Isooda
05-02-2013, 11:23 AM
بشر همچنان با ادوات جديدي که مي سازد، به دنبال شناخت بيشتر از محيط اطراف است و به گفته دانشمندان اعماق درياها و اقيانوس ها، يکي از موارد بسيار مورد توجه است.آمار نشان مي دهد به دليل عدم توانايي در ورود به مناطق عميق اقيانوس ها، تنها 5 درصد از درياها آن هم تا عمق يک هزار پايي، مورد شناسايي قرار گرفته است.
دانشمندان براي شناسايي گونه هايي جديد از آبزيان، مي خواهند به عمق 35 هزار پايي بروند.(جالب است بدانيد کشتي غرق شده تايتانيک در عمق 15 هزار پايي اقيانوس، آرام گرفته است)هدف ديگر آنها کنکاش در عمق 20 هزار پايي است.اگر بشر بتواند به اين ميزان پنج هزار پاي ديگر اضافه کند، خواهد توانست با 98 درصد از آنچه دانشمندان به آن موجودات ناشناخته اقيانوس ها مي گويند آشنا شوند.
مقدمه :
همانطور که می دانيم اقيانوس ها تقريبا 71 درصد از سطح زمين را پوشش داده و از نظر عمقی به چند منطقه تقسيم می شوند. در آنها 2 منطقه اصلی وجود دارد: 1) منطقه پلاژيک و 2)منطقه بنتيک(کفی)
در منطقه پلاژيک ارگانيسم ها آزادانه روی سطح آب شناور می شوند و اما در منطقه بنتيک، ارگانيسم ها با کف ارتباط دارند. منطقه پلاژيک: شامل1) منطقه نريتيک است که تا عمق 200 متری آب را (روی فلات قاره) پوشش می دهد و 2)منطقه اقيانوسی که در زير فلات قاره تا کف اقيانوس را در بر می گيرديعنی بيشتر از 200 متر را از نظر عمقی در بر می گیرد.
منطقه اقیانوسی خود به چند بخش نيز تقسيم می شود:
1)اپی پلاژيک: از سطح تا عمق 200 متری در دريا همراه با نور و اکسيژن غنی در سطح آب
2) مزوپلاژيک از عمق 200 تا 1000 متری آب را در بر می گیرد در جائی که نور بتدريج کم می شود و دما بين 4 تا 8 درجه سانتی گراد است. با افزايش دما، مقدار غذای در دسترس و اکسيژن حل شده نيز در حال کاهش است. 3) منطقه ژرفی(bathypelagic) زير 1000 متری آب تا عمق 4000 متری را شامل می شود و
4) منطقه مغاکی(Abyssopelagic)که زيستگاه عميق دريا از 4000 تا 6000 متریست و يک فضای آبی پهن است که شامل انواع ماهيان عجيب و ويژه می باشد. اين ماهيان برای زندگی در اين آبهای عميق است بصورت ويژه ای سازگار شده اند و اشکال گوناگونی در شکل بدن و فيزيولوژی آنها ديده شده که با خصوصيات فيزيکی منطقه عميق دريا ارتباط دارد و در اين مقاله سعی بر آن است که خلاصه ای از خصوصيات اين منطقه و ماهيان موجود در آن شرح داده شود.
شرايط فيزيکی منطقه عميق دریا
1) امواج آبی:
آب در اين منطقه آرام و فاقد هر گونه جريان آبی است.
2) فشار آب:
فشار در اعماق آب بالا است و خصوصيات ماهيان آبهای عميق، پاسخگوی اين ميزان بالای فشار آب است، بطوری که به ازای هر 10 متر عمق که به پائين می رويم 1 اتمسفر به فشار اضافه می گردد.
3) نور:
نور در اعماق آب وجود ندارد و اين کمبود نور نقش مهمی را در شکل دادن به فرم زيستگاه ماهی بازی می کند.
4) اکسيژن حل شده:
محتوای اکسيژنی اعماق آب زياد است. ماهيان منطقه مزوپلاژيک که دائما در حال مهاجرت های عمودی هستند می توانند کيسه شنای خود را ضمن مهاجرت به بالا و پائين پر و خالی سازند اما بسياری از ماهيان آبهای عمقی دريا، فاقد کيسه شنا می باشند.
