alamatesoall
10-11-2012, 05:04 PM
چه اتفاقى افتاد كه انسان، همان انسانى كه روزگارى براى فرار از آسیب حیوانات روى درخت مى خوابید و از سنگ و ریشه و ساقه هاى گیاهان براى حفظ جانش استفاده مى كرد!... توانست به ماشین پرنده، شكافتن اتم، نفوذ در دل اقیانوس و فضا و هزاران اندیشه نوى دیگر فكر كند.
او از همان روزى كه با دستانش تمام ناشناخته هاى اطراف را لمس كرد و با فكر توانمندش با سایر همنوعان ارتباط برقرار كرد، قدرت خارق العاده اى را به نمایش گذاشت تا نشان دهد حیوانى فهیم و هوشمند است كه با نیروى دست و مغز خود این برترى را نشان مى دهد.
در همین راستا بود كه نه تنها نسبت به سایر موجودات تفاوتهاى عمده اى را نشان داد، بلكه بر مبناى همین هوش و خرد عده اى از انسانها از عده دیگر متمایز شدند و افراد هوشمند و باخرد اسبابى در دست گرفتند كه گروهى از نعمت به كارگیرى آن چندان بهره اى نداشتند. كلیدى كه بسیارى از درها را باز مى كرد! با همین باور بود كه كم كم به این نتیجه رسیدند عده اى نسبت به عده دیگر خوش فكرتر هستند و سعى كردند این تفاوتها را به شكلهاى مختلف بیان كنند و از همان كودكى به آموزش استفاده از نیروى اندیشه و هوش انسانى بها دادند.
اگر اهل دیدن كارتون باشید، حتما كارتون «ایكیو سان» همان پسر باهوشى كه با كمى تأمل اندیشه هاى نویى را ارائه مى داد، به خاطر دارید. خلق این كارتون براى كودكان سنین پایین گویاى این تفكر بود كه از نیروى فكر خود استفاده كنید.
در واقع نام این پسر تداعى «IQ» بود! اصطلاحى كه این روزها زیاد استفاده مى شود و حتى در بین كودكان نیز مى شنویم كه در لابه لاى جر و بحث هاى كودكانه شان، آنجا كه مى خواهند به دوستشان نشان دهند كارى از سر بى عقلى كرده است، به طعنه مى گویند.!؟ «IQ»
. «IQ» چیست؟
IQ یا همان «Inteligence Quotient» عبارت است از بهره هوشى و با كمك آن مى توان توانایى ذهنى یك شخص را نسبت به سایر افراد از همان گروه سنى ارزیابى كرد كه با استفاده از تستهاى هوش بررسى و محاسبه مى شود.
نخستین تست هوش در سال (۱۹۰۴) توسط روانشناسى به نام «Alfred Binet» در فرانسه طراحى شد. دولت از او خواسته بود راهى پیدا كند كه كودكان در مدرسه دسته بندى شوند و آنهایى كه هوش معمولى دارند را از افراد كندذهن جدا كنند. منظور از این كار این بود كه هر گروه در كلاس و شرایط آموزشى خاص خود قرار گیرد تا با توجه بیشتر از وقفه و موانعى كه در امر تحصیل آنها بود، جلوگیرى شود. كار بر این اساس بود كه یك سرى آزمون تهیه كردند و فرض را بر این گذاشتند كه اگر ۷۰% از كودكان ۸ ساله بتوانند از عهده آن برآیند معیار خوبى براى ارزیابى كودكان ۸ ساله معمولى به دست آمده است و به دنبال آن اصطلاح IQ را مطرح كردند و حاصل نسبت سن مغزى به سن سالهاى عمر ضربدر عدد ۱۰۰ را بهره هوشى نامیدند.
