javad jan
05-12-2013, 10:21 AM
http://pnu-club.com/imported/2013/05/1300.jpg
الهام چرخنده بازیگر سریال «من یك مستأجرم» كه سینما را با «شب یلدا» تجربه كرده است به همراه همسرش فرشید نوابی بازیگر سریال «ششمین نفر» در روزهای پایانی پخش سریال مشتركشان «پروانه» مهمان ما بودند و از زندگی و سینما گفتند...
الهام چرخنده بازیگر سریال «من یك مستأجرم» كه سینما را با «شب یلدا» تجربه كرده است به همراه همسرش فرشید نوابی بازیگر سریال «ششمین نفر» در روزهای پایانی پخش سریال مشتركشان «پروانه» مهمان یك فنجان چای ما شدند و ضمن صحبت از شخصیتهای عاطفه و فرهاد از فعالیتهای اخیرشان گفتند.
این زوج هنرمند كه به جز بازیگری در عرصه موسیقی نیز دستی بر آتش دارند در این گفتوگو از برنامههای آتیشان، بازی در سریال «فرشتگان بر بال آسمان» به كارگردانی محمدرضا آهنج (الهام چرخنده) و تهیه و اجرای برنامهای در خصوص سینما «سینما اكران» (فرشید نوابی) خبر دادند.
در حال حاضر مشغول چه كاری هستید؟
چرخنده: در حال حاضر مشغول بازی در سریال آقای آهنج هستم و از آنجا كه قرار است اطلاعاتی راجع به این كار ندهم مرا عفو بفرمایید و در همین حد بدانید!
گویا سر اجرای یك نمایش (افرای ژاپنی) هم رفتید؟
چرخنده: بله، اما متأسفانه به خاطر تداخلش با كار آقای آهنج از حضور در آن كار انصراف دادم و از دوستان عذرخواهی كردم. چند تلهفیلم هم در این مدت از سوی عزیزان همكار پیشنهاد شده كه به رغم احترامی كه برای دوستانم قائل هستم ترجیح دادم فعلاً این فضا را تجربه نكنم، چون تا به حال هم كار تلهفیلم نكردهام.
شما آقای نوابی چه خبر؟ مشغول كار جدید شدهاید؟
نوابی: برای اولین بار میخواهم از طریق روزنامه «بانی فیلم» به اهالی سینما مژده ساخت برنامهای را بدهم كه قرار است حامی سینما و سینماگران باشد. از سال گذشته طرحی را با عنوان «سینما اكران» در یكی از شبكههای سیما تصویب كردم كه كارش بررسی تولیدات و آثار در حال اكران سینمای ایران است و قرار است با مشاركت تمام اهالی سینما این برنامه روی آنتن برود.
در واقع یك «هفت» دیگر...
نوابی: نه این كار هیچ ربطی به برنامه خوب «هفت» ندارد و در كل با فرمت و ساختاری متفاوت تولید شده و روی آنتن خواهد رفت. اجازه بده بیشتر صحبت نكنم چون همین الان كه خیلی از دوستان سینمایی در جریان این كار قرار گرفتهاند....
سنگاندازیها آغاز شده؟
نوابی: (میخندد) نمیدانم شاید... اما شما شك نكنید با هماهنگی و لطف اهالی سینما من بزودی این كار را روی آنتن خواهم برد.
شما در مقام تهیهكننده در این پروژه فعال خواهید بود؟
نوابی: من به همراه یكی از تهیهكنندگان خوب و كاربلد تلویزیون آقای عزیز علیزاده این كار را تهیه خواهیم كرد و اجرا و كارگردانی آن هم بر عهده من خواهد بود. اجازه بده بیش از این راجع به آن صحبت نكنم،جز اینكه بگویم غرض از تولید این برنامه تنها ایجاد یك نگاه مثبت به سینماست و در واقع هدف ما چالش نیست،بلکه ایجاد آرامش است. من بیش از این حرفها راجع به این برنامه با «بانی فیلم» صحبت خواهم كرد و از طریق این روزنامه اعلام میكنم این برنامه متعلق به همه اهالی سینماست كه در تولید آن هم مشاركت خواهند داشت و دعوت میكنم سینماییهای حرفهای برای تولید یك اثر خوب با اعضای این پروژه دست مشاركت دهند.
چرخنده: راستی من طرح یك فیلمنامه را هم به شبكه اول سیما ارائه دادهام كه قرار است خانم پرند زاهدی آن را كار كنند. هم قرار است خودم در كار نگارش كنار پروژه باشم و هم رل یك زنش را بر مبنای خودم نوشتم. چون این زن یك تعلیم دیده است كه از خارج آمده و قرار است در كشور ما خرابكاری كند و...
چرا قرار است حتماً خودتان بازی كنید؟
چرخنده: چون این نقش یك كاراكتر فیزیكال است و نیاز است بازیگر این نقش ورزشهای رزمی را خوب بداند و بشناسد. فكر میكنم فیلمنامهای است كه اگر خوب پرداخته شود اثر ماندگار از آن خلق خواهد شد. كار دیگری كه به شدت پیگیر آن هستم این است كه امسال پكیجی از اشعارم كه مجوز گرفته و توسط فرشید نوابی روی آنها آهنگسازی صورت گرفته و خودم دكلماسیون كردم وارد بازار شود.جالب اینكه چند كلیپ هم روی آنها ساخته شده كه اثر آبرومند به مخاطب ارائه شود. پانزده تراك هم با اشعاری از خودم و فرشید و البته با آهنگسازی او، تمرین شده كه آماده هستم تا برای اولین بار الهام چرخنده به عنوان بانوی خواننده روی صحنه برای بانوان بخواند. اگر یادتان باشد در فیلم «شب یلدا» مردم گوشههایی از صدای مرا شنیدند چون كار اصلی من آواز است و امیدوارم این تجربه هم بزودی كنار بانوان عزیز و محترم كشورم اتفاق بیفتد.
شما در كل بازیگر خوششانسی نیستید،علت چیست؟ انتخاب نادرست، عدم پیشنهادهای دندانگیر یا... .
چرخنده: نمیدانم، خیلیها شاید فكر كنند من بازیگر بدشانسی هستم یا حتی به حق خودم نرسیدم اما برای من بیش از هر چیز اخلاق اهمیت دارد. یعنی اگر من بخواهم یك واژه راجع به الهام بگویم به مهربان بودن او كه معمولاً كار هم دستش میدهد اشاره میكنم.
