Borna66
06-09-2009, 09:51 AM
معماری کلیسای سورپ سرکیس
http://pnu-club.com/imported/2009/06/311.jpg
معماری کلیسای «سورپ سرکیس» از معماری سنتی کلیساهای ارامنه اقتباس شده و شیوههای نوگرایانه معماری دوره ساخت (پهلوی دوم)، تاثیری بر شکلگیری و اصول ساخت کلیسا نداشته است و از شرایط سیاسی و فرهنگی زمان خود متاثر نشده است.
معماری کلیسای «سورپ سرکیس» از معماری سنتی کلیساهای ارامنه اقتباس شده و شیوههای نوگرایانه معماری دوره ساخت (پهلوی دوم)، تاثیری بر شکلگیری و اصول ساخت کلیسا نداشته است و از شرایط سیاسی و فرهنگی زمان خود متاثر نشده است.
کلیسای «سورپ سرکیس» بین هشت کلیسا و سه ماتورا موجود در تهران، بزرگترین کلیساست. معماری کلیسای «سورپ سرکیس» از معماری سنتی کلیساهای ارامنه اقتباس شده و شیوههای نوگرایانه معماری دوره ساخت (پهلوی دوم)، تاثیری بر شکلگیری و اصول ساخت کلیسا نداشته است و از شرایط سیاسی و فرهنگی زمان خود متاثر نشده است.
کلیسا، مشتق از واژه یونانی اکلزیا به معنای فضایی برای گردهمایی مومنان و عبادت و راز و نیاز با پروردگار است. همچنین به معنای جایگاهی برای حفظ میراث و هویت فرهنگی ـ مذهبی مومنان محسوب میشود.
● کلیسای ارمنی
کلیسای ارمنیان از بدو اعلام مسیحیت به عنوان دین رسمی ارمنستان در سال ۳۰۱ میلادی کاملا مستقل از دستگاه رسمی کلیسا بوده و رنگ و بوی خاص خود را داراست. از آنجا که ترویج مسیحیت در ارمنستان توسط دو نفر از حواریون حضرت مسیح(ع) به نامهای «راطلیموس» و «طاطاوس» مقدس صورت پذیرفت، تشکیلات دینی ارمنیان به نام «کلیسای مقدس مرسلین ارمنستان» نامیده میشود و مرکزیت عالی روحانیت آن، کلیسای «اچمیاتزیین مقدس» (۳۰۱ ـ ۳۰۳ میلادی) است که خود نخستین کلیسای ارمنی است.
● ساخت کلیسا در ایران
به طورکلی ساخت کلیسا در ایران به سه دوره اصلی تقسیم میشود:
ـ کلیساهایی که از ابتدای نشر مسیحیت تا قرن ۱۳ ـ ۱۴ و نیمه دوم قرن ۱۵ ساخته شدند.
ـ کلیساهایی که از دوره صفویه تا قاجاریه بنا نهاده شدند.
ـ کلیساهایی که در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی ساخته شدند.
