O M I D
04-07-2013, 07:45 PM
عناصر خطی معرف سطوح :
ردیف ستونها برای معرفی سطح نمای بناها بکار میروند به خصوص در ساختمتنهای عمومی که مشرف به فضاهای بزرگ هستند. و نقش پوششی داشته و بی نظمی های داخلی را می پوشاند ستونها علاوه بر عهده دار بودن نقش سازهای و نگهدارنده سطوح بام میتوانند ارتباط تقسیمات داخلی را با فضاهای اطراف میسر سازند و عناصر خطی عمودی و افقی با یکدیگر میتوانند معرف حجمی از فضا باشند و فرم هر حجمی فقط به وسیله ترکیب عناصر خطی معین شود .
سطح :
از امتداد خط (به غیر از جهت اصلی خود) سطح را به وجود می اورد و دارای طول و عرض بوده و فاقد عمق می باشد در شکل گیری یک تر کیب بصری سطح حدود یا مرزهای یک حجم را تعریف می کند و سطح به عنوان عنصری کلیدی در دانش طراحی معماری می باشد سطوح در معماری احجام سه بعدی فرم و فضا را تعریف می کنند خصوصیات هر سطح اندازه شکل رنگ و بافت ان می باشد.
انواع کلی سطح که در طراحی به کار میروند عبارتند از:1-سطح سقف-ماننند سطح بام کهمحافظ اصلی ساختمان از عوامل طبیعی هوا سر پوش و سر پناهها در فضای معماری 2-سطح دیوار-سطح عمودی ذیوار در تعریف بستن فضا از نظر بصری فعال تر می باشد3-سطح کف سطح زمین از نظر فیزیکی بپایه و از نظر بعدی تکیه گاه فرم ساختمانی می باشد .
عناصر سطح گونه در معماری :
سطح زمین در منتها نگهدارنده کلیه ساختمانهای معماری است و اصولا خواص توپو گرافیک سطح زمین با شرایط اب و هوای محل به فرم ساختمانی که در ان محل احداث میشود اثر می گذارند.ساختمانه میتواند پایین تر از زمین (در زمین فرو رود)یا بر روی سطح زمین یا بالاتر از سطح زمین قرار گیرد.یا بهطور کلی سطح زمین میتواند در شرایطی باشد که فرم را تحت تاثیر و انرا تغییر دهد مثلا میتواند بالا بیاید و نماینگر یک محل مقدس یا مهم باشد یا میتواند گور شده و سپری برای عوامل طبیعی باشد و اگر مسطح باشد میتواند یک سکوی مناسب برای اجرای بنا باشد .
سطح کف نیز میتواند پله پله بوده و یا اختلاف سطح در کف وجود داشته باشد و کف را برای احجام مختلف دارای هویت نماید و مقیاس یک فضا در کف را بشکند سکوها در کف برای نشستن -نگاه کردن و برای نمایش ایجاد میشود که میتواند بقدری بالا بیاید تا مکانی مقدس را تعریف نماید و یکی از عناصر بسیار مهم در طراحی میباشد فرم رنگ شکل و بافت سطح کف تعیین کننده شدت تعریف حدود یک فضا توسط ان سطح و شدت ایجاد یک زمینه بصری در مقابل سایر عناصر در فضا برای اینکه بتوانند دیده شوند می باشند همچنین بافت و وزن مخصوص مصالح کف بر چگونگی عبور بر ان اثر میگذارد
سطح دیوارهای خارجی یک بنا همراه با سطح بام نفوذ عوامل طبیعی به فضاهای داخلی را کنترل مینماید بازشوهای درون یا بین سطوح دیوارهای خارجی میزان ارتباط فضاهای داخلی را با فضاهای خارجی تعیین میکنند نحوه ترکیب سطوح دیوارهای خارجی همراه با بازشوهای انان فرم کلی بنا و میزان جسیم بودن انرا معین خواهد کرد. سطح دیوارهای خارجی که به منزله "سیمای ظاهری" یا نمای اصلی بنا محسوب میشود میتواند به عنوان بخشی از طراحی منفک شود در موقعیت شهری دیوارها که نماهای بناها را تشکیل میدهند خیابانها و فضاهای عمومی ای چون بازارها میادین و چهار راهها را تعریف میکنند.
یکی از کاربردهای مهم سطح عمودی دیوار استفاده از ان به عنوان عنصر نگهدارنده یا باربر در سیستم ساختمانی دیوار حمال می باشد. دیوارهای حمال هنگامی که برای نگهداری سقف در ردیفی موازی تنظیم شده باشند فضاهای خالی خطی ای را تعریف میکنند که قویا دارای خاصیت جهت نمایی اند .تنها برش دیوارهای حمال و ایجاد نوارهای فضائی در جهت عمود است که این فضاها می توانند به یکدیگر مربوط میشوند .
