javad jan
05-15-2013, 04:00 PM
فساد اداري
خواستارفسادوتباهي درروي زمين مباش كه خداوندتبهكاران رادوست نمي دارد. (سوره قصص آيه 28)
اگر چه جامعه ايران ، جامعه اي توام با گرايشهاي مذهبي و ملي است كه همه آنها فساد را پديده اي زشت شناخته اند و همواره تاكيد بر مبارزه با آن كرده اند ، با اين حال شاهد اين هستيم كه شيوع فساد در جامعه مسير بسياري از پيشرفتهاي اجتماعي و ملي را بسته و هزينه هاي هنگفتي را بر دوش كشور و در نهايت مردم گذاشته است كه يكي از مهمترين آنها در بعد كلان ، افزايش فاصله طبقاتي ميان طبقات اجتماعي غني و فقير است .
مهمترين عامل بروز فساد اداری بزرگ شدن دولت است. بنابراين برای زدودن فساد از چهره نظام اداری کشور دل بستن به دولت کار اشتباهی است زيرا دولت برای اين کار بايد با صرف هزينه های فراوان اقدام به تأسيس نهاد جديدی برای اين کار و تأمين امکانات، استخدام افراد، تنظيم مقررات و قوانين مورد نياز و .... نمايد.
اهميت بوروکراسی در اين است که می تواند با متناسب کردن اهداف و وسايل به جامعه خدمت کند و با سازماندهی تخصيص بهينه منابع، کشور را در مسير پيشرفت قرار دهد. اهداف و آرمانها در چارچوب يک نظام اداری سالم قابل اجرا، پياده و عملياتی شدن هستند و اگر نظام اداری، سالم و کارا نباشد عليرغم نيت های خير سياست گذاران آنچه در عمل تحقق می يابد ممکن است در تضاد با آن اهداف و سياست ها باشد. بنابراين بدون نظام اداری سالم دستيابی به توسعه در يک کشور جهان سومی نظير ايران بسيار بعيد بنظر می رسد.
تعريف فساد اداري:
ريشه فساد فعل لاتين rumpere به معناي شكستن است بنا براين در فساد چيزي مي شكند يا نقض مي شود كه آن ممكن است رفتار اخلاقي يا شيوه قانوني و غالبامقررات اداري باشد.
طبق تعريف بانك جهاني و سازمان شفافيت بين الملل، فساد سوء استفاده از اختيارات دولتي(قدرت عمومي)براي كسب منافع شخصي (خصوصي)است
كه اين تعريف مورد توافق عمومي در جهان است وبطور ضمني فرض شدهاست كه مجموعه اي از قوانين و ضوابط مدون اداري وجود دارد كه چهار چوبفعاليتهاي مجاز اداري را تعيين مي كنند،هر گونه رفتار اداري كه مغاير با اين قوانين باشد و در آن انتفاع شخصي مطرحباشد فساد اداري تلقي مي شود.
بديهي است چنين تعريفي وقتي جامع است كه قوانين و حدود آن كاملا واضحو فراگير باشد.فساد در جامعه نسبي است و با نظام ارزشي هر جامعه تعريف ميشود.
بانک جهانی و سازمان شفافيت بين الملل: فساد اداری عبارتست از استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی اداری، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی
ضرورت و اهميت برخورد بافساد اداري
فساد پديدهاي است كه كم و بيش دركليه كشورهاي جهان وجود دارد. اما نوع، شكل، ميزان و گستردگي آن در هر كشور متفاوت است، همانطور كه نتايج و پيامدهاي آن نيز بنا بر نوع سازمان سياسي و اقتصادي وسطح توسعه يافتگي تفاوت دارد.
در هر صورت فساد موجب انحطاط است، سياستهاي دولت را در تضاد با منافع اكثريت قرار ميدهد، باعث هدر رفتن منابع ملي ميشود و به كاهش اثربخشي دولتها در هدايت امور ميانجامد و از اين طريق اعتماد مردم نسبت به دستگاههاي دولتي و غير دولتي كاهش يافته، بيتفاوتي، تنبلي و بيكفايتي افزايش مييابد.
فساد، اعتقاد و ارزشهاي اخلاقي جامعه را متزلزل ميكند، هزينه انجام كارها را افزايش ميدهد، و رشد رقابتپذيري را دشوار ميسازد. همچنين تلاشهاي فقرزدايي را ناكام ميسازد و بيانگيزگي و بدبيني ايجاد ميكند و زمينة تضعيف روحية افراد درستكار را فراهم ميآورد.
