alamatesoall
03-02-2013, 01:55 PM
یکی از نهادهای مهمی که در جوامع امروزی ، ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد و از کارکرد آن به طور گسترده و مستمر بهره برداری می شود ، نهادهای تعلیم و تربیت ، کارکرد تربیت بدنی را در این مقوله تقویت و توسعه می دهند. کارکرد تعلیم و تربیتی تربیت بدنی و ورزش در طول تاریخ زندگانی بشر متمودن همواره با او همراه بوده و در تمامی تمدنهای گذشته از آن بهره برداری فراوانی نموده اند.
البته در برخی جوامع به عنوان رکن مهمی برای حفظ جامعه و به ویژه حکومت ، در مقابل اقوام بیگانه از تربیت بدنی و ورزش به منظور آمادگی جسمانی و روحی مردم و سربازان برای مقابله با دشمن استفاده می کردند. برای مثال ، به دلیل شرایط زمانی و موقعیت اجتماعی ایران باستان ، قدرتمندی نظامی و رزمی و روحیه سلحشوری و دلاوری ، ایجاب می کرد بعد سلحشوری و نظامی تربیت بدنی و ورزش ، اهمیت خاصی پیدا کند. ولی مهمترین چهره آن با وجود اهمیت فراوان بعد نظامی و رزمی در جامعه باستان ایران ، توسعه ارزشهای تربیتی و پرورش افراد سالم به لحاظ جسمی و روحی بوده و در درجه اهمیت بیشتری قرار داشته است.
آیین جوانمردی و فتوت ، کمک به همنوع و مردم محتاج و دفاع از محرومین و فقرا در مقابل زورمندان جزئی از ورزش و تربیت بدنی آن زمان به شمار می آمد و پهلوان ورزشی می بایست دارای قدرت روحی برتر و اخلاق پسندیده جوانمردی به همراه قوای بدنی و جسمی باشد و تنها به این گونه افراد ، عنوان پهلوان اطلاق می گشت و هرگز به فردی که صرفاً دارای قدرت بدنی و جسمی برتر بود ، پهلوان گفته نمی شد. البته بعد نظامی و رزمی و بعد تفریحی و نشاط و سایر جنبه های ورزش در این جوامع نادیده گرفته نمی شد. ولی اصلی ترین چهره تربیت بدنی با توجه به نوع جامعه که شکل فرهنگی و مذهبی داشته ، شکل فرهنگی و تعلیم و تربیتی آن بوده است. هرودوت در مورد ورزش در ایران باستان نوشته است : " آشکار است که هدف ایرانیها از آنچه تربیت بدنی نامیده ایم ، همانا تربیتی بوده که روحیات و جسم خردسالان را رفته رفته ، توأماً دهد.
تربیت جسم را بدون تربیت غرایز و احساسات را بدون تربیت جسم ناتمام می شمرده اند". و نیز نوشته است : علاوه بر آداب و سنن ، ورزش جنبه تربیتی نیز در ایران گذشته داشته است. چنانچه مردم ، فرزندان هفت ، هشت ساله خود را به دستگاههای تربیتی واگذار می کردند و پس از آنکه با خواندن ، نوشتن ، سخن گفتن ، تیر اندازی ، کشتی یا ورزشهای دیگر آشنا می شدند ، یک امتحان تجربی سخت را می گذراندند که برای محک زدن نیروی انسانی ، فکر ، جسم ، سرعت ، قدرت و صحت انجام می گرفت و هر کس که این موانع و مشکلات را می گذراند می توانست به عنوان یک مرد به جامعه باز گردد که در واقع هدف از این نوع تعلیم و تربیت ، آماده کردن مردم برای یک زندگی کامل بود.
بعد از ظهور اسلام در ایران نیز چون در روش تربیتی ، معیار اخلاق و رفتار و اندیشه های نیک و فضلیتهای انسانی به شکل بارزی در میان است ، تأثیر آن بر نفس بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. در این زمان است که عرفان و اخلاق و فرهنگ و ریشه های آمیخته به ایمان، محیط ورزشی را جلوه تازه ای می بخشد. پوریای ولی ، عارف ، شاعر و شیدای مکتب علی (ع) ظهور می کند و سالیان سال سمبل قهرمانی ، دلاوری و مردانگی می گردد.
