alamatesoall
10-27-2012, 03:52 PM
بيان مساله
خود متشكل از چندين زير مجموعه و از جمله عناصر مهم پايان نامه مي باشد. 3- بيان مساله 3-1 مقدمه 3-2 تعريف مساله 3-3 تعريف عملياتي و مفهومي اجزاء مساله 3-4 پرسش هاي اساسي
مقدمه
• بيان مساله با مقدمه اي آغاز مي شود و نبايد چنان دور از مساله انتخاب كرد و كلي گرفت كه بتوان آن را درآغاز هر مطلب ديگري بيان كرد.
• مقدمه درواقع فتح بابي است براي ورود به مساله اصلي و نوعي توجيه و استدلال درجهت پرداختن به مساله مورد بررسي.
• طول مقدمه نبايد چنان باشد كه برمطلب اصلي- يعني تعريف مساله غلبه كند و به عبارت ديگر“ مقدمه زائد بر متن“ باشد.
• اندازه نوشتاري مقدمه طبعا با حجم نوشته اصلي تناسب دارد.
• پيشنهاد: براي اطمينان از ربط مستقيم مقدمه با متن ، شايد مناسب ترين شيوه آن باشد كه ابتدا مساله اصلي را درقالب تعريف مساله مشخص و تبيين كنيم ، آن گاه به تدوين مقدمه بپردازيم.
تعريف مساله
• در اين بخش، مطلب اصلي يا درواقع مساله اي كه قرار است در تحقيق مورد توجه قرار گيرد باز گشوده مي شود.اهميت مساله مورد بررسي و دلايل پرداختن به آن به عنوان موضوعي ضروري از جمله مطالبي است كه در اين بخش مورد اشاره قرار مي گيرد. در همين مرحله است كه پژوهنده تاكيد مي ورزد كه نتايج محتمل تحقيق مي تواند بر روند فعلي امور و سياستگذاري ها و برنامه ريزي ها مرتبط با آن ها اثر بگذارد.
• نكته اي كه به نظر مي رسد: درتعريف مساله نبايد ادعايي را مطرح كرد كه در عنوان تحقيق لحاظ نشده باشد، در اين تعريف برابري محتوايي با عنوان و ساير بخش هاي طرح پيشنهادي بايد پيوسته مورد نظر باشد.
نحوه بيان مساله تحقيق و نگارش آن
• گفته مي شود كه محقق زماني طرح يك مطالعه پژوهشي را مي ريزد كه به مساله اي درخور بررسي برخورد نمايد محقق در اين مرحله آماده ميشود مساله را آن طور که يافته است تعريف نموده ،اهداف تحقيق خود را بيان نمايد .
• در بيان مساله و تعريف آن محقق بايد به نکات زير توجه کند :
• الف ) صورت مساله بايد شکل سوالي داشته باشد.
• ب) مساله بايد روشن و بدون ابهام باشد.
• ج)از کاربرد اصطلاحات و واژگان ارزشي خودداري شود .
• د ) اخص و صحيح باشد.مساله درحد كنترل پذير و اخص مطرح شود.
• ه )سوالات ويژه تحقيق بايد نوشته شود .
مثال
• پژوهشگر در بيان مساله به جاي اين كه بنويسد مساله پژوهش استفاده از اينترنت و فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي است. و باز به جاي اين كه بنويسد در اين پژوهش رابطه استفاده ار اينترنت با فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي مورد بررسي قرار مي گيرد . بهتر است مساله به صورت اخص و با تعيين كامل حدود آن و به اعتقاد برخي صاحب نظران به صورت سوالي مطرح شود.
• درست تر: آيا بين فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي واحد مشهد و چگونگي استفاده آن ها از اينترنت رابطه وجود دارد؟ • يا ، اين پژوهش درنظر دارد به بررسي فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي واحد مشهد و چگونگي استفاده آن ها از اينترنت بپردازد.
