Borna66
06-09-2009, 01:07 PM
http://pnu-club.com/imported/mising.jpg برای بازگرداندن سایز عکس کلیک کنیدhttp://pnu-club.com/imported/2009/06/384.jpg
اهرام
مردمان بیش از تاریخ برای ساخت مكانهای مقدس و معابد بیشتر از هرم یا فرمهای تكامل نیافتهای از آن استفاده ميكردند منظور از فرمهای تكاكل نیافته هرم احجام مصطبهای شكل هستند كه بعدها با گذشت زمان اینگونه مكانها با حجم هرم كامل ساخته شدند حال نكته مهم و قابل توجه این است كه چه فلسفهای پشت این است و چرا هرم را برای این كار انتخاب كردهاند؟
نخستین هرم در اوایل سال 2680 قبل از میلاد در ساكارا – منطقهای بین ممفیس و رود نیل - ساخته شد. كه در حقیقت نه یك هرم واقعی بلكه مصطبهای در مقیاس بزرگتر و تكامل یافتهتر بود این هرم محل دفن زوسر (Zoser فرعونی در سلسله سوم پادشاهی) شكل (1) به صورت پلهای كه ارتفاع هر پله حدود 61 متر ساخته شده است بعدها اهرام سه گانه طی چهار سلسله پادشاهی به وسیله سه فرعون خئوپس، خفرن و منكورع ساخته شد كه اولین و بزرگترین آن در سال 2570 قبل از میلاد به وسیله خئوپس ساخته شد كه از نظر تاریخی و زیبائی شناسی بسیار شاخص است این هرم از 25/6 میلیون تن سنگ ساخته شد و ارتفاع آن حدوداً 5/146 متر است.
امروزه در مورد اهرام و پابرجایی و استواری آن به ندرت مياندیشیم اما این اهرام خود گواهی است از قدرت نام و اشكال ساخته شده آن در خاطرهها و منظر سرزمین. البته اهرام دیگری هم وجود دارد مثل اهرام ساخته شده در آمریكای مركزی،اهرام نئوكلاسیسم فرانسه و نیز عصر پست مدرن.
به هر حال این اهرام و اهرام پس از آنها هم به همان اصول بنیادینی كه اهرام مصری برآن گواهی ميدهند اشارت دارند پیروزی زندگی بر مرگ، تفوق حضور ابدی بر ناپایداری كه گذری است به سوی نیستی، قلمرو خدایان و روح فناناپذیر، مصریان بر این باورند كه خدای خورشید (را، Ra) یگانه منبع نیروی حیاتی زندگی Ka است. این نیروی كیهان و الهی از خدای خورشید به پسرش فرعون تفویض شده بود. خدای خورشید در فرعون متجلی بود كه در قلمرو انسانی نمود داشت.
عملكرد نهایی اهرام، نگهداری فرعون درحضور ابدی بود پیكر مومیایی شده فرعون دقیقاً در مركز یكی از اهرام و در داخل تابوتی سنگی دفن ميشد و همه جا دور تا دور آرامگاه اوراد و تعاویذ و دیوارهای مكتوب شده بودند تا او را در سفرش به جهان دیگر یاری كنند. اهرام از سنگهای صیقلی و تراشیده شده ساخته ميشدند كه معبد Ka مقاومترین نمونه ساخته شده است. آنها تالارهای بستهای بودند كه با وسایل نمادین و واقعی غذاخوری، كه زیبایی درخشان و نیرومندی را جلوهگر ميساخت، انباشته ميشدند فرم خود تكراری از شعاعهای نورانی خورشید (نیروی حیاتی نازل شده برزمین) بود. در اصل درپوشها با طلا پوشیده شده بودند كه رنگ و نور خورشید را را گرد آورده و آن را تداعی و تحسین ميكردند. بدین ترتیب خدا، فرعون و زمین را به یكدیگر پیوند ميدادند پیوندی كه با جهتگیری اهرام به سوی چهار گوشه گیتی همچنان كه در یكی از متون موجود در اهرام