O M I D
05-15-2013, 08:58 PM
http://pnu-club.com/imported/2013/05/1464.jpg (http://www.beytoote.com/art/artist/def2-history.html)
از بررسی تاریخچه ی سازها در می یابیم که طولانی ترین قدمت را می توان برای سازهای کوبه ای قائل شد که سادگی در ساخت و نواخت آن موجب گردیده تا انسان در رهگذرتاریخ خویش زودتر آن را یافته و بدان بپردازد. حضور خیل عظیم سازهای کوبه ای موید اهمیت و جایگاه ویژه ریتم در موسیقی بوده و آن را به عنوان رکنی اساسی و جزئی لاینفک از موسیقی می نمایند.
به گونه ای که در بین تمامی ملل جهان حتی آنها که در بدوی ترین شیوه ی اجتماعی به سر می برند همواره گونه یا گونه هایی از این قبیل سازها کاربرد داشته است.
گذشت زمان و تغییر تحول در زندگی بشر موجب گردیده تا برخی سازها در غبار فراموشی محو گشته و برخی دیگر جایگزین آنها گردند.نامهایی همچون آیینه پیل درای دمامه تیبره تبوراک رویینه خم زرینه خم خما خسرو بشقابک و جام شاید در ذهن کمتر کسانی بتواند تصویری از ساز را نمایان کند و تنها در حجاریها الواح تندیسها و نقوش بر جای مانده از گذشته هایی دور و همچنین در اشعار بازمانده از روزگاران پیش بتوان رد پایی از آنها را در پیشینه ی موسیقیایی این سرزمین بزرگ یافت.
موسیقی در دوران کهن نه به عنوان هنر انتزاعی و محض بلکه به عنوان هنری آمیخته با هنر آدمی و در بطن زندگی او جاری بود.نیایشها جشنها جنگها و سوگ و ماتم و آداب و رسوم محلی در کنار همنوایی بنام (موسیقی ) می جوشیدو می خروشید و جریان می یافت و دف نیز همواره در این همنوایی با حضور خویش قدمتی به طول تاریخ فرهنگ بشر برای خود فراهم ساخته است.
در نقوش کهن بازمانده از تمدنهای باستانی در جنوب ایران گاه نشانه هایی از حضور سازو آواز و موسیقی در آن روزگاران به چشم می خورد اقوام ایلامی مستقر در این ناحیه در مراسم مذهبی اعیاد جشنها نغماتی با چنگ و نی و دف اجرا می نمودند.
نقش برجسته ایلامی در( کول فرعون) یکی از این ره آوردهای تاریخی است که کاهنانی را در حال قربانی کردن با سازهایی نظیر چنگ و دف نشان می دهند .
دف از جمله سازهایی است که قدمت حضورش تا ژرف ترین دوره های تاریخ موسیقی گسترش یافته و در بین بسیاری از ملل کهن در اشکال و ابعاد گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است .
دف بر اساس ساختمان ظاهری آن بر در هفت نوع تقسیم بندی نموده اند :
۱- دف مربع
۲- دف مستطیل
۳- دف مستدیر با حلقه
۴- دف مستدیر با زنگوله
۵-دایره زنگی
۶-دف دورویه
۷- دف بی پوست همراه با زنگ
در بین اعراب واژه ی (دف) به تمامی انواع بالا بطور عام اطلاق می گردیده ولی به طور خاص این واژه تنها به دفهای چهار گوش اختصاص داشته است و انواع مدور را بیشتر ( دایره ) می نامیدند .حضور واژه ( دف) در اشعار روایات و کتابهای آسمانی نشان دهندهی قدمت تاریخی این ساز بوده و پیشینه ی کهن آن را نمایان می سازد .
بر آمد خروش از دل زیرو بم فراوان شده شادی ، اندوه کم
نشستند خوبان بر بط نواز یکی عود سوز یکی عود ساز
سر آینده این سخن ساز کرد دف و چنگ و نی را هم آواز کرد
همچنین در روایات آمده است که دف نخست در شب زفاف سلیمان و بلقیس نواخته شد و نیز گویند بنی اسراییل در مقابل گوساله طلایی دف می نواختند.