تعاريف مفهومي و عملياتي
• به منظور تصريح كار و ايجاد شرايط مناسب جهت درك مشترك از اصطلاحات و مفاهيم ، محقق به تعريف برخي اصطلاحات مي پردازد .
• تعريف مفهومي تعريفي است كه همگان بر آن توافق دارند و صرف نظر از اين كه در چه بستر نحوي مورد استفاده قرار گيرد ، پيوسته دامنه معنايي آن يكي است.
• تعريف عملياتي ناظر بر دامنه ويژه اي از معنا و مفهوم است كه پژوهنده براي تحقيق خود برمي گزيند تا بتواند بر مبناي آن جريان پژوهش را به طور روشن دنبال كند.
• تعريف عملياتي درواقع حد انتظار مخاطب را از مفاهيمي كه درتحقيق به كار رفته است تعيين مي كند و تكليف پژوهنده را نيز در جريان پژوهش روشن مي سازد. و پژوهنده ناگزير است اصطلاحات مبهمي را كه در بخش هاي مختلف تحقيق خود به كاربرده است. اعم از عنوان ،تعريف مساله ، هدف ، و مانند آن در آغاز براي مخاطب خود تعريف كند.
پرسش هاي اساسي پژوهش
• پس از اين كه مساله پژوهش تعيين و بيان شد كاربعدي پژوهشگر بيان سوالات پژوهش است ” يعني خرد كردن و شكستن مساله پژوهش به يك تعداد سوال كه درواقع از طريق پاسخ يابي به اين سوال ها از طريق پژوهش پاسخ داده خواهد شد.
” • مجموع سوالات پژوهش درواقع همان مساله پژوهش را نشان مي دهد. يعني اگر سوالات با هم تركيب شوند به لحاظ مفهومي مساوي پژوهش خواهند بود. معمولا براي بيشتر مساله ها 2 تا 6 سوال كافي است و لي باز هم بستگي به مساله پژوهش دارد.
• اگر تعدا سوال خيلي زياد شد مساله درواقع وسيع و مبهم است و بايد در آن تجديد نظر شود.
نكاتي در مورد سوالات اساسي پژوهش
• 1- پرسش هاي اساسي پژوهش بايد از لحاظ درجه خاص بودن با يكديگر همسنگ باشند.به عبارت ديگر نبايد سوالي به طور مثال 25درصد مساله اصلي را دربرگيرد و سوال ديگري 5 درصد آن را پوشش دهد.
• 2- برآيند پرسش هاي اساسي بايد كل مساله اساسي را پاسخ دهد ، نه نسبت به آن داراي خلاء و كمبود باشد و نه از آن فراتر رود. به طور مثال ، هرگاه بتوان كليه جوانب مساله اصلي را به هشت پرسش اساسي تجزيه كرد، بايد هشت برش مساوي دايره اي فرضي را دربرگيرد.
انواع پرسش هاي پژوهش
• الف) سوال توصيفي : دراين گونه سوال ها معمولا از كلمات ”چه مي باشد، چيست، و چگونه است“ استفاده مي شود. مثال: گسترش تاريخي صنعت در ايران چگونه بوده است؟
• ب) سوال هاي رابطه اي: در اين گونه سوال ها ، چگونگي رابطه دو يا چند متغير مورد نظر قرار مي گيرد . مثال: چه رابطه اي بين رضايت شغلي و رشد سازمان وجود دارد؟
• ج) سوال هاي تفاوتي : اين سوال ها با تفاوت سطوح متغير ها سروكار دارد و معمولا به شكل زير بيان مي شود: آيا بين فارغ التحصيلان رشته هاي حسابداري ورشته هاي مديريت در انتخاب شغل تفاوت وجود دارد.