فساد اداري مانع سرمايهگذاري ميشود و مسير رشد و توسعة اقتصاد را با موانع بسيار مواجه ميسازد و از طريق هدايت ناصواب استعدادها و منابع بالقوه و بالفعل انساني به سمت فعاليتهاي نادرست براي دستيابي به درآمدهاي سهلالوصول، زمينه ركود در تمام ابعاد فراهم ميسازد. از طرف ديگر، هر كجا فساد ريشه بدواند، روزبه روز بيشتر شده، مقابله با آن بسيار دشوار ميشود و ريشههاي آن هر روز عميقتر در بطن جامعه نفوذ ميكند. بنابراين مقابله با فساد در عرصة اداري ضرورتي جدي و انكار ناپذير است.
سابقه فساد اداري در جوامع مختلف
موضوع فساد همواره و از بدووجود تمدن ها وجود داشته و گريبانگير دولتها مي باشدو حكومتها و دولتها از قرنها پيش با مشكل سوء استفاده كارگزاران دولتي روبرو بوده اند.جرايمي نظير اختلاس،ارتشاءوجعل
،جرايم جديدي نيستند و قدمتي به اندازه دولتهادارند.
در طي قرون گذشته همواره رابطه معكوسي بين استفاده درست از قدرت وقلمروگسترش فساد وجود داشته وهمواره زماني كه از قدرت
بطورمطلوب استفاده شده،ميزان فساد كاهش يافته است.
تقسیم بندی فساد اداری
يك محقق علوم سياسي به نام هيدن هيمر، فساد اداري را به سه گونة سياه، خاكستري و سفيد تقسيم ميكند:
فساد اداري سياه:
كاري كه از نظر تودهها و نخبگان سياسي منفور است و عامل آن بايد تنبيه شود. براي مثال مي توان از دريافت رشوه براي ناديده گرفتن معيارهاي ايمني در احداث مسكن نام برد.
فساد اداري خاكستري:
كاري كه از نظر اكثر نخبگان منفور است، اما تودههاي مردم در مورد آن بيتفاوتند. مثلاً كوتاهي كارمندان در اجراي قوانيني كه در بين مردم از محبوبيت چنداني برخوردار نيستند و كسي غير از نخبگان سياسي به مفيد بودن آنها معتقد نيست.
فساد اداري سفيد:
كاري كه ظاهراً مخالف قانون است، اما اكثر اعضاي جامعه (نخبگان سياسي و اكثر مردم عادي) آن را آنقدر مضر و با اهميت نميدانند كه خواستار تنبيه عامل آن باشند. براي مثال، چشمپوشي از موارد نقض مقرراتي كه در اثر تغييرات اجتماعي و فرهنگي، ضرورت خود را از دست دادهاند.
خواستارفسادوتباهي درروي زمين مباش كه خداوندتبهكاران رادوست نمي دارد. (سوره قصص آيه 28)
اگر چه جامعه ايران ، جامعه اي توام با گرايشهاي مذهبي و ملي است كه همه آنها فساد را پديده اي زشت شناخته اند و همواره تاكيد بر مبارزه با آن كرده اند ، با اين حال شاهد اين هستيم كه شيوع فساد در جامعه مسير بسياري از پيشرفتهاي اجتماعي و ملي را بسته و هزينه هاي هنگفتي را بر دوش كشور و در نهايت مردم گذاشته است كه يكي از مهمترين آنها در بعد كلان ، افزايش فاصله طبقاتي ميان طبقات اجتماعي غني و فقير است .
مهمترين عامل بروز فساد اداری بزرگ شدن دولت است. بنابراين برای زدودن فساد از چهره نظام اداری کشور دل بستن به دولت کار اشتباهی است زيرا دولت برای اين کار بايد با صرف هزينه های فراوان اقدام به تأسيس نهاد جديدی برای اين کار و تأمين امکانات، استخدام افراد، تنظيم مقررات و قوانين مورد نياز و .... نمايد.
اهميت بوروکراسی در اين است که می تواند با متناسب کردن اهداف و وسايل به جامعه خدمت کند و با سازماندهی تخصيص بهينه منابع، کشور را در مسير پيشرفت قرار دهد. اهداف و آرمانها در چارچوب يک نظام اداری سالم قابل اجرا، پياده و عملياتی شدن هستند و اگر نظام اداری، سالم و کارا نباشد عليرغم نيت های خير سياست گذاران آنچه در عمل تحقق می يابد ممکن است در تضاد با آن اهداف و سياست ها باشد. بنابراين بدون نظام اداری سالم دستيابی به توسعه در يک کشور جهان سومی نظير ايران بسيار بعيد بنظر می رسد.
تعريف فساد اداري:
ريشه فساد فعل لاتين rumpere به معناي شكستن است بنا براين در فساد چيزي مي شكند يا نقض مي شود كه آن ممكن است رفتار اخلاقي يا شيوه قانوني و غالبامقررات اداري باشد.