در واقع مهربان بودن عاملی است كه شما كمكار باشید و به حق خودتان در دنیای بازیگری نرسید؟
چرخنده: ببینید شاید بازیگر باید خیلی در معرض دید باشد تا دیده شود، اما من خیلی ارتباطات و روابط عمومی به این شكل نداشتهام و همچنان با اهالی سینما ارتباطی ندارم. این اتفاق به قصد رخ نداده چون من چند مسیر مختلف را در زندگی تجربه كردهام و به سینما رسیدهام. در واقع یك آرشیتكت هستم.سالها در عرصه ورزش والیبال توپ زدم، كار نوشتن را تجربه كردهام، اما آمدم و سینما را انتخاب كردم. در این خانواده محترم و عزیز سینما نمیدانم چه اتفاقی رخ میدهد كه گاهی به بازیگری مثل من نامهربانی میشود.
نامهربانی اهالی سینما و حتی تلویزیون مدلهای مختلف دارد! برای شما كدامیك اتفاق افتاده است؟
چرخنده: من از سوی كارگردانی برای یك كار دعوت شدم رفتم نقش را خواندم همه چیز از سوی دو طرف OK بود، اما آن كار كنسل شد، طی ملاقاتی دیگر آن آقای كارگردان گفت من خیلی مصر بودم با تو كار كنم اما خانمی كه واقعاً من تا آن روز نامش را نشنیده بودم گفته بود فلانی سر صحنه اخلاقهای خاصی دارد مثلاً میگوید من فلان غذا را نمیخورم و... مرا میگویی هاج و واج مانده بودم! ای كاش میگفتند الهام چرخنده بازیگر خوبی نیست این یك امر سلیقهای است، اما واقعاً این سینما برای من عشق است ولی دغدغه نیست كه بخواهم انسانیت و باورهایم را در انجام یك كار زیر سؤال ببرم و... بگذریم!
اما بر این باورم كه اگر من درست و به هنجار حركت كنم و استعداد داشته باشم آن اتفاق در فصل خودش رخ میدهد و هیچ انرژی و قدرتی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
بعد از فیلم «شب یلدا» (كیومرث پوراحمد) میشد كه یك اتفاق خوب برای شما با همان حضور كوتاه اما مؤثر رخ بدهد چرا نشد؟
چرخنده: آن كار یك اتفاق خوب ولی از زوایهای تلخ برای من بود كه امروز سالها از آن گذشته و نبش قبر كردن آن را درست نمیدانم. با این حال پیش از جشنواره با من تماس گرفته شد و رفتم آقای پوراحمد را دیدم و خیلی هم خوشحال شدم. اهل گلهگذاری نیستم و معتقدم هنوز دیر نشده و من با انرژی، استعداد، توانایی و البته انگیزهای كه امروز در خودم سراغ دارم،میدانم كه روزگار خوبی پیش روی ماست.
نوابی: من نكتهای را اشاره كنم. من نام این اتفاق یا اتفاقات را بدشانسی نمیگذارم، چون فكر میكنم خداوند متعال هیچ استعدادی را به انسان نمیدهد كه آن را بلا استفاده بگذارد.اگر استعداد یا نعمتی را به انسان در زمینه هنری یا هر زمینه دیگر میدهد به موقع هم آن را بارور میسازد. حالا این زمان دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. ما در سینما باید صبوری را هم یاد بگیریم و تجربه كنیم. شما ببینید آقای پرستویی سالها در عرصه تئاتر تلاش و صبر و ایستادگی كرد تا به این جایگاه رسید!
شما سال گذشته یك فیلم سینمایی را هم تجربه كردید؟
چرخنده: بله «دامنههای سفید» را كار كردم كه كارگردانش آقای محمدابراهیم معیری بود. فیلم بیشتر قاب عكس است، سبك كار شبیه به آثار امیر نادری است و در آن نقش یك زن محقق را بازی میكنم.
نوابی: بیشتر یك كار جشنوارهای است و امیدوارم بتواند اكران درست و به موقعی داشته باشد و در جشنواره مطرح شود.
شما در چند اثر نمایشی با یكدیگر همكاری داشتید؟
نوابی: ما اولین بار جلوی دوربین مرحوم امیر قویدل رفتیم (سریال دایره تردید)، دومین بار در سریال «من یك مستاجرم» خانم بختآور همبازی شدیم، سومین بار هم فیلم «دامنههای سفید» كه از آن صحبت شد و امروز كه سریال «پروانه» روی آنتن است.
برویم سراغ سریال «پروانه» و از نقش عاطفه آغاز كنیم.
چرخنده: فرشید جان دعوت شده بودند به دفتر آقای سامان. با من تماس گرفتند و گفتند كه كاری با این خصوصیات قرار است تولید شود.گفتم آقای سامان را نمیشناسم و تا به حال از ایشان كاری ندیدهام. تا فاصلهای كه ماشین بیاید رفتم ایشان را سرچ كردم چون وظیفه هر كس است كه قبل از انعقاد قرارداد همكاری یا ... برود و بداند با چه كسی قرار ملاقات دارد. این مسئله یك اتفاق دو سویه است.آقای سامان پیش از این یك سریال ساخته بودند به نام ارمغان تاریكی و البته گویا سریال موفقی هم بوده.
شما هیچ اطلاعاتی راجع به كارگردان و كارش نداشتید؟
نوابی: من در دفتر بودم و راجع به یك رل در حال مذاكره ، اما در كل من هم ایشان را نمیشناختم ،چرا كه زمان پخش سریال ارمغان تاریكی ما ایران نبودیم. بعد از اینكه قراردادم را بستم، دی وی دی سریال را گرفتم و دیدم. آن موقع صحبت شخصیت عاطفه با آن مختصات شد كه من به آقای سامان پیشنهاد دادم كه خانم چرخنده به خوبی میتواند از پس این نقش برآید...
چرخنده: البته اینگونه نیست كه من هر كجا میروم فرشید را دعوت كنند و هر كجا كه ایشان میرود من هم دعوت شوم! فرشید با شنیدن اطلاعات راجع به نقش عاطفه و شباهت آن به من، پیشنهاد حضور الهام چرخنده را میدهد.
نوابی: جالب اینكه تا اواسط بحث او نمیدانست كه خانم چرخنده همسر من است.
