PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدیران تلویزیون از مُد شدن گریم های «آب پریا» واهمه داشتند!



javad jan
04-24-2013, 01:41 PM
http://pnu-club.com/imported/2013/04/3536.jpg
مدیران تلویزیون از مُد شدن گریم های «آب پریا» واهمه داشتند! مدیران تلویزیون معتقد بودند این گریمها ممکن است بولد شده و دختران و پسران جوان از آنها تقلید کنند و به این ترتیب رفته رفته این گریمها به یک مُد عادی در جامعه تبدیل می شود.


جلال الدین معیریان جزو بهترین گریمورهای ایرانی است و به جرات می توان گفت طراحی چهره حدود نیمی از پروژه های سینمایی یا تلویزیونی ما توسط معیریان یا شاگردانی که سالها پیش نزد او اصول طراحی گریم را آموخته اند انجام می شود. اگر به فهرست فعالیتهای سینمایی معیریان نگاهی بیندازیم ردپایی پررنگ از آثار درجه یک سینمای ایران را می بینیم؛ او همکاری با مسعود کیمیایی را در «سرب» و «ردپای گرگ»، همکاری با بهرام بیضایی را در «مرگ یزدگرد»، همکاری با ناصر تقوایی را در «آرامش در حضور دیگران»، همکاری با خسرو سینایی را در «هیولای درون» و همکاری با علی حاتمی را در «کمال الملک»، «کمیته مجازات» و «تهران روزگار نو» که این دو فیلم اخیر برآمده از سریال «هزاردستان» بودند تجربه کرده ضمن اینکه فیلمسازانی نظیر تهینه میلانی، محمد بزرگ نیا، رسول ملاقلی پور، احمدرضا معتمدی، شهرام اسدی و کمال تبریزی نیز در برهه زمانی مختلف از هنر معیریان سود برده اند. معیریان نوروز امسال سریال جذاب «آب پریا» را روی آنتن داشت؛ سریالی که نه فقط به واسطه مضمون که به دلیل چهره آرایی از جمله کارهای درجه یک تلویزیون در سالهای اخیر است. با معیریان درباره سختیهای طراحی گریمهای اغراق آمیز کاراکترهای این سریال گفتگو کرده ایم.

گویا سایقه همکاری شما با مرضیه برومند به سالها پیش بازمی گردد. چطور شد که دوباره با ایشان همکاری کردید؟

من قبل از انقلاب اسلامی با مرضیه برومند در کاری فانتزی که مخصوص کودکان بود همکاری داشتم. این کار «کدو قلقلی و دیو» نام داشت و در همان دوران هم به لحاظ مایه های فانتزی کار چشمگیری به شمار می رفت اما بعد از انقلاب امکان همکاری میان ما پیش نیامد تا سریال «آب پریا» که ایشان مجددا مرا دعوت به همکاری کرد. شاید هم حجم فانتزی کار بود که باعث شد برومند از من دعوت به کار کند.

برای طراحی گریم کاراکترهای «آب پریا» چقدر وقت گذاشتید؟

خیلی زیاد به گونه ای که در یک کلمه می توانم بگویم طراحی گریم این کار پدرم را درآورد. اولین سختی کار چهره متمایز کاراکترها بود چراکه اینها از دنیایی دیگر آمده اند و می بایست کاملا متمایز با آدمهای روی زمین می بودند. برای طراحی این کاراکترهای پری گونه، زیباترین طرح ممکن را بر روی عکس کاراکترها اجرا کردم اما موقعی که عکسهای طراحی شده را تحویل کارگردان دادم،کارگردان بعد از مشورت با مدیران صداوسیما به سراغ من آمده و گفت:«مدیران شبکه مخالف این نوع طراحی هستند.» پرسیدم چرا و ایشان گفت: «مدیران گفته اند ممکن است این طراحیها مُد شده و خانمهای ما هم به تاسی از این سریال چهره های خود را این گونه کنند!!!» به بیان بهتر مدیران تلویزیون از مُد شدن گریمهای «آب پریا» واهمه داشتند!