5) درجه حرارت:
دمای آب بتدريج با افزايش عمق آب کاهش می يابد بنابراين در عمق 200 متری آب درجه حرارت20 تا 25 درجه سانتی گراد و در عمق 1000 متری دما5 /0 درجه سانتی گراد و در حد فاصل منطقه پلاژيک و بنتيک دما از 5 درجه به 1 درجه سانتی گراد می رسد و در منطقه مغاکی(عميق) آب هم دما به ميزان زيادی کاهش می يابد.
6) دسترسی به غذا:
در منطقه بنتيک(کفی) اقيانوسی کمبود غذا وجود دارد زيرا فعاليت فتوسنتزی وجود ندارد. بنابراين اشکال ساکن در مناطق عميق می بایست به ذرات باقيمانده غذائی از سطح آب و از منطقه نوری بسنده کنند.
7) شوری:
شوری يک فاکتور شيميائی است که توزيع ماهی ها را تحت تاثير قرار می دهد اما شوری با عمق تغيير نمی کند.
8) فاکتورهای زيستی:
پارامترهای زيستی مهم شامل ماهيخواری، رقابت و کمبود غذا است. غذا شامل ذراتی است که از بالا به پائين می افتند و همواره کمبود غذائی وجود دارد. رقابت برای غذا فاکتور مهمی است که جامعه عمقی آب را تحت تاثير قرار می دهد . همه ماهيان آبهای عميق گوشتخوارند و از راههای مختلفی برای دسترسی به غذا استفاده می کنند ، همچنين جانوران مرده در آبهای عمقی تجزيه نمی شوند.
تغييرات ماهيان آبهای عميق
- سازگاری های معمول در ماهيان آبهای عميق:
1) اندازه و وزن:
اندازه و وزن ماهيان آبهای عميق با افزايش عمق کاهش می يابد. اين مساله بدليل جبران فشار بالای ستون آب، دسترسی به مواد غذائی کم و مساله ته نشينی می باشد. اين ماهيان فعاليت کمی دارند پس عضلات قرمز که در فعاليت ماهيان موثر است کمتر و همچنين اسکلت محوری آنها کوچکتر است.
2) فراوانی:
تعداد و تنوع ماهيان آبهای عميق با افزايش عمق کاهش می يابد همچنان که مقدار غذا هم بتدريج با افزايش عمق کاهش می يابد.
3) تنظيم شناوری:
ماهيان آبهای عميق به اشکال مهاجر و غير مهاجر طبقه بندی می شوند. اشکال مهاجر به سطح آب در جستجوی غذا مهاجرت می کنند و تفاوت فشار آب اعماق مختلف را در حين مهاجرت تحمل می کنند. اما اشکال غير مهاجر که مهاجرتی ندارند و در همان منطقه محدود به خود شنا می کنند. تنظيم شناوری و حرکت به اعماق مختلف آب نياز به ميزان بالای انرژی دارد که ماهيان آبهای عميق فاقد آن هستند اما تنظيم را با يک يا بيش از يکی از راههای زير انجام می دهند:
الف) با کاهش اندازه بدن
ب) افزايش محتوای آبی بدن که چگالی آنها را به آب اطراف نزديکتر کرده و ميزان فرونشست را کاهش می دهد.
ج) برخی از ماهيان با ذخيره مايعاتی با چگالی پائين به شناوری متعادلی می رسند و تری گلیسیريدهای معمول را در بخش های مختلف بدن ذخيره می سازند.
د) بسياری از ماهيان استخوانی مزوپلاژيک، استرهای مومی را برای رسيدن به شناوری متعادل استفاده می کنند.
ه) و با پر و خالی کردن کيسه شنا (معمولا در انواع ماهيان عمقی مهاجر)
4) خاصيت نورتابی:
اين خاصيت در ماهيان آبهای عميق وجود دارد و بدين منظور از اندام های نورزا استفاده می کنند. اين مساله يک سازگاری به کمبود نور است. اندام های نورتاب ممکن است روی تمام سطح بدن وجود داشته باشند و يا ممکن است در محدوده های متفاوتی متمرکز شوند مثلا در طرفين شکم و يا در سر و ... .