چرخنده: بارها شده كه من رفتهام و نقشی را خواندهام و گفتهام این نقش در مختصات من نیست، چون قرار است مدتها با این كاراكتر زندگی كنم پس باید شباهتهای لازم را در خودم و نقش ببینم. من فیلمنامه و نقش را خواندم و عاطفه را واقعاً یك كاراكتر خوب و جای كاردار دیدم. اصولاً به نظرم عاطفه رل دو نیامد ،چون مختصاتی را در او میدیدم كه تمام ساختار قصه را بر هم میریخت. برای من نقشی مهم بود كه اگر از فیلمنامه بیرون كشیده شود اتفاقی در ساختار كار رخ بدهد.
در میان فیلمنامههایی كه اغلب زنان را منفعل و تنها در آشپزخانه میبینیم و تاثیرشان در حد یك حرف است نه اكت، به نظرم عاطفه نگارش و پرداخت خوبی داشته هر چند میتوانست بهتر از اینها نوشته شود؟
چرخنده: بله واقعاً این كاراكتر در میان ساختههایی كه اخیرا دیده بودم و یا فیلمنامههایی كه خوانده بودم متفاوت بود. او نه تنها از فضای بچهداری و به قول شما آشپزخانه بیرون كشیده شده بود ،بلكه در حال پیش بردن یك جنبش انقلابی نیز بود. ضمن اینكه قصههای این كاراكتر خیلی خوب رقم زده شده بود.
نوابی: به نظرم عاطفه یك شروع درست، یك اوج و یك فینال خوب داشت كه شما دیدید.
چرخنده: دقیقا ...
نوابی: ای كاش نویسندگان و خالقان آثار این نگاه درست و حرفهای را در خلق شخصیت و پرداخت آن، راجع به هر نقشی داشته باشند چرا كه هیچ چیز بدتر از این نیست كه تو در كاری ایفاگر نقشی باشی كه به یكباره بیدلیل رها شود به امان خدا. این مسئله هم برای بازیگر آزار دهنده است و هم برای تماشاگر ...
عاطفه از آن دست نقشهایی است كه قطعاً بدون تحقیق و بررسی ایفای آن ممكن نیست.چگونه به كاراكتر، جایگاهش در قصه، مبارزات و اتفاقات رخ داده در آن زمان از تاریخ معاصر برای آدمهایی از این دست نزدیك شدید؟
چرخنده: این نقش كه اصولاً نیازمند تحقیق بود،ولی معتقد هستم چه خوب است ایفای یك نقش دستاوردهای دیگری نیز برای من داشته باشد. به همین دلیل من روی این كاراكتر، شیوه گویش، لحن كلام، نوع پوشش و حتی موسیقی آن دوره تحقیق كردم. جالب است بدانید آقای سامان بسیار آدم حساس، دقیق و ریزبینی هستند و اتفاقاً یك جا در گفتوگویی گفته بودند هیچ كاری از من ندیده بودند، اما با تمام وسواس و دقتشان من در همان روز ملاقات قرارداد بستم، تست گریم و لباس شدم عاطفه، پس فكر میكنم كه خوشبختانه آقای سامان، عاطفهای كه در ذهنشان بود را پیدا كرده بودند.
حالا من وظیفه داشتم به عنوان بازیگر، بیایم و برسم به آنچه در ذهن كارگردان و نویسنده وجود دارد. از خود ایشان چند كتاب گرفتم و در همان لوكیشن مشغول خواندن آنها شدم و همان زمان از طریق یكسری از دوستانم، به چندین عكس و لباس متعلق به آن دوره دسترسی پیدا كردم و حتی بخشی از آنها را خریداری كردم و برای خانم ناقد (طراح صحنه و لباس سریال) هدیه آوردم. من مثل هر دستیار كارگردان برای خودم یك بورد دارم، سكانسهایم را مینویسم، راكورد لباسم را مینویسم، گریم خودم را میشناسم و این مسئله قطع به یقین یك جا كمك حال من خواهد بود. باور كنید زمزمه موسیقی آن دوره كه فرشید زحمتش را برای من كشیده بود در طول كار، كلی در نزدیك شدن من به نقش و فضا مؤثر بود.
و اما فرشید نوابی و شخصیت فرهاد...
نوابی: من پیش از این در سال گذشته سریال «ششمین نفر» را كار كرده بودم و این دوره را تا حدودی میشناختم.ضمن اینكه خانواده من یك خانواده ارتشی بودند و در بستر این اتفاقات بودم و یك جورهایی شناخت خوبی داشتم. روزی كه شخصیت فرهاد به من پیشنهاد شد،به آقای سامان گفتم این كاراكتر دارای هویت دقیق و درستی نیست و نیازمند این است كه روی آن كار شود. خواهش من این بود كه در طول تصویربرداری به این كاراكتر بیشتر پرداخته شود.
در واقع با یك جمله «به من اعتماد كن!» قرارداد بستم و مشغول كار شدم.البته مطمئن بودم كه هم به لحاظ شخصیتپردازی فرهاد و هم به لحاظ بازی خودم چون نویسنده و كارگردان یك نفر است قطع به یقین مشكلی نخواهم داشت.
و حاصل این اعتماد به كارگردان به كجا كشید؟
نوابی: در طول كار صحبتهای خوبی با آقای سامان داشتیم، چون نه پایان نقش مشخص بود نه شروعش، در حقیقت برعكس شخصیت عاطفه كه زیر و بمهای خودش را داشت و تمام خواص یك كاراكتر كامل در آن جمع بود شخصیت فرهاد تنها خاصیت دستور دادن داشت و نه چیز دیگر...
در واقع بسیار تخت و تك بعدی به فرهاد نگاه شده بود؟
نوابی: بله، در حالی كه من به دنبال این بودم كه این كاراكتر یك هویت جداگانهای هم در طول قصه داشته باشد، جدا از یك فرمانده بودن. متأسفانه این اتفاق رخ نداد و كماكان من این گلایه را دارم كه ای كاش میشد فرهاد سریال پروانه، در یك ویترین زیباتر دیده شود، شما در قسمتهای نهایی خواهید دید كه فرهاد به یكباره در قصه محو میشود و روابط مشترك او با آدمهای مختلف قصه نادیده گرفته میشود و... .تا روزهای پایانی اصرار كردم كه یك فكری به حال این نقش بكنیم.
اگر چه سه - چهار سكانس هم اضافه شد، اما باز هم كمكی به این نقش نكرد و... یكی از نقاط ضعفی كه اكثر آثار تلویزیونی ما دارند این است كه وقتی یك نقش، قهرمان ثابت كار قلمداد میشود دیگر كاراكترها فقط حول آن محور میگردند و نگاهی مستقل به آنها نمیشود.من در دهه سوم فعالیتم دیگر دغدغه حضور به هر قیمتی را كه ندارم، امروز من آن جایگاهی را كه باید بدست آوردهام و از سویی نمیتوانم یك قدم اعتبار مضاعف به خودم بدهم تمام تلاش من این است كه از همان اعتبار ناچیز اگر وجود داشته باشد دفاع كنم. متأسفانه آن اتفاق كه باید رخ نداد...