سطح دیوارهای داخلی "اطاقها" یا فضاهای یک بنا را تعریف میکنند و میبندند مشخصات بصری انها ارتباط شان با یکدیگر و اندازه و ترتیب باز شوهای درون انها چگونگی فضای موجود و میزان ارتباط ان را با فضاهای اطراف معین میکنند.
به عنوان بخشی از طراحی سطح دیوار می تواند با سطح زمین یا سقف ترکیب شود یا به صورت سطحی جدا از انها تفکیک گردد میتواند به صورت زمینه پشتی مات یا خاکستری برای سایر عناصر د رفضا عمل کند یا از نظر بصری عنصری زنده و فعال در درون فضا باشد میتواند مات بوده یا شفاف باشد تا منشا تامین دید و نور گردد.
به خاطر وجود سطح دیوار است که ما داخل یک اطاق را میبینیم ان همان لایه نازک مصالح است که مرز عمودی فضا را تشکیل میدهد ضخامت واقعی یک دیوار تنها توسط لبه های ان در قسمت باز شوی در یا پنجره مشخص میشود.در حالیکه ما با سطح کف و دیوار تماس فیزیکی داریم سطح سقف معمولا از ما فاصله بیشتری دارد و اغلب یک پدیده کاملا بصری در فضا می باشد سطح سقف می تواند منطبق با فرم بنا باشد یا سقف زیرین برای بام یا کف طبقه بالا را تشکیل دهد و بیان ننده سازه خود باشد همچنین می تواند به صورت پوسته مستقلی در درون فضا عمل نماید.
سطح سقف عمل کننده به صورت پوسته ای مستقل می تواند به نحوی ترتیب یابد که نماد سطح اسمان باشد می تواند بالا یا پایین رود تا مقیاس فضا را عوض نماید یا تقسیمات فضایی را در درون یک اطاق تعریف کند میتواند به شکلی تنظیم شود که کیفیت نور و اگوستیک را درون فضا کنترل نماید میتوان انرا به قسمی بکار برد که تاثیری در فضا نداشته یا اثر کمتری داشته باشد و یا به صورت عنصر اصلی وحدت دهنده در فضا عمل نماید http://pnu-club.com/imported/2013/04/784.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/04/784.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/04/785.jpg
منبع bestbetarchitecture
ردیف ستونها برای معرفی سطح نمای بناها بکار میروند به خصوص در ساختمتنهای عمومی که مشرف به فضاهای بزرگ هستند. و نقش پوششی داشته و بی نظمی های داخلی را می پوشاند ستونها علاوه بر عهده دار بودن نقش سازهای و نگهدارنده سطوح بام میتوانند ارتباط تقسیمات داخلی را با فضاهای اطراف میسر سازند و عناصر خطی عمودی و افقی با یکدیگر میتوانند معرف حجمی از فضا باشند و فرم هر حجمی فقط به وسیله ترکیب عناصر خطی معین شود .
سطح :
از امتداد خط (به غیر از جهت اصلی خود) سطح را به وجود می اورد و دارای طول و عرض بوده و فاقد عمق می باشد در شکل گیری یک تر کیب بصری سطح حدود یا مرزهای یک حجم را تعریف می کند و سطح به عنوان عنصری کلیدی در دانش طراحی معماری می باشد سطوح در معماری احجام سه بعدی فرم و فضا را تعریف می کنند خصوصیات هر سطح اندازه شکل رنگ و بافت ان می باشد.
انواع کلی سطح که در طراحی به کار میروند عبارتند از:1-سطح سقف-ماننند سطح بام کهمحافظ اصلی ساختمان از عوامل طبیعی هوا سر پوش و سر پناهها در فضای معماری 2-سطح دیوار-سطح عمودی ذیوار در تعریف بستن فضا از نظر بصری فعال تر می باشد3-سطح کف سطح زمین از نظر فیزیکی بپایه و از نظر بعدی تکیه گاه فرم ساختمانی می باشد .
عناصر سطح گونه در معماری :
سطح زمین در منتها نگهدارنده کلیه ساختمانهای معماری است و اصولا خواص توپو گرافیک سطح زمین با شرایط اب و هوای محل به فرم ساختمانی که در ان محل احداث میشود اثر می گذارند.ساختمانه میتواند پایین تر از زمین (در زمین فرو رود)یا بر روی سطح زمین یا بالاتر از سطح زمین قرار گیرد.یا بهطور کلی سطح زمین میتواند در شرایطی باشد که فرم را تحت تاثیر و انرا تغییر دهد مثلا میتواند بالا بیاید و نماینگر یک محل مقدس یا مهم باشد یا میتواند گور شده و سپری برای عوامل طبیعی باشد و اگر مسطح باشد میتواند یک سکوی مناسب برای اجرای بنا باشد .