ماهی کورIphops يک جفت اندام نور زای بزرگ در زير استخوان های پشت جمجمه دارد. کوسه های Squalidaeدارای نور بسيار کمی هستند و اندام های توليد نور آنها در تمام سطح بدن پراکنده اند. ماهیPhotoblepharon در زير چشم ها دارای اندام نوری می باشد. نور توليد شده توسط ماهيها، رنگ های متنوعی را دارد که بمنظور اهداف متفاوتی استفاده می گردد. ماهیMalacoteus و ماهی Pachystomiasنور قرمز توليد می کنند.
نور تابی به 2 منظور استفاده می گردد:
• برای جذب طعمه مثلا در ماهیAngler fish
• برای شناسائی جنس مخاف و شناسائی ديگر افراد گونه خود
5) چشم ها:
در برخی از ماهيان آبهای عميق، چشم ها بسيار بزرگ اند. چشم اين ماهيان تا حد ممکن بسياری از اشعه های نوری را تجمع می دهد. چشم های تلسکوپی می تواند در بالا مثل ماهیGigantara و يا در پائين مثل ماهیArgyropelecus وجود داشته باشد. در ماهيان مزوپلاژيک چشم ها معمولا بزرگتر است که بمنظور ديدن در نور کم سازگار شده است. اين چشم ها مردمک های بزرگی را بمنظور جذب ميزان بالای نور دارد و شبکيه تراکم بالائی از رنگدانه های بينائی را دارد که سبب جذب 95 درصدی از نور می گردد.
برخی از اين ماهيان هم چشم هائی مشابه آئينه مقعر دارند که بمنظور به حداکثر رساندن مقدار نور بکار می رود. ماهيان منطقه مغاکی در تاريکی مطلق دريا زندگی می کنند و چشم های کوچکی دارند و بمنظور شناخت جفت خود دارای خاصيت نورتابی هستند.
بسياری از ماهيان آبهای عميق کاملا کور هستند اما آنها برای جبران کمی ديد ، يک سيستم پيشرفته از کانال های موجود در خط جانبی و يا زوائد خارج شده از بدن را بمنظور اطلاع از محيط اطراف استفاده می کنند.
6) غذا و عادات غذائی:
در آبهای عميق، مواد غذائی مشتمل بر جانوران و گياهان مرده مانند باران از بالا به پائين سقوط می کنند اما مقدار غذا به تدريج با افزايش عمق بدليل وجود تغذيه کنندگان از ستون آب محدود می گردد. ماهيان آبهای عميق شکارچی اند . کمبود غذائی، آنها را به سمت رژيم گوشتخواری سوق داده و مصرف انرژی با افزايش عمق اقيانوسی افزايش می يابد.
در منطقه مزوپلاژيک ماهيانی (مانندMyctophids و Stomiatoids ) برای تغذيه از زئوپلانکتون ها مهاجرت عمودی به سطح دارند. مطابق نظرMarshall در سال 1979 مهاجرت تغذيه ای در ماهيان اين منطقه امری معمول است. برخی از ماهيان شکارچی، آرواره ای بزرگ همراه با دندان های قوی و کانال گوارشی بلند بمنظور خوردن طعمه بزرگتر از اندازه خود دارند(مانندAlepisauroids وChiasmodontoids ). ماهيان آبهای عميق، آرواره های پيشرفته، دهان پهن، دندان های قوی، خارهای آبششی توسعه يافته و معده بلندی را دارا هستند مانند ماهیSaccopharynx .
ماهی Chiasmodus melanoceatasمی تواند طعمه ای را با اندازه 2 تا 3 برابر اندازه بدن خود استفاده کنند. بلع در اين ماهيان مانند مارها تحت تاثير آرواره ها قرار می گيرد و از عمل ماهيچه های حلقی استفاده نمی شود. ماهيان Benthopelagic (حد فاصل منطقه سطحی و کفی) بميزان زيادی به زئوپلانکتون های وابسته هستند. بسياری از اينها روی مواد پوسيده تغذيه می کنند و قدرت جويدن ندارند.
