saharnaz_71
10-08-2012, 08:16 PM
به کارگیری و توجه به نصایح و تجارب بزرگان مدیریت بازرگانی تأثیر مثبتی بر موفقیت مدیران، نوآوران و متخصصین این رشته دارد. این نصایح حاصل دانائی و خرد اندیشمندان مدیریت بازرگانی بوده و هم پوشانی برخی از نصایح امری طبیعی است.این نصایح،دیدگاه ها، چشم اندازها و رهنمودهایی برای ساختن آینده می باشند.
قابل اجراء بودن مطالب ، نکات و نصایح ، چالشی است که باید مورد توجه مترجمین ، نویسندگان و ناشرین قرار گیرد . سئوالات زیر می توانند به روشن شدن این چالش کمک نمایند:
ـ موضوعات و ایده های مفید و قابل اجراء در چه زمینه هایی می باشند؟
ـ مراحل بکارگیری ایده ها در زندگی شخصی و کاری چیست؟
ـ وقفه ها و موانعی که در مراحل بکارگیری ایده ها وجود دارد ، چیست ؟ و چگونه می توان آنها را بر طرف کرد؟
ـ آیا موضوعات و ایده هایی که در این مقاله و سایر مقالات ارائه می شوند ، قابل اجراء می باشند؟ اگر جواب این سئوال مثبت می باشد ، آیا زمان اجراء آنها رسیده است؟
اگرچه نکات معدودی در این مقاله مطرح شده ولی این نکات حاصل هزاران ساعت بررسی ، مطالعه ، تفکر و کار عملی افراد صاحب نظر مختلفی است و امید آن وجود دارد که یادآوری و تکرار آن مفید باشد.
اهمیت تغییر:
به زعم بلانچارد، تغییر کوچکی در دیدگاهها و چشم اندازها ، تأثیر زیادی بر روی نتایج و عاقبت کار دارد. به اعتقاد او، باورهای یک فرد می تواند در او قدرتی را ایجاد و یا از بین ببرد.
زندگی ، یک موهبت الهی و فرصتی استثنائی است که از آن باید بخوبی استفاده کرد و تغییر کوچکی در باورها می تواند تغییر بزرگی در زندگی ، ایجاد نماید.
اهمیت تصمیم و تعهد:
به زعم لمبرگ،نسبت به آنچه می خواهیم و به دنبال آن هستیم،باید تصمیم بگیریم و تعهد داشته باشیم.تصمیم گیری بر مبنای آرمانها و به صورت ذهنی انجام می شود و تعهد یعنی اعتقاد راسخ به خواست ها و هدف ها.
به زعم میشل آنجلو،داشتن هدفهای بلندپروازانه و غلط کم خطرتر است تا نداشتن هدف و یا داشتن هدف های کوته فکرانه.
عوامل موثر بر تحقق اهداف:
به زعم گوستافسون،منشا تفاوت رفتار انسان ها را باید در هدفهای آنها جستجو کرد.وی 11 عامل مهم را که بر اهداف تاثیر می گذارند اشاره کرده است:
ـ پیش از تعیین هدفها ، به آنچه در زندگی خود بدنبال آن می باشید ، فکر کنید تا به هدفهایتان متعهد باشید.
ـ هدفهایتان را بر اساس اولویت های زندگی تان ، مرتب کنید تا دچار سستی و تنبلی در تحقق هدفها نشوید.
ـ از واقع بینانه بودن و قابل تحقق بودن هدفها مطمئن شوید ، زیرا ناممکن بودن دستیابی به هدفها ، بر سعی و تلاش فرد تأثیر منفی می گذارد.
ـ هدفها را بصورت مکتوب بر یک تکه کاغذ ثبت کنید و این تکه کاغذ را را در جایی قرار دهید که هر روز قابل رویت باشد. هدفهای مکتوب ، ضدفراموشی بوده و تعهد به هدفها را افزایش می دهند.
ـ ایجاد تعهد به هدفها ، افزایش تلاش برای دستیابی به آنها را بدنبال دارد.
ـ سعی کنید نتایج مثبت منتج از هدفها را تجسم کنید.
ـ منافع حاصل از دستیابی به هدفها را تشریح و مستند کنید و هنگام تلاش برای دستیابی به هدفها ، آنها را به یاد داشته باشید
ـ یک برنامه اجرائی تهیه کنید. مراحل مختلف دستیابی به هدف را تعیین کنید . انجام تدریجی هر یک از مراحل جزئی آسانتر از تحقق هدفهای بزرگ بصورت آنی است.
ـ برای دستیابی به هر یک از مراحل تحقق هدفها به خودتان پاداش دهید.
ـ انعطاف پذیر باشید. با توجه به اهمیت و فوریت هدفها،نسبت به تعدیل اولویت بندی هدفها ، انعطاف پذیر باشید.
