Borna66
06-09-2009, 10:57 AM
شهر لوهاور در شمال غربي فرانسه و در کناره سمت راست مصب رود سن واقع است. اين شهر طي جنگ جهاني دوم به شدت بمبباران شد و سپس بين سالهاي 1945 تا 1964 بر اساس نقشه گروهي به سرپرستي آگوست پره، آرشيتکت مشهور فرانسوي، مورد بازسازي کلي قرار گرفت.
شهر لوهاور در شمال غربي فرانسه و در کناره سمت راست مصب رود سن واقع است. اين شهر طي جنگ جهاني دوم به شدت بمبباران شد و سپس بين سالهاي 1945 تا 1964 بر اساس نقشه گروهي به سرپرستي آگوست پره، آرشيتکت مشهور فرانسوي، مورد بازسازي کلي قرار گرفت. منطقه بازسازي شده متشکل است از مرکز اداري، تجاري و فرهنگي لوهاور. در ميان تمام شهرهاي بازسازي شده، لوهاور به دليل تماميت و يکپارچگياش و پيوند دادن ساختار قبلي شهر و بناهاي تاريخي همچنان زنده آن به ايدههاي جديد در باب شهرسازي و تکنولوژي ساخت و ساز، نمونهاي استثنايي محسوب ميشود.
يونسکو در پانزدهم ژوئيه سال 2005 ، با تقدير از «بهرهگيري مبتکرانه از پتانسيل بتن» مرکز شهر لوهاور را در ليست ميراث جهاني ثبت کرد. فضاي 133 هکتاري مرکز لوهاور بنا به گفته يونسکو «يکي از نمونههاي استثنائي معماري و شهرسازي پس از جنگ است». به اين ترتيب لوهاور را ميتوان يکي از وسيعترين محوطههاي ثبت شده در فهرست ميراث جهاني يونسکو دانست.
پيش از اين لوهاور را دروازه اقيانوس ميناميدند. از منظر معماري اين نام از اين تصوير گرفته شده بود: خيابان فوش که به دريا منتهي ميشود، در انتهاي خود زميني دارد که «دروازه»اي براي اقيانوس پديد ميآورد.
شهر لوهاور شهري نسبتاً جديد است. (اين شهر در سال 1517 و به فرمان فرانسواي اول ساخته شد). اين شهر بندري پررونق است و جمعيت آن در طول تاريخ کوتاهش افزايش چشمگيري يافته است. بمباران سال 1944 وقفه مهمي در تاريخ اين شهر بود که تا هميشه در ياد ساکنان آن باقي خواهد ماند.اما لوهاور و ساکنانش تا هميشه نام آگوست پره را در ياد خواهند داشت، معماري که از نو لوهاور را آفريد.
جنگ اول جهاني نيز براي شهر لوهاور بسيار گران تمام شد. حدود 6000 کشته که بيشترشان سربازان جنگ بودند. شهر خرابيهاي وسيعي داشت چراکه خط مقدم جنگ در قسمت شمال بسيار به لوهاور نزديک بود. در لنگرگاه لوهاور، تعداد زيادي کشتي جنگي توسط زير دريائيهاي آلماني از بين رفتند. در فاصله بين دو جنگ نيز لوهاور با مشکلات فراواني مواجه بود: کاهش جمعيت، آشفتگي اجتماعي و بحران اقتصادي. آلمانها در بهار 1940 لوهاور را تصرف کردند.
گذران زندگي روزمره براي ساکنين لوهاور به دليل قحطي، سانسور، بمبارانهاي پياپي و سياست ضد يهود آلمانها بسيار سخت شده بود. شهردار شهر، لئون مير، به دليل يهودي بودنش مجبور به ترک لوهاور شد، تعداد زيادي از ساکنان نيز مانند او لوهاور را ترک کردند. لوهاور متحمل 132 بمباران وسيع شد، اما بمباراني که شهر را از پاي در آورد بمباران پنجم و ششم سپتامبر 1944 بود. بمبارانها وحشتناک بود: 5000 مرده و 8000 بيخانمان، 150 هکتار زمين با خاک يکسان شده. 12500 ساختمان ويران شده. در بهار 1945 بود که وزير نوسازي و شهرسازي وقت فرانسه، مسئوليت پروژه بازسازي لوهاور را بر عهده آگوست پره گذاشت. پره دوست داشت با حفظ ساختار پيشين شهر و به پيروي از تئوريهاي کلاسيک شهر را بازسازي کند، مواد کارش نيز براي اين بازسازي بتن بود و نقشه کلي شهر هشت ضلعي بود.
جغرافيا و آبهواي لوهاور
لوهاور بين ناحيه ساحلي در غرب، مصب رود سن در جنوب و ساحلهاي شمالي قرار گرفته است. صخرهاي ساحلي بخش لوهاور را به دو قسمت طبيعي مجزا تقسيم کرده است: شهر سفلي و عليا.