7) اندام های حسی ديگر در ماهيان آبهای عميق دريا:
تعدادی از ماهيان آبهای عميق قدرت ديدن ندارند اما دارای شاخک های بلند بسيار توسعه يافته ای هستند که بوسيله آن می توانند از محيط اطراف خود اطلاع پيدا کنند. در ماهیBathypterois يکی از شعاع های باله بلندتر از بدن است که بعنوان شاخک عمل می کند. ماهیStylophorus paradoxus هم يک رشته طولانی دارد که از باله دمی بالا می آيد و بعنوان آنتن عمل می کند. شاخک های بلند ماهيان آبهای عميق می تواند حرکت جزئی آب اطراف را حس کند و بدين وسيله هم از وجود دشمن باخبر شده و از آن دوری می کنند.
8) سيستم بويائی:
در اين ماهيان، اندام های بويائی در يک پوشش در کنار پوزه قرار دارد. هر اندام مشتمل بر تيغه های بويائی است که بصورت گل نواری يا موازی هم قرار گرفته است. اين سلول های حساس پس ار دريافت اطلاعات از محيط اطراف اين پيام را به پياز بويائی در مغز جلوئی انتقال می دهند. در ماهيان آبهای عميق اندام های بويائی بصورت متفاوتی توسعه يافته است بطوری که در يک طرف، اين اندام ها بزرگ اند مانند کوسه ها و مار ماهيان ساکن در کف و يا در بعضی ديگر در يک طرف اين اندام ها کوچک اند مانند ماهیAngler fish ماده.
9) رنگ ماهيان آبهای عميق:
اين ماهيان معمولا دارای رنگ تيره می باشند. بسياری از اين ماهيان به رنگ سياه يا نقره ای تيره بمنظور حفاظت از ديد شکارچيان می باشند.
10) روش توليد مثلی:
اين ماهيان دارای سازگاری های توليد مثلی هستند و بدليل عدم وجود نور با مشکل پيدا کردن جفت مواجهه اند. خاصيت نورتابی ويژه و وجود فرمون های جنسی در جنس ماده، توسط اندام های بويائی در جنس نر تشخيص داده می شود. برخی از ماهيان کفزی آبهای عمقی مساله يافتن جفت خود را با توليد صدا توسط کيسه شنايشان حل می کنند(مثلا در ماهیMacrouridae وOphididae ). همچنين فتوفورها(اندام های نوری) بمنظور جذب جنس مخالف بکار می رود. روش ديگر توليد مثلی در اين ماهيان، هرمافروديت شدن است (مثلا در ماهیLancet fish و ماهیBaracudin ).
اما در برخی از گونه های ماهيان آبهای عمقی جنس نر بعد از پيدا کردن جنس ماده بصورت انگل به آن می چسبد. در چنين گونه هائی گنادهای هر دو جنس تا زمانی که ماده توسط نر بصورت ميزبان انگلی در آمده به بلوغ جنسی نمی رسد.
برای ديدن خصوصيات عجيب ماهيان آبهای عمقی دريا به پيوست مراجعه کنيد.
11) چرخه زندگی در ماهيان آبهای عميق:
الف) تخم ها: ماهيان آبهای عمقی دريا در محل زندگی خود در عمق تخمريزی می کنند اما همواره تخم های آنها بصورت شناور به سطح آب می آيد. اين تخم ها به ميزان زيادی توليد می شوند و اين شانس بقا را افزايش می دهد. تعداد تخم های اپی پلاژيک جنس ماده ماهیAngler fish ممکن است به بالای 5 ميليون عدد تخم هم برسد.
ب) لاروها: لاروها در سطح آب هچ می شوند در جائی که برای لارو، غذای کافی در دسترس بوده و شرايط لازم بمنظور تکامل تخم ها، مساعد می باشد و در آنجا مانند ديگر لاروها هچ می شوند. لارو تازه هچ شده کروی است و اين لاروها در آب های بالائی تغذيه کرده و رشد می کنند. اين لاروها معمولا بمنظور فرار از دشمنانشان بدنی شفاف دارند. بعد از دگرديسی، افراد جوان به محل زيست والدين شان در عمق بر می گردند و پوست آنها بمنظور کاستن چگالی و کاستن سرعت ته نشينی بمانند بالون باد می کند.