● خلیفهگری ارامنه تهران
خلیفهگری ارامنه تهران که قبلا تحت پوشش خلیفهگری ایران و هندوستان بود، در سال ۱۳۲۴ ش (۱۹۴۵ م) تاسیس شد و ساختمان آن در صحن کلیسای حضرت مریم(س) واقع در خیابان سیتیر بنا نهاده شد. این ساختمان بعدها پس از انتقال خلیفهگری به محل جدید فعلی، مبدل به مدرسه ارامنه شد که هنوز پابرجاست. در پی تغییر اسقف اعظم تهران در سال ۱۳۴۰ ش (۱۹۶۰ م)، تصمیم به ساخت بنای جدیدی جهت خلیفهگری ارامنه تهران گرفته شد. به همین منظور فرد خیری به نام «مارکار سرکیسیان» زمینی در خیابان کریمخان زند، نبش خیابان استاد نجاتالهی (ویلا)، خریداری کرد که پس از فوت وی، پسرانش به نامهای «گورکن و وازگن سرکیسیان» کار احداث کلیسا را دنبال کردند؛ ساخت کلیسا در ماه مه ۱۹۶۴ م (۱۳۴۳ ش) با تشریفات مذهبی آغاز شد و در سال ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۴۹ ش) پایان یافت و در سال ۱۹۷۲م، خلیفهگری ارامنه تهران به محل جدید منتقل شد و کلیسا به نام «سورپ سرکیس» نامگذاری شد. کلیسای «سورپ سرکیس» ششمین کلیسای ساخته شده در تهران است. اولین کلیسا در تهران، کلیسای «سورپ گئورک» است که در سال ۱۷۹۵ میلادی در محله بازار، ساخته شد و آخرین کلیسا، کلیسای گریگوری لوساوریچ، در محله مجیدیه است که در سال ۱۹۸۲ م ساخته شده است.
● معرفی بنا
محل قرارگیری این کلیسا به لحاظ موقعیت شهری، مرکزیت بیشتری دارد و از قالب محلی دیگر کلیساهای تهران خارج شده و نقش عمومیتری به خود گرفته است. موقعیت قرارگیری این کلیسا با عملکردش به عنوان نهادی که به اداره امور جامعه ارامنه میپردازد و تمام موسسات، کلیساها، مدارس و گورستانهای ارامنه را تحت پوشش و کنترل خود دارد، کاملا سازگاری دارد.
● پلان
پلان کلیسا به صورت صلیب محصور در یک مستطیل است، این صلیب از داخل دیده میشود ولی از فرم خارجی آن قابل تشخیص نیست. فضای داخلی شامل: ورودی، شبستان، قسمت خواندن دعا و مراسم عشای ربانی، محراب و حجرههایی در طرفین محراب است. کلیسا دارای سه ورودی است، ورودی اصلی که بزرگتر است و ورودی فرعی در طرفین آن که کمی نسبت به آن عقب رفته و در زیر برجهای ناقوس قرار گرفتهاند. شبستان دارای دو ردیف نیمکت است؛ به طوری که راهرویی برای رسیدن به محراب ایجاد کرده است.
روبهروی درهای فرعی دو مسیر باریکتر در قست شمالی و جنوبی کلیسا وجود دارد که عبور مومنان را میسر میکند. قسمت اجرای مراسم مذهبی و دعای کشیش با یک اختلاف سطح از شبستان جدا شده بدین ترتیب حریم و سلسله مراتبی برای این فضا ایجاد شده است. حجرههای طرفین محراب به غیر از ورودی که از داخل شبستان باز میشود، ورودیهای جداگانهای دارد که به حیاط باز میشود. حجرهها به عبادتهای خصوصیتر و اتاق کشیش اختصاص دارد. محراب در شرقیترین نقطه کلیسا قرار دارد و تمام جایگاهها به سوی آن رو کرده، ورودی اصلی نیز رو به آن گشوده میشود؛ محراب به صورت فرورفتگی نیمدایره با قوس نعل اسبی است و برای حفظ حریم به وسیله دو پلکان در طرفین از بقیه فضاها جدا شده است.
در وسط محراب میز مقدس قرار دارد و در بالای آن تصویر حضرت مریم که حضرت مسیح را در آغوش دارند، منقوش است.
در ضلع شمالی قبل از محراب، حوضچه سنگی غسل تعمید قرار گرفته است. حوضچه در حدود یک متر ارتفاع دارد و کشیش، کودکان را با آب مقدس در آن غسل میدهد. در قسمت شمالی و جنوبی تورفتگی به عرض یک متر و طول پنج متر ایجاد شده که محل کتاب انجیل و جایگاهی برای روشن کردن شمع است. بر فراز ورودی اصلی بالکن گروه کر قرار دارد.
