Borna66
06-10-2009, 12:26 PM
نادر خلیلی, نامی آشنا است.یعنی آنها که با معماری سر و کاری داشتهاند او را خوب می شناسند؛ شخصیتی درویش مسلك كه ترجیح میدهد به جای وارد شدن در رقابتهای رایج (بخوانید دنیای بازیهای كودكانه بازار معماری)، در تلاش منفرد خود برای تجلی بخشیدن به ایدههایش به سر ببرد
خلیلی ۲۷ سال است كه با معماری خاك و خشت ایران درگیر بوده، به جرات میتوان گفت كه در معرفی این نوع از معماری، مهمترین نقش را داشته است.اخیرا بیشتر خبرگزاریها و نشریات مطرح درباره خلیلی و نظرات او حرف میزدند؛ او برنده یكی از پرافتخارترین جایزههای معماری جهان و پرافتخارترین جایزه معماری در جهان اسلام، جایزه معماری آقاخان است
لیلی در بیش از ۲۰ سال حضور مداوم خود در ایالات متحده، در بنیادها و مؤسسات مختلف همواره دغدغه معماری خاك را داشته و در یك كلام عشق خود را به عظمت بازگشت به عناصر دیرآشنای فرهنگ شرقی - ایرانی <آب و باد و خاك و آتش> به اثبات رسانیده است؛ او هم شرق و هم غرب را خوب میشناسد
ضور خلیلی در ایران را میتوان دوران آموختن از آموزههای معماری بومی ایران دانست؛ آنچه كه موجبات تعهد همیشگیاش به عناصر اربعه (آب، باد، خاك، آتش) به عنوان اصول لایتغیر معماری مخصوص او بوده و به دنیای معماری ارائه شده است. طبع لطیف خلیلی (به شهادت ترجمه و تفسیرهایش از اشعار حضرت مولانا) در تلفیق با نوع نگاه او به معماری، او را مبدع سنتی نو در <معماری خاك> كردهاست كه هر چند به ظاهر با تجلیات فنآورانه عصر حاضر سنخیت ندارد، ولی در معنا، ترجمان روزآمد جستاری است كه او به عنوان راه حلی فرهنگی- ساختاری برای عرصههایی خاص از ساختوساز ارائه می دهد
(۹ بهمن ۱۳۸۲ در روزنامه همشهری به چاپ رسید) بعد از فاجعه بم با ناگفگتگویی با خلیلی انجام شد و مطلب با عنوان <ما بم را باز سازی می كنیم>! به چاپ رسید، آنچنان به كار او امید بسته بودم كه گمان داشتیم هرچند بسیاری را در بم از دست دادیم و آثاری درخور از معماری ایران را نیز هم، ولی روند بازسازی آن، حد اقل در قسمتی بار دیگر شور و نشاط ایرانی بودن را در میثاقی نو زنده خواهد كرد
یشنهاد جالب خلیلی در روزنامه ایندیپندنت:<۱۰۰۰ سرباز و ۱۰۰ دانشجوی معماری در اختیار من قرار دهید، ما بم را دوباره خواهیم ساخت...> نه تنها از جانب مسئولین وقت در یك ساله اخیر جدی گرفته نشد، بلكه پیگیریهای صادقانه و نامههای او نیز به سازمانهای ذیربط بیجواب ماند
ویی مسئولین ترجیح دادند شانس حضور از یك ایرانی را كه به صرف خدمت به یك ایرانی دیگر بدون هیچ چشمداشتی حاضر به حضور و همكاری بود از او بگیرند و كلاف سردرگمی را كه هم اكنون هر روز شاهد افزایش گره های آن هستیم به وجود آورند. لابد روش خلیلی برای مردم هند و آفریقا و آمریكای جنوبی و هر جای دیگر این جهان خوب باشد و آنچنان كه یكی از معاونین (از ایشان نام نبرم بهتر است!) محترم مركز تحقیقات ساختمان و مسكن در نامه ای به رد روش <ابرخشت> میپردازد، <ابتدایی و در شرایط فعلی چندان در خور توجه> نیست! نكته در این است كه هیئت داوران یكی از معتبر ترین جوایز معماری جهان و بالاترین جایزه برای فعالیت های معماری موثر در جهان اسلام با نویسنده آن نامه رسمی (دوست معاونمان را میگویم) هم عقیده نبوده اند و نادر خلیلی و سیستم <ابرخشت> او را نه ابتدایی بلكه درخور دریافت جایزه <آقاخان> دانستند
<ابرخشت> به راستی بسیار ساده است! همه چیز تقریباً در محل تأمین میشود و نیروی متخصص هم لازم نیست؛ مصالح خاك است و كیسه شن و سیم خاردار. كیسههایی كه طویلتر از كیسههای معمولی (مثلاً كیسه برنج قبل از بریده شدن) هستند با خاك پر میشوند، البته سیمهای خاردار در بین این نوارهای فتیلهای كیسه شن، نقش اتصالات را بر عهده دارند و نیروهای كششی و جانبی را خنثی میكنند
مصاحبه های اخیر او با خبر گزاری ها و روزنامه های معتبر دنیا و بیانیه اش در مورد بم در سایت رسمی موسسه كلارث در دسترس علاقهمندان است
پی نوشت :روندی كه در كشور ما وجود دارد این است كه تا وقتی كار اشخاص ابتدا در جامعه جهانی شناخته میشود و بعد این كار به كشور وارد میشود، در غیر اینصورت تقریبا غیر ممكن است كه با وضعیتی كه در كشور در آن قرار داریم غیر ممكن است كه در داخل مورد توجه قرار بگیرد؛ در حقیقت و متأسفانه خارجی ها هستند كه باید به ایرانی ها بگویند كه كاری خوب است تا ما بپذیریم و از آن استفاده كنیم