دانشمندان براي شناسايي گونه هايي جديد از آبزيان، مي خواهند به عمق 35 هزار پايي بروند.(جالب است بدانيد کشتي غرق شده تايتانيک در عمق 15 هزار پايي اقيانوس، آرام گرفته است)هدف ديگر آنها کنکاش در عمق 20 هزار پايي است.اگر بشر بتواند به اين ميزان پنج هزار پاي ديگر اضافه کند، خواهد توانست با 98 درصد از آنچه دانشمندان به آن موجودات ناشناخته اقيانوس ها مي گويند آشنا شوند.
مقدمه :
همانطور که می دانيم اقيانوس ها تقريبا 71 درصد از سطح زمين را پوشش داده و از نظر عمقی به چند منطقه تقسيم می شوند. در آنها 2 منطقه اصلی وجود دارد: 1) منطقه پلاژيک و 2)منطقه بنتيک(کفی)
در منطقه پلاژيک ارگانيسم ها آزادانه روی سطح آب شناور می شوند و اما در منطقه بنتيک، ارگانيسم ها با کف ارتباط دارند. منطقه پلاژيک: شامل1) منطقه نريتيک است که تا عمق 200 متری آب را (روی فلات قاره) پوشش می دهد و 2)منطقه اقيانوسی که در زير فلات قاره تا کف اقيانوس را در بر می گيرديعنی بيشتر از 200 متر را از نظر عمقی در بر می گیرد.
منطقه اقیانوسی خود به چند بخش نيز تقسيم می شود:
1)اپی پلاژيک: از سطح تا عمق 200 متری در دريا همراه با نور و اکسيژن غنی در سطح آب
2) مزوپلاژيک از عمق 200 تا 1000 متری آب را در بر می گیرد در جائی که نور بتدريج کم می شود و دما بين 4 تا 8 درجه سانتی گراد است. با افزايش دما، مقدار غذای در دسترس و اکسيژن حل شده نيز در حال کاهش است. 3) منطقه ژرفی(bathypelagic) زير 1000 متری آب تا عمق 4000 متری را شامل می شود و
4) منطقه مغاکی(Abyssopelagic)که زيستگاه عميق دريا از 4000 تا 6000 متریست و يک فضای آبی پهن است که شامل انواع ماهيان عجيب و ويژه می باشد. اين ماهيان برای زندگی در اين آبهای عميق است بصورت ويژه ای سازگار شده اند و اشکال گوناگونی در شکل بدن و فيزيولوژی آنها ديده شده که با خصوصيات فيزيکی منطقه عميق دريا ارتباط دارد و در اين مقاله سعی بر آن است که خلاصه ای از خصوصيات اين منطقه و ماهيان موجود در آن شرح داده شود.
شرايط فيزيکی منطقه عميق دریا
1) امواج آبی:
آب در اين منطقه آرام و فاقد هر گونه جريان آبی است.
2) فشار آب:
فشار در اعماق آب بالا است و خصوصيات ماهيان آبهای عميق، پاسخگوی اين ميزان بالای فشار آب است، بطوری که به ازای هر 10 متر عمق که به پائين می رويم 1 اتمسفر به فشار اضافه می گردد.
3) نور:
نور در اعماق آب وجود ندارد و اين کمبود نور نقش مهمی را در شکل دادن به فرم زيستگاه ماهی بازی می کند.
4) اکسيژن حل شده:
محتوای اکسيژنی اعماق آب زياد است. ماهيان منطقه مزوپلاژيک که دائما در حال مهاجرت های عمودی هستند می توانند کيسه شنای خود را ضمن مهاجرت به بالا و پائين پر و خالی سازند اما بسياری از ماهيان آبهای عمقی دريا، فاقد کيسه شنا می باشند.
