javad jan
04-06-2013, 07:43 AM
http://pnu-club.com/imported/2013/04/389.jpg
این خوشنویس مشهور ایرانی علاوه بر اینکه یکی از اساتید به نام هنر سنتی ماست، بلکه اصول و قواعد زیادی را برای خوشنویسی بنیان گذاشت و خط توقیع یکی از ابداعات اوست.
در طول تاریخ هنرمندانی بودهاند که با وجود نقصها و مشکلاتی که داشتند، هیچگاه از تلاش در عرصه هنر دست برنداشتند و با کوشش و تلاش مستمرشان، توانستند خوش بدرخشند و ماندگار شوند.
از بتهوون، موزیسینی که ناشنوا بود تا هلن کِلِر نویسنده که ناشنوا و هم نابینا بود هنرمندان دیگری نیز بودهاند که با وجود معلولیت، توانستند همواره در اوج هنر بمانند و بدرخشند.
در تاریخ هنر ایران نیز یکی از بزرگترین هنرمندانی که با وجود مشکلاتی که در زندگی برای او پیش آمد، اما هیچگاه دست از تلاش خود برای ادامه هنر خویش و اعتلای آن برنداشت، «ابن مقله» بود.
اِبْن ِ مُقْله (EBNE - MOGHKLEH) هنرمند خوشنویسی است که با آنکه در طول زندگی خود متحمل رنجهای فراوانی شد و به موجب آن بزرگترین سرمایهاش، یعنی دستی که با آن مینوشت را از دست داد، اما هیچگاه از ادامه راه خود منصرف نشد و امروز به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیر گذارترین خطاطان تاریخ شناخته میشود.
اِبْن ِ مُقْله از بزرگترین ادیبان و خوشنویسان تاریخ ایران به شمار میآید که خطوط شش گانه و اصول دوازدهگانه خوشنویسی را به عنوان نقطه عطفی وارد خوشنویسی اسلامی و ایرانی کرد و سبب تحول عظیمی در سیر نگارش حروف به سمت خوشنویسی هنرمندانه شد.
مقله، به معنای چشم یا سیاهی و سفیدی یا حدقه چشم، لقب پدر او بوده که خطی زیبا داشت، اما برخی آوردهاند که مقله لقب مادر پدر یا مادر یکی از نیاکان وی بوده است.
ابن مقله در سال۲۷۲ه. ق، حدود نیمه فروردین در فارس دیده به جهان گشود، اما برخی محل تولد او را در شهر بغداد میدانند.
ابن ندیم نوشته است که «ابن مقله و برادرش به سبک خط پدرشان مینوشتند و با آنکه گروهی از خانواده و فرزندانشان در زمان حیات این دو و بعد از آنان به نویسندگی و خطاطی مشغول بودند، ولی به مانند این دو نفر نبودند و کمال هنر خطاطی مخصوص ابوعلی و ابوعبدالله بود.
وی در طول عمر خود وزارت و صدارت سه تن از خلفای عباسی را تجربه کرد که در هر سه بار از این سمت خلع شد و در نهایت نیز پس از شکنجه و آزار دست این هنرمند را از بدنش جدا کردند.
این هنرمند پس از این اتفاق نوشتن با دست چپ را تمرین کرد و حتی قلم را به آرنج دست راست میبست و مینوشت که البته پس از مدتی در این کار موفق میشود.
این هنرمند علاوه بر خوشنویسی در علوم و فنون دیگری نیز دست داشت که از جمله آنها فن بلاغت، حفظ لغت، آشنایی به علم اعراب و فنون شعر بود.
ابن مقله به عنوان یکی از مطرحترین خوشنویسان تاریخ به شمار میآید و نام او با خطوط ششگانه و هنر خوشنویسی اسلامی گره خورده است.
بیشتر تاریخدانان ابنمقله را بهعنوان اولین مبتکر خوشنویسی اسلامی برمیشمارند و او را اولین کسی میدانند که کتابت را به یک هنر ارتقاء داد و با بررسی و نظام بخشیدن به خطوط مختلف رایج در زمان خود، خطوط شش گانه را نظم و هویت واقعی بخشید و برای آنها قواعدی را قرار داد.