● نقاشیها
تزیینات داخل کلیسا منحصر به نقاشی است و از تزیینات مجسمهوار و افراطگرایانه خودداری شده است تا موجب فصل رابطه بین مومنان و سران مذهبی که خود رابطی بین مومنان و مسیح(ع) هستند، نشود. بر دیواره بالای محراب تابلو نقاشی رنگ روغن اثر «آودیک آیوازیان» مشاهده میشود که تقلیدی از اثر میکل آنژ در کلیسای واتیکان است. این نقاشی لحظه معراج حضرت مسیح (ع) را به آسمان نشان میدهد. دیگر نقاشی کلیسا، تصویر یحیی تعمیددهنده است که عیسی مسیح را غسل میدهد، این نقاشی بر فراز حوضچه غسل تعمید قرار دارد که نقاشی دیگری از مصلوب شدن حضرت مسیح را نشان میدهد. نقاشیهای روی شیشه پنجرههای کلیسا از داستانهای مذهبی ـ ملی الهام گرفتهاند.
● نماها
نمای کلیسا بسیار ساده و خالی از هر گونه تزیین است. ساختمان کلیسا به صورت شرقی ـ غربی و نمای اصلی آن رو به غرب است. در نمای اصلی طرح سنتوری به گونهای تغییر یافته وجود دارد تا نمایی یکپارچه ایجاد شود، این نما دیدگان را به بالا میکشاند تا برجهای ناقوس و نهایتا گنبد دیده شود. سه بازشوی عمودی نمای اصلی که رو به بالکن داخلی باز میشود در کنار هم مثلثی را ایجاد کرده، جهتی به بالا را نشانگر است.
● پنجرهها و بازشوها
پنجرهها به صورت عمودی و کشیده با قوس نیمدایره هستند که در نمای اصلی کوتاهتر و در نماهای شمالی و جنوبی بلندترند (نمای شرقی بازشویی ندارد). پنجرهها مزین به تصاویری از داستانهای انجیل است؛ به طوری که از خارج به داخل دیدی وجود ندارد و تنها نور گذرنده از این پنجرهها امکان دیده شدن تصاویر را از داخل کلیسا فراهم میآورد و به این صورت نور محدودی وارد فضای کلیسا میشود.
● گنبد
نقطه عطف و شاخص نمای کلیسا گنبد آن است؛ شکل گنبد تفاوت بارز آن را با دیگر کلیساها خصوصا کلیساهای غربی نشان میدهد. گنبد بر یک طوق ۱۶ ضلعی قرار دارد که آن نیز خود بر یک هشت ضلعی مستقر بر یک چهار ضلعی استوار است و بار خود را از طریق چهار طاق به چهار ستون منتقل میکند؛ مانند طرح و نوع بارگذاری گنبدهای عصر بیزانس که خود آغازگر این تحول بودند. غیر از تمبوکها (روزنههای دیواره گنبد) شکافهای بزرگی بر بدنه گنبد ایجاد شده است تا نور فزایندهای به درون کلیسا راه یابد.
● برجهای ناقوس
برجهای ناقوس که از فرم گنبد تبعیت میکنند، هشتضلعی واقع بر مکعب هستند. برجها به طور متقارن در طرفین نمای اصلی با بدنه کلیسا و شبستان، ادغام شده است. ناقوس که این روزها کمتر به صدا درمیآید، با نیروی برق کار میکند.