میخواهی بگویی از آن اعتماد پشیمان هستی؟
نوابی: پشیمان نه، متاسفم! متاسفم كه فرهاد سریال پروانه مثل بهزاد سریال ششمین نفر نتوانست كارش را به درستی به پایان برساند. نمیخواهم ایراد بگیرم، در واقع این نشان میدهد من عاشق كارم هستم و دوست ندارم به هر قیمتی جلوی دوربین بروم. من با هر نقشی از خودم ردپایی به جای میگذارم كه باید از آن دفاع كنم. عین این جمله را به كارگردان هم گفتم و متأسفانه امروز چیزی برای دفاع از فرهاد ندارم. نمیدانم شاید به این دلیل است كه امروز كه با شما صحبت میكنم، توقع زیادی از خودم و حرفهام دارم و مطمئن هستم كه میشد این نقش بهتر از این حرفها از آب درآید.
از بازی همسرت در نقش عاطفه راضی هستی؟
نوابی: من راجع به خانم الهام چرخنده باید بگویم او استعدادی است كه تواناییهایش آن طور كه باید تا به حال دیده نشده و بهتر بگویم فرصتش ایجاد نشده. به نظرم با اینكه عاطفه حضورش در سریال تا حدودی كوتاه بود اما خانم چرخنده توانست حضوری مؤثر از خودش و این نقش در اذهان باقی بگذارد. خیلی از دوستان گفتهاند كه عاطفه یكی از بهترینهای این قصه بوده است.
چرخنده: باور كنید این چهل درصد از تواناییهای من بود. علاقهمند هستم امروز نقشی را بازی كنم كه شاید تا به حال جای بازیگرش در سینمای ایران خالی بوده است. دوست دارم یك نویسنده بگوید من این نقش را بر اساس توانمندیهای الهام چرخنده نوشتهام.باور كنید من به دنبال اسم و رسم نیستم، اما میدانم با تواناییهایی كه در زمینههای مختلف ورزشی (رزمی)، سواركاری، تیراندازی و... دارم میتوانم به یك نقش در سینما كمك بسیاری كنم.
باور كنید در این سریال گاهی از بچههای لباس میخواستم كه لطفاً شال مرا در این صحنه اتو نكنید، چون این كاراكتر یك مجاهد است پس اهل اتو كردن نبوده، یادم هست آقای سامان از طراح لباس خواسته بود برای من چند النگو و انگشتر بگیرند، من اینها را گرفتم و رفتم داخل حیاط و كلی با خودم كلنجار رفتم، برگشتم به آقای سامان گفتم شاید هر بازیگری بود از این ماجرا استقبال میكرد اما من به عنوان یك مجاهد تمام زندگی و باورم را گذاشتهام پس این برای من اضافه است...
ولی یك جا او تغییر ایدئولوژیك میدهد هر چند...
چرخنده: بله آنجا دیگر شرایط متفاوت میشود. باور كنید من به نقش فكر میكنم. به آقای سامان گفتم پس از آن تغییر مسیر، این النگوها امروز در دستان من است اما اجازه بدهید پس از وارد شدن امیر، عاطفه این النگوها را با تنفر در بیاورد تا نشان بدهد باور او این نیست. تمام این ریزهكاریها باعث میشود كه نقش به شكل یك كاراكتر واقعی و قابل باور به همراه یك ذهنیت درست از آب در آید. متأسفانه سه چهار سكانس درست و حسابی من از این كار حذف شد...
قبول كنید یك نقش مماس با خطوط قرمز تلویزیون به جهات مختلف را در این سریال بازی كردید؟
چرخنده: بله و من هم خیلی تلاش كردم. به هر حال این آدم یك مبارز است و هر چند اغفال میشود اما با آن آرمانهایش زندگی میكند و در نهایت به مسیر درستی كه باید وارد میشود. اگر دقت كرده باشید من یك نگاه مرموز در مورد این نقش به كار بردم كه در برخی لحظات آن حس تعلیق را در مورد شخصیت در تماشاگر ایجاد كنم. اتفاقی كه با مهناز فیلم «شب یلدا» هم رخ داد. واقعاً اینجا باید از استاد معیریان بابت گریم بسیار خوبم در نقش عاطفه تشكر كنم چرا كه لباس و گریم در همان لحظه اول مرا عاطفه میكرد و در ایفای نقش تمركز بسیاری را به من میداد.
نوابی: و من یك توضیح دیگر در مورد شخصیت فرهاد بدهم و آن اینكه این كاراكتر همان بشرزاد سریال «ارمغان تاریكی» بود .حتی در فیلمنامه هم نامش بشرزاد بود ولی بعد شد سهراب و در نهایت شد فرهاد. زمانیكه من سؤال كردم چرا پرداخت درستی در مورد این نقش نشد، آقای سامان در جواب من گفتند چون در سریال «ارمغان تاریكی» ما به بشرزاد پرداخته بودیم، ترجیح دادیم در پروانه خیلی به آن نپردازیم كه این به نظرم توجیه خوبی نبود.
و اگر ناگفتهای مانده در پایان این فنجان چای...
چرخنده: كماكان میگویم این 40 درصد از توانایی من است و آقای سامان عاطفه را تعدیل كردند.خدا را شكر میكنم كه مخاطب عاطفه را دوست داشت و او را دنبال كرد. امیدوارم در فرصتی بهتر نشان دهم كه میتوانستم عاطفهای به مراتب بهتر از این اجرا كنم.
نوابی: من و الهام چرخنده عاشق سینما و كارمان هستیم سالها به دلایل مختلف از كارمان فاصله گرفتیم، اما حالا آمدهایم كه با قدرت در كنار سینما و تلویزیون قرار بگیریم و این در واقع یك دست دوستی است كه به سمت اهالی سینما دراز شده است و میخواهیم تنها حضورمان به معنای وجود داشتن نباشد بلكه تأثیرگذار باشیم.
چرخنده: و من مدل عاطفه میگویم... سلام سینما! ما آمدهایم، خارج هم نیستیم، ممنوعالكار هم نیستیم، اگر فكر میكنید میتوانیم در ساخت یك اثر هنری همراهتان باشیم صادقانه در خدمتیم.