آمده است متمركز ميشد. فرم هرم در اهرام مصر را ميتوان به این صورت تحلیل كرد كه مصریان باستان كه مربع را نشانه زمین، نمادی از جهان مخلوق (زمین و آسمان) ميدانستند و همچنین مربع نشاندهنده چهار رقم كمال الهی بوده و مثلث نمادی از آسمان. با جمع كردن این دو سمبل در مكعب به فرم هرم رسیدهاند به این گونه كه اگر یك مكعب را از 4 كنج مجاور به هم نزدیك كنیم هرم خواهد شد اما اهرام تنها دربردارنده جسم بيجان فرعون در گذشته نبودند بلكه آن را در لایههایی از نمادها و اشیای نمادین پنهان مينمودند. اهرامی كه به دقت شكل داده شده بدند تا فرعون (مرده) را در برگیرند، به صورت ضمنی به فرهنگی اشارت داشتند كه وانمود ميكرد كه چنین بناهایی ميتواند برای محو و پنهان كردن مرگ و گذشت زمان ساخته ميشدند. ساختمان هرم خئوپس تنها به منزله یك مقبره و آرامگاه سلطنتی به هیچوجه ذهن كنجكاوان و دانشپژوهان را متقاعد نميسازد، بلكه تصور بر ایناست كه فلسفهای بس عمیقتر در پشت این دیوارهای سنگی سترگ نهفته است. بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده هر جسم یا ساختمان هرمی شكل كه دقیقا با ابعادی متناسب با اندازههای هرم بزرگ ساخته شود. و در امتداد شمال، جنوب مغناطیسی زمین قرار گیرد ميتواند به پیدایش، انعكاس و تمركز میدانهای انرژی منتهی شود. از آزمایشهای متعددی كه در درون اجسام هرمی شكل با ابعاد چند سانتیمتر تا چند متر انجام شده این تتیجه حاصل گردیده كه نوع جسم و مادهای كه در ساختمان این اهرام بكار ميرود اعم از چوب مقوا، شیشه و امثال آن به هیچ وجه در ماهیت انرژی كه در درون آن متمركز ميشود تاثیر ندارد و مقدار زمانیكه ماده مورد نظر برای حصول یك نتیجه معین باید در داخل هرم قرار گیرد بستگی به نتایج آزمایشهایی دارد كه در اثر تكرار و تداوم به ثبت ميرسد. نتایج بدست آمده از این آزمایشها ميتوان به شرح زیر خلاصه نمود
1- اقلام مختلف غذاهای فاسد شدنی تا مدتهای مدید بدون هیچگونه فساد در درون هرم باقی ميمانند .
2- آبهای آلوده تصفیه و عاری از میكروب ميشوند
3- نباتات با سرعت بیشتری رشد ميیابند
4- فلزات زنگ زده جلا و صیقل اصلی خود را باز ميیابند
5- انسانها به استراحت و تمدد اعصاب بهتری دست ميبایند.
6- به قدرت تفكر و اندیشه آدمی افزوده ميشود
7- آرامش، شفابخشی امراض، تجدید جوانی و نشاط با سهولت بیشتری حاصل ميشود.
مسئلهای كه برای اولین بار منتهی به كشف این خواص در اجسام هرمی شكل گردیده ملاحظه این حقیقت بود كه حیوانات مرده در درون آرامگاه اصلی فرعون درهرم بزرگ هر چند آب خود را از دست داده ولی فاسد نشدهاند. در هرم خئوپس همه امواج در سالن فرعون تمركز ميیابد. آنگاه اتمها و مولكولهای درون سالن این انرژی را جذب ميكنند و با افزایش تدریجی مقدار انرژی، فضایی اشباع شده و سرشار از انرژی با امواج فوق كوتاه در كانون آن فراهم ميشود و خواص شگفتآوری كه در درون اجسام هرمی شكل از جهت اثرات آن بر روی انسان، نبات و ... ظاهر ميگردد ناشی از همین تراكم انرژی كیهانی است.