● جنبههای سمبولیک و نمادین بنا
مؤمنانی که در کلیسا جمع میشوند، آدمهایی همیشه نیازمند به آموزش دینی فرض میشوند که از طریق موعظه، پیوند خود را با بزرگان مذهب، استوار میدارند؛ موعظه، گفتاری یک سویه در عالم کلیساست که هرگز پایان ندارد. با توجه به این رابطه است که فضای داخلی کلیسا شکل گرفته و آراسته میشود. از این رو هر چه در فضای داخلی کلیسا میبینیم، در جهت تداوم ارتباط بین مؤمنان و مسیح (ع) بوده و خود سخنگوی اعتقادات و مفاهیم مذهبی هستند. آنچنان که حتی پنجرهها ارتباط مستقیمی با فضای خارج برقرار نمیکند و نوری محدود وارد فضای کلیسا میشود تا در پرتو آن نقاشیها، رابطهها، تناسبات و رنگها که همه در راستای ارتباطات مذهبیاند، دیده شوند. شبستان نمادی از زندگی روزمره است که در آن مسیر و هدف مشخص است، ورودی اصلی روبه سوی محراب دارد و از ابتدا و انتهای مسیر مشخص است. ورودیها سه تا هستند و نمادی از خدای پدر، خدای پسر و خدای روحالقدوس هستند. کلیسا ملکوت خداوند بر زمین است که شرط ورود به این مکان دینداری و گذشتن از این ورودیهاست.
● کلیسا از سه قسمت تشکیل شده است:
ـ خیمه اجتماع
ـ جایگاه مقدس که محل اجرای مراسم مذهبی است
ـ جایگاه اقدسالقدوس که میز قربانی (میز مقدس) در وسط آن قرار گرفته است و در میان آن سنگ صخره قرار دارد که عبارت «عیسی فرزند خدا» روی آن حک شده است.
ـ هر یک از این سه قسمت حریم خود را دارند و برای رسیدن به آنها باید سلسله مراتبی را طی کرد؛ به طوری که مسیر وسط که عریضتر است مخصوص عبور سران مذهبی است و عبور مردم عادی از مسیرهای باریک رو به سوی درهای فرعی صورت میگیرد.
ـ کلیسا بر ۱۶ ستون استوار است به نام ۱۲ حواری و ۴ قدیس نگارنده انجیل و رسم بر آن است که برای ساختن کلیسا، پس از تهیه طرح و قبل از عملیات ساختمانی، سنگ بنای آن باید تبرک شود و طی مراسمی، سنگهای مرمرین در محلهای تعیین شده مطابق نقشه نصب میشود و آنگاه عملیات ساختمانی آغاز میشود.
● جایگاه اقدسالقدوس
جایگاه اقدسالقدوس (محراب) کلیسا، نقطه عطف و هدف محسوب میشود، آنچنان که همه جایگاهها، رو به سوی آن دارند، مؤمنان رو به آن میایستند و همه میرها به آن ختم میشود و در قسمت راس صلیب پلان قرار دارد. از آنجا که مسیحیان اعتقاد به ظهور مسیح (ع) از شرق دارند، بنابراین رو به محراب، جایگاه ظهور مسیح (ع) میایستند.
● گنبد
گنبد کلیسا، نمادی از سر حضرت مسیح محسوب میشود و عناصر و اعضای دیگر کلیسا، در واقع اعضای بدن مسیح (ع)، که طبق تعلیمات حواریون ساخته شده است. گنبد بر چهار ستون به نام قدیسین نگارنده انجیل «متی، یوحنا، لقا و مرقوس» استوار است. این گنبد شفاف رو به آسمان دارد و شیشههای آسمانی رنگی که به نظر میرسد از آسمان مایه گرفته، با آن درآمیخته و خود را به سوی آن بالا میکشاند. نوری که از روزنههای گنبد وارد میشود، بر روحانیت و معنویت فضای داخلی میافزاید.
● مدت ساخت کلیسا
از آنجا که مسیحیان عدد هفت را عددی مقدس و عدد خدا میدانند، مدت زمان ساخت کلیسا را هفت سال قرار میدهند و از اینجاست که ساخت کلیسای «سورپ سرکیس» در حدود هفت سال طول کشید.
کلیسای «سورپ سرکیس» در سال ۱۳۷۹ ش. نوسازی و مرمت اساسی شده است.