الهام چرخنده بازیگر سریال «من یك مستأجرم» كه سینما را با «شب یلدا» تجربه كرده است به همراه همسرش فرشید نوابی بازیگر سریال «ششمین نفر» در روزهای پایانی پخش سریال مشتركشان «پروانه» مهمان ما بودند و از زندگی و سینما گفتند...
الهام چرخنده بازیگر سریال «من یك مستأجرم» كه سینما را با «شب یلدا» تجربه كرده است به همراه همسرش فرشید نوابی بازیگر سریال «ششمین نفر» در روزهای پایانی پخش سریال مشتركشان «پروانه» مهمان یك فنجان چای ما شدند و ضمن صحبت از شخصیتهای عاطفه و فرهاد از فعالیتهای اخیرشان گفتند.
این زوج هنرمند كه به جز بازیگری در عرصه موسیقی نیز دستی بر آتش دارند در این گفتوگو از برنامههای آتیشان، بازی در سریال «فرشتگان بر بال آسمان» به كارگردانی محمدرضا آهنج (الهام چرخنده) و تهیه و اجرای برنامهای در خصوص سینما «سینما اكران» (فرشید نوابی) خبر دادند.
در حال حاضر مشغول چه كاری هستید؟
چرخنده: در حال حاضر مشغول بازی در سریال آقای آهنج هستم و از آنجا كه قرار است اطلاعاتی راجع به این كار ندهم مرا عفو بفرمایید و در همین حد بدانید!
گویا سر اجرای یك نمایش (افرای ژاپنی) هم رفتید؟
چرخنده: بله، اما متأسفانه به خاطر تداخلش با كار آقای آهنج از حضور در آن كار انصراف دادم و از دوستان عذرخواهی كردم. چند تلهفیلم هم در این مدت از سوی عزیزان همكار پیشنهاد شده كه به رغم احترامی كه برای دوستانم قائل هستم ترجیح دادم فعلاً این فضا را تجربه نكنم، چون تا به حال هم كار تلهفیلم نكردهام.
شما آقای نوابی چه خبر؟ مشغول كار جدید شدهاید؟
نوابی: برای اولین بار میخواهم از طریق روزنامه «بانی فیلم» به اهالی سینما مژده ساخت برنامهای را بدهم كه قرار است حامی سینما و سینماگران باشد. از سال گذشته طرحی را با عنوان «سینما اكران» در یكی از شبكههای سیما تصویب كردم كه كارش بررسی تولیدات و آثار در حال اكران سینمای ایران است و قرار است با مشاركت تمام اهالی سینما این برنامه روی آنتن برود.
در واقع یك «هفت» دیگر...
نوابی: نه این كار هیچ ربطی به برنامه خوب «هفت» ندارد و در كل با فرمت و ساختاری متفاوت تولید شده و روی آنتن خواهد رفت. اجازه بده بیشتر صحبت نكنم چون همین الان كه خیلی از دوستان سینمایی در جریان این كار قرار گرفتهاند....
سنگاندازیها آغاز شده؟
نوابی: (میخندد) نمیدانم شاید... اما شما شك نكنید با هماهنگی و لطف اهالی سینما من بزودی این كار را روی آنتن خواهم برد.
شما در مقام تهیهكننده در این پروژه فعال خواهید بود؟
نوابی: من به همراه یكی از تهیهكنندگان خوب و كاربلد تلویزیون آقای عزیز علیزاده این كار را تهیه خواهیم كرد و اجرا و كارگردانی آن هم بر عهده من خواهد بود. اجازه بده بیش از این راجع به آن صحبت نكنم،جز اینكه بگویم غرض از تولید این برنامه تنها ایجاد یك نگاه مثبت به سینماست و در واقع هدف ما چالش نیست،بلکه ایجاد آرامش است. من بیش از این حرفها راجع به این برنامه با «بانی فیلم» صحبت خواهم كرد و از طریق این روزنامه اعلام میكنم این برنامه متعلق به همه اهالی سینماست كه در تولید آن هم مشاركت خواهند داشت و دعوت میكنم سینماییهای حرفهای برای تولید یك اثر خوب با اعضای این پروژه دست مشاركت دهند.
چرخنده: راستی من طرح یك فیلمنامه را هم به شبكه اول سیما ارائه دادهام كه قرار است خانم پرند زاهدی آن را كار كنند. هم قرار است خودم در كار نگارش كنار پروژه باشم و هم رل یك زنش را بر مبنای خودم نوشتم. چون این زن یك تعلیم دیده است كه از خارج آمده و قرار است در كشور ما خرابكاری كند و...
چرا قرار است حتماً خودتان بازی كنید؟
چرخنده: چون این نقش یك كاراكتر فیزیكال است و نیاز است بازیگر این نقش ورزشهای رزمی را خوب بداند و بشناسد. فكر میكنم فیلمنامهای است كه اگر خوب پرداخته شود اثر ماندگار از آن خلق خواهد شد. كار دیگری كه به شدت پیگیر آن هستم این است كه امسال پكیجی از اشعارم كه مجوز گرفته و توسط فرشید نوابی روی آنها آهنگسازی صورت گرفته و خودم دكلماسیون كردم وارد بازار شود.جالب اینكه چند كلیپ هم روی آنها ساخته شده كه اثر آبرومند به مخاطب ارائه شود. پانزده تراك هم با اشعاری از خودم و فرشید و البته با آهنگسازی او، تمرین شده كه آماده هستم تا برای اولین بار الهام چرخنده به عنوان بانوی خواننده روی صحنه برای بانوان بخواند. اگر یادتان باشد در فیلم «شب یلدا» مردم گوشههایی از صدای مرا شنیدند چون كار اصلی من آواز است و امیدوارم این تجربه هم بزودی كنار بانوان عزیز و محترم كشورم اتفاق بیفتد.
شما در كل بازیگر خوششانسی نیستید،علت چیست؟ انتخاب نادرست، عدم پیشنهادهای دندانگیر یا... .
چرخنده: نمیدانم، خیلیها شاید فكر كنند من بازیگر بدشانسی هستم یا حتی به حق خودم نرسیدم اما برای من بیش از هر چیز اخلاق اهمیت دارد. یعنی اگر من بخواهم یك واژه راجع به الهام بگویم به مهربان بودن او كه معمولاً كار هم دستش میدهد اشاره میكنم.