براى نمونه اگر كودك ۸ ساله اى مى توانست از تست كودك ۱۰ ساله امتیاز مناسب را به دست آورد، نتیجه بهره هوشى او عبارت بود از: ۱۲۵ = ۸ ÷ (۱۰۰ * ۱۰) = IQ هوش چیست؟ با تعاریفى كه از «IQ» ارائه شد، به راحتى مى توان دریافت كه فاكتور اصلى و مورد نظر در این ارزیابى هوش است. صفت و ویژگى اى كه افراد را از هم متمایز مى كند و باعث شده است این روزها به مدارس «تیزهوشان» رنگ و رونقى داده شود!!
بهره و توان هوشى مفهومى پیچیده است كه تحت تأثیر فاكتورهاى محیطى و بیولوژیك است. «هوش» ابزارى است كه انسان به كار مى گیرد تا بیاموزد، به خاطر بسپارد و مشكلات را حل كند و به طور كلى با استفاده از آن مى تواند بهتر و مؤثرتر با دنیاى اطرافش ارتباط برقرار كند.
براساس نظر كارشناسان علم روانشناسى مى توان هوش را چنین تعریف كرد:
- ساز پذیرى عمومى و كلى با مشكلات جدید زندگى.
- توانایى به كارگیرى فكر.
- ظرفیت پذیرش اطلاعات جدید و میزان اطلاعات موجود.
- توانایى تشخیص فهم و استدلال و...
اغلب مردم درك، تصور و به عبارتى باورى درونى نسبت به این توان دارند. استفاده از صفاتى چون باهوش، كندذهن، كودن، سفیه، نادان، زیرك و... نشان دهنده همین اعتقاد است، اگرچه هنوز بین افراد تعریف جامع و همه گیرى براى هوش وجود ندارد.
* آیا هوش ارثى است؟
تصور اینكه میزان هوش را مى توان اندازه گیرى كرد در قرن ۱۹ توسط دانشمند انگلیسى «Francis Galton» مطرح شد. دیدگاه كلى زمان او این بود كه نژاد انسانى تعداد كمى نابغه و تعداد كمى سفیه دارد و بقیه تركیبى از افراد هوشمند هستند. او قابلیتهاى هوشى را مانند ویژگیهاى جسمى موروثى مى دانست، همانند آنچه در مورد رنگ مو، چشم و پوست اتفاق مى افتد.
در طى بیش از ۳ دهه گذشته صدها كارشناس با درجه و امتیازبندى هاى متفاوت سعى داشته اند شرایطى ایجاد كنند كه هوش به طرز قابل توجهى افزایش یابد. به همین خاطر در طى چند سال بر روى یك سرى افراد آزمایشهایى انجام دادند و با صرف هزینه هاى بالا بر روى آنها آموزشهایى انجام شد.
پس از پایان كار آموزش نتیجه چنین بود:
۱- تفاوت در مقیاس IQ معادل ۱۰-۵ واحد شد.
۲- ماندگارى مطالب مدت كوتاهى بود و در عرض یك سال پس از تكمیل آموزشها كمرنگ شد.
۳- و مهمتر از همه اینكه آنها در چارچوب خاصى آموزش دیدند و تنها در همان محدوده موفق عمل نمودند و در صورت عمل كردن و تغییر تست ها عملكرد خوبى نشان ندادند.
در حال حاضر به این نتیجه رسیده اند كه تفاوتهاى فردى در IQ و ظرفیت پردازش اطلاعات شدیداً تحت تأثیر فاكتورهاى موروثى است و آموزش و تمرین و تكرار تا ۱۵% میزان IQ را تغییر مى دهد.
* امتیازبندى در تست IQ به چه معناست؟
در این تست یك امتیاز میانگین و عدد متوسط ۱۰۰ را درنظر مى گیرند و انحراف استاندارد را (۱۵) محاسبه مى كنند و براساس آن توزیع نرمال IQ در جوامع چنین گزارش مى شود: - ۶۸% افراد جوامع IQ (۱۱۵-۸۵) دارند، یعنى (۱۵+۱۰۰) - ۹۵% افراد IQ (۱۳۰ - ۷۰) دارند. - ۵% هم IQ زیر ۷۰ را به خود اختصاص مى دهند.