حسن محشون در کتاب ( نظری بر موسیقی ضربی ایران ) صفحه ۱۶ آورده است :
ایرانیان از عصر هخامنشی (۵۵۰_۳۳۰ق م) به بعد به طور کلی دو نوع اسباب و آلات موسیقی( بزمی و رزمی) داشته اند که در نوبت زدنهای صبح و شام و مواقع ماتم و سوگ و سرور اعیاد و دیگر تشریفات و فتح و جنگ می نواختند.آلات ضربه ای آنها شامل (دهل،کوس، جام، جلجل، تبیره، خرمهره، سنج ، تبل، نقاره، تنبک،و دف و غیره اینها بوده است .
کلمات هورات می نویسد:( پیش از ظهور اسلام عربهای بادیه نشین شعرو موسیقی داشته اند ولی تشکیل و بسط آن بر ما مجهول است شاید طرز حرکت شتر هنگام راه رفتن و گذاردن پاهایش با آن همه نظم بر روی زمین موجد آهنگ ( حدی) گشته است آهنگی که ساربانان قافله برای راندن و سرگرمی شتران می خواندند ، در آن هنگام ارکستر عربی فقط از آواز و کف ( دست زدن) و دف تشکیل می شد…….)
http://pnu-club.com/imported/2013/05/1465.jpg (http://www.beytoote.com/art/artist/def2-history.html)
همچنین مولف اغانی نوشته است : ( زن ابراهیم موصلی که شاهک و یا به قولی دوشار نام داشت همراه دف آواز می خواند و اهل ری بود و به همین سبب مورد علاقه ابراهیم موصلی قرار گرفت.)
همچنین گونه هایی از دف در مراکش و افریقای جنوبی و گونه هایی نیز در بین سرخپوستان آمریکای شمالی در مراسم مذهبی و نیایشها مورد استفاده قرار می گیرد . در هند نیز فرمی خاصی از دف رایج است که کشش پوست آن توسط طناب پیچی کنترل می گردد .
در مصر شامات و الجزیره دفهای مربع شکل متداول می باشد . همچنین در ایران در نواحی مختلفی از این ساز استفاده می گردد چنانکه در سیستان و بلوچستان در مراسم ویژه ای نظیر گوات دمال و مالد( پیر پتر) از این ساز بهره می جویند.
همچنین در گونه ای از موسیقی محلی بوشهر به نام ( سبالو) که احتمالا همان جشن مولود نبی_ تولد پیغمبر اسلام (ص) بوده در فرمی که متاثر از موسیقی عربی و آفریقایی می باشد از دف و دایره استفاده می گردد.
در شمال خراسان در قدیم لوطی ها با دف و دایره به اجرای موسیقی می پرداختند که با انقراض آنها اینک از این ساز برای همراهی قشمه و کمانچه عاشق ها استفاده می گردد . در بجنورد نیز از دف و دایره استفاده شده و به نام ( دیزه) موسوم می باشد. همچنین در استان هرمزگان( بندر عباس ،میناب ، قشم………) در مراسم زار و مولود خوانی از ۱ تا۵ دف و گاه بیشتر از این نعداد استفاده می گردد . در جزیره قشم دف در همراهی با عود نیز نواخته می گردد .
همچنین در بسیار نقاط دیگر از این مرز و بوم و رسوم محلی و مراسم مذهبی _ عرفانی رد پایی از آن را جست.
دف و موسیقی عرفانی در میان کردزبانان :
( صوت خوش و نغمات لطیف ریسمانی است که دنیا را به آخرت می پیوندد و شنونده را به سر آن معنی که خبرهایی از آن نمی شناسد رهنمون می شود )
مقصود این است که می توان از ریسمان موسیقی آویخت و خود را از جهان پایین به آسمان برین رسانید و موسیقی واقعی آن است که شنونده را از خود به فراز آورد نه آنکه او را در فرود بی خبر کندکه در این صورت نامش ( سهو) به معنی فراموشی و بی خبری است و یا به تعبیر حافظ ساز و نوای مطرب عشق او را به جایی برده که راه به بالا دارد.و یا به قول شیخ شیراز :
مطرب همین طریق غزل گو نگاه دار کاین ره که بر گرفت به جایی دلالت است
در میان اهل کردستان دف و موسیقی عرفانی جایگاهی به بلندی آسمان دارد بدین معنی که به عنوان همان ریسمان اهل ذکر و سماع را از دنیای درون به عالم ملکوت به جمع ذاکران معبود می رساند و با نهایت سادگی این ساز نوایی بر گوش ایشان می رساند که آوای دوستش می نامند.