در واقع مهربان بودن عاملی است كه شما كمكار باشید و به حق خودتان در دنیای بازیگری نرسید؟
چرخنده: ببینید شاید بازیگر باید خیلی در معرض دید باشد تا دیده شود، اما من خیلی ارتباطات و روابط عمومی به این شكل نداشتهام و همچنان با اهالی سینما ارتباطی ندارم. این اتفاق به قصد رخ نداده چون من چند مسیر مختلف را در زندگی تجربه كردهام و به سینما رسیدهام. در واقع یك آرشیتكت هستم.سالها در عرصه ورزش والیبال توپ زدم، كار نوشتن را تجربه كردهام، اما آمدم و سینما را انتخاب كردم. در این خانواده محترم و عزیز سینما نمیدانم چه اتفاقی رخ میدهد كه گاهی به بازیگری مثل من نامهربانی میشود.
نامهربانی اهالی سینما و حتی تلویزیون مدلهای مختلف دارد! برای شما كدامیك اتفاق افتاده است؟
چرخنده: من از سوی كارگردانی برای یك كار دعوت شدم رفتم نقش را خواندم همه چیز از سوی دو طرف OK بود، اما آن كار كنسل شد، طی ملاقاتی دیگر آن آقای كارگردان گفت من خیلی مصر بودم با تو كار كنم اما خانمی كه واقعاً من تا آن روز نامش را نشنیده بودم گفته بود فلانی سر صحنه اخلاقهای خاصی دارد مثلاً میگوید من فلان غذا را نمیخورم و... مرا میگویی هاج و واج مانده بودم! ای كاش میگفتند الهام چرخنده بازیگر خوبی نیست این یك امر سلیقهای است، اما واقعاً این سینما برای من عشق است ولی دغدغه نیست كه بخواهم انسانیت و باورهایم را در انجام یك كار زیر سؤال ببرم و... بگذریم!
اما بر این باورم كه اگر من درست و به هنجار حركت كنم و استعداد داشته باشم آن اتفاق در فصل خودش رخ میدهد و هیچ انرژی و قدرتی نمیتواند جلوی آن را بگیرد.
بعد از فیلم «شب یلدا» (كیومرث پوراحمد) میشد كه یك اتفاق خوب برای شما با همان حضور كوتاه اما مؤثر رخ بدهد چرا نشد؟
چرخنده: آن كار یك اتفاق خوب ولی از زوایهای تلخ برای من بود كه امروز سالها از آن گذشته و نبش قبر كردن آن را درست نمیدانم. با این حال پیش از جشنواره با من تماس گرفته شد و رفتم آقای پوراحمد را دیدم و خیلی هم خوشحال شدم. اهل گلهگذاری نیستم و معتقدم هنوز دیر نشده و من با انرژی، استعداد، توانایی و البته انگیزهای كه امروز در خودم سراغ دارم،میدانم كه روزگار خوبی پیش روی ماست.
نوابی: من نكتهای را اشاره كنم. من نام این اتفاق یا اتفاقات را بدشانسی نمیگذارم، چون فكر میكنم خداوند متعال هیچ استعدادی را به انسان نمیدهد كه آن را بلا استفاده بگذارد.اگر استعداد یا نعمتی را به انسان در زمینه هنری یا هر زمینه دیگر میدهد به موقع هم آن را بارور میسازد. حالا این زمان دیر یا زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. ما در سینما باید صبوری را هم یاد بگیریم و تجربه كنیم. شما ببینید آقای پرستویی سالها در عرصه تئاتر تلاش و صبر و ایستادگی كرد تا به این جایگاه رسید!
شما سال گذشته یك فیلم سینمایی را هم تجربه كردید؟
چرخنده: بله «دامنههای سفید» را كار كردم كه كارگردانش آقای محمدابراهیم معیری بود. فیلم بیشتر قاب عكس است، سبك كار شبیه به آثار امیر نادری است و در آن نقش یك زن محقق را بازی میكنم.
نوابی: بیشتر یك كار جشنوارهای است و امیدوارم بتواند اكران درست و به موقعی داشته باشد و در جشنواره مطرح شود.
شما در چند اثر نمایشی با یكدیگر همكاری داشتید؟
نوابی: ما اولین بار جلوی دوربین مرحوم امیر قویدل رفتیم (سریال دایره تردید)، دومین بار در سریال «من یك مستاجرم» خانم بختآور همبازی شدیم، سومین بار هم فیلم «دامنههای سفید» كه از آن صحبت شد و امروز كه سریال «پروانه» روی آنتن است.
برویم سراغ سریال «پروانه» و از نقش عاطفه آغاز كنیم.
چرخنده: فرشید جان دعوت شده بودند به دفتر آقای سامان. با من تماس گرفتند و گفتند كه كاری با این خصوصیات قرار است تولید شود.گفتم آقای سامان را نمیشناسم و تا به حال از ایشان كاری ندیدهام. تا فاصلهای كه ماشین بیاید رفتم ایشان را سرچ كردم چون وظیفه هر كس است كه قبل از انعقاد قرارداد همكاری یا ... برود و بداند با چه كسی قرار ملاقات دارد. این مسئله یك اتفاق دو سویه است.آقای سامان پیش از این یك سریال ساخته بودند به نام ارمغان تاریكی و البته گویا سریال موفقی هم بوده.
شما هیچ اطلاعاتی راجع به كارگردان و كارش نداشتید؟
نوابی: من در دفتر بودم و راجع به یك رل در حال مذاكره ، اما در كل من هم ایشان را نمیشناختم ،چرا كه زمان پخش سریال ارمغان تاریكی ما ایران نبودیم. بعد از اینكه قراردادم را بستم، دی وی دی سریال را گرفتم و دیدم. آن موقع صحبت شخصیت عاطفه با آن مختصات شد كه من به آقای سامان پیشنهاد دادم كه خانم چرخنده به خوبی میتواند از پس این نقش برآید...
چرخنده: البته اینگونه نیست كه من هر كجا میروم فرشید را دعوت كنند و هر كجا كه ایشان میرود من هم دعوت شوم! فرشید با شنیدن اطلاعات راجع به نقش عاطفه و شباهت آن به من، پیشنهاد حضور الهام چرخنده را میدهد.
نوابی: جالب اینكه تا اواسط بحث او نمیدانست كه خانم چرخنده همسر من است.