ـ اگر اشتباه کردید به خودتان اجازه دهید که از نو شروع کنید. اشتباهات ، فرصتی برای یادگیری می باشند. اگر از خطا و اشتباه می ترسید هیچ کاری نکنید!
وی در آخر نصایح خود این جمله را ذکر کرده است : “با آرزوی موفقیت برای شما در تحقق هدفهایتان ، چه کوچک و چه بزرگ"
باور کردن خود:
میزل می گوید:خودتان را دست کم نگیرید و سپس جدی و پیگیر و سخت کوش باشید و فردی شایسته و ممتاز خواهید شد.
معجزه ی نه گفتن:
به نظر باب بلای گفتن نه خیلی مشکل است و جریمه ی نگفتن نه خیلی بیشتر است.
اگر به هر درخواستی پاسخ مثبت دهید ، به سرعت منابع خود ، شامل منابع مالی ، زمان و غیره را از دست می دهید. بعلاوه ، دچار استرس ، خستگی ، فشارکاری و مواجه با ضرب الاجل های زمانی نادرست نیز می شوید.
پاسخ رد به در خواست های نابجا فواید پنهانی را نیز بدنبال دارد. برای مثال پاسخ رد به مشتریان جدید به هنگام رونق یک فعالیت ، تمرکز تلاش ها برای کسب رضایت مشتریان موجود ، را بدنبال دارد.
اهمیت افراد:
آدام انگست بر توجه به افراد تاکید می کند.
منظور او از افراد ، کسانی نظیر مشتریان، کارکنان و حتی خود شما ، است. ارتباط و رابطه متقابل شما با دیگران بر کسب و کار شما، تأثیر حیاتی دارد. چرا سعی می کنید ، کسب و کارتان را از خودتان جدا کنید؟
آیا از خودتان یا دیگران توقع دارید که انسانهای کاملی باشید ؟ یااز نبود آن هراس دارید؟ و یا بر نبود آن ، از خودتان یا دیگران ، ایراد می گیرید؟
پرهیز از غفلت:
به زعم کاسینگهام،یک فرد برای انجام کار باید از بقیه کمک بگیرد. به نظر او ، افراد کارآفرین اغلب در این دام گرفتار می شوند و فکر می کنند که همة کارها را باید به تنهایی انجام دهند. آنها می توانند با بهره گرفتن از ایده ها و راه حلهای متخصصین و افراد حرفه ای ، توانایی خود را بصورت تصاعدی افزایش دهند.
بکارگیری مشاورین حرفه ای از انجام همة امور بوسیلة خودتان ، باارزش تر است. پس چرا مشاورین حرفه ای را بکار نمی گیرید؟
قابل اجراء بودن مطالب ، نکات و نصایح ، چالشی است که باید مورد توجه مترجمین ، نویسندگان و ناشرین قرار گیرد . سئوالات زیر می توانند به روشن شدن این چالش کمک نمایند:
ـ موضوعات و ایده های مفید و قابل اجراء در چه زمینه هایی می باشند؟
ـ مراحل بکارگیری ایده ها در زندگی شخصی و کاری چیست؟
ـ وقفه ها و موانعی که در مراحل بکارگیری ایده ها وجود دارد ، چیست ؟ و چگونه می توان آنها را بر طرف کرد؟
ـ آیا موضوعات و ایده هایی که در این مقاله و سایر مقالات ارائه می شوند ، قابل اجراء می باشند؟ اگر جواب این سئوال مثبت می باشد ، آیا زمان اجراء آنها رسیده است؟
اگرچه نکات معدودی در این مقاله مطرح شده ولی این نکات حاصل هزاران ساعت بررسی ، مطالعه ، تفکر و کار عملی افراد صاحب نظر مختلفی است و امید آن وجود دارد که یادآوری و تکرار آن مفید باشد.
اهمیت تغییر:
به زعم بلانچارد، تغییر کوچکی در دیدگاهها و چشم اندازها ، تأثیر زیادی بر روی نتایج و عاقبت کار دارد. به اعتقاد او، باورهای یک فرد می تواند در او قدرتی را ایجاد و یا از بین ببرد.
زندگی ، یک موهبت الهی و فرصتی استثنائی است که از آن باید بخوبی استفاده کرد و تغییر کوچکی در باورها می تواند تغییر بزرگی در زندگی ، ایجاد نماید.
اهمیت تصمیم و تعهد:
به زعم لمبرگ،نسبت به آنچه می خواهیم و به دنبال آن هستیم،باید تصمیم بگیریم و تعهد داشته باشیم.تصمیم گیری بر مبنای آرمانها و به صورت ذهنی انجام می شود و تعهد یعنی اعتقاد راسخ به خواست ها و هدف ها.
