javad jan
06-10-2013, 01:39 PM
مدیریت ریسک، کاربرد سیستماتیک سیاستهای مدیریتی، رویهها و فرآیندهای مربوط به فعالیتهای تحلیل، ارزیابی و کنترل ریسک است و شامل شناسایی و به کارگیری معیارهایی است که میتوان از آنها جهت رساندن ریسک تا سطحی قابلقبول استفاده کرد.به بیان ساده میتوان مدیریت ریسک را شامل تمامی فعالیتهایی دانست که با اجرای آنها، احتمال وقوع نتایج نامطلوب در اجرای یک پروژه به حداقل میرسد.بسیاری از پروژهها که فرض میشود تحت کنترل هستند، با ریسک بهعنوان رخدادی شناخته نشده روبهرو شده و کوشش میکنند آن را کنترل کنند اما با یک تلاش ساده تحت لوای مدیریت ریسک، این امکان وجود دارد که رویدادهای ریسک، قبل از وقوع شناسایی و کنترل شده و یا برنامهای تهیه شود که در زمان وقوع این رویدادها با آنها مقابله کند.
با در نظر گرفتن این مفاهیم ساده، امکان مقابله با ریسک به وجود میآید; به این رو ابتدا باید نسبت به شناسایی ریسکهای محتمل پروژه اقدام کرد. این کار با دستهبندی ساختار کارها و با پرسیدن چند سوال ساده از خود یا اعضای گروه پروژه، امکانپذیر است. مثلا در موقع نیاز به منبع یا منابعی که در دسترس نیستند، چه اتفاقی میافتد؟ بدترین نتیجهء ممکن از وقوع چنین رخدادی چیست؟ چه چیزی باعث آن میشود؟ چقدر وقوع این اتفاق محتمل است؟ عواقب آن چیست؟ و ...
ممکن است پرسشهای دیگری نیز به ذهن شما خطور کند که البته این پرسشها سرآغاز خوبی است که شما را در مسیر درست هدایت کند. هر چیزی که به مغز شما خطور میکند فهرست کنید، سپس در مرحلهء بعد معین کنید که آیا نیازمند به مقابله و پیشگیری ریسک است و یا باید تا زمان وقوع آن صبر کرد. اگر ریسکها را مشخص کنید و تصمیم بگیرید که هیچ عملی نباید انجام بگیرد، بهتر از آن است که آنها را شناسایی نکرده باشید. پس از این مرحله، ریسکهای شناسایی شده را کمی کنید; برای این منظور، ابتدا ریسکها را دستهبندی و سپس احتمال وقوع هر کدام را تعیین کنید. برای این کار میتوانید از مقادیر احتمالی پیشنهادی زیر استفاده کنید:
▪ ریسک قریبالوقوع: بزرگتر از ۸۵ درصد
▪ ریسک با احتمال بالا: ۸۵ درصد
▪ ریسک محتمل: ۶۰ درصد
▪ ریسک با احتمال متوسط: ۵۰ درصد
▪ ریسک ممکن: ۴۰ درصد
▪ ریسک با احتمال پایین: ۱۵ درصد
▪ ریسک غیرمحتمل: کمتر از ۱۵ درصد
اکنون احتمال وقوع هر ریسک قابل محاسبه است. راه دیگر، نسبت دادن درصد وزنی به هر یک از ریسکهاست. مشکل اصلی این روش آن است که همواره دادههای تجربی به اندازهء کافی در دسترس نیستند تا این کار به دقت انجام گیرد. در این روش معمولا افراد با تجربهای مبادرت به این کار میکنند که تجارب زیادی در زمینهء مدیریت پروژه دارند.
در مرحلهء بعد به هر ریسک یک مقدار نسبت دهید، این مقدار میتواند در صورت نیاز بر حسب زمان یا هزینه باشد. مثلا اگر هدف تعیین زمان اتمام یک پروژه است، هر ایدهای در مورد مدت زمان فعالیتها میتواند یک عامل تعیینکننده در محاسبهء ریسک محسوب شود. در این مرحله میتوان مقدار حقیقی ریسک را با محاسبهء حاصلضرب مقادیر تخصیص داده شده به ریسک و احتمال وقوع آن به دست آورد و با توجه به نتایج حاصل میتوان نسبت به انجام عملی یا به تعویق انداختن آن تصمیمگیری کرد.آخرین مرحله در انجام مراحل مدیریت ریسک، اقدامات نگهدارندهء مجموعهء ریسک است. به این معنا که در فواصل معین با اقدام به بازنگری دورهای ریسک، هر گونه تغییرات شرایط و زمان وقوع ریسکها را در مدل ریسک پیادهسازی کنیم تا امکان همراهی مدل مدیریت ریسک تا پایان انجام پروژه با آن مهیا باشد.