خشک چوب و خشک سیم و خشک پوست از کجــا می آیـد این آوای دوست
دف نوازان کرد وضو گرفته از ذلال عشق و روی بر کعبه هو نموده اند الله گویان شبهای جمعه آسمان شهر و روستای خود را به آسمان ملکوت پیوند می زنند .
افسانه ای در میان ایشان رواج دارد که قدمت ( دف) را به زمان حضرت آدم می رساند بدین مضمون که آنگاه که هابیل هدیه خویش یعنی بره ی زیبا را جهت قربانی به محل اهداء به خداوند آورد وقابیل که کشاورز بوده کاه را به عنوان هدیه آورد و خداوند در آن آتش افروخت و قبول نکرد . قابیل برادر خویش را با سنگی که بر سر وی کوبید کشت و از کلاغ آموخت که جسد وی را زیر خاک پنهان نماید و آدم صفی الله آن بره را که خداوند پذیفته بود نگاه داشت و بعد از پرورش کافی قربانی نمود و پوست آن را به راهنمایی فرشته ای از ملکوت دباغی کرده و بر چوبی گرد کشید و با آن به مناجات خداوند پرداخت …………… و الله علم .
هر چند که شاید این قصه افسانه ای بیش نباشد اما این ساز همیشه همدم عرفاو اولیاء خدا بوده و همنشینی ایشان آنچنان محبوبیتی به صدای آن بخشیده که هیچ عارفی بدون ثنا و یاد خیر دف نبوده است .
ای عاشقان ، ای عاشقان ، من خاک را گوهر کنم وی مطربان ،ای مطربان ،دف شما پر زر کنم...مولانا
و به جرات می توان گفت که دف در میان هیچ طایفه ای به اندازه ی قوم کرد دارای محبوبیت و حرمت نیست و توانمند ترین اساتید این ساز ( همچون بیژن کامکار ، عندلیبی ها، عرفان به امید حق و ………..) نیز از این دیار برخاسته اند و بهترین ریتمها و به قولی مقامات اصلی دف همگی از تکایا و خانقاه های کردستان به عرصه موسیقی سنتی پا نهاده است.
منبع :teeteel.notkade.com
از بررسی تاریخچه ی سازها در می یابیم که طولانی ترین قدمت را می توان برای سازهای کوبه ای قائل شد که سادگی در ساخت و نواخت آن موجب گردیده تا انسان در رهگذرتاریخ خویش زودتر آن را یافته و بدان بپردازد. حضور خیل عظیم سازهای کوبه ای موید اهمیت و جایگاه ویژه ریتم در موسیقی بوده و آن را به عنوان رکنی اساسی و جزئی لاینفک از موسیقی می نمایند.
به گونه ای که در بین تمامی ملل جهان حتی آنها که در بدوی ترین شیوه ی اجتماعی به سر می برند همواره گونه یا گونه هایی از این قبیل سازها کاربرد داشته است.
گذشت زمان و تغییر تحول در زندگی بشر موجب گردیده تا برخی سازها در غبار فراموشی محو گشته و برخی دیگر جایگزین آنها گردند.نامهایی همچون آیینه پیل درای دمامه تیبره تبوراک رویینه خم زرینه خم خما خسرو بشقابک و جام شاید در ذهن کمتر کسانی بتواند تصویری از ساز را نمایان کند و تنها در حجاریها الواح تندیسها و نقوش بر جای مانده از گذشته هایی دور و همچنین در اشعار بازمانده از روزگاران پیش بتوان رد پایی از آنها را در پیشینه ی موسیقیایی این سرزمین بزرگ یافت.
موسیقی در دوران کهن نه به عنوان هنر انتزاعی و محض بلکه به عنوان هنری آمیخته با هنر آدمی و در بطن زندگی او جاری بود.نیایشها جشنها جنگها و سوگ و ماتم و آداب و رسوم محلی در کنار همنوایی بنام (موسیقی ) می جوشیدو می خروشید و جریان می یافت و دف نیز همواره در این همنوایی با حضور خویش قدمتی به طول تاریخ فرهنگ بشر برای خود فراهم ساخته است.