به امید اینکه خود ارزش های خود را بشناسیم
خلیلی ۲۷ سال است كه با معماری خاك و خشت ایران درگیر بوده، به جرات میتوان گفت كه در معرفی این نوع از معماری، مهمترین نقش را داشته است.اخیرا بیشتر خبرگزاریها و نشریات مطرح درباره خلیلی و نظرات او حرف میزدند؛ او برنده یكی از پرافتخارترین جایزههای معماری جهان و پرافتخارترین جایزه معماری در جهان اسلام، جایزه معماری آقاخان است
لیلی در بیش از ۲۰ سال حضور مداوم خود در ایالات متحده، در بنیادها و مؤسسات مختلف همواره دغدغه معماری خاك را داشته و در یك كلام عشق خود را به عظمت بازگشت به عناصر دیرآشنای فرهنگ شرقی - ایرانی <آب و باد و خاك و آتش> به اثبات رسانیده است؛ او هم شرق و هم غرب را خوب میشناسد
ضور خلیلی در ایران را میتوان دوران آموختن از آموزههای معماری بومی ایران دانست؛ آنچه كه موجبات تعهد همیشگیاش به عناصر اربعه (آب، باد، خاك، آتش) به عنوان اصول لایتغیر معماری مخصوص او بوده و به دنیای معماری ارائه شده است. طبع لطیف خلیلی (به شهادت ترجمه و تفسیرهایش از اشعار حضرت مولانا) در تلفیق با نوع نگاه او به معماری، او را مبدع سنتی نو در <معماری خاك> كردهاست كه هر چند به ظاهر با تجلیات فنآورانه عصر حاضر سنخیت ندارد، ولی در معنا، ترجمان روزآمد جستاری است كه او به عنوان راه حلی فرهنگی- ساختاری برای عرصههایی خاص از ساختوساز ارائه می دهد
(۹ بهمن ۱۳۸۲ در روزنامه همشهری به چاپ رسید) بعد از فاجعه بم با ناگفگتگویی با خلیلی انجام شد و مطلب با عنوان <ما بم را باز سازی می كنیم>! به چاپ رسید، آنچنان به كار او امید بسته بودم كه گمان داشتیم هرچند بسیاری را در بم از دست دادیم و آثاری درخور از معماری ایران را نیز هم، ولی روند بازسازی آن، حد اقل در قسمتی بار دیگر شور و نشاط ایرانی بودن را در میثاقی نو زنده خواهد كرد
یشنهاد جالب خلیلی در روزنامه ایندیپندنت:<۱۰۰۰ سرباز و ۱۰۰ دانشجوی معماری در اختیار من قرار دهید، ما بم را دوباره خواهیم ساخت...> نه تنها از جانب مسئولین وقت در یك ساله اخیر جدی گرفته نشد، بلكه پیگیریهای صادقانه و نامههای او نیز به سازمانهای ذیربط بیجواب ماند
ویی مسئولین ترجیح دادند شانس حضور از یك ایرانی را كه به صرف خدمت به یك ایرانی دیگر بدون هیچ چشمداشتی حاضر به حضور و همكاری بود از او بگیرند و كلاف سردرگمی را كه هم اكنون هر روز شاهد افزایش گره های آن هستیم به وجود آورند. لابد روش خلیلی برای مردم هند و آفریقا و آمریكای جنوبی و هر جای دیگر این جهان خوب باشد و آنچنان كه یكی از معاونین (از ایشان نام نبرم بهتر است!) محترم مركز تحقیقات ساختمان و مسكن در نامه ای به رد روش <ابرخشت> میپردازد، <ابتدایی و در شرایط فعلی چندان در خور توجه> نیست! نكته در این است كه هیئت داوران یكی از معتبر ترین جوایز معماری جهان و بالاترین جایزه برای فعالیت های معماری موثر در جهان اسلام با نویسنده آن نامه رسمی (دوست معاونمان را میگویم) هم عقیده نبوده اند و نادر خلیلی و سیستم <ابرخشت> او را نه ابتدایی بلكه درخور دریافت جایزه <آقاخان> دانستند
<ابرخشت> به راستی بسیار ساده است! همه چیز تقریباً در محل تأمین میشود و نیروی متخصص هم لازم نیست؛ مصالح خاك است و كیسه شن و سیم خاردار. كیسههایی كه طویلتر از كیسههای معمولی (مثلاً كیسه برنج قبل از بریده شدن) هستند با خاك پر میشوند، البته سیمهای خاردار در بین این نوارهای فتیلهای كیسه شن، نقش اتصالات را بر عهده دارند و نیروهای كششی و جانبی را خنثی میكنند
مصاحبه های اخیر او با خبر گزاری ها و روزنامه های معتبر دنیا و بیانیه اش در مورد بم در سایت رسمی موسسه كلارث در دسترس علاقهمندان است
پی نوشت :روندی كه در كشور ما وجود دارد این است كه تا وقتی كار اشخاص ابتدا در جامعه جهانی شناخته میشود و بعد این كار به كشور وارد میشود، در غیر اینصورت تقریبا غیر ممكن است كه با وضعیتی كه در كشور در آن قرار داریم غیر ممكن است كه در داخل مورد توجه قرار بگیرد؛ در حقیقت و متأسفانه خارجی ها هستند كه باید به ایرانی ها بگویند كه كاری خوب است تا ما بپذیریم و از آن استفاده كنیم
به امید اینکه خود ارزش های خود را بشناسیم