javad jan
04-03-2013, 10:42 AM
http://pnu-club.com/imported/2013/04/289.jpg
من به حال خیلی از این موسیقیدانهایی که دارای تحصیلات موسیقی بودند ولی جذب «موسیقی کافهای» شدند تاسف میخورم که...
شهرک قدس تهران بیش از 12 سال است میزبان هنرمندی است که سالها تلاش میکند فرهنگ کشورش را با زبان موسیقی به جهانیان معرفی کند. «کور اوغلی» قهرمان حماسی نتهای وی است که در نهایت با پیروزی بر ظلم، به جامعه مدنی دست پیدا میکند.
«بهروز وحیدی آذر» با نمایش فیلمهای ارکستر فیلارمونیک و سمفونیک ارومیه و ارکستر مجلسی جوانان تهران خاطرات شیرین اجراهایش را برای ما مرور میکند و به ذکر موفقیت شاگردانش در عرصههای علمی و موسیقی جهان به خود میبالد. رهبری ارکستر فیلارمولیک و سمفونیک ارومیه، ارکستر تبریز و جوانان تهران با بیش از 700 اجرای داخلی و خارجی از مهمترین فعالیتهای کارنامه هنری وی است.
«بهروز وحیدی آذر» نوازنده ویولن و رهبر ارکستر در پاسخ به سؤالهای ما اینگونه پاسخ داد:
آقای وحیدی آذر مختصری از خودتان بگویید؟
- سال 62 ازدواج کردم، صاحب یک فرزند به نام «سیاوش» هستم که هم اکنون برای ادامه تحصیلات خود در ایتالیا به سر میبرد.
چرا پرداختن به موسیقی متعالی کمرنگ شده است؟
- به نظر من 64 سالی بود که موسیقی با فراز و نشیبهای زیادی همراه شد چرا که بحثهای شرعی آن مطرح بود.
این مسئله باعث شد تا موسیقی کمرنگ شود و بیشتر مؤسسات و آموزشگاههای موسیقی تعطیل شد. صدا و سیما با داشتن ارکستر مجلسی رادیو ایران که به موسیقی سالمی هم میپرداخت تعطیل شد، شرایط هم برای آموزش موسیقی مناسب نبود.
فعالیتهای هنری شما در این سالهای نخست انقلاب به چه شکلی ادامه یافت؟
- در این اوضاع نابسامان موسیقی بهترین محیطی که میشد مشغول کار و تمرین شد هنرستان موسیقی بود. با اشتغال در هنرستان به تربیت شاگردان زیادی در سراسر کشور پرداختم تا اینکه سال 69 ارکستر سمفونیک را با حضور نوازندگان نوجوانی که خودم آنها را آموزش داده بودم شروع کردم. شاگردان دیروزی من امروز به افتخارات علمی و هنری عرصه فرهنگی کشور تبدیل شدهاند.
**موسیقی اروپا با تکیه بر «آکادمی موسیقی» توسعه یافته است
واکاوی شما از مدیریت موسیقی در کشور چیست؟
- در پاسخ به این سؤال دوست ندارم اسامی افراد را مطرح کنم. من با صداقت صحبت میکنم و نمیخواهم با انسانهایی که برای مدیریتهای خودشان دست به هر کاری میزنند همراه و همگام شوم.
به نظر من موسیقی اروپا به دور از این عوامل و تکیه بر «آکادمی آموزشی» توانست توسعه یابد.
** اکنون جریانهای موسیقی کافهای رشد کردهاند
چرا موسیقی آکادمیک نداریم؟
- من در این مسیر تلاش کردم، در ابتدای راه تشکیل ارکستر بودیم که اگر اجازه میدادهاند گروه ما رشد کند میتوانستیم هم سطح کشورهای دنیا پیش برویم. به نظر من اکنون جریانهای موسیقی کافهای رشد کردهاند و یک چیزی است که نمیشود از آن دفاع کرد.
**موسیقی ایران در نهایت باید با جریان آکادمیک همراه شود
- این موضوع برای گذران زندگی رشد کرد. به نظر من در نهایت موسیقی ایران باید با جریان آکادمیک همراه شود. اگر به مسائل مطرح شده از سوی فیثاغورث نگاهی داشته باشیم میبینیم ارتباط عددی و ریاضی با موسیقی پیدا میشود و همین طور دیگر دانشمندان آن را با انجیل همراه کردهاند و روایات مذهبی را با ملودی میخوانند.
