alamatesoall
05-08-2013, 05:40 PM
معلم هر اندازه داراى رفتار انسانى مطلوبى باشد، ولى از نظر علمى ضعیف و ناتوان تلقى شود، مورد قبول شاگردان واقع نخواهد شد. شخصیت متعادل همراه با تسلط علمى معلم، او را از نظر شاگردان با ارزش و اعتبار مىسازد. معلمى از نظر علمى قوى است که به روشهاى ارائه محتوا و چگونگى برقرارى ارتباط، آگاه و بر آنها مسلط باشد. معلم باید از نظریههاى جدید ارتباطی، از دانشهاى جدید روانشناسى و علوم رفتاری، بویژه روانشناسى تدریس و یادگیری، آگاهى کافى داشته باشد.آگاهى از علوم اجتماعی، بویژه روانشناسى اجتماعى نیز او را یارى خواهد کرد تا فرهنگ و ویژگىهاى خاص طبقات اجتماعى شاگردان را تا حدودى بشناسد و با شناخت خصوصیات فردى و اجتماعى آنان، به برنامهریزى فعالیتهاى آموزشى بپردازد.
روش تدریس باید متناسب با اصول آموزش و پرورش و خصوصیات شاگردان انتخاب شود؛ زیرا وظیفهٔ اساسى معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نیست، بلکه مهمترین وظیفهٔ او همکارى و راهنمایى یکایک شاگردان براى رسیدن به هدفهاى مطلوب تعلیم و تربیت است.
تسلط بر محتوا و موضوع درس، از مهمترین ویژگىهاى معلم است. با وجود اینکه دامنهٔ علوم حتى در یک رشتهٔ خاص، بسیار وسیع و گسترده شده است و کمتر کسى مىتواند به همهٔ آنها دست یابد، لازم است که معلم حداقل بر مطالبى که تدریس مىکند مسلط باشد. او براى تحقق چنین منظورى باید مطالعه مستمر و دائم داشته باشد. اگر معلمى در مسائل علمى ضعیف باشد و نتواند به پرسشهاى شاگردان پاسخ دهد، مسلماً در کار خود شکست خواهد خورد. معلم باید همیشه بر آگاهىهاى خود بیفزاید. او باید در زمینهٔ کار خود با یافتههاى جدید در ارتباط دائم باشد. اگر معلمى از این امر غافل شود، در امر تدریس ناچار از تکرار مکررات خواهد بود. مطالعهٔ دائم براى معلم بیش از هرکس دیگرى لازم و ضرورى است.
نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفهٔ معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کارى به جامعه ندارد، در حالى که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان مىآموزند تا بهتر زندگى کنند. اگر آموزش رسمى با زندگى اجتماعى و حقیقى آنان ارتباط نداشته باشد، چندان اهمیت و اعتبارى نخواهد داشت. بیشتر اوقاتِ شاگردان در خارج از محیط مدرسه مىگذرد، پس معلم باید در زندگى اجتماعى نیز راهنماى شاگردان باشد. راهنمایى معلمان سبب مىشود که زندگى واقعى در نظر شاگردان معنى پیدا کند.
آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصى به خود مىگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه به شرایط تاریخى جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهاى والاى جامعهٔ پیشرفته و انسانى آشنا کند. از آنجا که جامعهٔ پیچیده و پویا به انسانهاى اندیشمند و باریکبین نیاز دارد، معلم باید سعى کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنان را با آرمانهاى ارزشمند انسانى آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتى که کسب مىکند، تلاش مىکند تا در تحرک و پویایى جامعه خود به سوى پیشرفت، سهمى مؤثر داشته باشد.
معلم علاوه بر داشتن محتواى غنى علمی، باید از فنون و مهارتهاى آموزشى آگاه باشد. او باید هدفهاى آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت، به فعالیتهاى آموزشى خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشى باشد و با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهاى آموزشىاى که مربیان تربیتى با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهى داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روشهاى صحیح تدریس و فنون کلاسداری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیرى را فراهم کند. معلمى که بر محتوا مسلط است ولى با روشهاى تدریس ناآشنا است، ممکن است قادر به فراهمکردن موقعیت مناسب یادگیرى نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتواى غنى علمى و آشنایى با روشهاى تدریس، با برنامهریزى و طراحى آموزشى آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهاى تدریس خود را بطور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدرس هدفدارى داشته باشد.
veryak.persianblog.ir
روش تدریس باید متناسب با اصول آموزش و پرورش و خصوصیات شاگردان انتخاب شود؛ زیرا وظیفهٔ اساسى معلم فقط درس دادن و پس گرفتن درس نیست، بلکه مهمترین وظیفهٔ او همکارى و راهنمایى یکایک شاگردان براى رسیدن به هدفهاى مطلوب تعلیم و تربیت است.