قرنها بعد هنگامی كه قدرت فرهنگ و سنن مصری كمرنگ شده بود یك جانشین دیگر و در واقع نوعی جانشینی مضاعف از اهرام به وقوع پیوست. در فرانسه قرن 18، با عنوان جایگاهی با بینش نئوكلاسیك و معماری مقابر، اهرام، بار دیگر مطرح شدند و وانمود ميشد كه آنها حضور و هویت را تایید ميكنند ولی این بار این دیدگاه تحقق پیدا نكرد. اهرام فرانسوی ميبایست جانشین اهرام مصری ميشوند ولی موفق نشدند. سنت فرانسوی برای بياعتبار كردن سنت مصری، ناگزیر بر خود نیز خط بطلان كشید بدین ترتیب اهرام فرانسوی نه تنها آن سیستم قدیمی را كه در صدر جانشینياش بودند بر هم زدند، بلكه تنها اساس و امید خود برای موفقیت را نیز به هم ریختند. هرم فرانسوی به عنوان بخشی از حركتی كه در آن حضور و هویت تفوق خود را بر نیستی و گسیختگی اعلام مينمایند، ظاهر شد، یعنی به صورت افكار و غلبه بر مرگی كه در گورستانها و بناهای یاد بود، اعلام حضور ميكرد. این پدیده در فرانسه قرن 18 به بهترین وجهی در آثار معماری ایتن لوئیس بوله (louis Boullee ـ Etienne) و در مباحثات فرهنگی موازی با آن در مورد مرگ كه برای مثال در آثار ریچارد اتیلن (Richard Etlin) آمده است تمركز یافته است. لوثی بوله بهتر از دیگ معاصران خود، بویژه در طرحهایش كه بین سالهای 1799 تا 1782 انتشار یافت، شایستگی اهرام مصر و مفاهیم آن را برای ایجاد شكلی جدید، برای شهرهای مردگان به خاطر زندگان نشان داد. بوله و همكارانش دو نظر مهم و سنن نهفته در تعالی را به كار گرفته و با یكدیگر درآمیختند تعالی طبیعت، جایی كه در آن ابدیت را ميتوان تجربه كرد و راه و روش انسان بزرگ كه در یاد بود آنها جاودانگی مجاز دانسته ميشود. پس اهرام بوله، یادبودی برای یادآوری عظمت فردی هستند و از طرف دیگر آنها مظهر خود طبیعت ميباشند.
برای مصریان اهرام با ابدیت شناخته ميشوند زیرا كه اهرام فرعون و خدایان را به هم پیوند ميدادند بنابراین بر تغییرات طبیعت و مركز تفوق ميیافتند. در مقابل برای فرانسویها، طبیعت خود را به صورت حضوری به انتها به جلو ميراند و به شكل هرم مجسم ميشد. در حالی كه طبیعت برای مصریان به صورت عدم جاودانگی رخ مينمود، با تعبیر معكوس فرانسوی به صورت مبانی از حضور جاودانگی مطرح ميگشت آنچه ملكوتی و الهی بود، متفاوت و برتر از نوع طبیعی است، جای خود را به تقدسی داد كه به واسطه تعالی با نوع طبیعی آتن شناخته ميشد و با آن تلفیق ميگشت. به همین ترتیب برای مصریان، اعمالی كه ميتوانستند زندگی جاویدان را اعطا نمایند كاملا به خدایان و فرعون منحصر شده بودند، برای انساگرایان فرانسوی دستاوردهای عظیمی كه فناناپذیری را تفویض مينمود، مربوط به قهرمانان فانی بود و در این مورد راه برای رقابت عموم شهروندان باز بود. عمل و دلایل انسانی جایگاهی را كه قبلا برای الوهیت ذخیره شده بود تصاحب نمود.
اهرام در ظهور اخیر خود در پروژه آی. ام پهئی (I. M. pei) برای لوور موزه هنرهای لس آنجلس طرح شده توسط آراتا ایسوزاكی Arata Isozaky) ) به عنوان نقل قولهای پست مدرن مطرح شدهاند. هرم بيروح پيئی كه بر اساس تناسبات اهرام گیزده بنا شده است در میانه حیاط ناپلئون در لوور قرار گرفته است هم كه توسط 3 هرم كوچكتر و هفت استخر احاطه شده است دسترسيهایی را در تراز همكف به ساختمانهای اطراف خود تامین مينماید. سطح براق و درخشان آن بر طبق اظهارات اولیه معمار آن، آسمان پاریس را در روز منعكس نموده و در شب همانند یك فانوس بزرگ ميدرخشد. هرم پهئی به هیچ وجه بر قصد آگاهانه وی دلالت نميكند، ولی استراتژی است برای تاكید و دست یافتن به وضوح و قدرت.