ابنمقله خط محقق را از خط کوفی و نسخ قدیمی بیرون کشید و آن را دارای قواعدی کرد و سپس خط ریحان را ایجاد کرد و پس از آن خط ثلث را از خط ریحان دریافت و نظم بخشید و دارای قواعد کرد.
این هنرمند همچنین به شکل دادن خط نسخ مشغول شد و قرآنی را نیز به خط نسخ نوشت و خطوط محقق و ریحانی و کوفی را در سر سورهها قرار داد و زمانی که قصد داشت کتابت قرآن با سایر خطوط فرق داشته باشد خط توقیع را ابداع کرد.
از جمله اقدامات ابن مقله تعیین ۱۲ قاعده برای زیبایی خط است که به آنها اصول دوازدهگانه خوشنویسی میگویند و هنم چنان، پس از گذشت بیش از هزار سال، اعتبار خود را حفظ کردهاند.
این قواعد ۱۲ گانه عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجاز، نزول مجاز، اصول، صفا و شأن.
پس از ابنمقله نیز افرادی چون محمد بن سمسانی و محمد بن اسعد شیوه او را آموختند و چندی بعد، ابوالحسن علی بن هلال معروف به ابن بواب، این روش را از آنها آموخت و تکمیل کرد و تمامی خطوطی که ابنمقله پدید آورده بود را کامل کرد.
ثعالبی درباره او نوشته است که خط ابن مقله در زیبایی ضربالمثل بود، زیرا نیکوترین خطوط دنیا شمرده میشد، همانند خط وی را نه کسی دیده و نه نشانی داده و در این هنر چنان والا بود که نمیتوان وصف کرد و صاحب بن عباد در بیتی خط او را بوستان دل و چشم خوانده است
ابنمقله سرانجام در سال ۳۲۸ه. ق درگذشت.
این خوشنویس مشهور ایرانی علاوه بر اینکه یکی از اساتید به نام هنر سنتی ماست، بلکه اصول و قواعد زیادی را برای خوشنویسی بنیان گذاشت و خط توقیع یکی از ابداعات اوست.
در طول تاریخ هنرمندانی بودهاند که با وجود نقصها و مشکلاتی که داشتند، هیچگاه از تلاش در عرصه هنر دست برنداشتند و با کوشش و تلاش مستمرشان، توانستند خوش بدرخشند و ماندگار شوند.
از بتهوون، موزیسینی که ناشنوا بود تا هلن کِلِر نویسنده که ناشنوا و هم نابینا بود هنرمندان دیگری نیز بودهاند که با وجود معلولیت، توانستند همواره در اوج هنر بمانند و بدرخشند.
در تاریخ هنر ایران نیز یکی از بزرگترین هنرمندانی که با وجود مشکلاتی که در زندگی برای او پیش آمد، اما هیچگاه دست از تلاش خود برای ادامه هنر خویش و اعتلای آن برنداشت، «ابن مقله» بود.
اِبْن ِ مُقْله (EBNE - MOGHKLEH) هنرمند خوشنویسی است که با آنکه در طول زندگی خود متحمل رنجهای فراوانی شد و به موجب آن بزرگترین سرمایهاش، یعنی دستی که با آن مینوشت را از دست داد، اما هیچگاه از ادامه راه خود منصرف نشد و امروز به عنوان یکی از بزرگترین و تاثیر گذارترین خطاطان تاریخ شناخته میشود.
اِبْن ِ مُقْله از بزرگترین ادیبان و خوشنویسان تاریخ ایران به شمار میآید که خطوط شش گانه و اصول دوازدهگانه خوشنویسی را به عنوان نقطه عطفی وارد خوشنویسی اسلامی و ایرانی کرد و سبب تحول عظیمی در سیر نگارش حروف به سمت خوشنویسی هنرمندانه شد.