چرخنده: بارها شده كه من رفتهام و نقشی را خواندهام و گفتهام این نقش در مختصات من نیست، چون قرار است مدتها با این كاراكتر زندگی كنم پس باید شباهتهای لازم را در خودم و نقش ببینم. من فیلمنامه و نقش را خواندم و عاطفه را واقعاً یك كاراكتر خوب و جای كاردار دیدم. اصولاً به نظرم عاطفه رل دو نیامد ،چون مختصاتی را در او میدیدم كه تمام ساختار قصه را بر هم میریخت. برای من نقشی مهم بود كه اگر از فیلمنامه بیرون كشیده شود اتفاقی در ساختار كار رخ بدهد.
در میان فیلمنامههایی كه اغلب زنان را منفعل و تنها در آشپزخانه میبینیم و تاثیرشان در حد یك حرف است نه اكت، به نظرم عاطفه نگارش و پرداخت خوبی داشته هر چند میتوانست بهتر از اینها نوشته شود؟
چرخنده: بله واقعاً این كاراكتر در میان ساختههایی كه اخیرا دیده بودم و یا فیلمنامههایی كه خوانده بودم متفاوت بود. او نه تنها از فضای بچهداری و به قول شما آشپزخانه بیرون كشیده شده بود ،بلكه در حال پیش بردن یك جنبش انقلابی نیز بود. ضمن اینكه قصههای این كاراكتر خیلی خوب رقم زده شده بود.
نوابی: به نظرم عاطفه یك شروع درست، یك اوج و یك فینال خوب داشت كه شما دیدید.
چرخنده: دقیقا ...
نوابی: ای كاش نویسندگان و خالقان آثار این نگاه درست و حرفهای را در خلق شخصیت و پرداخت آن، راجع به هر نقشی داشته باشند چرا كه هیچ چیز بدتر از این نیست كه تو در كاری ایفاگر نقشی باشی كه به یكباره بیدلیل رها شود به امان خدا. این مسئله هم برای بازیگر آزار دهنده است و هم برای تماشاگر ...
عاطفه از آن دست نقشهایی است كه قطعاً بدون تحقیق و بررسی ایفای آن ممكن نیست.چگونه به كاراكتر، جایگاهش در قصه، مبارزات و اتفاقات رخ داده در آن زمان از تاریخ معاصر برای آدمهایی از این دست نزدیك شدید؟
چرخنده: این نقش كه اصولاً نیازمند تحقیق بود،ولی معتقد هستم چه خوب است ایفای یك نقش دستاوردهای دیگری نیز برای من داشته باشد. به همین دلیل من روی این كاراكتر، شیوه گویش، لحن كلام، نوع پوشش و حتی موسیقی آن دوره تحقیق كردم. جالب است بدانید آقای سامان بسیار آدم حساس، دقیق و ریزبینی هستند و اتفاقاً یك جا در گفتوگویی گفته بودند هیچ كاری از من ندیده بودند، اما با تمام وسواس و دقتشان من در همان روز ملاقات قرارداد بستم، تست گریم و لباس شدم عاطفه، پس فكر میكنم كه خوشبختانه آقای سامان، عاطفهای كه در ذهنشان بود را پیدا كرده بودند.
حالا من وظیفه داشتم به عنوان بازیگر، بیایم و برسم به آنچه در ذهن كارگردان و نویسنده وجود دارد. از خود ایشان چند كتاب گرفتم و در همان لوكیشن مشغول خواندن آنها شدم و همان زمان از طریق یكسری از دوستانم، به چندین عكس و لباس متعلق به آن دوره دسترسی پیدا كردم و حتی بخشی از آنها را خریداری كردم و برای خانم ناقد (طراح صحنه و لباس سریال) هدیه آوردم. من مثل هر دستیار كارگردان برای خودم یك بورد دارم، سكانسهایم را مینویسم، راكورد لباسم را مینویسم، گریم خودم را میشناسم و این مسئله قطع به یقین یك جا كمك حال من خواهد بود. باور كنید زمزمه موسیقی آن دوره كه فرشید زحمتش را برای من كشیده بود در طول كار، كلی در نزدیك شدن من به نقش و فضا مؤثر بود.
و اما فرشید نوابی و شخصیت فرهاد...
نوابی: من پیش از این در سال گذشته سریال «ششمین نفر» را كار كرده بودم و این دوره را تا حدودی میشناختم.ضمن اینكه خانواده من یك خانواده ارتشی بودند و در بستر این اتفاقات بودم و یك جورهایی شناخت خوبی داشتم. روزی كه شخصیت فرهاد به من پیشنهاد شد،به آقای سامان گفتم این كاراكتر دارای هویت دقیق و درستی نیست و نیازمند این است كه روی آن كار شود. خواهش من این بود كه در طول تصویربرداری به این كاراكتر بیشتر پرداخته شود.
در واقع با یك جمله «به من اعتماد كن!» قرارداد بستم و مشغول كار شدم.البته مطمئن بودم كه هم به لحاظ شخصیتپردازی فرهاد و هم به لحاظ بازی خودم چون نویسنده و كارگردان یك نفر است قطع به یقین مشكلی نخواهم داشت.
و حاصل این اعتماد به كارگردان به كجا كشید؟
نوابی: در طول كار صحبتهای خوبی با آقای سامان داشتیم، چون نه پایان نقش مشخص بود نه شروعش، در حقیقت برعكس شخصیت عاطفه كه زیر و بمهای خودش را داشت و تمام خواص یك كاراكتر كامل در آن جمع بود شخصیت فرهاد تنها خاصیت دستور دادن داشت و نه چیز دیگر...
در واقع بسیار تخت و تك بعدی به فرهاد نگاه شده بود؟
نوابی: بله، در حالی كه من به دنبال این بودم كه این كاراكتر یك هویت جداگانهای هم در طول قصه داشته باشد، جدا از یك فرمانده بودن. متأسفانه این اتفاق رخ نداد و كماكان من این گلایه را دارم كه ای كاش میشد فرهاد سریال پروانه، در یك ویترین زیباتر دیده شود، شما در قسمتهای نهایی خواهید دید كه فرهاد به یكباره در قصه محو میشود و روابط مشترك او با آدمهای مختلف قصه نادیده گرفته میشود و... .تا روزهای پایانی اصرار كردم كه یك فكری به حال این نقش بكنیم.
اگر چه سه - چهار سكانس هم اضافه شد، اما باز هم كمكی به این نقش نكرد و... یكی از نقاط ضعفی كه اكثر آثار تلویزیونی ما دارند این است كه وقتی یك نقش، قهرمان ثابت كار قلمداد میشود دیگر كاراكترها فقط حول آن محور میگردند و نگاهی مستقل به آنها نمیشود.من در دهه سوم فعالیتم دیگر دغدغه حضور به هر قیمتی را كه ندارم، امروز من آن جایگاهی را كه باید بدست آوردهام و از سویی نمیتوانم یك قدم اعتبار مضاعف به خودم بدهم تمام تلاش من این است كه از همان اعتبار ناچیز اگر وجود داشته باشد دفاع كنم. متأسفانه آن اتفاق كه باید رخ نداد...
