alamatesoall
01-25-2013, 03:49 PM
بی ترديد مسؤوليت اساسی تربيت فرزندان در مراحل اوليه رشد، از دوران جنينی تا قبل از ورود به دبستان برعهده مادر است، اما او زمانی می تواند از عهده اين امر خطير و حساس برآيد که خود نيز از آرامش و امنيت روانی کافی برخوردار باشد.
قدر مسلم، همرامی و حمايت مشوقانه پدر خانواده نقش بسيار مهمی در اين زمينه دارد، زيرا سبب می شود مادر با انرژی بيشتری در محيط خانه نشاط و شادمانی ايجاد کند و ميان افراد خانواده زمينه مشارکت و همکاری را پديد آورد. در اين رهگذر مادر می بايد با همفکری و تشريک مساعی پدر زمينه ای فراهم کند که کانون پربرکت خانواده همواره مطلوب ترين کانون رشد متعادل و متعالي شخصيت فرزندان باشد.
روانشناسان معتقدند، کودکانی که با کوله باری از تجارب خوشايند و لذت بخش محيط خانه را به سوی مدرسه ترک می کنند و با نگرشی کاملاً مثبت پا به اجتماع می گذارند، در برقراری ارتباط با معلم و همکلاسی ها و نيز آموزش پذيری بسيار موفق هستند.
چنين پسرهايی در تمام عمر از مصونيت روانی و فرهنگی برخوردار خواهند بود و از بالاترين احساس خود ارزشمندی، اعتماد به نفس و صلابت شخصيت همراه می شوند، در حالی که پسر بچه هايی که ارتباط کلامی موفق و خوشايندی با پدر خود ندارند و در برابر وجود «پدر» فاقد اختيار و آزادی يا قدرت بيان و اظهار مکنونات قلبی و عاطفی خويش بوده اند، پيوسته در دنيای درونی خود احساس ناآرامی، پريشانی خاطر و کمبود عاطفی می کنند.
آنها با احساس نه چندان مطلوبی نسبت به رفتارهاي پدر در تأمين نيازهاي فطري خود بزرگ مي شوند و پا به دوران جواني مي گذارند.
بنابراين، پدران فهيم، بصير، مهربان و دلسوز به خوبي مي دانند که فرزندان، به ويژه آقا پسرهاي نوجوان و جوان بيشتر از دخترها در معرض تقاضاهاي محيطي، محرکهاي اجتماعي و دريافتهاي فرهنگي قرار دارند.
تجربه ثابت کرده است، پدراني که به نياز داشتن رابطه اي صميمي، پايدار، مؤثر و متقابل با پسران خود پاسخ مثبت داده اند و از خود چهره اي پر جاذبه و کارآمد براي آنان ترسيم کرده اند، در بازدارندگي فرزندانشان از آسيبهاي مختلف اجتماعي و اخلاقي بسيار موفق بوده اند.
* ويژگي هاي پدران موفق
روانشناسان درباره رابطه مطلوب پدران و پسران موفق اعتقاد دارند: در اين نوع رابطه، تکريم و تشويق به جاي تحقير و تهديد حاکم است و به جاي زبان انتقاد و تکذيب، کلام اطمينان و تأييد جاري است. به جاي ناامني و اضطراب، فضايي آکنده از امنيت خاطر و آرامش حاکم است و به جاي رابطه خشک، آمرانه و فرمانبردارانه احساسي از صميميت متقابل، اقتدار عاطفي و گذشت و مروت بر روابط آنها حکمفرماست.
وي سپس به نقش تأييدگر و تحسين گر مادرها در ارتباط متقابل پدر با پسران اشاره مي کند و مي افزايد:
برقراري ارتباطي پايدار و صميمانه ميان اعضاي خانواده سبب خواهد شد تا از هر گونه تعارض و دوگانگي احساس، به دور بمانند و به جاي آنکه مادر همواره مجبور و محکوم به رفتار انفعالي و تحمل کننده رابطه شکننده و پرخاشگرانه پدر و پسر باشد، شاهد وحدت رويه و زبان مشترک و پر مهر الگوي بزرگسال در کانون خانواده خواهد بود.
در چنين شرايطي ما ارزشهاي والاي اخلاقي و معيارها و موازين قرآني را بر جمع خانواده حاکم مي بينيم و در چنين خانه اي خود محوري، کشمکش، ستيزه جويي و خودکامگي ديگر جايي نخواهد داشت، بنابراين مادران نبايد جاذبه کلامي و نيز قابليت و توان خود را براي ايجاد صلح و صفا ميان پدر و پسر دست کم بگيرند و همواره و در همه شرايط بکوشند در غياب يا در حضور پدر، شخصيت وي را نزد فرزندان به خصوص پسران نوجوان و جوان محترم بشمارند.
به اعتقاد دکتر افروز، مادرها و پدرها مي بايد آن چنان در تأييد و تکريم شخصيت يکديگر پيشي بگيرند که فرزندانشان با همه وجود به ايشان اعتماد کنند و آنها را دوست خود و يکديگر بدانند و راز دلشان را با پدر و مادر در ميان بگذارند.