این مكان (لوور) كه سابقا صحنه تاكید بر قدرت خورشید شاه بود (لویی چهاردهم) خود را با خورشید به عنوان سمبلی از حضور الهی، مانند سنت فرعون كه از خدای خورشید خویش یعنی خدای آفتاب نیرو ميگرفت ميشناساند. اكنون صحنهای است برای دعوی قدرت و هویت موجود، كه با ساخت بنا بر روی سنت و درنتیجه الحاق آن به خود صورت ميگیرد. شایان ذكر نیست كه اقداماتی كه توسط عمل طراحی هرم پهئی ممكن گردید، بیش از مشابه خود در دوران مصریان (با عصر نئوكلاسیك) دنیوی بودند. هرم پهئی دسترسی در سطح زمین را به تسهیلات فراهم مينماید، در صورتی كه اهرام مصری پیكر فرعون را برای زندگی زیرزمینی و ابدی وی پنهان ميكند.
موزه هنر معاصر جدید آراتا ایسوزاكی (MOCA) (شكل 3) در نزدیكی مركز شهر لس آنجلس نیز از اهرامی مصری بهره ميبرد. در طرح نهایی پروژهای از سنگ ماسهای قرمز، نورگیرهای هرمی شكل بر فراز برخی گالریها قرار داده شدهاند. در یك جبهه 2 ردیف از چهار نورگیر هرمی شكل وجود دارد و در جبهه دیگر، سه هرم، دو هرم كوچك (به همان اندازه 8 هرم جبهه دیگر) در جلو یك هرم بزرگ قرار دارند كه فرم جیزه را به یاد ميآورند.
اهرام مصری اگرچه با شنهای صحرا فرسوده شده و از آنها پوشیده شدهاند، همچنان به طرز اعجابآوری محفوظ ماندهاند، ولی دیگر نمایانگر زندگی قدرتمند تمدنی كه به وجود آمده بود تا واحدی برای زندگی ابدی باشد نیستند. در نظامها و اقتباسهای نئوكلاسیك فرانسوی، هرم همین حالا هم یك، زمین لمیزرع مصری است كه تنها از مرگ سخن ميگوید. برطبق فرهنگ تعالی (Sublime) زندگی تنها در باروری طبیعت و نه ابدیت غیر مشخصی اثبات ميشود. امروزه اهرام توسط موزه هنرهای معاصر (MocA) به كار گرفته شدهاند كه لسآنجلس را به عنوان یك فرهنگ بیابانی موجود درخشان و افراطی و به عنوان وضعیت امروزه آنچه زمانی جهان مصر آن را دارا بود اما اكنون فاقد آن است ستایش ميكند.
اهرام
مردمان بیش از تاریخ برای ساخت مكانهای مقدس و معابد بیشتر از هرم یا فرمهای تكامل نیافتهای از آن استفاده ميكردند منظور از فرمهای تكاكل نیافته هرم احجام مصطبهای شكل هستند كه بعدها با گذشت زمان اینگونه مكانها با حجم هرم كامل ساخته شدند حال نكته مهم و قابل توجه این است كه چه فلسفهای پشت این است و چرا هرم را برای این كار انتخاب كردهاند؟
نخستین هرم در اوایل سال 2680 قبل از میلاد در ساكارا – منطقهای بین ممفیس و رود نیل - ساخته شد. كه در حقیقت نه یك هرم واقعی بلكه مصطبهای در مقیاس بزرگتر و تكامل یافتهتر بود این هرم محل دفن زوسر (Zoser فرعونی در سلسله سوم پادشاهی) شكل (1) به صورت پلهای كه ارتفاع هر پله حدود 61 متر ساخته شده است بعدها اهرام سه گانه طی چهار سلسله پادشاهی به وسیله سه فرعون خئوپس، خفرن و منكورع ساخته شد كه اولین و بزرگترین آن در سال 2570 قبل از میلاد به وسیله خئوپس ساخته شد كه از نظر تاریخی و زیبائی شناسی بسیار شاخص است این هرم از 25/6 میلیون تن سنگ ساخته شد و ارتفاع آن حدوداً 5/146 متر است.
امروزه در مورد اهرام و پابرجایی و استواری آن به ندرت مياندیشیم اما این اهرام خود گواهی است از قدرت نام و اشكال ساخته شده آن در خاطرهها و منظر سرزمین. البته اهرام دیگری هم وجود دارد مثل اهرام ساخته شده در آمریكای مركزی،اهرام نئوكلاسیسم فرانسه و نیز عصر پست مدرن.