شهر سفلي شامل بندر، مرکز شهر و محلههاي حاشيهاي است. اين قسمت در باتلاق قديمي که بعد از قرن شانزدهم ميلادي خشکيد، ساخته شده است. خاک اين قسمت از آبرفتهاي رود سن به وجود آمده است. مرکز شهر که پس از جنگ دوم جهاني بازسازي شده، بر روي حدوداً يک متر آوار هموار شده قرار گرفته است.
شهر عليا نيز شامل حومههاي مسکوني مرفهنشين، طبقه متوسط و کمدرآمد است که مون گيار، کوکرويوويل و مر- روژ نام دارند. قسمت شمال باختري شهر عليا بسيار مرتفع است و تقريباً 90 تا 115 متر ارتفاع دارد.
به خاطر قرار گرفتن در سواحل مانش، آب و هواي لوهاور آب و هواي اقيانوسي است. هيچ روزي نيست که در آن باد نوزد. بادها از جنوب غربي وزيدن ميگيرند و هر سال تاثيرات آبهوايي بسياري با خود ميآورند. بر اساس مطالعات آب و هوائي تنها بيست و چهار روز در سال است که درجه حرارت لوهاور به کمتر از صفر درجه و 14 روز از سال به بالاي 25 درجه سانتيگراد ميرسد.
لوهاور نزديک به 700 هکتار فضاي سبز دارد: علاوه بر پارکهاي متعدد در شهر سفلي، جنگل مونئون يکي ديگر از ريههاي حياتي شهر است. لوهاور هم درياچه، هم دشت و هم گلخانههاي حارهاي دارد.
فرهنگ
لوهاور در سال 2001 نشان «شهر هنر و تاريخ» را دريافت کرد و در سال 2006 نيز ميزبان نخستين دوسالانه هنر معاصر و پذيراي مجسمهساز مشهور،ژان پيير رينو، خواهد بود.
لوهاور حدود ده دانشگاه و مدرسه عالي دارد که از ميان آنها دانشگاه لوهاور در رشتههاي علوم انساني از همه معروفتر است. از ميان ساير مراکز آموزشي ميتوان به دانشسراي هنر و کنسرواتوار آرتور اونگر اشاره کرد. مرکز هنرهاي دراماتيک و تئاتر نيز در لوهاور کم نيست و از جمله موزههاي بسيار لوهاور ميتوان به موزه هنرهايي زيباي آندره مالرو و موزه صناعات دريائي اشاره کرد. هنرمندان بسياري نيز به لوهاور آمدهاند يا لوهاور را به آثار ماندگارشان آوردهاند. از جمله کلود مونه که تابلوي طلوع آفتاب خود را در سواحل لوهاور کشيده است. بالزاک نيز در يکي از آثارش شخصيتي اهل لوهاور دارد که از روي اين اثر ميتوان به زندگي مردم لوهاور در نيمه اول قرن نوزدهم پي برد. بسياري از داستانهاي گي دو موپاسان نيز در لوهاور ميگذرد.
شهر لوهاور در شمال غربي فرانسه و در کناره سمت راست مصب رود سن واقع است. اين شهر طي جنگ جهاني دوم به شدت بمبباران شد و سپس بين سالهاي 1945 تا 1964 بر اساس نقشه گروهي به سرپرستي آگوست پره، آرشيتکت مشهور فرانسوي، مورد بازسازي کلي قرار گرفت. منطقه بازسازي شده متشکل است از مرکز اداري، تجاري و فرهنگي لوهاور. در ميان تمام شهرهاي بازسازي شده، لوهاور به دليل تماميت و يکپارچگياش و پيوند دادن ساختار قبلي شهر و بناهاي تاريخي همچنان زنده آن به ايدههاي جديد در باب شهرسازي و تکنولوژي ساخت و ساز، نمونهاي استثنايي محسوب ميشود.
يونسکو در پانزدهم ژوئيه سال 2005 ، با تقدير از «بهرهگيري مبتکرانه از پتانسيل بتن» مرکز شهر لوهاور را در ليست ميراث جهاني ثبت کرد. فضاي 133 هکتاري مرکز لوهاور بنا به گفته يونسکو «يکي از نمونههاي استثنائي معماري و شهرسازي پس از جنگ است». به اين ترتيب لوهاور را ميتوان يکي از وسيعترين محوطههاي ثبت شده در فهرست ميراث جهاني يونسکو دانست.
پيش از اين لوهاور را دروازه اقيانوس ميناميدند. از منظر معماري اين نام از اين تصوير گرفته شده بود: خيابان فوش که به دريا منتهي ميشود، در انتهاي خود زميني دارد که «دروازه»اي براي اقيانوس پديد ميآورد.
شهر لوهاور شهري نسبتاً جديد است. (اين شهر در سال 1517 و به فرمان فرانسواي اول ساخته شد). اين شهر بندري پررونق است و جمعيت آن در طول تاريخ کوتاهش افزايش چشمگيري يافته است. بمباران سال 1944 وقفه مهمي در تاريخ اين شهر بود که تا هميشه در ياد ساکنان آن باقي خواهد ماند.اما لوهاور و ساکنانش تا هميشه نام آگوست پره را در ياد خواهند داشت، معماري که از نو لوهاور را آفريد.