موسیقی در آسیا و به خصوص در کشور ژاپن هم با حفظ اصالتهایش در آکادمیک ادامه یافت ما امیدواریم روزی این جریان در موسیقی ما قرار گیرد.
**متأسفانه امروز در رأس ارکستر سمفونیک کشور نوازندههای کافهای قرار دارند که به آن روزها افتخار میکنند
به نظر شما چرا امروزه موسیقی کافهای در کشور رشد مییابد؟
- به نظر من افرادی که صلاحیت ندارند رهبری گروههای موسیقی را عهدهدار میشوند اگر به این مثال توجه کنیم میتوان دریافت که موسیقی از همان زمان تولد همراه انسان است وقتی انسان به دنیا میآید صدایی تولید میکند که شنیدن آن برای اطرافیان شادی میآورد.
موسیقی که با آفرینش انسانها همراه است به هر حال نمیخواهیم بگوییم که یک امری طبیعی است، همه دنیا به آن توجه دارند. به نظر من همه افرادی که به عرصه موسیقی وارد میشوند قرار نیست که موسیقیدان شود براساس پایههای شخصیت که در خانواده پیریزی شده است این امر شکل میگیرد.
من به حال خیلی از این موسیقیدانهایی که دارای تحصیلات موسیقی بودند ولی جذب «موسیقی کافهای» شدند تاسف میخورم که این امر در زمانی برای این افراد رخ داد که نوازندههای مطرحی هم بودند و نیاز مالی به این کار نداشتند و برحسب «نیاز شخصیتی» که داشتند سر از کار کافهها درآوردهاند و خیلی با افتخار از آن روزها یاد میکنند و متأسفانه امروز در رأس ارکستر سمفونیک کشور قرار دارند. خیلی از آنها با داشتن تحصیلات آکادمیک جذب این جریانها شدهاند.
میبینیم آدمهای سالم در عرصه موسیقی کم دیده میشود اما با اندک مطالعهای با کشورهای پیشرفته میتوان دریافت که کار هنرمندان با نظم و ترتیبی خاص اداره میشود و همچنین رسانههایشان به درستی آنها را مطرح و نقد میکنند.
**کارهایی که انجام دادهام به آن اعتقاد دارم
- آنهایی که سراغ تجارت آمدهاند سراغ کارشان میروند اما آنهایی که دنبال موسیقی آسمانی و متعالی آمدهاند و عدهای دیگری هم به دنبال فعالیتهای هنری خود مشغول به کار میشوند. مدیریت به دلیل عدم آشنایی با موسیقی به این شکل برخورد میکند. همه آن جریانهایی که اسم بردیم مانند جریانهای تجاری، انحرافی و جریانهای سالم هنری همه اینها را میخواهد در یک جریان قرار دهند این دیگر جای تأسف دارد. که مدیریت جامعه وقتی مسئولیتی را برعهده میگیرد باید در آن امور اشراف کامل داشته باشد.
آقای وحیدی آذر اگر مدیر موسیقی کشور بود چه تدبیری میاندیشید؟
- این را در قالب یک مثال توضیح میدهم یک مدیر میتواند مسائل مطرح شده را روی کاغذ پیاده کند و عوامل دیگر آن را به اجرا در آورند. به نظر من مدیر باید دارای تسهیلات آکادمیک و دانش کافی باشد تا آنچه که از او خواسته میشود را خوب عمل کند. شاید در این 5 دهه از موسیقی کشور کمتر مدیران موفقی سراغ داریم که کارشان را خوب انجام دادهاند. متأسفانه عشق به کار داشتهاند ولی این عشق همراه تخصص نبوده است و تسلیم جو زمان خودشان میشدند
شما با این پیشینه هنری چرا در خارج از کشور اقامت نگرفتید و یا با این گروهها همراه نشدید؟
- به هر حال در جامعه ایران به دنیا آمدهام و در همان جامعه هم تا آخر زندگی خواهم کرد برای من مهم نیست که با چه کسی هم دوره بودم و در آینده با چه کسی کار کنم مهم این است کارهایی که خودم انجام دادهام و به آن اعتقاد دارم مسئول آنها هستم و به کارهای دیگران هم کاری ندارم.
مهمترین فعالیت هنری شما در حال حاضر چیست؟ آیا کتاب مینویسید؟
- قصد داشتم به ایتالیا پیش پسرم سیاوش بروم ولی مشکلاتی پیش آمد. که از سفر منصرف شدم و در تهران میمانم و با سازم کنار میآیم.