مقله، به معنای چشم یا سیاهی و سفیدی یا حدقه چشم، لقب پدر او بوده که خطی زیبا داشت، اما برخی آوردهاند که مقله لقب مادر پدر یا مادر یکی از نیاکان وی بوده است.
ابن مقله در سال۲۷۲ه. ق، حدود نیمه فروردین در فارس دیده به جهان گشود، اما برخی محل تولد او را در شهر بغداد میدانند.
ابن ندیم نوشته است که «ابن مقله و برادرش به سبک خط پدرشان مینوشتند و با آنکه گروهی از خانواده و فرزندانشان در زمان حیات این دو و بعد از آنان به نویسندگی و خطاطی مشغول بودند، ولی به مانند این دو نفر نبودند و کمال هنر خطاطی مخصوص ابوعلی و ابوعبدالله بود.
وی در طول عمر خود وزارت و صدارت سه تن از خلفای عباسی را تجربه کرد که در هر سه بار از این سمت خلع شد و در نهایت نیز پس از شکنجه و آزار دست این هنرمند را از بدنش جدا کردند.
این هنرمند پس از این اتفاق نوشتن با دست چپ را تمرین کرد و حتی قلم را به آرنج دست راست میبست و مینوشت که البته پس از مدتی در این کار موفق میشود.
این هنرمند علاوه بر خوشنویسی در علوم و فنون دیگری نیز دست داشت که از جمله آنها فن بلاغت، حفظ لغت، آشنایی به علم اعراب و فنون شعر بود.
ابن مقله به عنوان یکی از مطرحترین خوشنویسان تاریخ به شمار میآید و نام او با خطوط ششگانه و هنر خوشنویسی اسلامی گره خورده است.
بیشتر تاریخدانان ابنمقله را بهعنوان اولین مبتکر خوشنویسی اسلامی برمیشمارند و او را اولین کسی میدانند که کتابت را به یک هنر ارتقاء داد و با بررسی و نظام بخشیدن به خطوط مختلف رایج در زمان خود، خطوط شش گانه را نظم و هویت واقعی بخشید و برای آنها قواعدی را قرار داد.
ابنمقله خط محقق را از خط کوفی و نسخ قدیمی بیرون کشید و آن را دارای قواعدی کرد و سپس خط ریحان را ایجاد کرد و پس از آن خط ثلث را از خط ریحان دریافت و نظم بخشید و دارای قواعد کرد.
این هنرمند همچنین به شکل دادن خط نسخ مشغول شد و قرآنی را نیز به خط نسخ نوشت و خطوط محقق و ریحانی و کوفی را در سر سورهها قرار داد و زمانی که قصد داشت کتابت قرآن با سایر خطوط فرق داشته باشد خط توقیع را ابداع کرد.
از جمله اقدامات ابن مقله تعیین ۱۲ قاعده برای زیبایی خط است که به آنها اصول دوازدهگانه خوشنویسی میگویند و هنم چنان، پس از گذشت بیش از هزار سال، اعتبار خود را حفظ کردهاند.
این قواعد ۱۲ گانه عبارتند از: ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجاز، نزول مجاز، اصول، صفا و شأن.
پس از ابنمقله نیز افرادی چون محمد بن سمسانی و محمد بن اسعد شیوه او را آموختند و چندی بعد، ابوالحسن علی بن هلال معروف به ابن بواب، این روش را از آنها آموخت و تکمیل کرد و تمامی خطوطی که ابنمقله پدید آورده بود را کامل کرد.
ثعالبی درباره او نوشته است که خط ابن مقله در زیبایی ضربالمثل بود، زیرا نیکوترین خطوط دنیا شمرده میشد، همانند خط وی را نه کسی دیده و نه نشانی داده و در این هنر چنان والا بود که نمیتوان وصف کرد و صاحب بن عباد در بیتی خط او را بوستان دل و چشم خوانده است
ابنمقله سرانجام در سال ۳۲۸ه. ق درگذشت.