• د) سوال هاي علت و معلولي : در اين گونه سوال ها رابطه علت و معلولي بين متغير هامورد نظر قرار مي گيرد . مثال: چه عواملي باعث افزايش رضايت شغلي كاركنان در يك سازمان مي شود؟
روش نگارش و ارزيابي مساله تحقيق
• محقق براي بيان مساله تحقيق و نگارش آن بايد به اين ترتيب اقدام کند:
• -صورت مساله را به صورت سوالي بنويسد
• -يک مقدمه کلي بنويسد
• -ابعاد و ويژگيها و صفات مورد مطالعه را شرح دهد
• -ادبيات و سوابق مساله تحقيق را بيان کند
• -فهرست متغيرها و معرفهاي مورد مطالعه را ذکر کند
• -سوالات ويژه تحقيق را فهرست کند
• -نتايج و دستاوردهاي پيش بيني شده تحقيق را اظهار کند
• محقق براي اطمينان از انجام دادن اموري که براي نگارش و بيان مساله تحقيق لازم است ، ميتواند جدول کنترل را تهيه نموده و به ارزيابي آن بپردازد .
جدول کنترل و ارزيابي نگارش مساله تحقيق:
1آيا صورت مساله به شکل سوالي است ؟
2 آيا مقدمه توضيحي درمورد مسا له و اهميت و ضرورت تحقيق داده است؟
3 آيا ابعاد ، ويژگيها و حدود مساله تحقيق بيان شده است ؟
4 آيا ادبيات و سوابق مساله ذکر شده است ؟
5 آيا فهرست متغيرها ومعرف ها و مدلهاي مربوط به آن ذکر شده است ؟
6 آيا سوالات ويژه تحقيق تدوين و بيان شده است ؟
7 آيا به هدف تحقيق و دستاورد هاي آن اشاره شده است ؟
8 آيا بيان مساله از وضوح برخوردار است ؟
9 آيا اصطلاحات و مفاهيم به خوبي تعريف شده است ؟
10 آيا از كاربرد واژه ها ي دو پهلو ، شرطي، ارزشي و داوريهاي ايدئولوژيك پرهيز شده است؟
خود متشكل از چندين زير مجموعه و از جمله عناصر مهم پايان نامه مي باشد. 3- بيان مساله 3-1 مقدمه 3-2 تعريف مساله 3-3 تعريف عملياتي و مفهومي اجزاء مساله 3-4 پرسش هاي اساسي
مقدمه
• بيان مساله با مقدمه اي آغاز مي شود و نبايد چنان دور از مساله انتخاب كرد و كلي گرفت كه بتوان آن را درآغاز هر مطلب ديگري بيان كرد.
• مقدمه درواقع فتح بابي است براي ورود به مساله اصلي و نوعي توجيه و استدلال درجهت پرداختن به مساله مورد بررسي.
• طول مقدمه نبايد چنان باشد كه برمطلب اصلي- يعني تعريف مساله غلبه كند و به عبارت ديگر“ مقدمه زائد بر متن“ باشد.
• اندازه نوشتاري مقدمه طبعا با حجم نوشته اصلي تناسب دارد.
• پيشنهاد: براي اطمينان از ربط مستقيم مقدمه با متن ، شايد مناسب ترين شيوه آن باشد كه ابتدا مساله اصلي را درقالب تعريف مساله مشخص و تبيين كنيم ، آن گاه به تدوين مقدمه بپردازيم.
تعريف مساله
• در اين بخش، مطلب اصلي يا درواقع مساله اي كه قرار است در تحقيق مورد توجه قرار گيرد باز گشوده مي شود.اهميت مساله مورد بررسي و دلايل پرداختن به آن به عنوان موضوعي ضروري از جمله مطالبي است كه در اين بخش مورد اشاره قرار مي گيرد. در همين مرحله است كه پژوهنده تاكيد مي ورزد كه نتايج محتمل تحقيق مي تواند بر روند فعلي امور و سياستگذاري ها و برنامه ريزي ها مرتبط با آن ها اثر بگذارد.
