shima_glk
03-31-2013, 01:26 PM
در ایران کمتر دانش آموز، دانشجو یا کارمندی است که یک بار خودکاربیک دستش نگرفته باشد. اهالی قلم حداقل یک بار هم که شده بیک را امتحان کرده اند. شاید این روزها با تنوعی که در بازار نوشت افزار به وجود آمده این خودکار کمتر مورد استفاده قرار گیرد ولی هنوز هم تقریبا همه ایرانیان با آن آشنایی کامل دارند. اما بیک چگونه بیک شد؟!
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2382.jpg
خودکار آشنای دانش آموزان ایرانی
بیک اصالتا یک برند انگلیسی است. در سال 1945 بعد از جنگ جهانی دوم "مارسل بیچ" و "ادوارد بافارد" در "سلیچی" در حومه شهر پاریس یک موسسه تجاری خودکار و مداد به نام PPA بر پا کردند.
از سوی دیگر بیچ در سوییس در بخش برش و شکل دهی فلزات سرمایه گذاری کرده بود و در آنجا از فلزات، انواع خودنویس ها ساخته می شد. بیچ که در زمان جنگ جهانی دوم از کارخانه خودکار سازی «لاسزلوبیرو» دیدن کرده بود تصمیم گرفت تولید خودنویس را به خودکار که راحت تر و در دسترس تر بود و هزینه کمتری نیز در بر داشت تبدیل کند و آن را به تولید انبوه برساند.
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2383.jpg
موسس بیک در انگلیس
بنابراین در سال 1949 گروه طراحان «رکولتاج پلاستیک» در موسسه تجاری PPA طرح اولیه خودکار بیک را ارائه دادند. بیچ نیز نام خانوادگی خود را که Bich بود کوتاه کرد و از آن Bic را برگرفت و بر کارخانه خود گذاشت. همچنین نام موسسه PPA را نیز به بیک تغییر داد و به این ترتیب از سال 1950 تولید خودکار بیک آغاز شد و به دلیل دوران جنگ، ابتدا این خودکار را خودکار اتمی نامیدند. در سال 1959 خودکار بیک توسط آقای بیچ به آمریکا صادر شد.
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2384.jpg
"مارسل بیچ" از نمایی دیگر
قیمت پایین و روان بودن این خودکارها برای نوشتن مورد توجه عامه مردم قرار گرفت. بنابراین در سال 1965 وزارت آموزش فرانسه اجازه داد تا دانش آموزان که تا آن زمان با خودنویس تکالیف شان را می نوشتند با خودکار بیک تکالیف خود را بنویسند. به این ترنیب خودکار بیک میان دانش آموزان به عنوان یک وسیله نوشتاری اصلی شناخته و به سراسر جهان صادر شد.
خودکار بیک را رفوگران ها به ایران آوردند
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2385.jpg
رفوگران موسس بیک در ایران خانواده رفوگران که سالها در تجارت نوشت افزار و خودكار مشغول بودند به تاسيس كارخانه توليد خودكار بيك در سال 1342 اقدام نمودند. هنگامي كه علياكبر پيشنهاد تاسيس كارخانه را به پدرش داد، ميرزا علي به پسرش گفت ميترسم اين زيادهخواهي تو خشم خدا را برانگيزد. وي نگاه درويش گونهاي به زندگي داشت، به علاوه پروژه توليد و كارخانهداري در ذهنيت او كاملا مسالهاي تاريك بود.
اما علی اکبر دست از آرزوهایش برنداشت و با پشتکار فراوان سرانجام پدرش را قانع نمود تا با تاسيس كارخانه بيك در ايران موافقت نمايد. علی اکبر در پاريس به ديدار بيك، موسس و رييس كارخانه بيك رفت. بیک بدون مقدمه گفت: آقاي رفوگران چه كاري ميتوانم برايتان بكنم؟ او كه از قبل براي اين لحظه خود را آماده كرده بود، گفت: «آقاي بيك، يك ماشين تزريق پلاستيك از آنها كه اضافه داريد به اضافه يك قالب خودكار دسته دوم به من بفروشيد و پولش را همين الان برداريد، من ميبرم تهران اگر توانستم توليد را به سطحي برسانم كه مورد رضايت شما باشد، اجازه توليد خودكار بيك در ايران را به من بدهيد، اگر نتوانستم ماشين تزريق را نگه ميدارم و قالب را به شما برميگردانم تا سر فرصت به هر كس خواستيد بفروشيد و بعدا پولش را به من بدهيد.»