به هر حال این اهرام و اهرام پس از آنها هم به همان اصول بنیادینی كه اهرام مصری برآن گواهی ميدهند اشارت دارند پیروزی زندگی بر مرگ، تفوق حضور ابدی بر ناپایداری كه گذری است به سوی نیستی، قلمرو خدایان و روح فناناپذیر، مصریان بر این باورند كه خدای خورشید (را، Ra) یگانه منبع نیروی حیاتی زندگی Ka است. این نیروی كیهان و الهی از خدای خورشید به پسرش فرعون تفویض شده بود. خدای خورشید در فرعون متجلی بود كه در قلمرو انسانی نمود داشت.
عملكرد نهایی اهرام، نگهداری فرعون درحضور ابدی بود پیكر مومیایی شده فرعون دقیقاً در مركز یكی از اهرام و در داخل تابوتی سنگی دفن ميشد و همه جا دور تا دور آرامگاه اوراد و تعاویذ و دیوارهای مكتوب شده بودند تا او را در سفرش به جهان دیگر یاری كنند. اهرام از سنگهای صیقلی و تراشیده شده ساخته ميشدند كه معبد Ka مقاومترین نمونه ساخته شده است. آنها تالارهای بستهای بودند كه با وسایل نمادین و واقعی غذاخوری، كه زیبایی درخشان و نیرومندی را جلوهگر ميساخت، انباشته ميشدند فرم خود تكراری از شعاعهای نورانی خورشید (نیروی حیاتی نازل شده برزمین) بود. در اصل درپوشها با طلا پوشیده شده بودند كه رنگ و نور خورشید را را گرد آورده و آن را تداعی و تحسین ميكردند. بدین ترتیب خدا، فرعون و زمین را به یكدیگر پیوند ميدادند پیوندی كه با جهتگیری اهرام به سوی چهار گوشه گیتی همچنان كه در یكی از متون موجود در اهرام آمده است متمركز ميشد. فرم هرم در اهرام مصر را ميتوان به این صورت تحلیل كرد كه مصریان باستان كه مربع را نشانه زمین، نمادی از جهان مخلوق (زمین و آسمان) ميدانستند و همچنین مربع نشاندهنده چهار رقم كمال الهی بوده و مثلث نمادی از آسمان. با جمع كردن این دو سمبل در مكعب به فرم هرم رسیدهاند به این گونه كه اگر یك مكعب را از 4 كنج مجاور به هم نزدیك كنیم هرم خواهد شد اما اهرام تنها دربردارنده جسم بيجان فرعون در گذشته نبودند بلكه آن را در لایههایی از نمادها و اشیای نمادین پنهان مينمودند. اهرامی كه به دقت شكل داده شده بدند تا فرعون (مرده) را در برگیرند، به صورت ضمنی به فرهنگی اشارت داشتند كه وانمود ميكرد كه چنین بناهایی ميتواند برای محو و پنهان كردن مرگ و گذشت زمان ساخته ميشدند. ساختمان هرم خئوپس تنها به منزله یك مقبره و آرامگاه سلطنتی به هیچوجه ذهن كنجكاوان و دانشپژوهان را متقاعد نميسازد، بلكه تصور بر ایناست كه فلسفهای بس عمیقتر در پشت این دیوارهای سنگی سترگ نهفته است. بر اساس آخرین تحقیقات انجام شده هر جسم یا ساختمان هرمی شكل كه دقیقا با ابعادی متناسب با اندازههای هرم بزرگ ساخته شود. و در امتداد شمال، جنوب مغناطیسی زمین قرار گیرد ميتواند به پیدایش، انعكاس و تمركز میدانهای انرژی منتهی شود. از آزمایشهای متعددی كه در درون اجسام هرمی شكل با ابعاد چند سانتیمتر تا چند متر انجام شده این تتیجه حاصل گردیده كه نوع جسم و مادهای كه در ساختمان این اهرام بكار ميرود اعم از چوب مقوا، شیشه و امثال آن به هیچ وجه در ماهیت انرژی كه در درون آن متمركز ميشود تاثیر ندارد و مقدار زمانیكه ماده مورد نظر برای حصول یك نتیجه معین باید در داخل هرم قرار گیرد بستگی به نتایج آزمایشهایی دارد كه در اثر تكرار و تداوم به ثبت ميرسد. نتایج بدست آمده از این آزمایشها ميتوان به شرح زیر خلاصه نمود
1- اقلام مختلف غذاهای فاسد شدنی تا مدتهای مدید بدون هیچگونه فساد در درون هرم باقی ميمانند .