در نقوش کهن بازمانده از تمدنهای باستانی در جنوب ایران گاه نشانه هایی از حضور سازو آواز و موسیقی در آن روزگاران به چشم می خورد اقوام ایلامی مستقر در این ناحیه در مراسم مذهبی اعیاد جشنها نغماتی با چنگ و نی و دف اجرا می نمودند.
نقش برجسته ایلامی در( کول فرعون) یکی از این ره آوردهای تاریخی است که کاهنانی را در حال قربانی کردن با سازهایی نظیر چنگ و دف نشان می دهند .
دف از جمله سازهایی است که قدمت حضورش تا ژرف ترین دوره های تاریخ موسیقی گسترش یافته و در بین بسیاری از ملل کهن در اشکال و ابعاد گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است .
دف بر اساس ساختمان ظاهری آن بر در هفت نوع تقسیم بندی نموده اند :
۱- دف مربع
۲- دف مستطیل
۳- دف مستدیر با حلقه
۴- دف مستدیر با زنگوله
۵-دایره زنگی
۶-دف دورویه
۷- دف بی پوست همراه با زنگ
در بین اعراب واژه ی (دف) به تمامی انواع بالا بطور عام اطلاق می گردیده ولی به طور خاص این واژه تنها به دفهای چهار گوش اختصاص داشته است و انواع مدور را بیشتر ( دایره ) می نامیدند .حضور واژه ( دف) در اشعار روایات و کتابهای آسمانی نشان دهندهی قدمت تاریخی این ساز بوده و پیشینه ی کهن آن را نمایان می سازد .
بر آمد خروش از دل زیرو بم فراوان شده شادی ، اندوه کم
نشستند خوبان بر بط نواز یکی عود سوز یکی عود ساز
سر آینده این سخن ساز کرد دف و چنگ و نی را هم آواز کرد
همچنین در روایات آمده است که دف نخست در شب زفاف سلیمان و بلقیس نواخته شد و نیز گویند بنی اسراییل در مقابل گوساله طلایی دف می نواختند.
حسن محشون در کتاب ( نظری بر موسیقی ضربی ایران ) صفحه ۱۶ آورده است :
ایرانیان از عصر هخامنشی (۵۵۰_۳۳۰ق م) به بعد به طور کلی دو نوع اسباب و آلات موسیقی( بزمی و رزمی) داشته اند که در نوبت زدنهای صبح و شام و مواقع ماتم و سوگ و سرور اعیاد و دیگر تشریفات و فتح و جنگ می نواختند.آلات ضربه ای آنها شامل (دهل،کوس، جام، جلجل، تبیره، خرمهره، سنج ، تبل، نقاره، تنبک،و دف و غیره اینها بوده است .
کلمات هورات می نویسد:( پیش از ظهور اسلام عربهای بادیه نشین شعرو موسیقی داشته اند ولی تشکیل و بسط آن بر ما مجهول است شاید طرز حرکت شتر هنگام راه رفتن و گذاردن پاهایش با آن همه نظم بر روی زمین موجد آهنگ ( حدی) گشته است آهنگی که ساربانان قافله برای راندن و سرگرمی شتران می خواندند ، در آن هنگام ارکستر عربی فقط از آواز و کف ( دست زدن) و دف تشکیل می شد…….)
http://pnu-club.com/imported/2013/05/1465.jpg (http://www.beytoote.com/art/artist/def2-history.html)
همچنین مولف اغانی نوشته است : ( زن ابراهیم موصلی که شاهک و یا به قولی دوشار نام داشت همراه دف آواز می خواند و اهل ری بود و به همین سبب مورد علاقه ابراهیم موصلی قرار گرفت.)
همچنین گونه هایی از دف در مراکش و افریقای جنوبی و گونه هایی نیز در بین سرخپوستان آمریکای شمالی در مراسم مذهبی و نیایشها مورد استفاده قرار می گیرد . در هند نیز فرمی خاصی از دف رایج است که کشش پوست آن توسط طناب پیچی کنترل می گردد .
در مصر شامات و الجزیره دفهای مربع شکل متداول می باشد . همچنین در ایران در نواحی مختلفی از این ساز استفاده می گردد چنانکه در سیستان و بلوچستان در مراسم ویژه ای نظیر گوات دمال و مالد( پیر پتر) از این ساز بهره می جویند.
