PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ستونهای شهر تهران



Borna66
06-09-2009, 10:11 PM
ستونهای شهر تهران

معمـــــاری ایـــــرانی و اسلامی


http://pnu-club.com/imported/mising.jpg

در اواسط قرن 13 هجری شمسی (سالهای پایانی قرن نوزدهم میلادی) از هر گوشه شهر تهران ستونی سر برآورد .ویلای به سبک اروپایی معیرالممالک اقامتگاه ثروتمندترین فرد کشور اگر نگوییم پیشگام کاربرد ستونهای بی شمار در ساختمان بوده به یقین در رواج این گونه معماری و استفاده از ستون به دلیل ارزش نمادین آن موثر بوده است.

در غرب ونیز در شرق ستون و سر ستون همواره سرشار از تداعیها و معانی بوده است.ستونهای نخل وکنار مصریدر مناسک مذهبی آن فرهنگ ریشه دارند.سرچشمه ارزش نمادین ستونهای یونانی با سلسله مراتبی از سبکهای خاص خود-دوریک وایونیایی وقرنتی و مختلط(ترکیبی از ایونیایی وقرنتی)-را باید در طبیعت جست در برگهای آکانتاسه و شاخ بز. ارزشی که به مدد کاربرد خاص آنها در انواع بناها-معابد و آگوراها و فورومها و پارتنونها-غنی تر شده است.

نباید این واقعیت را دست کم گرفت که این ستونهاو گونه های مختلف آنها اساس تاریخ معماری غرب بوده اندمعماری سبک یونانی و رومی و بیزانسی.........در حقیقت اهمیت نمادین ستون زمانی بارزتر می شود که تکنولوژی ساختمان دیگر استفاده از این عنصر را ایجاب نمی کند و ستون بیشتر نقش تزیینی پیدا میکند تا نقش سازهایمعبد پارتنون رم نمونه ای بارز می باشد.از ساختار بنا پیداست که نیازی به ستون زدن نبوده است و مشخص است که هدف از این طاقچه های مزین به ستون در داخل طاقهای عظیم صرفا از دید زیبایی شناختی بوده است.

کاربرد ستون و الحاق آن به بناهای ایرانی در قرون سیزده و چهارده هجری شمسی (19و20 میلادی) پس از 2 هزار سال معماری بدون ستون در زمانی صورت می گیرد که تکنولوژی ساخت بر پایه ستون- اسلوب ساخت با تیرهای عمودی و افقی –منسوخ شده است . نوآوریهای تکنولوژیک و روشهای پیشرفته تر ساخت آثاری چون کاخ بلورین و برج ایفل را امکانپذیر ساخته است.پس استفاده از ستون در معماری ایران در این زمان صرفا جنبه تزیینی و نمادین داشته است.از سوی دیگر این گرایش به سوی کاربرد ستون در این ایام بیش از هر چیز حرکت به سوی فرهنگ سبکها و الگوهای غربی را نشان می دهد که با پیشرفت و قدرت و یا زیبایی یکی گرفته می شد .

ولی این تقلید سطحی بود زیرا معماری ستونها در کلیه دوره های یاد شده در غرب بر قواعد و تناسبها و تقارن و تکراری معین استوار بود . تناسب قاعده با ارتفاع و فاصله میان ستو نها بر اساس طول تیرهای افقی که باید بار آنها را متحمل میشدند بنا بر قواعد ویتروویوس تعیین میشد . بازی با این اصول و قواعد در دوره نئو کلاسیک همه از خبر از شناخت عمیق تاریخچه معماری میدهد .شناختی که در تهران کمتر نشانی از آن میتوان یافت.

از گچکاری عاریه ای از دوران قاجار گرفته تا ستونهای تقلیدی بتنی پنج طبقه ای زمان حاضربه این تصور که افزودن این عنصر به بنا به خودی خود فرهنگ اروایی را تداعی می کند قواعد و تناسبات را فدای نماد گرایی صرف ستونها کرده است . در عین حال این گونه گونی فرهنگی که در ستونها تجلی می یابد- کلاسیک، باروک ، هخامنشی یا نئوکلاسیسیسم صفوی و ... – بناهای تهران را سرشار از تداعی ها و تعبیر های مختلف کرده است. غنایی که در عین کثرت امواج سبک های گوناگون توانسته با تقلید از این عنصر معمارانه در شهری که همواره گذشته اش را فراموش می کند وحدتی به وجود اورد . ا بشخور هر ستون ، هر سر ستون و هر سبکی، فرهنگ و تاریخی معین است.