میخواهی بگویی از آن اعتماد پشیمان هستی؟
نوابی: پشیمان نه، متاسفم! متاسفم كه فرهاد سریال پروانه مثل بهزاد سریال ششمین نفر نتوانست كارش را به درستی به پایان برساند. نمیخواهم ایراد بگیرم، در واقع این نشان میدهد من عاشق كارم هستم و دوست ندارم به هر قیمتی جلوی دوربین بروم. من با هر نقشی از خودم ردپایی به جای میگذارم كه باید از آن دفاع كنم. عین این جمله را به كارگردان هم گفتم و متأسفانه امروز چیزی برای دفاع از فرهاد ندارم. نمیدانم شاید به این دلیل است كه امروز كه با شما صحبت میكنم، توقع زیادی از خودم و حرفهام دارم و مطمئن هستم كه میشد این نقش بهتر از این حرفها از آب درآید.
از بازی همسرت در نقش عاطفه راضی هستی؟
نوابی: من راجع به خانم الهام چرخنده باید بگویم او استعدادی است كه تواناییهایش آن طور كه باید تا به حال دیده نشده و بهتر بگویم فرصتش ایجاد نشده. به نظرم با اینكه عاطفه حضورش در سریال تا حدودی كوتاه بود اما خانم چرخنده توانست حضوری مؤثر از خودش و این نقش در اذهان باقی بگذارد. خیلی از دوستان گفتهاند كه عاطفه یكی از بهترینهای این قصه بوده است.
چرخنده: باور كنید این چهل درصد از تواناییهای من بود. علاقهمند هستم امروز نقشی را بازی كنم كه شاید تا به حال جای بازیگرش در سینمای ایران خالی بوده است. دوست دارم یك نویسنده بگوید من این نقش را بر اساس توانمندیهای الهام چرخنده نوشتهام.باور كنید من به دنبال اسم و رسم نیستم، اما میدانم با تواناییهایی كه در زمینههای مختلف ورزشی (رزمی)، سواركاری، تیراندازی و... دارم میتوانم به یك نقش در سینما كمك بسیاری كنم.
باور كنید در این سریال گاهی از بچههای لباس میخواستم كه لطفاً شال مرا در این صحنه اتو نكنید، چون این كاراكتر یك مجاهد است پس اهل اتو كردن نبوده، یادم هست آقای سامان از طراح لباس خواسته بود برای من چند النگو و انگشتر بگیرند، من اینها را گرفتم و رفتم داخل حیاط و كلی با خودم كلنجار رفتم، برگشتم به آقای سامان گفتم شاید هر بازیگری بود از این ماجرا استقبال میكرد اما من به عنوان یك مجاهد تمام زندگی و باورم را گذاشتهام پس این برای من اضافه است...
ولی یك جا او تغییر ایدئولوژیك میدهد هر چند...
چرخنده: بله آنجا دیگر شرایط متفاوت میشود. باور كنید من به نقش فكر میكنم. به آقای سامان گفتم پس از آن تغییر مسیر، این النگوها امروز در دستان من است اما اجازه بدهید پس از وارد شدن امیر، عاطفه این النگوها را با تنفر در بیاورد تا نشان بدهد باور او این نیست. تمام این ریزهكاریها باعث میشود كه نقش به شكل یك كاراكتر واقعی و قابل باور به همراه یك ذهنیت درست از آب در آید. متأسفانه سه چهار سكانس درست و حسابی من از این كار حذف شد...
قبول كنید یك نقش مماس با خطوط قرمز تلویزیون به جهات مختلف را در این سریال بازی كردید؟
چرخنده: بله و من هم خیلی تلاش كردم. به هر حال این آدم یك مبارز است و هر چند اغفال میشود اما با آن آرمانهایش زندگی میكند و در نهایت به مسیر درستی كه باید وارد میشود. اگر دقت كرده باشید من یك نگاه مرموز در مورد این نقش به كار بردم كه در برخی لحظات آن حس تعلیق را در مورد شخصیت در تماشاگر ایجاد كنم. اتفاقی كه با مهناز فیلم «شب یلدا» هم رخ داد. واقعاً اینجا باید از استاد معیریان بابت گریم بسیار خوبم در نقش عاطفه تشكر كنم چرا كه لباس و گریم در همان لحظه اول مرا عاطفه میكرد و در ایفای نقش تمركز بسیاری را به من میداد.
نوابی: و من یك توضیح دیگر در مورد شخصیت فرهاد بدهم و آن اینكه این كاراكتر همان بشرزاد سریال «ارمغان تاریكی» بود .حتی در فیلمنامه هم نامش بشرزاد بود ولی بعد شد سهراب و در نهایت شد فرهاد. زمانیكه من سؤال كردم چرا پرداخت درستی در مورد این نقش نشد، آقای سامان در جواب من گفتند چون در سریال «ارمغان تاریكی» ما به بشرزاد پرداخته بودیم، ترجیح دادیم در پروانه خیلی به آن نپردازیم كه این به نظرم توجیه خوبی نبود.
و اگر ناگفتهای مانده در پایان این فنجان چای...
چرخنده: كماكان میگویم این 40 درصد از توانایی من است و آقای سامان عاطفه را تعدیل كردند.خدا را شكر میكنم كه مخاطب عاطفه را دوست داشت و او را دنبال كرد. امیدوارم در فرصتی بهتر نشان دهم كه میتوانستم عاطفهای به مراتب بهتر از این اجرا كنم.
نوابی: من و الهام چرخنده عاشق سینما و كارمان هستیم سالها به دلایل مختلف از كارمان فاصله گرفتیم، اما حالا آمدهایم كه با قدرت در كنار سینما و تلویزیون قرار بگیریم و این در واقع یك دست دوستی است كه به سمت اهالی سینما دراز شده است و میخواهیم تنها حضورمان به معنای وجود داشتن نباشد بلكه تأثیرگذار باشیم.
چرخنده: و من مدل عاطفه میگویم... سلام سینما! ما آمدهایم، خارج هم نیستیم، ممنوعالكار هم نیستیم، اگر فكر میكنید میتوانیم در ساخت یك اثر هنری همراهتان باشیم صادقانه در خدمتیم.