5) درجه حرارت:
دمای آب بتدريج با افزايش عمق آب کاهش می يابد بنابراين در عمق 200 متری آب درجه حرارت20 تا 25 درجه سانتی گراد و در عمق 1000 متری دما5 /0 درجه سانتی گراد و در حد فاصل منطقه پلاژيک و بنتيک دما از 5 درجه به 1 درجه سانتی گراد می رسد و در منطقه مغاکی(عميق) آب هم دما به ميزان زيادی کاهش می يابد.
6) دسترسی به غذا:
در منطقه بنتيک(کفی) اقيانوسی کمبود غذا وجود دارد زيرا فعاليت فتوسنتزی وجود ندارد. بنابراين اشکال ساکن در مناطق عميق می بایست به ذرات باقيمانده غذائی از سطح آب و از منطقه نوری بسنده کنند.
7) شوری:
شوری يک فاکتور شيميائی است که توزيع ماهی ها را تحت تاثير قرار می دهد اما شوری با عمق تغيير نمی کند.
8) فاکتورهای زيستی:
پارامترهای زيستی مهم شامل ماهيخواری، رقابت و کمبود غذا است. غذا شامل ذراتی است که از بالا به پائين می افتند و همواره کمبود غذائی وجود دارد. رقابت برای غذا فاکتور مهمی است که جامعه عمقی آب را تحت تاثير قرار می دهد . همه ماهيان آبهای عميق گوشتخوارند و از راههای مختلفی برای دسترسی به غذا استفاده می کنند ، همچنين جانوران مرده در آبهای عمقی تجزيه نمی شوند.
تغييرات ماهيان آبهای عميق
- سازگاری های معمول در ماهيان آبهای عميق:
1) اندازه و وزن:
اندازه و وزن ماهيان آبهای عميق با افزايش عمق کاهش می يابد. اين مساله بدليل جبران فشار بالای ستون آب، دسترسی به مواد غذائی کم و مساله ته نشينی می باشد. اين ماهيان فعاليت کمی دارند پس عضلات قرمز که در فعاليت ماهيان موثر است کمتر و همچنين اسکلت محوری آنها کوچکتر است.
2) فراوانی:
تعداد و تنوع ماهيان آبهای عميق با افزايش عمق کاهش می يابد همچنان که مقدار غذا هم بتدريج با افزايش عمق کاهش می يابد.
3) تنظيم شناوری:
ماهيان آبهای عميق به اشکال مهاجر و غير مهاجر طبقه بندی می شوند. اشکال مهاجر به سطح آب در جستجوی غذا مهاجرت می کنند و تفاوت فشار آب اعماق مختلف را در حين مهاجرت تحمل می کنند. اما اشکال غير مهاجر که مهاجرتی ندارند و در همان منطقه محدود به خود شنا می کنند. تنظيم شناوری و حرکت به اعماق مختلف آب نياز به ميزان بالای انرژی دارد که ماهيان آبهای عميق فاقد آن هستند اما تنظيم را با يک يا بيش از يکی از راههای زير انجام می دهند:
الف) با کاهش اندازه بدن
ب) افزايش محتوای آبی بدن که چگالی آنها را به آب اطراف نزديکتر کرده و ميزان فرونشست را کاهش می دهد.
ج) برخی از ماهيان با ذخيره مايعاتی با چگالی پائين به شناوری متعادلی می رسند و تری گلیسیريدهای معمول را در بخش های مختلف بدن ذخيره می سازند.
د) بسياری از ماهيان استخوانی مزوپلاژيک، استرهای مومی را برای رسيدن به شناوری متعادل استفاده می کنند.
ه) و با پر و خالی کردن کيسه شنا (معمولا در انواع ماهيان عمقی مهاجر)
4) خاصيت نورتابی:
اين خاصيت در ماهيان آبهای عميق وجود دارد و بدين منظور از اندام های نورزا استفاده می کنند. اين مساله يک سازگاری به کمبود نور است. اندام های نورتاب ممکن است روی تمام سطح بدن وجود داشته باشند و يا ممکن است در محدوده های متفاوتی متمرکز شوند مثلا در طرفين شکم و يا در سر و ... .