گیگاپارس
http://pnu-club.com/imported/2009/06/311.jpg
معماری کلیسای «سورپ سرکیس» از معماری سنتی کلیساهای ارامنه اقتباس شده و شیوههای نوگرایانه معماری دوره ساخت (پهلوی دوم)، تاثیری بر شکلگیری و اصول ساخت کلیسا نداشته است و از شرایط سیاسی و فرهنگی زمان خود متاثر نشده است.
معماری کلیسای «سورپ سرکیس» از معماری سنتی کلیساهای ارامنه اقتباس شده و شیوههای نوگرایانه معماری دوره ساخت (پهلوی دوم)، تاثیری بر شکلگیری و اصول ساخت کلیسا نداشته است و از شرایط سیاسی و فرهنگی زمان خود متاثر نشده است.
کلیسای «سورپ سرکیس» بین هشت کلیسا و سه ماتورا موجود در تهران، بزرگترین کلیساست. معماری کلیسای «سورپ سرکیس» از معماری سنتی کلیساهای ارامنه اقتباس شده و شیوههای نوگرایانه معماری دوره ساخت (پهلوی دوم)، تاثیری بر شکلگیری و اصول ساخت کلیسا نداشته است و از شرایط سیاسی و فرهنگی زمان خود متاثر نشده است.
کلیسا، مشتق از واژه یونانی اکلزیا به معنای فضایی برای گردهمایی مومنان و عبادت و راز و نیاز با پروردگار است. همچنین به معنای جایگاهی برای حفظ میراث و هویت فرهنگی ـ مذهبی مومنان محسوب میشود.
● کلیسای ارمنی
کلیسای ارمنیان از بدو اعلام مسیحیت به عنوان دین رسمی ارمنستان در سال ۳۰۱ میلادی کاملا مستقل از دستگاه رسمی کلیسا بوده و رنگ و بوی خاص خود را داراست. از آنجا که ترویج مسیحیت در ارمنستان توسط دو نفر از حواریون حضرت مسیح(ع) به نامهای «راطلیموس» و «طاطاوس» مقدس صورت پذیرفت، تشکیلات دینی ارمنیان به نام «کلیسای مقدس مرسلین ارمنستان» نامیده میشود و مرکزیت عالی روحانیت آن، کلیسای «اچمیاتزیین مقدس» (۳۰۱ ـ ۳۰۳ میلادی) است که خود نخستین کلیسای ارمنی است.
● ساخت کلیسا در ایران
به طورکلی ساخت کلیسا در ایران به سه دوره اصلی تقسیم میشود:
ـ کلیساهایی که از ابتدای نشر مسیحیت تا قرن ۱۳ ـ ۱۴ و نیمه دوم قرن ۱۵ ساخته شدند.
ـ کلیساهایی که از دوره صفویه تا قاجاریه بنا نهاده شدند.
ـ کلیساهایی که در قرن ۱۹ و ۲۰ میلادی ساخته شدند.