به زعم میشل آنجلو،داشتن هدفهای بلندپروازانه و غلط کم خطرتر است تا نداشتن هدف و یا داشتن هدف های کوته فکرانه.
عوامل موثر بر تحقق اهداف:
به زعم گوستافسون،منشا تفاوت رفتار انسان ها را باید در هدفهای آنها جستجو کرد.وی 11 عامل مهم را که بر اهداف تاثیر می گذارند اشاره کرده است:
ـ پیش از تعیین هدفها ، به آنچه در زندگی خود بدنبال آن می باشید ، فکر کنید تا به هدفهایتان متعهد باشید.
ـ هدفهایتان را بر اساس اولویت های زندگی تان ، مرتب کنید تا دچار سستی و تنبلی در تحقق هدفها نشوید.
ـ از واقع بینانه بودن و قابل تحقق بودن هدفها مطمئن شوید ، زیرا ناممکن بودن دستیابی به هدفها ، بر سعی و تلاش فرد تأثیر منفی می گذارد.
ـ هدفها را بصورت مکتوب بر یک تکه کاغذ ثبت کنید و این تکه کاغذ را را در جایی قرار دهید که هر روز قابل رویت باشد. هدفهای مکتوب ، ضدفراموشی بوده و تعهد به هدفها را افزایش می دهند.
ـ ایجاد تعهد به هدفها ، افزایش تلاش برای دستیابی به آنها را بدنبال دارد.
ـ سعی کنید نتایج مثبت منتج از هدفها را تجسم کنید.
ـ منافع حاصل از دستیابی به هدفها را تشریح و مستند کنید و هنگام تلاش برای دستیابی به هدفها ، آنها را به یاد داشته باشید
ـ یک برنامه اجرائی تهیه کنید. مراحل مختلف دستیابی به هدف را تعیین کنید . انجام تدریجی هر یک از مراحل جزئی آسانتر از تحقق هدفهای بزرگ بصورت آنی است.
ـ برای دستیابی به هر یک از مراحل تحقق هدفها به خودتان پاداش دهید.
ـ انعطاف پذیر باشید. با توجه به اهمیت و فوریت هدفها،نسبت به تعدیل اولویت بندی هدفها ، انعطاف پذیر باشید.
ـ اگر اشتباه کردید به خودتان اجازه دهید که از نو شروع کنید. اشتباهات ، فرصتی برای یادگیری می باشند. اگر از خطا و اشتباه می ترسید هیچ کاری نکنید!
وی در آخر نصایح خود این جمله را ذکر کرده است : “با آرزوی موفقیت برای شما در تحقق هدفهایتان ، چه کوچک و چه بزرگ"
باور کردن خود:
میزل می گوید:خودتان را دست کم نگیرید و سپس جدی و پیگیر و سخت کوش باشید و فردی شایسته و ممتاز خواهید شد.
معجزه ی نه گفتن:
به نظر باب بلای گفتن نه خیلی مشکل است و جریمه ی نگفتن نه خیلی بیشتر است.
اگر به هر درخواستی پاسخ مثبت دهید ، به سرعت منابع خود ، شامل منابع مالی ، زمان و غیره را از دست می دهید. بعلاوه ، دچار استرس ، خستگی ، فشارکاری و مواجه با ضرب الاجل های زمانی نادرست نیز می شوید.
پاسخ رد به در خواست های نابجا فواید پنهانی را نیز بدنبال دارد. برای مثال پاسخ رد به مشتریان جدید به هنگام رونق یک فعالیت ، تمرکز تلاش ها برای کسب رضایت مشتریان موجود ، را بدنبال دارد.
اهمیت افراد:
آدام انگست بر توجه به افراد تاکید می کند.
منظور او از افراد ، کسانی نظیر مشتریان، کارکنان و حتی خود شما ، است. ارتباط و رابطه متقابل شما با دیگران بر کسب و کار شما، تأثیر حیاتی دارد. چرا سعی می کنید ، کسب و کارتان را از خودتان جدا کنید؟
آیا از خودتان یا دیگران توقع دارید که انسانهای کاملی باشید ؟ یااز نبود آن هراس دارید؟ و یا بر نبود آن ، از خودتان یا دیگران ، ایراد می گیرید؟
پرهیز از غفلت:
به زعم کاسینگهام،یک فرد برای انجام کار باید از بقیه کمک بگیرد. به نظر او ، افراد کارآفرین اغلب در این دام گرفتار می شوند و فکر می کنند که همة کارها را باید به تنهایی انجام دهند. آنها می توانند با بهره گرفتن از ایده ها و راه حلهای متخصصین و افراد حرفه ای ، توانایی خود را بصورت تصاعدی افزایش دهند.
بکارگیری مشاورین حرفه ای از انجام همة امور بوسیلة خودتان ، باارزش تر است. پس چرا مشاورین حرفه ای را بکار نمی گیرید؟