روزنامه سرمایه
با در نظر گرفتن این مفاهیم ساده، امکان مقابله با ریسک به وجود میآید; به این رو ابتدا باید نسبت به شناسایی ریسکهای محتمل پروژه اقدام کرد. این کار با دستهبندی ساختار کارها و با پرسیدن چند سوال ساده از خود یا اعضای گروه پروژه، امکانپذیر است. مثلا در موقع نیاز به منبع یا منابعی که در دسترس نیستند، چه اتفاقی میافتد؟ بدترین نتیجهء ممکن از وقوع چنین رخدادی چیست؟ چه چیزی باعث آن میشود؟ چقدر وقوع این اتفاق محتمل است؟ عواقب آن چیست؟ و ...
ممکن است پرسشهای دیگری نیز به ذهن شما خطور کند که البته این پرسشها سرآغاز خوبی است که شما را در مسیر درست هدایت کند. هر چیزی که به مغز شما خطور میکند فهرست کنید، سپس در مرحلهء بعد معین کنید که آیا نیازمند به مقابله و پیشگیری ریسک است و یا باید تا زمان وقوع آن صبر کرد. اگر ریسکها را مشخص کنید و تصمیم بگیرید که هیچ عملی نباید انجام بگیرد، بهتر از آن است که آنها را شناسایی نکرده باشید. پس از این مرحله، ریسکهای شناسایی شده را کمی کنید; برای این منظور، ابتدا ریسکها را دستهبندی و سپس احتمال وقوع هر کدام را تعیین کنید. برای این کار میتوانید از مقادیر احتمالی پیشنهادی زیر استفاده کنید:
▪ ریسک قریبالوقوع: بزرگتر از ۸۵ درصد
▪ ریسک با احتمال بالا: ۸۵ درصد
▪ ریسک محتمل: ۶۰ درصد
▪ ریسک با احتمال متوسط: ۵۰ درصد
▪ ریسک ممکن: ۴۰ درصد
▪ ریسک با احتمال پایین: ۱۵ درصد
▪ ریسک غیرمحتمل: کمتر از ۱۵ درصد
اکنون احتمال وقوع هر ریسک قابل محاسبه است. راه دیگر، نسبت دادن درصد وزنی به هر یک از ریسکهاست. مشکل اصلی این روش آن است که همواره دادههای تجربی به اندازهء کافی در دسترس نیستند تا این کار به دقت انجام گیرد. در این روش معمولا افراد با تجربهای مبادرت به این کار میکنند که تجارب زیادی در زمینهء مدیریت پروژه دارند.
در مرحلهء بعد به هر ریسک یک مقدار نسبت دهید، این مقدار میتواند در صورت نیاز بر حسب زمان یا هزینه باشد. مثلا اگر هدف تعیین زمان اتمام یک پروژه است، هر ایدهای در مورد مدت زمان فعالیتها میتواند یک عامل تعیینکننده در محاسبهء ریسک محسوب شود. در این مرحله میتوان مقدار حقیقی ریسک را با محاسبهء حاصلضرب مقادیر تخصیص داده شده به ریسک و احتمال وقوع آن به دست آورد و با توجه به نتایج حاصل میتوان نسبت به انجام عملی یا به تعویق انداختن آن تصمیمگیری کرد.آخرین مرحله در انجام مراحل مدیریت ریسک، اقدامات نگهدارندهء مجموعهء ریسک است. به این معنا که در فواصل معین با اقدام به بازنگری دورهای ریسک، هر گونه تغییرات شرایط و زمان وقوع ریسکها را در مدل ریسک پیادهسازی کنیم تا امکان همراهی مدل مدیریت ریسک تا پایان انجام پروژه با آن مهیا باشد.
روزنامه سرمایه