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2386.jpg
بيك لبخندي زد و گفت اين پشتكار را به شما تبريك ميگويم. پس از موافقت پدر در تاسيس كارخانه، قالب بدنه خودكار از ميلان ايتاليا و ماشين تزريق پلاستيك متناسب با ظرفيت آن قالب از نورنبرگ آلمان خريداري شد بدنه براي نصب به آلمان فرستاده شد. علياكبر رفوگران به مدت يك هفته در مراحل انجام كار در كارخانه آلماني حاضر بود تا از نحوه كاركرد دستگاه اطلاع پيدا كند تا حين كار در ايران در صورت مشكل فني قادر به رفع مشكل باشد. وقتي به ايران برگشت، شركت صنعتي «قلم خودكار» را تشكيل داد، به اين ترتيب كه پدر 34درصد، برادر بزرگ (حاجعباس) 33درصد و علياكبر رفوگران 33 درصد سهام داشتند. در سال 1342 افراد تحصيلكرده فني بسيار كم بودند. دستگاه تزريق پلاستيك كه امروزه از سادهترين دستگاهها در فرآيند توليد است، آن روزها برايشان بسيار پيچيده بود. بخشي از توليدات خود را به فرانسه فرستادند. شركت بيك از كيفيت محصول اظهار رضايت نمود.
وداع با خودكار بيك
بعد از پيروزي انقلاب اتفاقات تلخي براي كارخانهاي كه رفوگران سنگ بنايش را گذاشته بود رخ داد. وي حس پدري را كه فرزندش را از دست داده باشد، داشت. آن روزها خودكار بيك حرف اول را در ايران ميزد؛ اما بعدها خودكار خارجي جاي توليد ملي را گرفته و كارخانه بيك با توليد كمي مشغول فعاليت بود. اما دوام نیاورد و از روزهای اوجش فاصله گرفت.
منبع: بانکی
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2382.jpg
خودکار آشنای دانش آموزان ایرانی
بیک اصالتا یک برند انگلیسی است. در سال 1945 بعد از جنگ جهانی دوم "مارسل بیچ" و "ادوارد بافارد" در "سلیچی" در حومه شهر پاریس یک موسسه تجاری خودکار و مداد به نام PPA بر پا کردند.
از سوی دیگر بیچ در سوییس در بخش برش و شکل دهی فلزات سرمایه گذاری کرده بود و در آنجا از فلزات، انواع خودنویس ها ساخته می شد. بیچ که در زمان جنگ جهانی دوم از کارخانه خودکار سازی «لاسزلوبیرو» دیدن کرده بود تصمیم گرفت تولید خودنویس را به خودکار که راحت تر و در دسترس تر بود و هزینه کمتری نیز در بر داشت تبدیل کند و آن را به تولید انبوه برساند.
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2383.jpg
موسس بیک در انگلیس
بنابراین در سال 1949 گروه طراحان «رکولتاج پلاستیک» در موسسه تجاری PPA طرح اولیه خودکار بیک را ارائه دادند. بیچ نیز نام خانوادگی خود را که Bich بود کوتاه کرد و از آن Bic را برگرفت و بر کارخانه خود گذاشت. همچنین نام موسسه PPA را نیز به بیک تغییر داد و به این ترتیب از سال 1950 تولید خودکار بیک آغاز شد و به دلیل دوران جنگ، ابتدا این خودکار را خودکار اتمی نامیدند. در سال 1959 خودکار بیک توسط آقای بیچ به آمریکا صادر شد.