با این بیمهریهایی که از سوی مدیران فرهنگی مواجه شدهاید چرا برای ادامه کار به خارج از کشور نرفتید؟
- من در حقیقت وقتی به تهران آمدهام گاهی اوقات به شهرم تبریز سر میزدم و کنار خانواده و پدر و مادر بودم و این برای من ارزش زیادی داشت. قبل از تحولات کشور و به وجود آمدن انقلاب اسلامی من در خارج از کشور به سر میبردم و باید از طریق پروازهای اروپای غربی وارد ایران میشدم به ناچار توقفی چند روزه در لندن داشتم. و به خاطر انقلاب ایران مسائلی در پروازها به وجود آمده بود من در آن مواقع تلاش کردم که سریع به ایران برگردم که مبادا راهها بسته شود و در آن سمت دنیا برای همیشه بمانم. من به خاطر مردم به کشورم ایران برگشتم.
متأسفانه برخی افراد هستند که برای گرفتن مسئولیتی پس از دوران جنگ و یا پس از انقلاب وارد ایران شدند و حتی نامشان را هم تغییر دادند و نامی انتخاب کردند که بتوانند راحتتر تاخت و تاز کنند. مهمترین توصیهای که من به شاگردانم داشتم این بود که پس از تحصیلات خارج از کشور به ایران برگردند و خدمت کنند.
چرا «فرهاد فخرالدینی» از رهبری ارکستر ملی کنار رفت؟
- خواهش من این است که اسم افراد را نبریم. به نظر من با این کار، آنها خودشان را کنار میگذارند قطع بودجه و یا نپرداختن حقوق افراد و اداره رهبری گروه توسط جوانانی که لباس رهبری گروه ارکستربرایشان بزرگ است و تلاش میکنند جای پیشکسوتان را بگیرند و بیحرمتی کنند باید بگویم این لباسها اندازه تن آنها نیست این درست نیست که با یک موسیقیدان که خدمت کرده و آثار مطرحی را از خود بر جای گذاشته است رفتار شود امیدوارم مسئولین مربوطه از این راه کج و کوله برگردند.
**دانشگاههای ما رشتهای به نام «غربشناسی» ندارند در حالی که غربیها رشته «شرقشناسی» و «اسلامشناسی» دارند
دلیل همکاریهای رسانههای غربی با برخی از خوانندگان و موزیسینهای داخل کشور چیست؟ آیا هدف خاصی پشت این موضوعهای فرهنگی نهفته است؟
- اعتقاد من بر این است که مدیریت هر کشوری به فکر منابع آن کشور است و به هر حال با سیاستی که دارند با علم و آگاهی بر موضوع پیش میروند این طبیعی است که آنها به فکر منافع و اهداف خودشان هستند سؤال مطرح شده ما از مسئولین فرهنگی این است که شما چرا به این مسائل فکر نمیکنید وقتی یک هنرمند برجسته کشور کنار رود و برخوردهای ناشایست با او صورت میگیرد چرا مسئولان به این مسائل فکر نمیکنند. بعضی مواقع هنرمندان به خاطر موضوعهای بیغرض و اتفاقی از سوی نهادهای خارجی مورد تقدیر قرار میگیرد.
دانشگاههای ما رشتهای به نام «غربشناسی» ندارند در حالی که آنها با مطالعه به مسائل فرهنگی ما رشته «شرقشناسی» و «اسلامشناسی» دارند.ما با این نگاه تقابلی این گونه برخورد میکنیم. این حرکات از تاریخ باستان مطرح بوده و افرادی همچون فیثاغورث ارتباط اعداد و موسیقی را پیدا کردهاند ما باید مکاتب را مطالعه و تدریس کنیم و برای آینده خود و منافعمان قدم برداریم.
با شناخت تمدن و پایههای علمی خودمان میتوانیم موفق شویم.
مهمترین دغدغه پیشکسوت عرصه موسیقی کشور چیست؟
- آرامش
سخن پایانی رهبر ارکستر مجلسی جوانان تهران چیست؟
- تا لحظه آخر تلاش میکنم تا برای آموزش موسیقی کشور گامی بردارم و نمیخواهم انرژی خود را بیهوده هدر کنم.
ایام نوروز کجا میروید؟
-تهران هستم و میخواهم در خانه با سازم همنوا شوم.