● خلیفهگری ارامنه تهران
خلیفهگری ارامنه تهران که قبلا تحت پوشش خلیفهگری ایران و هندوستان بود، در سال ۱۳۲۴ ش (۱۹۴۵ م) تاسیس شد و ساختمان آن در صحن کلیسای حضرت مریم(س) واقع در خیابان سیتیر بنا نهاده شد. این ساختمان بعدها پس از انتقال خلیفهگری به محل جدید فعلی، مبدل به مدرسه ارامنه شد که هنوز پابرجاست. در پی تغییر اسقف اعظم تهران در سال ۱۳۴۰ ش (۱۹۶۰ م)، تصمیم به ساخت بنای جدیدی جهت خلیفهگری ارامنه تهران گرفته شد. به همین منظور فرد خیری به نام «مارکار سرکیسیان» زمینی در خیابان کریمخان زند، نبش خیابان استاد نجاتالهی (ویلا)، خریداری کرد که پس از فوت وی، پسرانش به نامهای «گورکن و وازگن سرکیسیان» کار احداث کلیسا را دنبال کردند؛ ساخت کلیسا در ماه مه ۱۹۶۴ م (۱۳۴۳ ش) با تشریفات مذهبی آغاز شد و در سال ۱۹۷۰ میلادی (۱۳۴۹ ش) پایان یافت و در سال ۱۹۷۲م، خلیفهگری ارامنه تهران به محل جدید منتقل شد و کلیسا به نام «سورپ سرکیس» نامگذاری شد. کلیسای «سورپ سرکیس» ششمین کلیسای ساخته شده در تهران است. اولین کلیسا در تهران، کلیسای «سورپ گئورک» است که در سال ۱۷۹۵ میلادی در محله بازار، ساخته شد و آخرین کلیسا، کلیسای گریگوری لوساوریچ، در محله مجیدیه است که در سال ۱۹۸۲ م ساخته شده است.
● معرفی بنا
محل قرارگیری این کلیسا به لحاظ موقعیت شهری، مرکزیت بیشتری دارد و از قالب محلی دیگر کلیساهای تهران خارج شده و نقش عمومیتری به خود گرفته است. موقعیت قرارگیری این کلیسا با عملکردش به عنوان نهادی که به اداره امور جامعه ارامنه میپردازد و تمام موسسات، کلیساها، مدارس و گورستانهای ارامنه را تحت پوشش و کنترل خود دارد، کاملا سازگاری دارد.
● پلان
پلان کلیسا به صورت صلیب محصور در یک مستطیل است، این صلیب از داخل دیده میشود ولی از فرم خارجی آن قابل تشخیص نیست. فضای داخلی شامل: ورودی، شبستان، قسمت خواندن دعا و مراسم عشای ربانی، محراب و حجرههایی در طرفین محراب است. کلیسا دارای سه ورودی است، ورودی اصلی که بزرگتر است و ورودی فرعی در طرفین آن که کمی نسبت به آن عقب رفته و در زیر برجهای ناقوس قرار گرفتهاند. شبستان دارای دو ردیف نیمکت است؛ به طوری که راهرویی برای رسیدن به محراب ایجاد کرده است.
روبهروی درهای فرعی دو مسیر باریکتر در قست شمالی و جنوبی کلیسا وجود دارد که عبور مومنان را میسر میکند. قسمت اجرای مراسم مذهبی و دعای کشیش با یک اختلاف سطح از شبستان جدا شده بدین ترتیب حریم و سلسله مراتبی برای این فضا ایجاد شده است. حجرههای طرفین محراب به غیر از ورودی که از داخل شبستان باز میشود، ورودیهای جداگانهای دارد که به حیاط باز میشود. حجرهها به عبادتهای خصوصیتر و اتاق کشیش اختصاص دارد. محراب در شرقیترین نقطه کلیسا قرار دارد و تمام جایگاهها به سوی آن رو کرده، ورودی اصلی نیز رو به آن گشوده میشود؛ محراب به صورت فرورفتگی نیمدایره با قوس نعل اسبی است و برای حفظ حریم به وسیله دو پلکان در طرفین از بقیه فضاها جدا شده است.
در وسط محراب میز مقدس قرار دارد و در بالای آن تصویر حضرت مریم که حضرت مسیح را در آغوش دارند، منقوش است.
در ضلع شمالی قبل از محراب، حوضچه سنگی غسل تعمید قرار گرفته است. حوضچه در حدود یک متر ارتفاع دارد و کشیش، کودکان را با آب مقدس در آن غسل میدهد. در قسمت شمالی و جنوبی تورفتگی به عرض یک متر و طول پنج متر ایجاد شده که محل کتاب انجیل و جایگاهی برای روشن کردن شمع است. بر فراز ورودی اصلی بالکن گروه کر قرار دارد.