جالب است که ما از یک طرف صحبت از الگوسازی می کنیم و از آن طرف روندی که به تولید الگوهای داخلی منجر می شود را بایکوت می کنیم.

بله، مدیران تلویزیون معتقد بودند این گریمها ممکن است بولد شده و دختران و پسران جوان از آنها تقلید کنند و به این ترتیب رفته رفته این گریمها به یک مُد عادی در جامعه تبدیل می شود.

اصلی ترین ویژگی این گریمها چه بود؟

مثلا صورت خانمها را به شکل گل درآورده و برای آنها ابروهای سبزرنگ گذاشته بودم. حالت گل هم این طور بود که انگار گلی بر روی صورت روییده! با این حال در نهایت تمام طرحهایی که من زده بودم به واسطه تصمیمات مسئولین شبکه تبدیل شد به یک سری هاله های گرد سبز که دور چشم پری ها می بینیم.

با این همه باز هم حجم گریمهای این سریال به شدت بالا بود. آیا تحمل این حجم گریم برای بازیگران سخت نبود؟

مطمئنا سختیهایی از این باب وجود داشت به خصوص که اغلب بازیگران باید با لنز جلوی دوربین می رفتند و خودتان بهتر از من می دانید که استفاده طولانی مدت از لنز در مناطق دارای درصد آلودگی بالا به شدت خطرناک است. در کنار آن ما لوکیشنهای متعددی داشتیم و مدام باید مابین لوکیشنها در رفت و آمد می بودیم. کمبود امکانات داخلی هم مزید بر علت بود مثلا برای کاراکتری که لیلی رشیدی نقش اش را بازی می کرد نیاز داشتیم به استفاده از لنز آتشین که در کشور نیست و باید با هزینه سنگین تهیه اش می کردیم.

گریم شخصیت «آپوش» هم به شدت متفاوت بود.

برای شخصیت «دیو» که نقش اش را علی سرابی بازی می کرد نوعی از گریم لازم بود که در عین خرق عادت، قابل باور هم باشد. برای همین سعی کردم نوعی تعادل مابین ماهیت واقعی دیو و گریم ایجاد کنم. انصافا علی سرابی هم خیلی خوب با من راه آمد که گریم مدنظر را ایجاد کنم. طراحی گریم کاراکترها با استفاده مستقیم از قطعاتی موسوم به «فوم رابر» انجام شد؛ قطعاتی که حالت ارتجاعی دارند و مانند گوشت انسان شکل پذیرند. در اینجا بد نیست یادی کنم از فرزندم بهنام که سازنده این قطعات بود. گریم شخصیت «استاد» با بازی امیرحسین صدیق هم کار ساده ای نبود به خصوص که باید سی چهل سال سن او را بالا می بردیم آن هم در شرایطی که صدیق بیشتر در کاراکترهای جوانانه جاافتاده است. نه تنها رنگ موها و سبیل که سایه کاریهای روی صورت صدیق زمان زیادی برد. در نهایت این کار یک تفاوت عمده با کارهای غالب تلویزیون داشت و آن هم اینکه تمام شخصیتها حتی کوچکترین آنها از گریم سنگینی برخوردار بودند.

چقدر از زمان زیادی که صرف طراحی گریم این کاراکترها شد برآمده از تجربه کم سینما یا تلویزیون ما در پروژه های فانتزی است؟

بدیهی است که تا تجربه نکنیم پیشرفت نخواهیم کرد. متاسفانه به دلایل مختلف که یکی از اصلی ترین آنها هزینه بالای کارهای فانتزی است تهیه کنندگان از کار در این وادی فراری هستند. اما بالاخره شخصا امیدوارم که کارهایی از این دست مورد توجه مدیران قرار گرفته و بیش از گذشته به آنها بها دهند. متاسفانه مدیران سینما و تلویزیون ما هنوز اهمیت پروژه های فانتزی را درک نکرده اند و حتی این واقعیت را نمی دانند که وقتی پروژه ای درونمایه فانتزی دارد به لحاظ ابزار، ماتریال و امکانات متفاوت است با یک پروژه معمولی. آنها باید بودجه کافی را در اختیار تهیه کننده چنین پروژه ای قرار دهند تا او هم بتواند با فراغ بال کار را پیش ببرد. اگر مسئولین صداوسیما سر کیسه را شل کنند و دست خود را از حلقوم کارگردان بردارند یقینا اتفاقات بهتری در حیطه فانتزی سازی رخ خواهد داد.