من به حال خیلی از این موسیقیدانهایی که دارای تحصیلات موسیقی بودند ولی جذب «موسیقی کافهای» شدند تاسف میخورم که...
شهرک قدس تهران بیش از 12 سال است میزبان هنرمندی است که سالها تلاش میکند فرهنگ کشورش را با زبان موسیقی به جهانیان معرفی کند. «کور اوغلی» قهرمان حماسی نتهای وی است که در نهایت با پیروزی بر ظلم، به جامعه مدنی دست پیدا میکند.
«بهروز وحیدی آذر» با نمایش فیلمهای ارکستر فیلارمونیک و سمفونیک ارومیه و ارکستر مجلسی جوانان تهران خاطرات شیرین اجراهایش را برای ما مرور میکند و به ذکر موفقیت شاگردانش در عرصههای علمی و موسیقی جهان به خود میبالد. رهبری ارکستر فیلارمولیک و سمفونیک ارومیه، ارکستر تبریز و جوانان تهران با بیش از 700 اجرای داخلی و خارجی از مهمترین فعالیتهای کارنامه هنری وی است.
«بهروز وحیدی آذر» نوازنده ویولن و رهبر ارکستر در پاسخ به سؤالهای ما اینگونه پاسخ داد:
آقای وحیدی آذر مختصری از خودتان بگویید؟
- سال 62 ازدواج کردم، صاحب یک فرزند به نام «سیاوش» هستم که هم اکنون برای ادامه تحصیلات خود در ایتالیا به سر میبرد.
چرا پرداختن به موسیقی متعالی کمرنگ شده است؟
- به نظر من 64 سالی بود که موسیقی با فراز و نشیبهای زیادی همراه شد چرا که بحثهای شرعی آن مطرح بود.
این مسئله باعث شد تا موسیقی کمرنگ شود و بیشتر مؤسسات و آموزشگاههای موسیقی تعطیل شد. صدا و سیما با داشتن ارکستر مجلسی رادیو ایران که به موسیقی سالمی هم میپرداخت تعطیل شد، شرایط هم برای آموزش موسیقی مناسب نبود.
فعالیتهای هنری شما در این سالهای نخست انقلاب به چه شکلی ادامه یافت؟
- در این اوضاع نابسامان موسیقی بهترین محیطی که میشد مشغول کار و تمرین شد هنرستان موسیقی بود. با اشتغال در هنرستان به تربیت شاگردان زیادی در سراسر کشور پرداختم تا اینکه سال 69 ارکستر سمفونیک را با حضور نوازندگان نوجوانی که خودم آنها را آموزش داده بودم شروع کردم. شاگردان دیروزی من امروز به افتخارات علمی و هنری عرصه فرهنگی کشور تبدیل شدهاند.
**موسیقی اروپا با تکیه بر «آکادمی موسیقی» توسعه یافته است
واکاوی شما از مدیریت موسیقی در کشور چیست؟
- در پاسخ به این سؤال دوست ندارم اسامی افراد را مطرح کنم. من با صداقت صحبت میکنم و نمیخواهم با انسانهایی که برای مدیریتهای خودشان دست به هر کاری میزنند همراه و همگام شوم.
به نظر من موسیقی اروپا به دور از این عوامل و تکیه بر «آکادمی آموزشی» توانست توسعه یابد.
** اکنون جریانهای موسیقی کافهای رشد کردهاند
چرا موسیقی آکادمیک نداریم؟
- من در این مسیر تلاش کردم، در ابتدای راه تشکیل ارکستر بودیم که اگر اجازه میدادهاند گروه ما رشد کند میتوانستیم هم سطح کشورهای دنیا پیش برویم. به نظر من اکنون جریانهای موسیقی کافهای رشد کردهاند و یک چیزی است که نمیشود از آن دفاع کرد.
**موسیقی ایران در نهایت باید با جریان آکادمیک همراه شود
- این موضوع برای گذران زندگی رشد کرد. به نظر من در نهایت موسیقی ایران باید با جریان آکادمیک همراه شود. اگر به مسائل مطرح شده از سوی فیثاغورث نگاهی داشته باشیم میبینیم ارتباط عددی و ریاضی با موسیقی پیدا میشود و همین طور دیگر دانشمندان آن را با انجیل همراه کردهاند و روایات مذهبی را با ملودی میخوانند.