طبق تعريف بانك جهاني و سازمان شفافيت بين الملل، فساد سوء استفاده از اختيارات دولتي(قدرت عمومي)براي كسب منافع شخصي (خصوصي)است
كه اين تعريف مورد توافق عمومي در جهان است وبطور ضمني فرض شدهاست كه مجموعه اي از قوانين و ضوابط مدون اداري وجود دارد كه چهار چوبفعاليتهاي مجاز اداري را تعيين مي كنند،هر گونه رفتار اداري كه مغاير با اين قوانين باشد و در آن انتفاع شخصي مطرحباشد فساد اداري تلقي مي شود.
بديهي است چنين تعريفي وقتي جامع است كه قوانين و حدود آن كاملا واضحو فراگير باشد.فساد در جامعه نسبي است و با نظام ارزشي هر جامعه تعريف ميشود.
بانک جهانی و سازمان شفافيت بين الملل: فساد اداری عبارتست از استفاده از قدرت عمومی برای کسب منافع خصوصی اداری، تحت تأثير منافع شخصی يا روابط و علايق خانوادگی
ضرورت و اهميت برخورد بافساد اداري
فساد پديدهاي است كه كم و بيش دركليه كشورهاي جهان وجود دارد. اما نوع، شكل، ميزان و گستردگي آن در هر كشور متفاوت است، همانطور كه نتايج و پيامدهاي آن نيز بنا بر نوع سازمان سياسي و اقتصادي وسطح توسعه يافتگي تفاوت دارد.
در هر صورت فساد موجب انحطاط است، سياستهاي دولت را در تضاد با منافع اكثريت قرار ميدهد، باعث هدر رفتن منابع ملي ميشود و به كاهش اثربخشي دولتها در هدايت امور ميانجامد و از اين طريق اعتماد مردم نسبت به دستگاههاي دولتي و غير دولتي كاهش يافته، بيتفاوتي، تنبلي و بيكفايتي افزايش مييابد.
فساد، اعتقاد و ارزشهاي اخلاقي جامعه را متزلزل ميكند، هزينه انجام كارها را افزايش ميدهد، و رشد رقابتپذيري را دشوار ميسازد. همچنين تلاشهاي فقرزدايي را ناكام ميسازد و بيانگيزگي و بدبيني ايجاد ميكند و زمينة تضعيف روحية افراد درستكار را فراهم ميآورد.
فساد اداري مانع سرمايهگذاري ميشود و مسير رشد و توسعة اقتصاد را با موانع بسيار مواجه ميسازد و از طريق هدايت ناصواب استعدادها و منابع بالقوه و بالفعل انساني به سمت فعاليتهاي نادرست براي دستيابي به درآمدهاي سهلالوصول، زمينه ركود در تمام ابعاد فراهم ميسازد. از طرف ديگر، هر كجا فساد ريشه بدواند، روزبه روز بيشتر شده، مقابله با آن بسيار دشوار ميشود و ريشههاي آن هر روز عميقتر در بطن جامعه نفوذ ميكند. بنابراين مقابله با فساد در عرصة اداري ضرورتي جدي و انكار ناپذير است.
سابقه فساد اداري در جوامع مختلف
موضوع فساد همواره و از بدووجود تمدن ها وجود داشته و گريبانگير دولتها مي باشدو حكومتها و دولتها از قرنها پيش با مشكل سوء استفاده كارگزاران دولتي روبرو بوده اند.جرايمي نظير اختلاس،ارتشاءوجعل
،جرايم جديدي نيستند و قدمتي به اندازه دولتهادارند.
در طي قرون گذشته همواره رابطه معكوسي بين استفاده درست از قدرت وقلمروگسترش فساد وجود داشته وهمواره زماني كه از قدرت
بطورمطلوب استفاده شده،ميزان فساد كاهش يافته است.
تقسیم بندی فساد اداری
يك محقق علوم سياسي به نام هيدن هيمر، فساد اداري را به سه گونة سياه، خاكستري و سفيد تقسيم ميكند:
فساد اداري سياه:
كاري كه از نظر تودهها و نخبگان سياسي منفور است و عامل آن بايد تنبيه شود. براي مثال مي توان از دريافت رشوه براي ناديده گرفتن معيارهاي ايمني در احداث مسكن نام برد.
فساد اداري خاكستري:
كاري كه از نظر اكثر نخبگان منفور است، اما تودههاي مردم در مورد آن بيتفاوتند. مثلاً كوتاهي كارمندان در اجراي قوانيني كه در بين مردم از محبوبيت چنداني برخوردار نيستند و كسي غير از نخبگان سياسي به مفيد بودن آنها معتقد نيست.
فساد اداري سفيد:
كاري كه ظاهراً مخالف قانون است، اما اكثر اعضاي جامعه (نخبگان سياسي و اكثر مردم عادي) آن را آنقدر مضر و با اهميت نميدانند كه خواستار تنبيه عامل آن باشند. براي مثال، چشمپوشي از موارد نقض مقرراتي كه در اثر تغييرات اجتماعي و فرهنگي، ضرورت خود را از دست دادهاند.