همچنین در گونه ای از موسیقی محلی بوشهر به نام ( سبالو) که احتمالا همان جشن مولود نبی_ تولد پیغمبر اسلام (ص) بوده در فرمی که متاثر از موسیقی عربی و آفریقایی می باشد از دف و دایره استفاده می گردد.
در شمال خراسان در قدیم لوطی ها با دف و دایره به اجرای موسیقی می پرداختند که با انقراض آنها اینک از این ساز برای همراهی قشمه و کمانچه عاشق ها استفاده می گردد . در بجنورد نیز از دف و دایره استفاده شده و به نام ( دیزه) موسوم می باشد. همچنین در استان هرمزگان( بندر عباس ،میناب ، قشم………) در مراسم زار و مولود خوانی از ۱ تا۵ دف و گاه بیشتر از این نعداد استفاده می گردد . در جزیره قشم دف در همراهی با عود نیز نواخته می گردد .
همچنین در بسیار نقاط دیگر از این مرز و بوم و رسوم محلی و مراسم مذهبی _ عرفانی رد پایی از آن را جست.
دف و موسیقی عرفانی در میان کردزبانان :
( صوت خوش و نغمات لطیف ریسمانی است که دنیا را به آخرت می پیوندد و شنونده را به سر آن معنی که خبرهایی از آن نمی شناسد رهنمون می شود )
مقصود این است که می توان از ریسمان موسیقی آویخت و خود را از جهان پایین به آسمان برین رسانید و موسیقی واقعی آن است که شنونده را از خود به فراز آورد نه آنکه او را در فرود بی خبر کندکه در این صورت نامش ( سهو) به معنی فراموشی و بی خبری است و یا به تعبیر حافظ ساز و نوای مطرب عشق او را به جایی برده که راه به بالا دارد.و یا به قول شیخ شیراز :
مطرب همین طریق غزل گو نگاه دار کاین ره که بر گرفت به جایی دلالت است
در میان اهل کردستان دف و موسیقی عرفانی جایگاهی به بلندی آسمان دارد بدین معنی که به عنوان همان ریسمان اهل ذکر و سماع را از دنیای درون به عالم ملکوت به جمع ذاکران معبود می رساند و با نهایت سادگی این ساز نوایی بر گوش ایشان می رساند که آوای دوستش می نامند.
خشک چوب و خشک سیم و خشک پوست از کجــا می آیـد این آوای دوست
دف نوازان کرد وضو گرفته از ذلال عشق و روی بر کعبه هو نموده اند الله گویان شبهای جمعه آسمان شهر و روستای خود را به آسمان ملکوت پیوند می زنند .
افسانه ای در میان ایشان رواج دارد که قدمت ( دف) را به زمان حضرت آدم می رساند بدین مضمون که آنگاه که هابیل هدیه خویش یعنی بره ی زیبا را جهت قربانی به محل اهداء به خداوند آورد وقابیل که کشاورز بوده کاه را به عنوان هدیه آورد و خداوند در آن آتش افروخت و قبول نکرد . قابیل برادر خویش را با سنگی که بر سر وی کوبید کشت و از کلاغ آموخت که جسد وی را زیر خاک پنهان نماید و آدم صفی الله آن بره را که خداوند پذیفته بود نگاه داشت و بعد از پرورش کافی قربانی نمود و پوست آن را به راهنمایی فرشته ای از ملکوت دباغی کرده و بر چوبی گرد کشید و با آن به مناجات خداوند پرداخت …………… و الله علم .
هر چند که شاید این قصه افسانه ای بیش نباشد اما این ساز همیشه همدم عرفاو اولیاء خدا بوده و همنشینی ایشان آنچنان محبوبیتی به صدای آن بخشیده که هیچ عارفی بدون ثنا و یاد خیر دف نبوده است .
ای عاشقان ، ای عاشقان ، من خاک را گوهر کنم وی مطربان ،ای مطربان ،دف شما پر زر کنم...مولانا
و به جرات می توان گفت که دف در میان هیچ طایفه ای به اندازه ی قوم کرد دارای محبوبیت و حرمت نیست و توانمند ترین اساتید این ساز ( همچون بیژن کامکار ، عندلیبی ها، عرفان به امید حق و ………..) نیز از این دیار برخاسته اند و بهترین ریتمها و به قولی مقامات اصلی دف همگی از تکایا و خانقاه های کردستان به عرصه موسیقی سنتی پا نهاده است.
منبع :teeteel.notkade.com