جنگ اول جهاني نيز براي شهر لوهاور بسيار گران تمام شد. حدود 6000 کشته که بيشترشان سربازان جنگ بودند. شهر خرابيهاي وسيعي داشت چراکه خط مقدم جنگ در قسمت شمال بسيار به لوهاور نزديک بود. در لنگرگاه لوهاور، تعداد زيادي کشتي جنگي توسط زير دريائيهاي آلماني از بين رفتند. در فاصله بين دو جنگ نيز لوهاور با مشکلات فراواني مواجه بود: کاهش جمعيت، آشفتگي اجتماعي و بحران اقتصادي. آلمانها در بهار 1940 لوهاور را تصرف کردند.
گذران زندگي روزمره براي ساکنين لوهاور به دليل قحطي، سانسور، بمبارانهاي پياپي و سياست ضد يهود آلمانها بسيار سخت شده بود. شهردار شهر، لئون مير، به دليل يهودي بودنش مجبور به ترک لوهاور شد، تعداد زيادي از ساکنان نيز مانند او لوهاور را ترک کردند. لوهاور متحمل 132 بمباران وسيع شد، اما بمباراني که شهر را از پاي در آورد بمباران پنجم و ششم سپتامبر 1944 بود. بمبارانها وحشتناک بود: 5000 مرده و 8000 بيخانمان، 150 هکتار زمين با خاک يکسان شده. 12500 ساختمان ويران شده. در بهار 1945 بود که وزير نوسازي و شهرسازي وقت فرانسه، مسئوليت پروژه بازسازي لوهاور را بر عهده آگوست پره گذاشت. پره دوست داشت با حفظ ساختار پيشين شهر و به پيروي از تئوريهاي کلاسيک شهر را بازسازي کند، مواد کارش نيز براي اين بازسازي بتن بود و نقشه کلي شهر هشت ضلعي بود.
جغرافيا و آبهواي لوهاور
لوهاور بين ناحيه ساحلي در غرب، مصب رود سن در جنوب و ساحلهاي شمالي قرار گرفته است. صخرهاي ساحلي بخش لوهاور را به دو قسمت طبيعي مجزا تقسيم کرده است: شهر سفلي و عليا.
شهر سفلي شامل بندر، مرکز شهر و محلههاي حاشيهاي است. اين قسمت در باتلاق قديمي که بعد از قرن شانزدهم ميلادي خشکيد، ساخته شده است. خاک اين قسمت از آبرفتهاي رود سن به وجود آمده است. مرکز شهر که پس از جنگ دوم جهاني بازسازي شده، بر روي حدوداً يک متر آوار هموار شده قرار گرفته است.
شهر عليا نيز شامل حومههاي مسکوني مرفهنشين، طبقه متوسط و کمدرآمد است که مون گيار، کوکرويوويل و مر- روژ نام دارند. قسمت شمال باختري شهر عليا بسيار مرتفع است و تقريباً 90 تا 115 متر ارتفاع دارد.
به خاطر قرار گرفتن در سواحل مانش، آب و هواي لوهاور آب و هواي اقيانوسي است. هيچ روزي نيست که در آن باد نوزد. بادها از جنوب غربي وزيدن ميگيرند و هر سال تاثيرات آبهوايي بسياري با خود ميآورند. بر اساس مطالعات آب و هوائي تنها بيست و چهار روز در سال است که درجه حرارت لوهاور به کمتر از صفر درجه و 14 روز از سال به بالاي 25 درجه سانتيگراد ميرسد.
لوهاور نزديک به 700 هکتار فضاي سبز دارد: علاوه بر پارکهاي متعدد در شهر سفلي، جنگل مونئون يکي ديگر از ريههاي حياتي شهر است. لوهاور هم درياچه، هم دشت و هم گلخانههاي حارهاي دارد.
فرهنگ
لوهاور در سال 2001 نشان «شهر هنر و تاريخ» را دريافت کرد و در سال 2006 نيز ميزبان نخستين دوسالانه هنر معاصر و پذيراي مجسمهساز مشهور،ژان پيير رينو، خواهد بود.
لوهاور حدود ده دانشگاه و مدرسه عالي دارد که از ميان آنها دانشگاه لوهاور در رشتههاي علوم انساني از همه معروفتر است. از ميان ساير مراکز آموزشي ميتوان به دانشسراي هنر و کنسرواتوار آرتور اونگر اشاره کرد. مرکز هنرهاي دراماتيک و تئاتر نيز در لوهاور کم نيست و از جمله موزههاي بسيار لوهاور ميتوان به موزه هنرهايي زيباي آندره مالرو و موزه صناعات دريائي اشاره کرد. هنرمندان بسياري نيز به لوهاور آمدهاند يا لوهاور را به آثار ماندگارشان آوردهاند. از جمله کلود مونه که تابلوي طلوع آفتاب خود را در سواحل لوهاور کشيده است. بالزاک نيز در يکي از آثارش شخصيتي اهل لوهاور دارد که از روي اين اثر ميتوان به زندگي مردم لوهاور در نيمه اول قرن نوزدهم پي برد. بسياري از داستانهاي گي دو موپاسان نيز در لوهاور ميگذرد.