البته در برخی جوامع به عنوان رکن مهمی برای حفظ جامعه و به ویژه حکومت ، در مقابل اقوام بیگانه از تربیت بدنی و ورزش به منظور آمادگی جسمانی و روحی مردم و سربازان برای مقابله با دشمن استفاده می کردند. برای مثال ، به دلیل شرایط زمانی و موقعیت اجتماعی ایران باستان ، قدرتمندی نظامی و رزمی و روحیه سلحشوری و دلاوری ، ایجاب می کرد بعد سلحشوری و نظامی تربیت بدنی و ورزش ، اهمیت خاصی پیدا کند. ولی مهمترین چهره آن با وجود اهمیت فراوان بعد نظامی و رزمی در جامعه باستان ایران ، توسعه ارزشهای تربیتی و پرورش افراد سالم به لحاظ جسمی و روحی بوده و در درجه اهمیت بیشتری قرار داشته است.
آیین جوانمردی و فتوت ، کمک به همنوع و مردم محتاج و دفاع از محرومین و فقرا در مقابل زورمندان جزئی از ورزش و تربیت بدنی آن زمان به شمار می آمد و پهلوان ورزشی می بایست دارای قدرت روحی برتر و اخلاق پسندیده جوانمردی به همراه قوای بدنی و جسمی باشد و تنها به این گونه افراد ، عنوان پهلوان اطلاق می گشت و هرگز به فردی که صرفاً دارای قدرت بدنی و جسمی برتر بود ، پهلوان گفته نمی شد. البته بعد نظامی و رزمی و بعد تفریحی و نشاط و سایر جنبه های ورزش در این جوامع نادیده گرفته نمی شد. ولی اصلی ترین چهره تربیت بدنی با توجه به نوع جامعه که شکل فرهنگی و مذهبی داشته ، شکل فرهنگی و تعلیم و تربیتی آن بوده است. هرودوت در مورد ورزش در ایران باستان نوشته است : " آشکار است که هدف ایرانیها از آنچه تربیت بدنی نامیده ایم ، همانا تربیتی بوده که روحیات و جسم خردسالان را رفته رفته ، توأماً دهد.
تربیت جسم را بدون تربیت غرایز و احساسات را بدون تربیت جسم ناتمام می شمرده اند". و نیز نوشته است : علاوه بر آداب و سنن ، ورزش جنبه تربیتی نیز در ایران گذشته داشته است. چنانچه مردم ، فرزندان هفت ، هشت ساله خود را به دستگاههای تربیتی واگذار می کردند و پس از آنکه با خواندن ، نوشتن ، سخن گفتن ، تیر اندازی ، کشتی یا ورزشهای دیگر آشنا می شدند ، یک امتحان تجربی سخت را می گذراندند که برای محک زدن نیروی انسانی ، فکر ، جسم ، سرعت ، قدرت و صحت انجام می گرفت و هر کس که این موانع و مشکلات را می گذراند می توانست به عنوان یک مرد به جامعه باز گردد که در واقع هدف از این نوع تعلیم و تربیت ، آماده کردن مردم برای یک زندگی کامل بود.
بعد از ظهور اسلام در ایران نیز چون در روش تربیتی ، معیار اخلاق و رفتار و اندیشه های نیک و فضلیتهای انسانی به شکل بارزی در میان است ، تأثیر آن بر نفس بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. در این زمان است که عرفان و اخلاق و فرهنگ و ریشه های آمیخته به ایمان، محیط ورزشی را جلوه تازه ای می بخشد. پوریای ولی ، عارف ، شاعر و شیدای مکتب علی (ع) ظهور می کند و سالیان سال سمبل قهرمانی ، دلاوری و مردانگی می گردد.