ماهی کورIphops يک جفت اندام نور زای بزرگ در زير استخوان های پشت جمجمه دارد. کوسه های Squalidaeدارای نور بسيار کمی هستند و اندام های توليد نور آنها در تمام سطح بدن پراکنده اند. ماهیPhotoblepharon در زير چشم ها دارای اندام نوری می باشد. نور توليد شده توسط ماهيها، رنگ های متنوعی را دارد که بمنظور اهداف متفاوتی استفاده می گردد. ماهیMalacoteus و ماهی Pachystomiasنور قرمز توليد می کنند.
نور تابی به 2 منظور استفاده می گردد:
• برای جذب طعمه مثلا در ماهیAngler fish
• برای شناسائی جنس مخاف و شناسائی ديگر افراد گونه خود
5) چشم ها:
در برخی از ماهيان آبهای عميق، چشم ها بسيار بزرگ اند. چشم اين ماهيان تا حد ممکن بسياری از اشعه های نوری را تجمع می دهد. چشم های تلسکوپی می تواند در بالا مثل ماهیGigantara و يا در پائين مثل ماهیArgyropelecus وجود داشته باشد. در ماهيان مزوپلاژيک چشم ها معمولا بزرگتر است که بمنظور ديدن در نور کم سازگار شده است. اين چشم ها مردمک های بزرگی را بمنظور جذب ميزان بالای نور دارد و شبکيه تراکم بالائی از رنگدانه های بينائی را دارد که سبب جذب 95 درصدی از نور می گردد.
برخی از اين ماهيان هم چشم هائی مشابه آئينه مقعر دارند که بمنظور به حداکثر رساندن مقدار نور بکار می رود. ماهيان منطقه مغاکی در تاريکی مطلق دريا زندگی می کنند و چشم های کوچکی دارند و بمنظور شناخت جفت خود دارای خاصيت نورتابی هستند.
بسياری از ماهيان آبهای عميق کاملا کور هستند اما آنها برای جبران کمی ديد ، يک سيستم پيشرفته از کانال های موجود در خط جانبی و يا زوائد خارج شده از بدن را بمنظور اطلاع از محيط اطراف استفاده می کنند.
6) غذا و عادات غذائی:
در آبهای عميق، مواد غذائی مشتمل بر جانوران و گياهان مرده مانند باران از بالا به پائين سقوط می کنند اما مقدار غذا به تدريج با افزايش عمق بدليل وجود تغذيه کنندگان از ستون آب محدود می گردد. ماهيان آبهای عميق شکارچی اند . کمبود غذائی، آنها را به سمت رژيم گوشتخواری سوق داده و مصرف انرژی با افزايش عمق اقيانوسی افزايش می يابد.
در منطقه مزوپلاژيک ماهيانی (مانندMyctophids و Stomiatoids ) برای تغذيه از زئوپلانکتون ها مهاجرت عمودی به سطح دارند. مطابق نظرMarshall در سال 1979 مهاجرت تغذيه ای در ماهيان اين منطقه امری معمول است. برخی از ماهيان شکارچی، آرواره ای بزرگ همراه با دندان های قوی و کانال گوارشی بلند بمنظور خوردن طعمه بزرگتر از اندازه خود دارند(مانندAlepisauroids وChiasmodontoids ). ماهيان آبهای عميق، آرواره های پيشرفته، دهان پهن، دندان های قوی، خارهای آبششی توسعه يافته و معده بلندی را دارا هستند مانند ماهیSaccopharynx .
ماهی Chiasmodus melanoceatasمی تواند طعمه ای را با اندازه 2 تا 3 برابر اندازه بدن خود استفاده کنند. بلع در اين ماهيان مانند مارها تحت تاثير آرواره ها قرار می گيرد و از عمل ماهيچه های حلقی استفاده نمی شود. ماهيان Benthopelagic (حد فاصل منطقه سطحی و کفی) بميزان زيادی به زئوپلانکتون های وابسته هستند. بسياری از اينها روی مواد پوسيده تغذيه می کنند و قدرت جويدن ندارند.