• نكته اي كه به نظر مي رسد: درتعريف مساله نبايد ادعايي را مطرح كرد كه در عنوان تحقيق لحاظ نشده باشد، در اين تعريف برابري محتوايي با عنوان و ساير بخش هاي طرح پيشنهادي بايد پيوسته مورد نظر باشد.
نحوه بيان مساله تحقيق و نگارش آن
• گفته مي شود كه محقق زماني طرح يك مطالعه پژوهشي را مي ريزد كه به مساله اي درخور بررسي برخورد نمايد محقق در اين مرحله آماده ميشود مساله را آن طور که يافته است تعريف نموده ،اهداف تحقيق خود را بيان نمايد .
• در بيان مساله و تعريف آن محقق بايد به نکات زير توجه کند :
• الف ) صورت مساله بايد شکل سوالي داشته باشد.
• ب) مساله بايد روشن و بدون ابهام باشد.
• ج)از کاربرد اصطلاحات و واژگان ارزشي خودداري شود .
• د ) اخص و صحيح باشد.مساله درحد كنترل پذير و اخص مطرح شود.
• ه )سوالات ويژه تحقيق بايد نوشته شود .
مثال
• پژوهشگر در بيان مساله به جاي اين كه بنويسد مساله پژوهش استفاده از اينترنت و فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي است. و باز به جاي اين كه بنويسد در اين پژوهش رابطه استفاده ار اينترنت با فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي مورد بررسي قرار مي گيرد . بهتر است مساله به صورت اخص و با تعيين كامل حدود آن و به اعتقاد برخي صاحب نظران به صورت سوالي مطرح شود.
• درست تر: آيا بين فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي واحد مشهد و چگونگي استفاده آن ها از اينترنت رابطه وجود دارد؟ • يا ، اين پژوهش درنظر دارد به بررسي فعاليت هاي علمي و پژوهشي اعضاي هيات علمي واحد مشهد و چگونگي استفاده آن ها از اينترنت بپردازد.
تعاريف مفهومي و عملياتي
• به منظور تصريح كار و ايجاد شرايط مناسب جهت درك مشترك از اصطلاحات و مفاهيم ، محقق به تعريف برخي اصطلاحات مي پردازد .
• تعريف مفهومي تعريفي است كه همگان بر آن توافق دارند و صرف نظر از اين كه در چه بستر نحوي مورد استفاده قرار گيرد ، پيوسته دامنه معنايي آن يكي است.
• تعريف عملياتي ناظر بر دامنه ويژه اي از معنا و مفهوم است كه پژوهنده براي تحقيق خود برمي گزيند تا بتواند بر مبناي آن جريان پژوهش را به طور روشن دنبال كند.
• تعريف عملياتي درواقع حد انتظار مخاطب را از مفاهيمي كه درتحقيق به كار رفته است تعيين مي كند و تكليف پژوهنده را نيز در جريان پژوهش روشن مي سازد. و پژوهنده ناگزير است اصطلاحات مبهمي را كه در بخش هاي مختلف تحقيق خود به كاربرده است. اعم از عنوان ،تعريف مساله ، هدف ، و مانند آن در آغاز براي مخاطب خود تعريف كند.
پرسش هاي اساسي پژوهش
• پس از اين كه مساله پژوهش تعيين و بيان شد كاربعدي پژوهشگر بيان سوالات پژوهش است ” يعني خرد كردن و شكستن مساله پژوهش به يك تعداد سوال كه درواقع از طريق پاسخ يابي به اين سوال ها از طريق پژوهش پاسخ داده خواهد شد.
” • مجموع سوالات پژوهش درواقع همان مساله پژوهش را نشان مي دهد. يعني اگر سوالات با هم تركيب شوند به لحاظ مفهومي مساوي پژوهش خواهند بود. معمولا براي بيشتر مساله ها 2 تا 6 سوال كافي است و لي باز هم بستگي به مساله پژوهش دارد.