مينو کمالی
روزنامه قدس
قدر مسلم، همرامی و حمايت مشوقانه پدر خانواده نقش بسيار مهمی در اين زمينه دارد، زيرا سبب می شود مادر با انرژی بيشتری در محيط خانه نشاط و شادمانی ايجاد کند و ميان افراد خانواده زمينه مشارکت و همکاری را پديد آورد. در اين رهگذر مادر می بايد با همفکری و تشريک مساعی پدر زمينه ای فراهم کند که کانون پربرکت خانواده همواره مطلوب ترين کانون رشد متعادل و متعالي شخصيت فرزندان باشد.
روانشناسان معتقدند، کودکانی که با کوله باری از تجارب خوشايند و لذت بخش محيط خانه را به سوی مدرسه ترک می کنند و با نگرشی کاملاً مثبت پا به اجتماع می گذارند، در برقراری ارتباط با معلم و همکلاسی ها و نيز آموزش پذيری بسيار موفق هستند.
چنين پسرهايی در تمام عمر از مصونيت روانی و فرهنگی برخوردار خواهند بود و از بالاترين احساس خود ارزشمندی، اعتماد به نفس و صلابت شخصيت همراه می شوند، در حالی که پسر بچه هايی که ارتباط کلامی موفق و خوشايندی با پدر خود ندارند و در برابر وجود «پدر» فاقد اختيار و آزادی يا قدرت بيان و اظهار مکنونات قلبی و عاطفی خويش بوده اند، پيوسته در دنيای درونی خود احساس ناآرامی، پريشانی خاطر و کمبود عاطفی می کنند.
آنها با احساس نه چندان مطلوبی نسبت به رفتارهاي پدر در تأمين نيازهاي فطري خود بزرگ مي شوند و پا به دوران جواني مي گذارند.
بنابراين، پدران فهيم، بصير، مهربان و دلسوز به خوبي مي دانند که فرزندان، به ويژه آقا پسرهاي نوجوان و جوان بيشتر از دخترها در معرض تقاضاهاي محيطي، محرکهاي اجتماعي و دريافتهاي فرهنگي قرار دارند.
تجربه ثابت کرده است، پدراني که به نياز داشتن رابطه اي صميمي، پايدار، مؤثر و متقابل با پسران خود پاسخ مثبت داده اند و از خود چهره اي پر جاذبه و کارآمد براي آنان ترسيم کرده اند، در بازدارندگي فرزندانشان از آسيبهاي مختلف اجتماعي و اخلاقي بسيار موفق بوده اند.
* ويژگي هاي پدران موفق
روانشناسان درباره رابطه مطلوب پدران و پسران موفق اعتقاد دارند: در اين نوع رابطه، تکريم و تشويق به جاي تحقير و تهديد حاکم است و به جاي زبان انتقاد و تکذيب، کلام اطمينان و تأييد جاري است. به جاي ناامني و اضطراب، فضايي آکنده از امنيت خاطر و آرامش حاکم است و به جاي رابطه خشک، آمرانه و فرمانبردارانه احساسي از صميميت متقابل، اقتدار عاطفي و گذشت و مروت بر روابط آنها حکمفرماست.
وي سپس به نقش تأييدگر و تحسين گر مادرها در ارتباط متقابل پدر با پسران اشاره مي کند و مي افزايد:
برقراري ارتباطي پايدار و صميمانه ميان اعضاي خانواده سبب خواهد شد تا از هر گونه تعارض و دوگانگي احساس، به دور بمانند و به جاي آنکه مادر همواره مجبور و محکوم به رفتار انفعالي و تحمل کننده رابطه شکننده و پرخاشگرانه پدر و پسر باشد، شاهد وحدت رويه و زبان مشترک و پر مهر الگوي بزرگسال در کانون خانواده خواهد بود.
در چنين شرايطي ما ارزشهاي والاي اخلاقي و معيارها و موازين قرآني را بر جمع خانواده حاکم مي بينيم و در چنين خانه اي خود محوري، کشمکش، ستيزه جويي و خودکامگي ديگر جايي نخواهد داشت، بنابراين مادران نبايد جاذبه کلامي و نيز قابليت و توان خود را براي ايجاد صلح و صفا ميان پدر و پسر دست کم بگيرند و همواره و در همه شرايط بکوشند در غياب يا در حضور پدر، شخصيت وي را نزد فرزندان به خصوص پسران نوجوان و جوان محترم بشمارند.
به اعتقاد دکتر افروز، مادرها و پدرها مي بايد آن چنان در تأييد و تکريم شخصيت يکديگر پيشي بگيرند که فرزندانشان با همه وجود به ايشان اعتماد کنند و آنها را دوست خود و يکديگر بدانند و راز دلشان را با پدر و مادر در ميان بگذارند.
مينو کمالی
روزنامه قدس