از بازخورد سریال «آب پریا» در میان مخاطبان راضی هستید؟

این سریال در بدترین زمان ممکن روی آنتن رفت. به تعداد زیادی از مخاطبان که در سفر بودن کاری نداریم. شما که در تهران بوده و تعطیلات را با حضور در خانه می گذراندید تازه گرم تماشای سریال می شدید که به ناگاه زنگ خانه به صدا درآمده و مهمان می آمد. وقتی هم که مهمان می آید آن قدر بحثهای خاله زنکی هست که جایی برای تماشای سریال نمی ماند و در نهایتا کار چنان که باید دیده نمی شود. مطمئنم اگر سریال در زمان دیگری روی آنتن می رفت به مراتب بهتر می توانست مخاطب به خود جلب کند. با این حال امیدوارم در بازپخش کار بیش از اینها مورد توجه قرار گیرد.

حالا که به تجربه کار در «آب پریا» و سختیهای آن می نگرید آیا باز هم رغبت می کنید که کار در ژانر فانتزی را تجربه کنید؟

بدون واهمه می گویم با توجه به اوضاع اقتصادی خراب تلویزیون و تاخیرهای فراوانی که در پرداخت دستمزدها وجود دارد محال است چنین تجربه پرزحمتی را تکرار کنم. شاید باورتان نشود اما من هنوز حسابم با سریال «پروانه» تسویه نشده و حدودا 17 میلیون تومانی از این سریال طلبکارم. این دیگر اپیدمی شده که در هر پروژه ای که کار می کنیم با این جمله مواجه می شویم که سازمان پول ندارد. من هم ملانصرالدین نیستم که از جیب بخورم. از این به بعد تنها در صورتی با تلویزیون کار می کنم که کل حقوقم را ابتدای کار بگیرم. به هر حال من که تنها کار نمی کنم. یک گروه شش نفره دارم که خرجشان از همین راه در می آید ضمن اینکه در هر کار کلی پول مواد لازم برای گریم را می دهم پس حقوق خودم را هم که ندهند لااقل باید هزینه های خرید مواد لازم و حقوق عوامل را بدهند.

چطور می شود سازمانی عریض و طویل مانند صداوسیما حتی آن قدر بودجه نداشته باشد که دستمزد کارکشته هایی مانند شما را بدهد؟

برای من هم جای سوال است که سازمانی که زمانی فقط از درآمد آگهی هایش حقوق کل پرسنل خود را پرداخت می نمود حالا به جایی رسیده که اگر افزایش بودجه سالانه اش نباشد نمی تواند دستمزدهای عوامل سریالها را بدهد؟ واقعا عجیب است! چرا صداوسیما در این همه سال به خودکفایی نرسید؟ نمی دانم چرا صداوسیما به ما که می رسد، پولهایش نمام می شود؟ به عنوان عضوی کوچک از تلویزیون می گویم مدتهاست از جیب می خورم و به فروش اندوخته هایم تکیه می کنم تا زیر بار بدهیهای برآمده از سریالها نروم. ختم کلام اینکه دیگر برای تلویزیون کار نمی کنم مگر آن که همان ابتدا تسویه حساب کنم.

شهر ساز
04-24-2013, 02:17 PM
http://pnu-club.com/imported/2013/04/155.gif:272:یه درصد فکر کن اگه مد روز ارایش دخترا اونطوری بشه ای بخندیمhttp://pnu-club.com/imported/2013/04/86.gif

javad jan
04-24-2013, 02:26 PM
http://pnu-club.com/imported/2013/04/155.gif:272:یه درصد فکر کن اگه مد روز ارایش دخترا اونطوری بشه ای بخندیمhttp://pnu-club.com/imported/2013/04/86.gif


خداییش
دیگه سوژه خندمون جوره جوره:55: