PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نامه زيباي خداوند به همه بچه هاي انجمن (حتما بخونيد)



شهر ساز
01-01-2013, 07:06 PM
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرده ام و نه با تو دشمنی کرده ام (ضحی 1-2)

افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به سخره گرفتی (یس 30)

و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی (انعام 4)

و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام (انبیا 87)

و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری (یونس 24)

و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج 73)

پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرو رفتند و تمام وجودت لرزید چه لرزشی, گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باور میکنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی (احزاب 10)

تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری, پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی که من مهربانترینم در بازگشتن (توبه 118)

وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من می مانی, تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی (انعام 63-64)

این عادت دیرینه ات بوده است, هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هر وقت سختی به تو رسید از من ناامید شده ای (اسرا 83)

آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح 2-3)

غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است؟ (اعراف 59)

پس کجا می روی ؟ (تکویر 26)

پس از این سخن دیگر به کدام سخن میخواهی ایمان بیاوری؟ (مرسلات 50)

چه چیز جز بخشندگی ام باعث شد تا مرا که می بینی خودت را بگیری؟ (انفطار6)

مرا به یاد می آوری؟ من همانم که بادها را فرستادم تا ابرها را در آسمان پهن کنند و ابرها را پاره پاره به هم فشرده میکنم تا قطره ای باران از خلال آنها بیرون آید و به خواست من به تو اصابت کند تا تو فقط لبخند بزنی و این در حالی بود که پیش از فرو افتادن آن قطره باران, ناامیدی تو را پوشانده بود (روم 48)

من همانم که می دانم در روز روحت چه جراحت هایی بر می دارد و در شب روحت را در خواب به تمامی باز می ستانم تا به آن آرامش دهم و روز بعد دوباره آن را به زندگی برمی انگیزانم و تا مرگت که به سویم بازگردی به این کار ادامه می دهم.(انعام 60)

من همانم که وقتی می ترسی به تو امنیت می دهم (قریش 3)

برگرد, مطمئن برگرد, تا یک بار دیگر با هم باشیم (فجر 28-29)

تا یک بار دیگر دوست داشتن همدیگر را تجربه کنیم (مائده 54)

McQueen
03-22-2014, 12:07 PM
می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود همان دلی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم .
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!
هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است...اما نمی خواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی. نگران شکستن دلت نباش!
می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.... و جنسش عوض نمیشود...
و می دانی که من شکست ناپذیرم و ... تو مرا داری.... برای همیشه!
چون هر وقت گریه می کنی ، دستان مهربانم چشمانت را می نوازد...
چون هرگاه تنها شوی ، تازه مرا یافته ای...
چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبرده ام !
دلم نمی خواهد غمت را ببینم...میخواهم شاد باشی...این را من می خواهم ...
تو هم می توانی این را بخواهی ، خشنودی مرا.
من گفتم : ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم ... و من هرشب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود...نگران نباش!
دستان مهربانم قلبت را می فشارد ...
شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی؟ نه من هم دل به دلت بیدارم ! فقط کافی است خوب گوش بسپاری ! و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن.............
" پروردگارت... با عشق"