hasti-m
06-09-2009, 07:31 PM
فضا (Space) واژهای است كه در زمینههای متعدد و رشتههای گوناگون از قبیل فلسفه، جامعهشناسی، معماری و شهرسازی بطور وسیع استفاده میشود. لیكن تكثّر كاربرد واژه فضا به معنی برداشت یكسان از این مفهوم در تمام زمینههای فوق نیست، بلكه تعریف فضا از دیدگاههای مختلف قابل بررسی است. مطالعات نشان میدهد با وجود درك مشتركی كه به نظر میرسد از این واژه وجود دارد، تقریباً توافق مطلقی در مورد تعریف فضا در مباحث علمی به چشم نمیخورد و این واژه از تعدد معنایی نسبتاً بالایی برخوردار است و تعریف مشخص و جامعی وجود ندارد كه دربرگیرنده تمامی جنبههای این مفهوم باشد. از این رو در این یادداشت به ذکر برخی کلیات در مورد مفهوم فضا بسنده میکنیم.
فضا یك مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر میكند و ما را در تمام طول زندگی احاطه كرده است. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت میبخشد كه اهمیت آن در یك زندگی لذتبخش از نور آفتاب و محلی برای آرامش كمتر نیست.
هركاری كه انسان انجام میدهد، دارای یك جنبه فضایی نیز است، به عبارتی هر عملی كه انجام میشود، احتیاج به فضا دارد. دلبستگی بشر به فضا از ریشههای عمیقی برخوردار است. این دلبستگی از نیاز انسان به ایجاد ارتباط با سایر انسانها كه از طریق زبانهای گوناگون صورت میپذیرد، سرچشمه میگیرد. همچنین بشر خود را با استفاده از فیزیولوژی و تكنولوژی، با اشیاء فیزیكی وفق میدهد و از این طریق یك رابطه و تعادل پویا بین انسان و محیط (اشیاء)، علاوه بر ارتباط میان انسانها، بوجود میآید. این اشیاء بر اساس یك سری روابط خاص به درونی و بیرونی، دور و نزدیك، منفرد و متحد، پیوسته و گسسته تقسیم شدهاند. برای اینكه بشر بتواند به تصورات و ذهنیات خود عینیت بخشد، بایستی كه این روابط را درك كند و آنها را در قالب یك مفهوم فضایی هماهنگ نماید. لذا فضا بیانگر نوع ویژهای از ایجاد ارتباط نیست، بلكه صورتی است جامع و دربرگیرنده هر نوع ایجاد ارتباط، چه میان انسانها و چه میان انسان و محیط.
فضا ماهیتی جیوه مانند دارد كه چون نهری سیال، تسخیر و تعریف آن را مشكل مینماید. اگر قفس آن به اندازه كافی محكم نباشد، براحتی به بیرون رسوخ میكند و ناپدید میشود. فضا میتواند چنان نازك و وسیع به نظر آید كه احساس وجود بعد از بین برود (برای مثال در دشتهای وسیع، فضا كاملاً بدون بعد به نظر میرسد) و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد كه به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد.
با اینکه تعریف دقیق و مشخص فضا دشوار و حتی ناممکن است، ولی فضا قابل اندازهگیری است. مثلاً میگوییم هنوز فضای كافی موجود است یا این فضا پر است. نزدیكترین تعریف این است كه فضا را خلائی در نظر بگیریم كه میتواند شیء را در خود جای دهد و یا از چیزی آكنده شود.
نكته دیگری كه در مورد تعریف فضا باید خاطرنشان كرد، این است كه همواره بر اساس یك نسبت كه چیزی از پیش تعیین شده و ثابت نیست، ارتباطی میان ناظر و فضا وجود دارد. بطوریكه موقعیت مكانی شخص، فضا را تعریف میكند و فضا بنا به نقطه دید وی به صورتهای مختلف قابل ادراك میباشد.
فضا یك مقوله بسیار عام است. فضا تمام جهان هستی را پر میكند و ما را در تمام طول زندگی احاطه كرده است. فضا به محیط زیست اطراف ما احساس راحتی و امنیت میبخشد كه اهمیت آن در یك زندگی لذتبخش از نور آفتاب و محلی برای آرامش كمتر نیست.
هركاری كه انسان انجام میدهد، دارای یك جنبه فضایی نیز است، به عبارتی هر عملی كه انجام میشود، احتیاج به فضا دارد. دلبستگی بشر به فضا از ریشههای عمیقی برخوردار است. این دلبستگی از نیاز انسان به ایجاد ارتباط با سایر انسانها كه از طریق زبانهای گوناگون صورت میپذیرد، سرچشمه میگیرد. همچنین بشر خود را با استفاده از فیزیولوژی و تكنولوژی، با اشیاء فیزیكی وفق میدهد و از این طریق یك رابطه و تعادل پویا بین انسان و محیط (اشیاء)، علاوه بر ارتباط میان انسانها، بوجود میآید. این اشیاء بر اساس یك سری روابط خاص به درونی و بیرونی، دور و نزدیك، منفرد و متحد، پیوسته و گسسته تقسیم شدهاند. برای اینكه بشر بتواند به تصورات و ذهنیات خود عینیت بخشد، بایستی كه این روابط را درك كند و آنها را در قالب یك مفهوم فضایی هماهنگ نماید. لذا فضا بیانگر نوع ویژهای از ایجاد ارتباط نیست، بلكه صورتی است جامع و دربرگیرنده هر نوع ایجاد ارتباط، چه میان انسانها و چه میان انسان و محیط.
فضا ماهیتی جیوه مانند دارد كه چون نهری سیال، تسخیر و تعریف آن را مشكل مینماید. اگر قفس آن به اندازه كافی محكم نباشد، براحتی به بیرون رسوخ میكند و ناپدید میشود. فضا میتواند چنان نازك و وسیع به نظر آید كه احساس وجود بعد از بین برود (برای مثال در دشتهای وسیع، فضا كاملاً بدون بعد به نظر میرسد) و یا چنان مملو از وجود سه بعدی باشد كه به هر چیزی در حیطه خود مفهومی خاص بخشد.
با اینکه تعریف دقیق و مشخص فضا دشوار و حتی ناممکن است، ولی فضا قابل اندازهگیری است. مثلاً میگوییم هنوز فضای كافی موجود است یا این فضا پر است. نزدیكترین تعریف این است كه فضا را خلائی در نظر بگیریم كه میتواند شیء را در خود جای دهد و یا از چیزی آكنده شود.
نكته دیگری كه در مورد تعریف فضا باید خاطرنشان كرد، این است كه همواره بر اساس یك نسبت كه چیزی از پیش تعیین شده و ثابت نیست، ارتباطی میان ناظر و فضا وجود دارد. بطوریكه موقعیت مكانی شخص، فضا را تعریف میكند و فضا بنا به نقطه دید وی به صورتهای مختلف قابل ادراك میباشد.