● نقاشیها
تزیینات داخل کلیسا منحصر به نقاشی است و از تزیینات مجسمهوار و افراطگرایانه خودداری شده است تا موجب فصل رابطه بین مومنان و سران مذهبی که خود رابطی بین مومنان و مسیح(ع) هستند، نشود. بر دیواره بالای محراب تابلو نقاشی رنگ روغن اثر «آودیک آیوازیان» مشاهده میشود که تقلیدی از اثر میکل آنژ در کلیسای واتیکان است. این نقاشی لحظه معراج حضرت مسیح (ع) را به آسمان نشان میدهد. دیگر نقاشی کلیسا، تصویر یحیی تعمیددهنده است که عیسی مسیح را غسل میدهد، این نقاشی بر فراز حوضچه غسل تعمید قرار دارد که نقاشی دیگری از مصلوب شدن حضرت مسیح را نشان میدهد. نقاشیهای روی شیشه پنجرههای کلیسا از داستانهای مذهبی ـ ملی الهام گرفتهاند.
● نماها
نمای کلیسا بسیار ساده و خالی از هر گونه تزیین است. ساختمان کلیسا به صورت شرقی ـ غربی و نمای اصلی آن رو به غرب است. در نمای اصلی طرح سنتوری به گونهای تغییر یافته وجود دارد تا نمایی یکپارچه ایجاد شود، این نما دیدگان را به بالا میکشاند تا برجهای ناقوس و نهایتا گنبد دیده شود. سه بازشوی عمودی نمای اصلی که رو به بالکن داخلی باز میشود در کنار هم مثلثی را ایجاد کرده، جهتی به بالا را نشانگر است.
● پنجرهها و بازشوها
پنجرهها به صورت عمودی و کشیده با قوس نیمدایره هستند که در نمای اصلی کوتاهتر و در نماهای شمالی و جنوبی بلندترند (نمای شرقی بازشویی ندارد). پنجرهها مزین به تصاویری از داستانهای انجیل است؛ به طوری که از خارج به داخل دیدی وجود ندارد و تنها نور گذرنده از این پنجرهها امکان دیده شدن تصاویر را از داخل کلیسا فراهم میآورد و به این صورت نور محدودی وارد فضای کلیسا میشود.
● گنبد
نقطه عطف و شاخص نمای کلیسا گنبد آن است؛ شکل گنبد تفاوت بارز آن را با دیگر کلیساها خصوصا کلیساهای غربی نشان میدهد. گنبد بر یک طوق ۱۶ ضلعی قرار دارد که آن نیز خود بر یک هشت ضلعی مستقر بر یک چهار ضلعی استوار است و بار خود را از طریق چهار طاق به چهار ستون منتقل میکند؛ مانند طرح و نوع بارگذاری گنبدهای عصر بیزانس که خود آغازگر این تحول بودند. غیر از تمبوکها (روزنههای دیواره گنبد) شکافهای بزرگی بر بدنه گنبد ایجاد شده است تا نور فزایندهای به درون کلیسا راه یابد.
● برجهای ناقوس
برجهای ناقوس که از فرم گنبد تبعیت میکنند، هشتضلعی واقع بر مکعب هستند. برجها به طور متقارن در طرفین نمای اصلی با بدنه کلیسا و شبستان، ادغام شده است. ناقوس که این روزها کمتر به صدا درمیآید، با نیروی برق کار میکند.