امروزه تست IQ تنها براى كودكان به كار نمى رود، بلكه برخلاف آنچه در بدو امر اتفاق افتاد، شامل بزرگسالان هم مى شود و نحوه بررسى به شیوه اى است كه یك تست مشخص به گروه سنى خاصى داده مى شود و نتیجه علنى و عینى حاصل از تست ها در آنها با نتیجه حاصل از همان تست در گروه سنى مورد نظر مقایسه مى شود.
معایب تست هاى IQ چیست؟
این تستها براى انداه گیرى هوش روش مناسبى است، اما براى تعیین بهره هوشى خیلى بالا یا خیلى پایین چندان صحیح نیست. از این آزمون براى اندازه گیرى هوش در زمینه هاى ریاضى، علوم، تاریخ و... استفاده مى شود. اما جهت سنجش استعداد هنرى و سایر موارد مشابه كارآیى ندارد. از دیگر مشكلات عمده تستهاىIQ مى توان به موارد زیر اشاره كرد.
۱- فرهنگ محیط تنظیم تست بر روى این آزمونها تأثیرگذار است و در برخى موارد عملكرد نادرست به دلیل عدم آگاهى و برخورد با بعضى موارد مطرح شده است.
۲- به علت تنوع تست ها، امتیازبندى و محاسبات نیز متفاوت است.
۳- شرایط روحى و اوضاع و احوال محیطى حاكم بر آزمون دهنده در نتیجه تست تأثیرگذار است.
چند نكته جالب حاصل از یك دوره تست IQ:
- تحقیقات نشان مى دهد كودكانى كه از شیر مادر تغذیه مى كنند تا ۳ سالگى ۱۵ واحد نسبت به سایر همسالان افزایش IQ نشان مى دهند.
- افراد چشم آبى نسبت به افراد چشم قهوه اى بهتر عمل مى كنند.
- همچنین عملكرد افراد چپ دست در مقایسه با راست دستها بهتر بود. - IQ انیشتین ۱۶۰ بوده است.
به طور خلاصه تعریف هوش از نگاه وكسلر:
تفكر عاقلانه
عمل منطقی
رفتار مناسب در محیط
گروه: روانشناسی عمومی
نویسنده: مینو ضابطیان
/parsidoc
او از همان روزى كه با دستانش تمام ناشناخته هاى اطراف را لمس كرد و با فكر توانمندش با سایر همنوعان ارتباط برقرار كرد، قدرت خارق العاده اى را به نمایش گذاشت تا نشان دهد حیوانى فهیم و هوشمند است كه با نیروى دست و مغز خود این برترى را نشان مى دهد.
در همین راستا بود كه نه تنها نسبت به سایر موجودات تفاوتهاى عمده اى را نشان داد، بلكه بر مبناى همین هوش و خرد عده اى از انسانها از عده دیگر متمایز شدند و افراد هوشمند و باخرد اسبابى در دست گرفتند كه گروهى از نعمت به كارگیرى آن چندان بهره اى نداشتند. كلیدى كه بسیارى از درها را باز مى كرد! با همین باور بود كه كم كم به این نتیجه رسیدند عده اى نسبت به عده دیگر خوش فكرتر هستند و سعى كردند این تفاوتها را به شكلهاى مختلف بیان كنند و از همان كودكى به آموزش استفاده از نیروى اندیشه و هوش انسانى بها دادند.
اگر اهل دیدن كارتون باشید، حتما كارتون «ایكیو سان» همان پسر باهوشى كه با كمى تأمل اندیشه هاى نویى را ارائه مى داد، به خاطر دارید. خلق این كارتون براى كودكان سنین پایین گویاى این تفكر بود كه از نیروى فكر خود استفاده كنید.
