.
بعضيهاي ديگر از قبيل املاح مسي و نقره و جيوه و غيره فلزشانرا در روي اعضاء مختلفه از قبيل دماغ و غيره مينشانند.
بعضيها ديگر موافق عقيده رابوتو گرفتار استحالهاي شيميائي ميشوند از قبيل هيپوسلفيت كه سولفات ميشود و پركلرور دوفر كه پرتوكلرر ميشود و غيره و غيره
1- مدت اخراج
بر حسب طبيعت زهر و مقدار خورده شده و مدت خروج آن از بدن تغيير ميكند سرعت خروج زهر با قدرت مقاومت بزهر تناسب معكوس دارد- تارديو ميگويد زهري كه كمتر توازي و تعادل را مختل بسازد بيشتر در بدن ميماند.
طريقه عمل زهرها
زهرها بچندين رشته متمايز مشخص قسمت شدهاند.
اولاً – مواد كم اكسيژن كن خون – آنها اصطلاح مواد اوليه از قبيل طرطرات و استاتها هستند- اينها يك قسمت اكسيژن خونرا گرفته و تبديل بكربنات كرده و از راه ادرار خارج مينمايند .
ثانياً – موادي كه در خون كم ميشوند – مثلاً املاح آهن كه در خون از آنها اكسيژنشان زائل ميگردد و بصورت پرتوزل و پرسرل در آورد. ميشوند
ثالثاً- موادي كه با انساج يا مايعات حيواناي تركيبات ثابته ميدهد از قبيل تركيبات فلزي ( سربي وارسنيك و جيوه و غيره ) آنها انساج را مخالف بروزات آثار حياتي ميسازند – برخلاف آنچه رابوتو خيال ميكرد شارل زيسه نشان داد كه هيچ رابطه بين مسموميت و وزن تشريحي بدن يافت نميشود.
سلامتي يا ناخوشي اثري خاص روي مسموميت يك زهري در اشخاص مختلفه ميگذارد عادت باستعمال سمومات عملشانرا بي اثر ميكند.
طبقه بندي زهرها
پايه طبقه بندي زهر ها از طرز عمل آنها گذارده شده تاردير قائل به پنج طبقه است:
زهرهاي آكال يا محرك (اسيدهاي غليظ – اركاليهاي سوزاننده و بعضي املاح فلزي و مسهلهاي قوي و ذراريج )
زهر ( از قبيل ارسنيك و فسفر و نيطرو نمك ترشك و ديژيطال).
مخدرات و مكيفها ( از قبيل ترياكدارها )
مخدرات قوي و گيج كننده ( از قبيل شوكران و طايفه سيبزمينيها و تاج الملوك و قارچهاي سمي و الكل و كلرفرم .
تشنج دهندهها- از قبيل استركونين و اسيد سيانيدريك .
بوئيس زهرها بطريق ذيل طبقه بندي كرده .
اولاً – اجسام ساده و تركيباتشان از قبيل :
الف – فلزات و تركيباتشان .
ب ـ شبه فلزات
ج – اسيدهاي معدني
ثانياً – گازها و بخارها .
الف- گازها
ب- مايعات الكل دار و الكوليك
ثالثاً – الف اسيدهاي آليه
ب- الكالوئيدها .
ج- مواد سمي مختلفه از نوع نباتي يا حيواني
فصل دوم – اجسام ساده و تركيباتشان
الف – زهر هاي فلزي – براي كشف وجود زهرهاي فلزي چندين طرز عمليات امروزه استعمال شده اند در ضمن امتحان هر يك از مواد سمي را كه ذيلاً نامبرده ميشوند تحت مطالعه قرار ميدهيم.
ارسنيك و انتيمون و جيوه و مس و سرب قلع و روي و تركيباتشان و فلزات باريوم و استرنيوم و كالسيم و فلزات قليائي : ( پتاسيم و سديم و آمونيوم ) .
ارسنيك و تركيباتش .
سمالفار ( ارسنيك ) كه آنرا سنگ زرنيخ يا نمك سياه يا سنگ لاجورد نيز مينامند يك جسم جامديست برنگ خاكستري پولاد شكننده وزن مخصوصش 7/5 و وزن مخصوص بخارش 37/10 – در حالت شبه فلزي بنظر سمي نميآيد ولي تركيباتش با اكسيژن از قبيل اسيد ارسنيو ( ارسنيك و اكسد سفيد ارسنيك و سم الفار ) و اسيد ارسنيك و تركيباتشان زهرهاي شديده هستند.
تركيبي از ارسنيك كه خيلي استعمال ميشوند اسيد ارسنيو است كه در صورت گرد بودن بو و طعم ندارد يك كمي طعم فلزي پس از خوردن دارد آنهم در حاليكه محلول در مايعي باشد.
مسموميت با املاح ارسنيكي در اروپا خيلي زياد است و تقريباً دو خمس مجموعه مسموميتها را تشكيل ميدهد.
اسيد ارسنيوم با وزن متساوي سميتر از ارسنيت و ارسنيات و اسيد ارسنيك ميباشد.
چنانچه چودي گفته ساكنين استيري و تيرول: بحدي عادت كردهاند در 24 ساعت از 4 تا 6 گندم آنرا ميخورند و بدون مشاهده ذره آتار: مسموميت در آنها در حاليكه يكنفرآدم رشيد غير معتاد با مقدار 3 گندم و حتي كمتر كشته ميشود.
اسيد كاكوديليك و كاكوديلات دو سود كه داراي 8/46 درصد ارسنيك است اگر هم از راه تحت جلدي استعمال شوند مسموم كننده اند بسبب حصول گاز سمي … با بوي سير ( ديمتيل ارسنيات ديزوديك) كه معمولاًارنال ناميده ميشود- طريقه استعمالش هر چه باشد كشنده نيست.
مسموميت زياد عقب ميآفتد اگر زهر مخلوط با اجسام چرب باشد در اينموقع علائم ابتدائي ( دردهاي معدي و قي و غيره ) ممكن است رخ ندهد موافق عقيده شاپوئيز اولين علائم آنهايي هستند كه وجود ارسنيك را در بدن تعيين ميكنند.