تسلط بر محتوا و موضوع درس، از مهمترین ویژگىهاى معلم است. با وجود اینکه دامنهٔ علوم حتى در یک رشتهٔ خاص، بسیار وسیع و گسترده شده است و کمتر کسى مىتواند به همهٔ آنها دست یابد، لازم است که معلم حداقل بر مطالبى که تدریس مىکند مسلط باشد. او براى تحقق چنین منظورى باید مطالعه مستمر و دائم داشته باشد. اگر معلمى در مسائل علمى ضعیف باشد و نتواند به پرسشهاى شاگردان پاسخ دهد، مسلماً در کار خود شکست خواهد خورد. معلم باید همیشه بر آگاهىهاى خود بیفزاید. او باید در زمینهٔ کار خود با یافتههاى جدید در ارتباط دائم باشد. اگر معلمى از این امر غافل شود، در امر تدریس ناچار از تکرار مکررات خواهد بود. مطالعهٔ دائم براى معلم بیش از هرکس دیگرى لازم و ضرورى است.
نقش دیگر معلم ایجاد رابطه و پیوند بین جامعه و مدرسه است. شاید چنین تصور شود که وظیفهٔ معلم فقط انتقال دانش و اطلاعات است و او کارى به جامعه ندارد، در حالى که واقعیت درست بر خلاف این است؛ زیرا شاگردان مىآموزند تا بهتر زندگى کنند. اگر آموزش رسمى با زندگى اجتماعى و حقیقى آنان ارتباط نداشته باشد، چندان اهمیت و اعتبارى نخواهد داشت. بیشتر اوقاتِ شاگردان در خارج از محیط مدرسه مىگذرد، پس معلم باید در زندگى اجتماعى نیز راهنماى شاگردان باشد. راهنمایى معلمان سبب مىشود که زندگى واقعى در نظر شاگردان معنى پیدا کند.
آموزش و پرورش هر جامعه با توجه به تاریخ و فرهنگ آن جامعه شکل خاصى به خود مىگیرد. معلم آگاه و مسلط باید با تأکید بر آن فرهنگ خاص و با توجه به شرایط تاریخى جامعه، کوشش کند تا شاگردان را به ارزشهاى والاى جامعهٔ پیشرفته و انسانى آشنا کند. از آنجا که جامعهٔ پیچیده و پویا به انسانهاى اندیشمند و باریکبین نیاز دارد، معلم باید سعى کند ذهن شاگردان را از حالت رکود و ثبات بیرون آورد و آنان را با آرمانهاى ارزشمند انسانى آشنا سازد. معلم آگاه به مدد دانش و اطلاعاتى که کسب مىکند، تلاش مىکند تا در تحرک و پویایى جامعه خود به سوى پیشرفت، سهمى مؤثر داشته باشد.
معلم علاوه بر داشتن محتواى غنى علمی، باید از فنون و مهارتهاى آموزشى آگاه باشد. او باید هدفهاى آموزش و پرورش را بشناسد و با این شناخت، به فعالیتهاى آموزشى خود جهت دهد. او باید قادر به تحلیل فرایند آموزشى باشد و با استفاده از امکانات و تجهیزات موجود، روش تدریس خود را انتخاب کند. او باید از الگوهاى آموزشىاى که مربیان تربیتى با تحقیق به آنها دست یافتهاند، آگاهى داشته باشد و مزایا و معایب هر کدام را بشناسد و با روشهاى صحیح تدریس و فنون کلاسداری، کاملاً آشنا باشد تا بتواند شرایط مطلوب یادگیرى را فراهم کند. معلمى که بر محتوا مسلط است ولى با روشهاى تدریس ناآشنا است، ممکن است قادر به فراهمکردن موقعیت مناسب یادگیرى نشود. معلم، باید علاوه بر داشتن محتواى غنى علمى و آشنایى با روشهاى تدریس، با برنامهریزى و طراحى آموزشى آشنا باشد. او باید قبل از شروع تدریس، قادر باشد هدفهاى تدریس خود را بطور صریح و روشن معین کند تا بتواند تدرس هدفدارى داشته باشد.
veryak.persianblog.ir