در واقع نام این پسر تداعى «IQ» بود! اصطلاحى كه این روزها زیاد استفاده مى شود و حتى در بین كودكان نیز مى شنویم كه در لابه لاى جر و بحث هاى كودكانه شان، آنجا كه مى خواهند به دوستشان نشان دهند كارى از سر بى عقلى كرده است، به طعنه مى گویند.!؟ «IQ»
. «IQ» چیست؟
IQ یا همان «Inteligence Quotient» عبارت است از بهره هوشى و با كمك آن مى توان توانایى ذهنى یك شخص را نسبت به سایر افراد از همان گروه سنى ارزیابى كرد كه با استفاده از تستهاى هوش بررسى و محاسبه مى شود.
نخستین تست هوش در سال (۱۹۰۴) توسط روانشناسى به نام «Alfred Binet» در فرانسه طراحى شد. دولت از او خواسته بود راهى پیدا كند كه كودكان در مدرسه دسته بندى شوند و آنهایى كه هوش معمولى دارند را از افراد كندذهن جدا كنند. منظور از این كار این بود كه هر گروه در كلاس و شرایط آموزشى خاص خود قرار گیرد تا با توجه بیشتر از وقفه و موانعى كه در امر تحصیل آنها بود، جلوگیرى شود. كار بر این اساس بود كه یك سرى آزمون تهیه كردند و فرض را بر این گذاشتند كه اگر ۷۰% از كودكان ۸ ساله بتوانند از عهده آن برآیند معیار خوبى براى ارزیابى كودكان ۸ ساله معمولى به دست آمده است و به دنبال آن اصطلاح IQ را مطرح كردند و حاصل نسبت سن مغزى به سن سالهاى عمر ضربدر عدد ۱۰۰ را بهره هوشى نامیدند.
براى نمونه اگر كودك ۸ ساله اى مى توانست از تست كودك ۱۰ ساله امتیاز مناسب را به دست آورد، نتیجه بهره هوشى او عبارت بود از: ۱۲۵ = ۸ ÷ (۱۰۰ * ۱۰) = IQ هوش چیست؟ با تعاریفى كه از «IQ» ارائه شد، به راحتى مى توان دریافت كه فاكتور اصلى و مورد نظر در این ارزیابى هوش است. صفت و ویژگى اى كه افراد را از هم متمایز مى كند و باعث شده است این روزها به مدارس «تیزهوشان» رنگ و رونقى داده شود!!
بهره و توان هوشى مفهومى پیچیده است كه تحت تأثیر فاكتورهاى محیطى و بیولوژیك است. «هوش» ابزارى است كه انسان به كار مى گیرد تا بیاموزد، به خاطر بسپارد و مشكلات را حل كند و به طور كلى با استفاده از آن مى تواند بهتر و مؤثرتر با دنیاى اطرافش ارتباط برقرار كند.
براساس نظر كارشناسان علم روانشناسى مى توان هوش را چنین تعریف كرد:
- ساز پذیرى عمومى و كلى با مشكلات جدید زندگى.
- توانایى به كارگیرى فكر.
- ظرفیت پذیرش اطلاعات جدید و میزان اطلاعات موجود.
- توانایى تشخیص فهم و استدلال و...
اغلب مردم درك، تصور و به عبارتى باورى درونى نسبت به این توان دارند. استفاده از صفاتى چون باهوش، كندذهن، كودن، سفیه، نادان، زیرك و... نشان دهنده همین اعتقاد است، اگرچه هنوز بین افراد تعریف جامع و همه گیرى براى هوش وجود ندارد.
* آیا هوش ارثى است؟
تصور اینكه میزان هوش را مى توان اندازه گیرى كرد در قرن ۱۹ توسط دانشمند انگلیسى «Francis Galton» مطرح شد. دیدگاه كلى زمان او این بود كه نژاد انسانى تعداد كمى نابغه و تعداد كمى سفیه دارد و بقیه تركیبى از افراد هوشمند هستند. او قابلیتهاى هوشى را مانند ویژگیهاى جسمى موروثى مى دانست، همانند آنچه در مورد رنگ مو، چشم و پوست اتفاق مى افتد.