• اگر تعدا سوال خيلي زياد شد مساله درواقع وسيع و مبهم است و بايد در آن تجديد نظر شود.
نكاتي در مورد سوالات اساسي پژوهش
• 1- پرسش هاي اساسي پژوهش بايد از لحاظ درجه خاص بودن با يكديگر همسنگ باشند.به عبارت ديگر نبايد سوالي به طور مثال 25درصد مساله اصلي را دربرگيرد و سوال ديگري 5 درصد آن را پوشش دهد.
• 2- برآيند پرسش هاي اساسي بايد كل مساله اساسي را پاسخ دهد ، نه نسبت به آن داراي خلاء و كمبود باشد و نه از آن فراتر رود. به طور مثال ، هرگاه بتوان كليه جوانب مساله اصلي را به هشت پرسش اساسي تجزيه كرد، بايد هشت برش مساوي دايره اي فرضي را دربرگيرد.
انواع پرسش هاي پژوهش
• الف) سوال توصيفي : دراين گونه سوال ها معمولا از كلمات ”چه مي باشد، چيست، و چگونه است“ استفاده مي شود. مثال: گسترش تاريخي صنعت در ايران چگونه بوده است؟
• ب) سوال هاي رابطه اي: در اين گونه سوال ها ، چگونگي رابطه دو يا چند متغير مورد نظر قرار مي گيرد . مثال: چه رابطه اي بين رضايت شغلي و رشد سازمان وجود دارد؟
• ج) سوال هاي تفاوتي : اين سوال ها با تفاوت سطوح متغير ها سروكار دارد و معمولا به شكل زير بيان مي شود: آيا بين فارغ التحصيلان رشته هاي حسابداري ورشته هاي مديريت در انتخاب شغل تفاوت وجود دارد.
• د) سوال هاي علت و معلولي : در اين گونه سوال ها رابطه علت و معلولي بين متغير هامورد نظر قرار مي گيرد . مثال: چه عواملي باعث افزايش رضايت شغلي كاركنان در يك سازمان مي شود؟
روش نگارش و ارزيابي مساله تحقيق
• محقق براي بيان مساله تحقيق و نگارش آن بايد به اين ترتيب اقدام کند:
• -صورت مساله را به صورت سوالي بنويسد
• -يک مقدمه کلي بنويسد
• -ابعاد و ويژگيها و صفات مورد مطالعه را شرح دهد
• -ادبيات و سوابق مساله تحقيق را بيان کند
• -فهرست متغيرها و معرفهاي مورد مطالعه را ذکر کند
• -سوالات ويژه تحقيق را فهرست کند
• -نتايج و دستاوردهاي پيش بيني شده تحقيق را اظهار کند
• محقق براي اطمينان از انجام دادن اموري که براي نگارش و بيان مساله تحقيق لازم است ، ميتواند جدول کنترل را تهيه نموده و به ارزيابي آن بپردازد .
جدول کنترل و ارزيابي نگارش مساله تحقيق:
1آيا صورت مساله به شکل سوالي است ؟
2 آيا مقدمه توضيحي درمورد مسا له و اهميت و ضرورت تحقيق داده است؟
3 آيا ابعاد ، ويژگيها و حدود مساله تحقيق بيان شده است ؟
4 آيا ادبيات و سوابق مساله ذکر شده است ؟
5 آيا فهرست متغيرها ومعرف ها و مدلهاي مربوط به آن ذکر شده است ؟
6 آيا سوالات ويژه تحقيق تدوين و بيان شده است ؟
7 آيا به هدف تحقيق و دستاورد هاي آن اشاره شده است ؟
8 آيا بيان مساله از وضوح برخوردار است ؟
9 آيا اصطلاحات و مفاهيم به خوبي تعريف شده است ؟
10 آيا از كاربرد واژه ها ي دو پهلو ، شرطي، ارزشي و داوريهاي ايدئولوژيك پرهيز شده است؟