javad jan
04-27-2013, 11:49 AM
http://pnu-club.com/imported/2013/04/4095.jpg
معلوم نیست که بعد از گذشت این همه سال از ساخت فیلم «خاک آشنا» توسط بهمن فرمان آرا، چه اتفاقی افتاده است که صدا و سیمایی‌ها در اخبار و سایت‌های خود شروع به حمله و تخریب این کارگردان نام‌آشنای ایرانی کرده‌اند.
چهار سال از اکران «خاک آشنا» ساخته بهمن فرمان‌آرا می‌گذرد و حالا صدا و سیما در دو روز گذشته، حمله همه جانیه‌ای را نسبت به آن آغاز کرده است. چند شب پیش در اخبار ساعت هفت، ویدیوی شدیداللحنی نسبت به این فیلم و سازنده اش پخش شد و بعد از آن سایت باشگاه خبرنگاران جوان، که رسانه‌ای مربوط به صدا و سیماست، یادداشتی اعتراض آمیز نسبت به این فیلم، سازنده اش و بانک اقتصاد نوین نوشته است. معلوم نیست که بعد از گذشت این همه سال از ساخت فیلم «خاک آشنا» توسط بهمن فرمان آرا، چه اتفاقی افتاده است که صدا و سیمایی‌ها در اخبار و سایت‌های خود شروع به حمله و تخریب این کارگردان نام‌آشنای ایرانی کرده‌اند.
در این گزارش به قلم میلاد جلیل‌زاده آمده:
«فرمان آرا» حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می‌دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می‌خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟ دولت؟ و یا خودتان؟!
قبل از انقلاب «بهمن فرمان آرا» را بیشتر به عنوان تهیه کننده می‌شناختند و تهیه کنندگی در سینمایی از آن جنس، شغل چندان شریفی به حساب نمی آمد. البته او اثری مثل "در امتداد شب" را هم تهیه کنندگی کرد که سوژه بحث خیلی از منتقدان شد و خودش در مقام کارگردان فیلمی به نام «شازده احتجاب» را ساخت که از کارهای تأثیرگذار بر جریان موج نوی سینمای ایران بود.
با حدوث انقلاب اسلامی و نمودار شدن تغییر ذائقه سینمایی مردم، چیزی از جریان موسوم به فیلم فارسی باقی نماند و از سینمای رژیم سابق تنها جریان موج نو بود که به این سوی انقلاب هم راه یافت. شاید «فرمان آرا» هم از آن جهت که تا حدودی جزو این جریان بود توانست حتی بعد از انقلاب هم به فعالیتش ادامه دهد و گرنه به عنوان یک تهیه کننده فیلم فارسی هیچ جایگاهی در دوره جدید نمی یافت.
بعد از انقلاب با فرمان آرا برخورد بدی نشد و حتی با این که این فیلمساز نسبت بسیار نزدیکی با خانواده پهلوی داشت (همسر اشرف پهلوی، خواهر دو قلوی محمدرضا شاه)، نه تنها بعد انقلاب به زندگی طبیعی‌اش در ایران ادامه داد بلکه توانست حرفه فیلمسازی را هم پیگیری کند.
آنچه در ادامه می خوانید درباره آخرین فیلم «بهمن فرمان آرا» یعنی «خاک آشنا» است اما به اصرار خود ایشان قبل از بررسی این فیلم مجبور شدیم کمی درباره مسایل شخصی شان هم صحبت کنیم چون «فرمان آرا» فیلمسازی است که آثارش را شدیدا به خودش ربط می دهد و بقیه هم برایش این کار را می کنند.
او مرتب اسم «ژاله» را در هر فیلم می برد که معلوم نیست بر چه کسی دلالت می کند و مرتب در هر فیلم نمادی از شخصیت خودش را بین کاراکترهای اثر جای می دهد.
«فرمان آرا» حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟دولت؟ و یا خودتان؟! و در ضمن می خواهیم بپرسیم که چه کسی گفته شما می توانید در جایگاه عقل کل به نصیحت-بخوانید تحقیر- جوان ها بپردازید؟ و از همه این ها گذشته من شخصا به هیچ وجه نمی‌فهمم چرا BBC این قدر شما را دوست دارد و مثلا سراغ مهرجویی، تقوایی، کیمیایی، بنی اعتماد، کیارستمی و ... نمی رود؟
و سوال آخر من خیلی سخت تر جواب خواهد گرفت به خاطر اینکه در مورد (سرمایه گذاری مالی) سر هر کسی کلاه برود سر بانک‌ها کلاه نمی‌رود اما چرا بانک اقتصاد نوین حاضر شد روی یک فیلم نق‌نقوی بی رمق سرمایه گذاری کند که نه تنها مخاطب داخلی نپسندید بلکه جشنواره‌های رنگ به رنگ فرنگ هم حاضر نشدند حتی یک حبه تمشک طلایی به آن بدهند؟
معلوم نیست که بعد از گذشت این همه سال از ساخت فیلم «خاک آشنا» توسط بهمن فرمان آرا، چه اتفاقی افتاده است که صدا و سیمایی‌ها در اخبار و سایت‌های خود شروع به حمله و تخریب این کارگردان نام‌آشنای ایرانی کرده‌اند.