موسیقی در آسیا و به خصوص در کشور ژاپن هم با حفظ اصالتهایش در آکادمیک ادامه یافت ما امیدواریم روزی این جریان در موسیقی ما قرار گیرد.
**متأسفانه امروز در رأس ارکستر سمفونیک کشور نوازندههای کافهای قرار دارند که به آن روزها افتخار میکنند
به نظر شما چرا امروزه موسیقی کافهای در کشور رشد مییابد؟
- به نظر من افرادی که صلاحیت ندارند رهبری گروههای موسیقی را عهدهدار میشوند اگر به این مثال توجه کنیم میتوان دریافت که موسیقی از همان زمان تولد همراه انسان است وقتی انسان به دنیا میآید صدایی تولید میکند که شنیدن آن برای اطرافیان شادی میآورد.
موسیقی که با آفرینش انسانها همراه است به هر حال نمیخواهیم بگوییم که یک امری طبیعی است، همه دنیا به آن توجه دارند. به نظر من همه افرادی که به عرصه موسیقی وارد میشوند قرار نیست که موسیقیدان شود براساس پایههای شخصیت که در خانواده پیریزی شده است این امر شکل میگیرد.
من به حال خیلی از این موسیقیدانهایی که دارای تحصیلات موسیقی بودند ولی جذب «موسیقی کافهای» شدند تاسف میخورم که این امر در زمانی برای این افراد رخ داد که نوازندههای مطرحی هم بودند و نیاز مالی به این کار نداشتند و برحسب «نیاز شخصیتی» که داشتند سر از کار کافهها درآوردهاند و خیلی با افتخار از آن روزها یاد میکنند و متأسفانه امروز در رأس ارکستر سمفونیک کشور قرار دارند. خیلی از آنها با داشتن تحصیلات آکادمیک جذب این جریانها شدهاند.
میبینیم آدمهای سالم در عرصه موسیقی کم دیده میشود اما با اندک مطالعهای با کشورهای پیشرفته میتوان دریافت که کار هنرمندان با نظم و ترتیبی خاص اداره میشود و همچنین رسانههایشان به درستی آنها را مطرح و نقد میکنند.
**کارهایی که انجام دادهام به آن اعتقاد دارم
- آنهایی که سراغ تجارت آمدهاند سراغ کارشان میروند اما آنهایی که دنبال موسیقی آسمانی و متعالی آمدهاند و عدهای دیگری هم به دنبال فعالیتهای هنری خود مشغول به کار میشوند. مدیریت به دلیل عدم آشنایی با موسیقی به این شکل برخورد میکند. همه آن جریانهایی که اسم بردیم مانند جریانهای تجاری، انحرافی و جریانهای سالم هنری همه اینها را میخواهد در یک جریان قرار دهند این دیگر جای تأسف دارد. که مدیریت جامعه وقتی مسئولیتی را برعهده میگیرد باید در آن امور اشراف کامل داشته باشد.
آقای وحیدی آذر اگر مدیر موسیقی کشور بود چه تدبیری میاندیشید؟
- این را در قالب یک مثال توضیح میدهم یک مدیر میتواند مسائل مطرح شده را روی کاغذ پیاده کند و عوامل دیگر آن را به اجرا در آورند. به نظر من مدیر باید دارای تسهیلات آکادمیک و دانش کافی باشد تا آنچه که از او خواسته میشود را خوب عمل کند. شاید در این 5 دهه از موسیقی کشور کمتر مدیران موفقی سراغ داریم که کارشان را خوب انجام دادهاند. متأسفانه عشق به کار داشتهاند ولی این عشق همراه تخصص نبوده است و تسلیم جو زمان خودشان میشدند
شما با این پیشینه هنری چرا در خارج از کشور اقامت نگرفتید و یا با این گروهها همراه نشدید؟
- به هر حال در جامعه ایران به دنیا آمدهام و در همان جامعه هم تا آخر زندگی خواهم کرد برای من مهم نیست که با چه کسی هم دوره بودم و در آینده با چه کسی کار کنم مهم این است کارهایی که خودم انجام دادهام و به آن اعتقاد دارم مسئول آنها هستم و به کارهای دیگران هم کاری ندارم.
مهمترین فعالیت هنری شما در حال حاضر چیست؟ آیا کتاب مینویسید؟
- قصد داشتم به ایتالیا پیش پسرم سیاوش بروم ولی مشکلاتی پیش آمد. که از سفر منصرف شدم و در تهران میمانم و با سازم کنار میآیم.