سطح کف نیز میتواند پله پله بوده و یا اختلاف سطح در کف وجود داشته باشد و کف را برای احجام مختلف دارای هویت نماید و مقیاس یک فضا در کف را بشکند سکوها در کف برای نشستن -نگاه کردن و برای نمایش ایجاد میشود که میتواند بقدری بالا بیاید تا مکانی مقدس را تعریف نماید و یکی از عناصر بسیار مهم در طراحی میباشد فرم رنگ شکل و بافت سطح کف تعیین کننده شدت تعریف حدود یک فضا توسط ان سطح و شدت ایجاد یک زمینه بصری در مقابل سایر عناصر در فضا برای اینکه بتوانند دیده شوند می باشند همچنین بافت و وزن مخصوص مصالح کف بر چگونگی عبور بر ان اثر میگذارد
سطح دیوارهای خارجی یک بنا همراه با سطح بام نفوذ عوامل طبیعی به فضاهای داخلی را کنترل مینماید بازشوهای درون یا بین سطوح دیوارهای خارجی میزان ارتباط فضاهای داخلی را با فضاهای خارجی تعیین میکنند نحوه ترکیب سطوح دیوارهای خارجی همراه با بازشوهای انان فرم کلی بنا و میزان جسیم بودن انرا معین خواهد کرد. سطح دیوارهای خارجی که به منزله "سیمای ظاهری" یا نمای اصلی بنا محسوب میشود میتواند به عنوان بخشی از طراحی منفک شود در موقعیت شهری دیوارها که نماهای بناها را تشکیل میدهند خیابانها و فضاهای عمومی ای چون بازارها میادین و چهار راهها را تعریف میکنند.
یکی از کاربردهای مهم سطح عمودی دیوار استفاده از ان به عنوان عنصر نگهدارنده یا باربر در سیستم ساختمانی دیوار حمال می باشد. دیوارهای حمال هنگامی که برای نگهداری سقف در ردیفی موازی تنظیم شده باشند فضاهای خالی خطی ای را تعریف میکنند که قویا دارای خاصیت جهت نمایی اند .تنها برش دیوارهای حمال و ایجاد نوارهای فضائی در جهت عمود است که این فضاها می توانند به یکدیگر مربوط میشوند .
سطح دیوارهای داخلی "اطاقها" یا فضاهای یک بنا را تعریف میکنند و میبندند مشخصات بصری انها ارتباط شان با یکدیگر و اندازه و ترتیب باز شوهای درون انها چگونگی فضای موجود و میزان ارتباط ان را با فضاهای اطراف معین میکنند.
به عنوان بخشی از طراحی سطح دیوار می تواند با سطح زمین یا سقف ترکیب شود یا به صورت سطحی جدا از انها تفکیک گردد میتواند به صورت زمینه پشتی مات یا خاکستری برای سایر عناصر د رفضا عمل کند یا از نظر بصری عنصری زنده و فعال در درون فضا باشد میتواند مات بوده یا شفاف باشد تا منشا تامین دید و نور گردد.
به خاطر وجود سطح دیوار است که ما داخل یک اطاق را میبینیم ان همان لایه نازک مصالح است که مرز عمودی فضا را تشکیل میدهد ضخامت واقعی یک دیوار تنها توسط لبه های ان در قسمت باز شوی در یا پنجره مشخص میشود.در حالیکه ما با سطح کف و دیوار تماس فیزیکی داریم سطح سقف معمولا از ما فاصله بیشتری دارد و اغلب یک پدیده کاملا بصری در فضا می باشد سطح سقف می تواند منطبق با فرم بنا باشد یا سقف زیرین برای بام یا کف طبقه بالا را تشکیل دهد و بیان ننده سازه خود باشد همچنین می تواند به صورت پوسته مستقلی در درون فضا عمل نماید.
سطح سقف عمل کننده به صورت پوسته ای مستقل می تواند به نحوی ترتیب یابد که نماد سطح اسمان باشد می تواند بالا یا پایین رود تا مقیاس فضا را عوض نماید یا تقسیمات فضایی را در درون یک اطاق تعریف کند میتواند به شکلی تنظیم شود که کیفیت نور و اگوستیک را درون فضا کنترل نماید میتوان انرا به قسمی بکار برد که تاثیری در فضا نداشته یا اثر کمتری داشته باشد و یا به صورت عنصر اصلی وحدت دهنده در فضا عمل نماید http://pnu-club.com/imported/2013/04/784.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/04/784.jpghttp://pnu-club.com/imported/2013/04/785.jpg
منبع bestbetarchitecture