PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مدیریت یک امر ضروری و حیاتی برای همه



عبدالله.
01-22-2013, 08:35 AM
از همان ابتدای خلقت تا به حال، همواره برای رسیدن به هدف یک راه وجود داشته و آن مدیریت و اداره ی صحیح و درست است و این امر فقط متعلق به زمان حال و در اختیار عده ی خاصی نبوده و نیست ونخواهد بود؛ هرکسی چه دانشجو وچه دانش آموز وچه بیسواد در هر شغلی و درهر پستی با هر رشته تحصیلی یک سری اهدافی دارد که برای رسیدن به آن در تلاش است حتی افرادی که هدف خاصی را دنبال نمیکنند برای کارهای تکراری خودشان نیاز به علم مدیریت دارند چون هیچ کسی نمی تواند وقایع و اتفاقات اطراف خود را کنترل کند و مانع اتفاق افتادن آن بشود بنابرین لازم است خود را مدیریت کند و إلا زمان و اتفاقات، شخص را اداره خواهند کرد وفرد اسیر وقایع خواهد شد پس لازم است همه از مدیریت نکاتی را درحد لازم وبا توجه به هدفمان بدانیم بعضی از این نکات عمومی و بعضی اختصاصی هستند که مربوط به رشته مدیریت و مدیران عزیز است. دانستن نکات عمومی برای همه ضرورت دارد. مهم است بدانیم که باید از کجا شروع کنیم تا هم حرکتمان سنجیده تر بشود وهم با آرامش و لذت به طرف هدفمان حرکت کنیم و در مواقع حساس نا امید نشویم.
موفقیت هر اجتماعی در گرو داشتن افراد موفق و باروحیه و خانواده های مستحکم است و این امر تحقق نخواهد یافت مگر اینکه خودمان را برای مدیریت صحیح خود و خانواده و بالتبع جامعه آماده کنیم. تا ما خودمان را مدیریت نکرده ایم نمیتوانیم فرد موفقی چه در عرصه ی فردی یا خانوادگی و چه در عرصه ی اجتماعی بشویم. پس لازم است برا موفقیت از خودمان شروع کنیم برای این کار لازم است بدانیم چه ویژگیهایی در وجودمان است شناختن احساسات گوناگون و متغیر در سنین متفاوت ، صفات مختلف ، استعدادهای گوناگون، اخلاق های خوب وبدو... همه میتوانند در مدیریت خودمان مثمر ثمر واقع شوند.باور این نکته(نه دانستن صرف) که ما نقاط ضعف فراوانی داریم برای ادامه ی کار مقدمه ی بسیار مفید و ضروری است و در مرتبه ی بعد باید قدرت تحمل و انتقادپذیری را درخود تقویت کنیم و در مرتبه ی سوم باید صبور بود.برای فهمیدن نقاط ضعف راههای مختلفی وجود دارد که میتوان از ترکیبی از آنها استفاده کرد: یکی از این راهها کمک خواستن از کسانی است که ما را میشناسند. این راه با وجود مداومت و پشتکار باعث به وجود آمدن جو مناسبی در محیط زندگی یا کاری می شود که ناخودآگاه محیط را آماده ی قبول تغییرات ما و اطرافیانمان می کند.یکی دیگر از این راهها دقت و تأمل در نحوه ی روبرو شدن با وقایع گوناگونی است که هرروز برایمان اتفاق می افتد این کار باعث شناخت ریشه و منشأ بروز صفات و اخلاقهای گوناگون در وجود میشود راه سوم تجزیه و تحلیل وقایع واتفاقاتی است که برایمان در گذشته اتفاق افتاده است و اینکه پی ببریم کدام رفتارمان باعث بروز چنین اتفاقاتی شده است و اینکه در کدام اتفاقات بدون پیشداوری ما دخالت مستقیم نداشته ایم بلکه عامل غیرمستقیم بوده ایم وتجزیه و تحلیل هایی که اشخاص بنا به خلاقیت و با گذشت زمان به آن خواهند رسید با این کار راه مدیریت خانواده و اجتماع را هموار ساخته ایم. هر فردی باید به آن نقطه ای برسد که خودش بتواند خودش را بدون عامل خارجی کنترل و مدیریت کند وبدون حرف زدن و با عملش حرفهایش را بزند و این همان نتیجه شناخت نفس و عزت نفس است و این نشدنی است مگر با اراده و ایمان به اینکه این تنهاترین راه است که در غیر این صورت در آینده ی نزدیک شاهد از دست رفتن فرصتها و تلف شدن عمرمان خواهیم بود پس لازم است عمل کنیم آن هم از خودمان شروع کنیم همین لحظه شروع کنیم اگر دنبال حل مشکلات خود و خانواده و جامعه هستیم .جامعه ی ما بیشتر از بی مدیریتی رنج می برد تا از چیز دیگر. نکته مهم این است که مدیر و مدبر و کنترل گر خودمان باشیم بدون چشمداشت و بدون عامل خارجی. نکات مهمتر دیگری وجود دارند که اگر خدا بخواهد بعد با توجه به نظرات دوستان خواهیم نوشت چون طبق فرموده ی مولا علی(ع): «دعوت کننده ی بی عمل، چون تیرانداز بدون کمان است.» نویسنده خود چیزهایی را سعی میکند بنویسد که خودش حدأقل 7یا8 سال است که در زندگی خودش آنها را با نظر ولطف خدا تمرین میکند و از کوچکترین ابزار استفاده میکند و شاهد تغییرات چشمگیری در خود و اطرافیان بوده است. اینم بگم که نفسم از جای گرمی برنمیاد یه آدم معمولی معمولی هستم وزندگی معمولی و ساده ای دارم که با همه ی سادگی و مشکلاتش عاشقشم که معتقدم همه چی رو باید ازخودمون شروع کنیم تا خانواده و اجتماعمون درست بشه واینو از خودم شروع کرده ام اونم چند ساله. برا موفق شدن زمان لازم است نظرات دوستان وپیشنهادهایشان، روی چشم ما جا دارد بی صبرانه منتظر نظرات شماییم تا استفاده کنیم یامولا علی(ع)