7) اندام های حسی ديگر در ماهيان آبهای عميق دريا:
تعدادی از ماهيان آبهای عميق قدرت ديدن ندارند اما دارای شاخک های بلند بسيار توسعه يافته ای هستند که بوسيله آن می توانند از محيط اطراف خود اطلاع پيدا کنند. در ماهیBathypterois يکی از شعاع های باله بلندتر از بدن است که بعنوان شاخک عمل می کند. ماهیStylophorus paradoxus هم يک رشته طولانی دارد که از باله دمی بالا می آيد و بعنوان آنتن عمل می کند. شاخک های بلند ماهيان آبهای عميق می تواند حرکت جزئی آب اطراف را حس کند و بدين وسيله هم از وجود دشمن باخبر شده و از آن دوری می کنند.
8) سيستم بويائی:
در اين ماهيان، اندام های بويائی در يک پوشش در کنار پوزه قرار دارد. هر اندام مشتمل بر تيغه های بويائی است که بصورت گل نواری يا موازی هم قرار گرفته است. اين سلول های حساس پس ار دريافت اطلاعات از محيط اطراف اين پيام را به پياز بويائی در مغز جلوئی انتقال می دهند. در ماهيان آبهای عميق اندام های بويائی بصورت متفاوتی توسعه يافته است بطوری که در يک طرف، اين اندام ها بزرگ اند مانند کوسه ها و مار ماهيان ساکن در کف و يا در بعضی ديگر در يک طرف اين اندام ها کوچک اند مانند ماهیAngler fish ماده.
9) رنگ ماهيان آبهای عميق:
اين ماهيان معمولا دارای رنگ تيره می باشند. بسياری از اين ماهيان به رنگ سياه يا نقره ای تيره بمنظور حفاظت از ديد شکارچيان می باشند.
10) روش توليد مثلی:
اين ماهيان دارای سازگاری های توليد مثلی هستند و بدليل عدم وجود نور با مشکل پيدا کردن جفت مواجهه اند. خاصيت نورتابی ويژه و وجود فرمون های جنسی در جنس ماده، توسط اندام های بويائی در جنس نر تشخيص داده می شود. برخی از ماهيان کفزی آبهای عمقی مساله يافتن جفت خود را با توليد صدا توسط کيسه شنايشان حل می کنند(مثلا در ماهیMacrouridae وOphididae ). همچنين فتوفورها(اندام های نوری) بمنظور جذب جنس مخالف بکار می رود. روش ديگر توليد مثلی در اين ماهيان، هرمافروديت شدن است (مثلا در ماهیLancet fish و ماهیBaracudin ).
اما در برخی از گونه های ماهيان آبهای عمقی جنس نر بعد از پيدا کردن جنس ماده بصورت انگل به آن می چسبد. در چنين گونه هائی گنادهای هر دو جنس تا زمانی که ماده توسط نر بصورت ميزبان انگلی در آمده به بلوغ جنسی نمی رسد.
برای ديدن خصوصيات عجيب ماهيان آبهای عمقی دريا به پيوست مراجعه کنيد.
11) چرخه زندگی در ماهيان آبهای عميق:
الف) تخم ها: ماهيان آبهای عمقی دريا در محل زندگی خود در عمق تخمريزی می کنند اما همواره تخم های آنها بصورت شناور به سطح آب می آيد. اين تخم ها به ميزان زيادی توليد می شوند و اين شانس بقا را افزايش می دهد. تعداد تخم های اپی پلاژيک جنس ماده ماهیAngler fish ممکن است به بالای 5 ميليون عدد تخم هم برسد.
ب) لاروها: لاروها در سطح آب هچ می شوند در جائی که برای لارو، غذای کافی در دسترس بوده و شرايط لازم بمنظور تکامل تخم ها، مساعد می باشد و در آنجا مانند ديگر لاروها هچ می شوند. لارو تازه هچ شده کروی است و اين لاروها در آب های بالائی تغذيه کرده و رشد می کنند. اين لاروها معمولا بمنظور فرار از دشمنانشان بدنی شفاف دارند. بعد از دگرديسی، افراد جوان به محل زيست والدين شان در عمق بر می گردند و پوست آنها بمنظور کاستن چگالی و کاستن سرعت ته نشينی بمانند بالون باد می کند.