● جنبههای سمبولیک و نمادین بنا
مؤمنانی که در کلیسا جمع میشوند، آدمهایی همیشه نیازمند به آموزش دینی فرض میشوند که از طریق موعظه، پیوند خود را با بزرگان مذهب، استوار میدارند؛ موعظه، گفتاری یک سویه در عالم کلیساست که هرگز پایان ندارد. با توجه به این رابطه است که فضای داخلی کلیسا شکل گرفته و آراسته میشود. از این رو هر چه در فضای داخلی کلیسا میبینیم، در جهت تداوم ارتباط بین مؤمنان و مسیح (ع) بوده و خود سخنگوی اعتقادات و مفاهیم مذهبی هستند. آنچنان که حتی پنجرهها ارتباط مستقیمی با فضای خارج برقرار نمیکند و نوری محدود وارد فضای کلیسا میشود تا در پرتو آن نقاشیها، رابطهها، تناسبات و رنگها که همه در راستای ارتباطات مذهبیاند، دیده شوند. شبستان نمادی از زندگی روزمره است که در آن مسیر و هدف مشخص است، ورودی اصلی روبه سوی محراب دارد و از ابتدا و انتهای مسیر مشخص است. ورودیها سه تا هستند و نمادی از خدای پدر، خدای پسر و خدای روحالقدوس هستند. کلیسا ملکوت خداوند بر زمین است که شرط ورود به این مکان دینداری و گذشتن از این ورودیهاست.
● کلیسا از سه قسمت تشکیل شده است:
ـ خیمه اجتماع
ـ جایگاه مقدس که محل اجرای مراسم مذهبی است
ـ جایگاه اقدسالقدوس که میز قربانی (میز مقدس) در وسط آن قرار گرفته است و در میان آن سنگ صخره قرار دارد که عبارت «عیسی فرزند خدا» روی آن حک شده است.
ـ هر یک از این سه قسمت حریم خود را دارند و برای رسیدن به آنها باید سلسله مراتبی را طی کرد؛ به طوری که مسیر وسط که عریضتر است مخصوص عبور سران مذهبی است و عبور مردم عادی از مسیرهای باریک رو به سوی درهای فرعی صورت میگیرد.
ـ کلیسا بر ۱۶ ستون استوار است به نام ۱۲ حواری و ۴ قدیس نگارنده انجیل و رسم بر آن است که برای ساختن کلیسا، پس از تهیه طرح و قبل از عملیات ساختمانی، سنگ بنای آن باید تبرک شود و طی مراسمی، سنگهای مرمرین در محلهای تعیین شده مطابق نقشه نصب میشود و آنگاه عملیات ساختمانی آغاز میشود.
● جایگاه اقدسالقدوس
جایگاه اقدسالقدوس (محراب) کلیسا، نقطه عطف و هدف محسوب میشود، آنچنان که همه جایگاهها، رو به سوی آن دارند، مؤمنان رو به آن میایستند و همه میرها به آن ختم میشود و در قسمت راس صلیب پلان قرار دارد. از آنجا که مسیحیان اعتقاد به ظهور مسیح (ع) از شرق دارند، بنابراین رو به محراب، جایگاه ظهور مسیح (ع) میایستند.
● گنبد
گنبد کلیسا، نمادی از سر حضرت مسیح محسوب میشود و عناصر و اعضای دیگر کلیسا، در واقع اعضای بدن مسیح (ع)، که طبق تعلیمات حواریون ساخته شده است. گنبد بر چهار ستون به نام قدیسین نگارنده انجیل «متی، یوحنا، لقا و مرقوس» استوار است. این گنبد شفاف رو به آسمان دارد و شیشههای آسمانی رنگی که به نظر میرسد از آسمان مایه گرفته، با آن درآمیخته و خود را به سوی آن بالا میکشاند. نوری که از روزنههای گنبد وارد میشود، بر روحانیت و معنویت فضای داخلی میافزاید.
● مدت ساخت کلیسا
از آنجا که مسیحیان عدد هفت را عددی مقدس و عدد خدا میدانند، مدت زمان ساخت کلیسا را هفت سال قرار میدهند و از اینجاست که ساخت کلیسای «سورپ سرکیس» در حدود هفت سال طول کشید.
کلیسای «سورپ سرکیس» در سال ۱۳۷۹ ش. نوسازی و مرمت اساسی شده است.
گیگاپارس