با این بیمهریهایی که از سوی مدیران فرهنگی مواجه شدهاید چرا برای ادامه کار به خارج از کشور نرفتید؟
- من در حقیقت وقتی به تهران آمدهام گاهی اوقات به شهرم تبریز سر میزدم و کنار خانواده و پدر و مادر بودم و این برای من ارزش زیادی داشت. قبل از تحولات کشور و به وجود آمدن انقلاب اسلامی من در خارج از کشور به سر میبردم و باید از طریق پروازهای اروپای غربی وارد ایران میشدم به ناچار توقفی چند روزه در لندن داشتم. و به خاطر انقلاب ایران مسائلی در پروازها به وجود آمده بود من در آن مواقع تلاش کردم که سریع به ایران برگردم که مبادا راهها بسته شود و در آن سمت دنیا برای همیشه بمانم. من به خاطر مردم به کشورم ایران برگشتم.
متأسفانه برخی افراد هستند که برای گرفتن مسئولیتی پس از دوران جنگ و یا پس از انقلاب وارد ایران شدند و حتی نامشان را هم تغییر دادند و نامی انتخاب کردند که بتوانند راحتتر تاخت و تاز کنند. مهمترین توصیهای که من به شاگردانم داشتم این بود که پس از تحصیلات خارج از کشور به ایران برگردند و خدمت کنند.
چرا «فرهاد فخرالدینی» از رهبری ارکستر ملی کنار رفت؟
- خواهش من این است که اسم افراد را نبریم. به نظر من با این کار، آنها خودشان را کنار میگذارند قطع بودجه و یا نپرداختن حقوق افراد و اداره رهبری گروه توسط جوانانی که لباس رهبری گروه ارکستربرایشان بزرگ است و تلاش میکنند جای پیشکسوتان را بگیرند و بیحرمتی کنند باید بگویم این لباسها اندازه تن آنها نیست این درست نیست که با یک موسیقیدان که خدمت کرده و آثار مطرحی را از خود بر جای گذاشته است رفتار شود امیدوارم مسئولین مربوطه از این راه کج و کوله برگردند.
**دانشگاههای ما رشتهای به نام «غربشناسی» ندارند در حالی که غربیها رشته «شرقشناسی» و «اسلامشناسی» دارند
دلیل همکاریهای رسانههای غربی با برخی از خوانندگان و موزیسینهای داخل کشور چیست؟ آیا هدف خاصی پشت این موضوعهای فرهنگی نهفته است؟
- اعتقاد من بر این است که مدیریت هر کشوری به فکر منابع آن کشور است و به هر حال با سیاستی که دارند با علم و آگاهی بر موضوع پیش میروند این طبیعی است که آنها به فکر منافع و اهداف خودشان هستند سؤال مطرح شده ما از مسئولین فرهنگی این است که شما چرا به این مسائل فکر نمیکنید وقتی یک هنرمند برجسته کشور کنار رود و برخوردهای ناشایست با او صورت میگیرد چرا مسئولان به این مسائل فکر نمیکنند. بعضی مواقع هنرمندان به خاطر موضوعهای بیغرض و اتفاقی از سوی نهادهای خارجی مورد تقدیر قرار میگیرد.
دانشگاههای ما رشتهای به نام «غربشناسی» ندارند در حالی که آنها با مطالعه به مسائل فرهنگی ما رشته «شرقشناسی» و «اسلامشناسی» دارند.ما با این نگاه تقابلی این گونه برخورد میکنیم. این حرکات از تاریخ باستان مطرح بوده و افرادی همچون فیثاغورث ارتباط اعداد و موسیقی را پیدا کردهاند ما باید مکاتب را مطالعه و تدریس کنیم و برای آینده خود و منافعمان قدم برداریم.
با شناخت تمدن و پایههای علمی خودمان میتوانیم موفق شویم.
مهمترین دغدغه پیشکسوت عرصه موسیقی کشور چیست؟
- آرامش
سخن پایانی رهبر ارکستر مجلسی جوانان تهران چیست؟
- تا لحظه آخر تلاش میکنم تا برای آموزش موسیقی کشور گامی بردارم و نمیخواهم انرژی خود را بیهوده هدر کنم.
ایام نوروز کجا میروید؟
-تهران هستم و میخواهم در خانه با سازم همنوا شوم.