شهر ساز
08-28-2013, 01:53 PM
باغ ایرانی به عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطه تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است.
در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتة محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجادمیکرد که باعث بقا و پویایی بستر طبیعی میشد.
باغهای تاریخی از آثار مهم گذشته در ایران، به خاطر ارزشهای چند گانه محیطی، سودمندی و زیباییشناسی که کلیه حواس پنجگانه را درگیر میکند به عنوان میراث ملی و سندی با ارزش از هویت تاریخی و فرهنگی بایست شناسایی، فهرستبندی و به طور پویا و پیوسته حفاظت و نگهداری گردد.
آغاز انتظامبخشی به باغ را باید در زمان هخامنشیان جستجو نمود. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (قرن ۶ قبل از میلاد) با توجه به شبکه منظم مسیر سنگفرش آبروها میتوان ادعا نمود که شکل چهار باغ و نظم چهار قسمتی در اینجا به ظهور رسیده است و در دوران پس از اسلام منشاء باغهای چهار قسمتی اسلامی بوده است.
در دوره ساسانی ( ۶۳۳-۲۲۴ م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشماندازها و انتظام بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروزآباد بیستون در بسترهای طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکانیابی گردیدند.
تنوع هندسی مشخصترین ویژگی باغهای این دوره است. انتظامهای محوری، مرکزی و چهار بخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره و اندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان باغهای ساسانی مورد الگو برداری قرار گرفته بود.
بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفوی میدانند. در این دوران باغات در گستره شهر به عنوان عنصر شکلدهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تاثیر قرار میدادند.
باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفوی انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نمانده است. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد.
در اصفهان از همنشینی فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت. میدان نقش جهان به شکل مستطیل و خیابان چهارباغ به صورت خطی عمود بر رودخانه زاینده رود، ۲ عنصر اصلی شکل دهندة شهر اصفهان بودند. در واقع نظام کالبدی شهر از تقاطع دو محور چهار باغ و رودخانه شکل گرفت.
سیر تحول طراحی باغ در دوره صفویه نیز هماننده زنجیرهای به دورة تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی و یا آمیخته ای از آنها رواج یافت.
ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانه باغ و به موازات طول آن میباشد. بطور معمول دو طرف این محور درختان سایهانداز کاشته شده است. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شده است. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است.
انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جست و جو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجوداند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند.
شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است.
در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتة محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجادمیکرد که باعث بقا و پویایی بستر طبیعی میشد.
باغهای تاریخی از آثار مهم گذشته در ایران، به خاطر ارزشهای چند گانه محیطی، سودمندی و زیباییشناسی که کلیه حواس پنجگانه را درگیر میکند به عنوان میراث ملی و سندی با ارزش از هویت تاریخی و فرهنگی بایست شناسایی، فهرستبندی و به طور پویا و پیوسته حفاظت و نگهداری گردد.
آغاز انتظامبخشی به باغ را باید در زمان هخامنشیان جستجو نمود. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (قرن ۶ قبل از میلاد) با توجه به شبکه منظم مسیر سنگفرش آبروها میتوان ادعا نمود که شکل چهار باغ و نظم چهار قسمتی در اینجا به ظهور رسیده است و در دوران پس از اسلام منشاء باغهای چهار قسمتی اسلامی بوده است.
در دوره ساسانی ( ۶۳۳-۲۲۴ م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشماندازها و انتظام بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروزآباد بیستون در بسترهای طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکانیابی گردیدند.
تنوع هندسی مشخصترین ویژگی باغهای این دوره است. انتظامهای محوری، مرکزی و چهار بخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره و اندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان باغهای ساسانی مورد الگو برداری قرار گرفته بود.
بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفوی میدانند. در این دوران باغات در گستره شهر به عنوان عنصر شکلدهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تاثیر قرار میدادند.
باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفوی انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نمانده است. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد.
در اصفهان از همنشینی فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت. میدان نقش جهان به شکل مستطیل و خیابان چهارباغ به صورت خطی عمود بر رودخانه زاینده رود، ۲ عنصر اصلی شکل دهندة شهر اصفهان بودند. در واقع نظام کالبدی شهر از تقاطع دو محور چهار باغ و رودخانه شکل گرفت.
سیر تحول طراحی باغ در دوره صفویه نیز هماننده زنجیرهای به دورة تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی و یا آمیخته ای از آنها رواج یافت.
ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانه باغ و به موازات طول آن میباشد. بطور معمول دو طرف این محور درختان سایهانداز کاشته شده است. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شده است. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است.
انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جست و جو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجوداند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند.
شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است.