2- آبهای آلوده تصفیه و عاری از میكروب ميشوند
3- نباتات با سرعت بیشتری رشد ميیابند
4- فلزات زنگ زده جلا و صیقل اصلی خود را باز ميیابند
5- انسانها به استراحت و تمدد اعصاب بهتری دست ميبایند.
6- به قدرت تفكر و اندیشه آدمی افزوده ميشود
7- آرامش، شفابخشی امراض، تجدید جوانی و نشاط با سهولت بیشتری حاصل ميشود.
مسئلهای كه برای اولین بار منتهی به كشف این خواص در اجسام هرمی شكل گردیده ملاحظه این حقیقت بود كه حیوانات مرده در درون آرامگاه اصلی فرعون درهرم بزرگ هر چند آب خود را از دست داده ولی فاسد نشدهاند. در هرم خئوپس همه امواج در سالن فرعون تمركز ميیابد. آنگاه اتمها و مولكولهای درون سالن این انرژی را جذب ميكنند و با افزایش تدریجی مقدار انرژی، فضایی اشباع شده و سرشار از انرژی با امواج فوق كوتاه در كانون آن فراهم ميشود و خواص شگفتآوری كه در درون اجسام هرمی شكل از جهت اثرات آن بر روی انسان، نبات و ... ظاهر ميگردد ناشی از همین تراكم انرژی كیهانی است.
قرنها بعد هنگامی كه قدرت فرهنگ و سنن مصری كمرنگ شده بود یك جانشین دیگر و در واقع نوعی جانشینی مضاعف از اهرام به وقوع پیوست. در فرانسه قرن 18، با عنوان جایگاهی با بینش نئوكلاسیك و معماری مقابر، اهرام، بار دیگر مطرح شدند و وانمود ميشد كه آنها حضور و هویت را تایید ميكنند ولی این بار این دیدگاه تحقق پیدا نكرد. اهرام فرانسوی ميبایست جانشین اهرام مصری ميشوند ولی موفق نشدند. سنت فرانسوی برای بياعتبار كردن سنت مصری، ناگزیر بر خود نیز خط بطلان كشید بدین ترتیب اهرام فرانسوی نه تنها آن سیستم قدیمی را كه در صدر جانشینياش بودند بر هم زدند، بلكه تنها اساس و امید خود برای موفقیت را نیز به هم ریختند. هرم فرانسوی به عنوان بخشی از حركتی كه در آن حضور و هویت تفوق خود را بر نیستی و گسیختگی اعلام مينمایند، ظاهر شد، یعنی به صورت افكار و غلبه بر مرگی كه در گورستانها و بناهای یاد بود، اعلام حضور ميكرد. این پدیده در فرانسه قرن 18 به بهترین وجهی در آثار معماری ایتن لوئیس بوله (louis Boullee ـ Etienne) و در مباحثات فرهنگی موازی با آن در مورد مرگ كه برای مثال در آثار ریچارد اتیلن (Richard Etlin) آمده است تمركز یافته است. لوثی بوله بهتر از دیگ معاصران خود، بویژه در طرحهایش كه بین سالهای 1799 تا 1782 انتشار یافت، شایستگی اهرام مصر و مفاهیم آن را برای ایجاد شكلی جدید، برای شهرهای مردگان به خاطر زندگان نشان داد. بوله و همكارانش دو نظر مهم و سنن نهفته در تعالی را به كار گرفته و با یكدیگر درآمیختند تعالی طبیعت، جایی كه در آن ابدیت را ميتوان تجربه كرد و راه و روش انسان بزرگ كه در یاد بود آنها جاودانگی مجاز دانسته ميشود. پس اهرام بوله، یادبودی برای یادآوری عظمت فردی هستند و از طرف دیگر آنها مظهر خود طبیعت ميباشند.