چهار سال از اکران «خاک آشنا» ساخته بهمن فرمان‌آرا می‌گذرد و حالا صدا و سیما در دو روز گذشته، حمله همه جانیه‌ای را نسبت به آن آغاز کرده است. چند شب پیش در اخبار ساعت هفت، ویدیوی شدیداللحنی نسبت به این فیلم و سازنده اش پخش شد و بعد از آن سایت باشگاه خبرنگاران جوان، که رسانه‌ای مربوط به صدا و سیماست، یادداشتی اعتراض آمیز نسبت به این فیلم، سازنده اش و بانک اقتصاد نوین نوشته است. معلوم نیست که بعد از گذشت این همه سال از ساخت فیلم «خاک آشنا» توسط بهمن فرمان آرا، چه اتفاقی افتاده است که صدا و سیمایی‌ها در اخبار و سایت‌های خود شروع به حمله و تخریب این کارگردان نام‌آشنای ایرانی کرده‌اند.
در این گزارش به قلم میلاد جلیل‌زاده آمده:
«فرمان آرا» حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می‌دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می‌خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟ دولت؟ و یا خودتان؟!
قبل از انقلاب «بهمن فرمان آرا» را بیشتر به عنوان تهیه کننده می‌شناختند و تهیه کنندگی در سینمایی از آن جنس، شغل چندان شریفی به حساب نمی آمد. البته او اثری مثل "در امتداد شب" را هم تهیه کنندگی کرد که سوژه بحث خیلی از منتقدان شد و خودش در مقام کارگردان فیلمی به نام «شازده احتجاب» را ساخت که از کارهای تأثیرگذار بر جریان موج نوی سینمای ایران بود.
با حدوث انقلاب اسلامی و نمودار شدن تغییر ذائقه سینمایی مردم، چیزی از جریان موسوم به فیلم فارسی باقی نماند و از سینمای رژیم سابق تنها جریان موج نو بود که به این سوی انقلاب هم راه یافت. شاید «فرمان آرا» هم از آن جهت که تا حدودی جزو این جریان بود توانست حتی بعد از انقلاب هم به فعالیتش ادامه دهد و گرنه به عنوان یک تهیه کننده فیلم فارسی هیچ جایگاهی در دوره جدید نمی یافت.
بعد از انقلاب با فرمان آرا برخورد بدی نشد و حتی با این که این فیلمساز نسبت بسیار نزدیکی با خانواده پهلوی داشت (همسر اشرف پهلوی، خواهر دو قلوی محمدرضا شاه)، نه تنها بعد انقلاب به زندگی طبیعی‌اش در ایران ادامه داد بلکه توانست حرفه فیلمسازی را هم پیگیری کند.
آنچه در ادامه می خوانید درباره آخرین فیلم «بهمن فرمان آرا» یعنی «خاک آشنا» است اما به اصرار خود ایشان قبل از بررسی این فیلم مجبور شدیم کمی درباره مسایل شخصی شان هم صحبت کنیم چون «فرمان آرا» فیلمسازی است که آثارش را شدیدا به خودش ربط می دهد و بقیه هم برایش این کار را می کنند.
او مرتب اسم «ژاله» را در هر فیلم می برد که معلوم نیست بر چه کسی دلالت می کند و مرتب در هر فیلم نمادی از شخصیت خودش را بین کاراکترهای اثر جای می دهد.
«فرمان آرا» حالا در اثرش یک روشنفکر خفقان زده منزوی شده را نشان می دهد که نمادی از خودش به حساب می آید و ما می خواهیم از ایشان بپرسیم که چه کسی شما را منزوی کرده؟ مردم؟دولت؟ و یا خودتان؟! و در ضمن می خواهیم بپرسیم که چه کسی گفته شما می توانید در جایگاه عقل کل به نصیحت-بخوانید تحقیر- جوان ها بپردازید؟ و از همه این ها گذشته من شخصا به هیچ وجه نمی‌فهمم چرا BBC این قدر شما را دوست دارد و مثلا سراغ مهرجویی، تقوایی، کیمیایی، بنی اعتماد، کیارستمی و ... نمی رود؟
و سوال آخر من خیلی سخت تر جواب خواهد گرفت به خاطر اینکه در مورد (سرمایه گذاری مالی) سر هر کسی کلاه برود سر بانک‌ها کلاه نمی‌رود اما چرا بانک اقتصاد نوین حاضر شد روی یک فیلم نق‌نقوی بی رمق سرمایه گذاری کند که نه تنها مخاطب داخلی نپسندید بلکه جشنواره‌های رنگ به رنگ فرنگ هم حاضر نشدند حتی یک حبه تمشک طلایی به آن بدهند؟