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2384.jpg
"مارسل بیچ" از نمایی دیگر
قیمت پایین و روان بودن این خودکارها برای نوشتن مورد توجه عامه مردم قرار گرفت. بنابراین در سال 1965 وزارت آموزش فرانسه اجازه داد تا دانش آموزان که تا آن زمان با خودنویس تکالیف شان را می نوشتند با خودکار بیک تکالیف خود را بنویسند. به این ترنیب خودکار بیک میان دانش آموزان به عنوان یک وسیله نوشتاری اصلی شناخته و به سراسر جهان صادر شد.
خودکار بیک را رفوگران ها به ایران آوردند
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2385.jpg
رفوگران موسس بیک در ایران خانواده رفوگران که سالها در تجارت نوشت افزار و خودكار مشغول بودند به تاسيس كارخانه توليد خودكار بيك در سال 1342 اقدام نمودند. هنگامي كه علياكبر پيشنهاد تاسيس كارخانه را به پدرش داد، ميرزا علي به پسرش گفت ميترسم اين زيادهخواهي تو خشم خدا را برانگيزد. وي نگاه درويش گونهاي به زندگي داشت، به علاوه پروژه توليد و كارخانهداري در ذهنيت او كاملا مسالهاي تاريك بود.
اما علی اکبر دست از آرزوهایش برنداشت و با پشتکار فراوان سرانجام پدرش را قانع نمود تا با تاسيس كارخانه بيك در ايران موافقت نمايد. علی اکبر در پاريس به ديدار بيك، موسس و رييس كارخانه بيك رفت. بیک بدون مقدمه گفت: آقاي رفوگران چه كاري ميتوانم برايتان بكنم؟ او كه از قبل براي اين لحظه خود را آماده كرده بود، گفت: «آقاي بيك، يك ماشين تزريق پلاستيك از آنها كه اضافه داريد به اضافه يك قالب خودكار دسته دوم به من بفروشيد و پولش را همين الان برداريد، من ميبرم تهران اگر توانستم توليد را به سطحي برسانم كه مورد رضايت شما باشد، اجازه توليد خودكار بيك در ايران را به من بدهيد، اگر نتوانستم ماشين تزريق را نگه ميدارم و قالب را به شما برميگردانم تا سر فرصت به هر كس خواستيد بفروشيد و بعدا پولش را به من بدهيد.»
http://pnu-club.com/imported/2013/03/2386.jpg
بيك لبخندي زد و گفت اين پشتكار را به شما تبريك ميگويم. پس از موافقت پدر در تاسيس كارخانه، قالب بدنه خودكار از ميلان ايتاليا و ماشين تزريق پلاستيك متناسب با ظرفيت آن قالب از نورنبرگ آلمان خريداري شد بدنه براي نصب به آلمان فرستاده شد. علياكبر رفوگران به مدت يك هفته در مراحل انجام كار در كارخانه آلماني حاضر بود تا از نحوه كاركرد دستگاه اطلاع پيدا كند تا حين كار در ايران در صورت مشكل فني قادر به رفع مشكل باشد. وقتي به ايران برگشت، شركت صنعتي «قلم خودكار» را تشكيل داد، به اين ترتيب كه پدر 34درصد، برادر بزرگ (حاجعباس) 33درصد و علياكبر رفوگران 33 درصد سهام داشتند. در سال 1342 افراد تحصيلكرده فني بسيار كم بودند. دستگاه تزريق پلاستيك كه امروزه از سادهترين دستگاهها در فرآيند توليد است، آن روزها برايشان بسيار پيچيده بود. بخشي از توليدات خود را به فرانسه فرستادند. شركت بيك از كيفيت محصول اظهار رضايت نمود.
وداع با خودكار بيك
بعد از پيروزي انقلاب اتفاقات تلخي براي كارخانهاي كه رفوگران سنگ بنايش را گذاشته بود رخ داد. وي حس پدري را كه فرزندش را از دست داده باشد، داشت. آن روزها خودكار بيك حرف اول را در ايران ميزد؛ اما بعدها خودكار خارجي جاي توليد ملي را گرفته و كارخانه بيك با توليد كمي مشغول فعاليت بود. اما دوام نیاورد و از روزهای اوجش فاصله گرفت.
منبع: بانکی