برای مصریان اهرام با ابدیت شناخته ميشوند زیرا كه اهرام فرعون و خدایان را به هم پیوند ميدادند بنابراین بر تغییرات طبیعت و مركز تفوق ميیافتند. در مقابل برای فرانسویها، طبیعت خود را به صورت حضوری به انتها به جلو ميراند و به شكل هرم مجسم ميشد. در حالی كه طبیعت برای مصریان به صورت عدم جاودانگی رخ مينمود، با تعبیر معكوس فرانسوی به صورت مبانی از حضور جاودانگی مطرح ميگشت آنچه ملكوتی و الهی بود، متفاوت و برتر از نوع طبیعی است، جای خود را به تقدسی داد كه به واسطه تعالی با نوع طبیعی آتن شناخته ميشد و با آن تلفیق ميگشت. به همین ترتیب برای مصریان، اعمالی كه ميتوانستند زندگی جاویدان را اعطا نمایند كاملا به خدایان و فرعون منحصر شده بودند، برای انساگرایان فرانسوی دستاوردهای عظیمی كه فناناپذیری را تفویض مينمود، مربوط به قهرمانان فانی بود و در این مورد راه برای رقابت عموم شهروندان باز بود. عمل و دلایل انسانی جایگاهی را كه قبلا برای الوهیت ذخیره شده بود تصاحب نمود.
اهرام در ظهور اخیر خود در پروژه آی. ام پهئی (I. M. pei) برای لوور موزه هنرهای لس آنجلس طرح شده توسط آراتا ایسوزاكی Arata Isozaky) ) به عنوان نقل قولهای پست مدرن مطرح شدهاند. هرم بيروح پيئی كه بر اساس تناسبات اهرام گیزده بنا شده است در میانه حیاط ناپلئون در لوور قرار گرفته است هم كه توسط 3 هرم كوچكتر و هفت استخر احاطه شده است دسترسيهایی را در تراز همكف به ساختمانهای اطراف خود تامین مينماید. سطح براق و درخشان آن بر طبق اظهارات اولیه معمار آن، آسمان پاریس را در روز منعكس نموده و در شب همانند یك فانوس بزرگ ميدرخشد. هرم پهئی به هیچ وجه بر قصد آگاهانه وی دلالت نميكند، ولی استراتژی است برای تاكید و دست یافتن به وضوح و قدرت.
این مكان (لوور) كه سابقا صحنه تاكید بر قدرت خورشید شاه بود (لویی چهاردهم) خود را با خورشید به عنوان سمبلی از حضور الهی، مانند سنت فرعون كه از خدای خورشید خویش یعنی خدای آفتاب نیرو ميگرفت ميشناساند. اكنون صحنهای است برای دعوی قدرت و هویت موجود، كه با ساخت بنا بر روی سنت و درنتیجه الحاق آن به خود صورت ميگیرد. شایان ذكر نیست كه اقداماتی كه توسط عمل طراحی هرم پهئی ممكن گردید، بیش از مشابه خود در دوران مصریان (با عصر نئوكلاسیك) دنیوی بودند. هرم پهئی دسترسی در سطح زمین را به تسهیلات فراهم مينماید، در صورتی كه اهرام مصری پیكر فرعون را برای زندگی زیرزمینی و ابدی وی پنهان ميكند.
موزه هنر معاصر جدید آراتا ایسوزاكی (MOCA) (شكل 3) در نزدیكی مركز شهر لس آنجلس نیز از اهرامی مصری بهره ميبرد. در طرح نهایی پروژهای از سنگ ماسهای قرمز، نورگیرهای هرمی شكل بر فراز برخی گالریها قرار داده شدهاند. در یك جبهه 2 ردیف از چهار نورگیر هرمی شكل وجود دارد و در جبهه دیگر، سه هرم، دو هرم كوچك (به همان اندازه 8 هرم جبهه دیگر) در جلو یك هرم بزرگ قرار دارند كه فرم جیزه را به یاد ميآورند.
اهرام مصری اگرچه با شنهای صحرا فرسوده شده و از آنها پوشیده شدهاند، همچنان به طرز اعجابآوری محفوظ ماندهاند، ولی دیگر نمایانگر زندگی قدرتمند تمدنی كه به وجود آمده بود تا واحدی برای زندگی ابدی باشد نیستند. در نظامها و اقتباسهای نئوكلاسیك فرانسوی، هرم همین حالا هم یك، زمین لمیزرع مصری است كه تنها از مرگ سخن ميگوید. برطبق فرهنگ تعالی (Sublime) زندگی تنها در باروری طبیعت و نه ابدیت غیر مشخصی اثبات ميشود. امروزه اهرام توسط موزه هنرهای معاصر (MocA) به كار گرفته شدهاند كه لسآنجلس را به عنوان یك فرهنگ بیابانی موجود درخشان و افراطی و به عنوان وضعیت امروزه آنچه زمانی جهان مصر آن را دارا بود اما اكنون فاقد آن است ستایش ميكند.