در طى بیش از ۳ دهه گذشته صدها كارشناس با درجه و امتیازبندى هاى متفاوت سعى داشته اند شرایطى ایجاد كنند كه هوش به طرز قابل توجهى افزایش یابد. به همین خاطر در طى چند سال بر روى یك سرى افراد آزمایشهایى انجام دادند و با صرف هزینه هاى بالا بر روى آنها آموزشهایى انجام شد.
پس از پایان كار آموزش نتیجه چنین بود:
۱- تفاوت در مقیاس IQ معادل ۱۰-۵ واحد شد.
۲- ماندگارى مطالب مدت كوتاهى بود و در عرض یك سال پس از تكمیل آموزشها كمرنگ شد.
۳- و مهمتر از همه اینكه آنها در چارچوب خاصى آموزش دیدند و تنها در همان محدوده موفق عمل نمودند و در صورت عمل كردن و تغییر تست ها عملكرد خوبى نشان ندادند.
در حال حاضر به این نتیجه رسیده اند كه تفاوتهاى فردى در IQ و ظرفیت پردازش اطلاعات شدیداً تحت تأثیر فاكتورهاى موروثى است و آموزش و تمرین و تكرار تا ۱۵% میزان IQ را تغییر مى دهد.
* امتیازبندى در تست IQ به چه معناست؟
در این تست یك امتیاز میانگین و عدد متوسط ۱۰۰ را درنظر مى گیرند و انحراف استاندارد را (۱۵) محاسبه مى كنند و براساس آن توزیع نرمال IQ در جوامع چنین گزارش مى شود: - ۶۸% افراد جوامع IQ (۱۱۵-۸۵) دارند، یعنى (۱۵+۱۰۰) - ۹۵% افراد IQ (۱۳۰ - ۷۰) دارند. - ۵% هم IQ زیر ۷۰ را به خود اختصاص مى دهند.
امروزه تست IQ تنها براى كودكان به كار نمى رود، بلكه برخلاف آنچه در بدو امر اتفاق افتاد، شامل بزرگسالان هم مى شود و نحوه بررسى به شیوه اى است كه یك تست مشخص به گروه سنى خاصى داده مى شود و نتیجه علنى و عینى حاصل از تست ها در آنها با نتیجه حاصل از همان تست در گروه سنى مورد نظر مقایسه مى شود.
معایب تست هاى IQ چیست؟
این تستها براى انداه گیرى هوش روش مناسبى است، اما براى تعیین بهره هوشى خیلى بالا یا خیلى پایین چندان صحیح نیست. از این آزمون براى اندازه گیرى هوش در زمینه هاى ریاضى، علوم، تاریخ و... استفاده مى شود. اما جهت سنجش استعداد هنرى و سایر موارد مشابه كارآیى ندارد. از دیگر مشكلات عمده تستهاىIQ مى توان به موارد زیر اشاره كرد.
۱- فرهنگ محیط تنظیم تست بر روى این آزمونها تأثیرگذار است و در برخى موارد عملكرد نادرست به دلیل عدم آگاهى و برخورد با بعضى موارد مطرح شده است.
۲- به علت تنوع تست ها، امتیازبندى و محاسبات نیز متفاوت است.
۳- شرایط روحى و اوضاع و احوال محیطى حاكم بر آزمون دهنده در نتیجه تست تأثیرگذار است.
چند نكته جالب حاصل از یك دوره تست IQ:
- تحقیقات نشان مى دهد كودكانى كه از شیر مادر تغذیه مى كنند تا ۳ سالگى ۱۵ واحد نسبت به سایر همسالان افزایش IQ نشان مى دهند.
- افراد چشم آبى نسبت به افراد چشم قهوه اى بهتر عمل مى كنند.
- همچنین عملكرد افراد چپ دست در مقایسه با راست دستها بهتر بود. - IQ انیشتین ۱۶۰ بوده است.
به طور خلاصه تعریف هوش از نگاه وكسلر:
تفكر عاقلانه
عمل منطقی
رفتار مناسب در محیط
گروه: روانشناسی عمومی
نویسنده: مینو ضابطیان
/parsidoc