alamatesoall
10-06-2012, 05:43 PM
http://pnu-club.com/imported/2012/10/238.jpg
كمتر كسي را ميتوان پيدا كرد كه خاطرات روزهاي اول مدرسهاش را فراموش كرده باشد. اين خاطرات گاهي به حدي شيرين است كه با هر بار يادآوري آن، حس خوب «كلاس اولي بودن» دوباره زنده ميشود و گاهي با چنان زخمها و ناملايماتي آميخته شده كه با هربار بازگشايي مدارس و ديدن كلاس اوليهاي كوچولو، ياد دوران سخت كلاس اول خودمان ميافتيم.
فرآيند آموزشپذيري و آغاز دوران طولاني تحصيل، از كلاس اول ابتدايي شروع ميشود و همين موضوع بهوضوح نشاندهنده اهميت اين سال تحصيلي و تاثير بيچون و چراي آموزشهاي كلاس اول در سالهاي بعدي دوران آموزش است.
اهميت و حساسيت اين پايه تحصيلي تا آنجا اهميت دارد كه حتي برخي كارشناسان آموزشي بر اين باورند كه يك معلم كلاس اول ابتدايي، بايد بيشتر از آن كه يك معلم آموزشي باشد، به عنوان يك روانشناس توانا در كلاسهاي درس حضور يابد.
شكي نيست كه اداره اين پايه حساس تحصيلي، كار پرمشقتي است و عملكرد معلم در اين پايه تحصيلي ميتواند تاثيري دوگانه داشته باشد؛ به گونهاي كه گاهي رفتار معلم ميتواند براحتي دانشآموز را به ادامه تحصيل دلبسته كند و گاهي هم كودك را به طور كلي از درس و مدرسه بيزار ميكند.
صميميت و مهرباني، شرط فتح كلاس
برخورد اوليه معلم با دانشآموز كلاس اول، بسيار مهم است؛ آن قدر مهم كه ميتوان گفت نحوه اينبرخورد ميتواند تاثير زيادي بر پذيرفتن يا نپذيرفتن معلم داشته باشد.
محبوبه صفارودي، كارشناس آموزشي در همين رابطه به «جامجم» ميگويد: خيلي مهم است كه معلم در همان برخورد اول، چطور با دانشآموز كلاس اول ابتدايي برخورد ميكند؛ اگر اين برخورد خيلي خشك و رسمي باشد دانشآموز هم موضع تدافعي ميگيرد و در آن شرايط ديگر امكانپذيرش آن معلم از سوي دانشآموزان سخت خواهد شد، اما اگر معلم در همان برخورد اول با روي باز و شبيه به والدين با دانشآموز كلاس اول ابتدايي برخورد كند، به احتمال زياد ميتواند در ماههاي بعدي هم كلاس را بسيار هوشمندانه مديريت و فتح كند.
قاطعيت نرم را فراموش نكنيد
در دوران كودكيمان، اسم معلمها را ميگذاشتيم «معلم خوش اخلاق» و «معلم سختگير»؛ حتي گاهي از اين كه دوستمان، يك معلم خوشاخلاق دارد، به او حسودي مان ميشد.
صفارودي بر اين باور است كه برخورد خيلي نرم يا خيلي قاطع، بهترين راه برخورد با دانشآموزان كلاس اول ابتدايي نيست.
وي ميافزايد: معلمهاي كلاس اول نبايد قاطعيت را در كارشان فراموش كنند؛ يعني دانشآموز بايد بداند بين محيط خانهاي كه كودك ميتوانست در آن آزادانه هر كاري انجام دهد با محيط مدرسهاي كه آداب و نظم خاص خود را دارد، تفاوت شاياني هست و معلم هم دقيقا بايد با رفتارها و برخوردهايش، اين تفاوت را به دانشآموز كلاس اول ابتدايي تفهيم كند.
اين كارشناس آموزشي با بيان اين كه معلم كلاس اول ابتدايي بايد بتواند رفتارهاي والدين و معلمان را با يكديگر تركيب كند، ميگويد: معلم كلاس اول ابتدايي بايد در كلاس درس، يك نوع قاطعيت نرم به خرج دهد؛ يعني طوري رفتار كند كه نه دانشآموز از او بترسد و نه اين كه آنقدر به او محبت كند كه دانشآموز به طور كامل به معلم وابسته روحي شود.
قصه بگوييد
بسياري از روانشناسان معتقدند حتي كودكان بيشفعال نيز در مقابل قصهگويي تسليم ميشوند و آنچنان به محتواي قصههاي جذاب علاقه نشان ميدهند كه ديگر از آن شيطنتهاي بيش از حدشان اثري نميبينيد.
صفارودي با اشاره به اين كه مديريت كلاس اول ابتدايي، دهها برابر سختتر از مديريت يك كلاس دانشگاهي است، اظهار ميكند: معلمان كلاس اول ابتدايي بايد در نظر داشته باشند بسياري از دانشآموزان، براي اولين بار است كه محيطي رسمي مثل كلاس درس را تجربه ميكنند و خيلي از آنها هم براي اولين بار است كه ساعتها از پدر و مادرشان دور ماندهاند.
وي اضافه ميكند: مجموع شرايط ويژه كودكان كلاس اول ابتدايي، ايجاب ميكند معلمان هم دربرخوردهاي اولشان، بسيار حرفهاي و آموزشديده برخورد كنند؛ به طور مثال من معتقدم قصهگويي يكي از بهترين روشهاي ارتباطگيري اوليه با اين دسته از كودكان است، طوري كه فكر ميكنم اگر معلمهاي كلاس اول ابتدايي به جاي اين كه در همان جلسه اول، از محاسن علم و تحصيل بگويند، به روايت قصههاي جذاب روي بياورند، تاثير عجيبي در كنترل نبض كلاس به دست خواهند آورد.
اين كارشناس آموزشي با بيان اين كه قصهگويي ميتواند آموزش و سرگرمي را با يكديگر تركيب كند، ميگويد: معلمهاي كلاس اول با بهرهگيري از قصه، ميتوانند مفاهيم آموزشي را كه در ذهنشان دارند به صورت يك داستان جذاب روايت كنند.
وي خاطر نشان ميكند: البته علاوه بر قصهگويي، شعر خواندن، بازيهاي فكري و شنيدن خاطرات خود بچهها هم ميتواند يك شروع خوب براي ارتباط موثر معلم و دانشآموز كلاس اول باشد.
حضور مشروط والدين در كلاس درس
بودن يا نبودن پدر و مادرها در اولين جلسه بچههاي كلاس اولي، همواره يكي از بحثهاي رايج در بين كارشناسان آموزشي بوده است.
صفارودي در اين زمينه معتقد است: برخلاف اظهارنظرهاي قاطع من فكر ميكنم حضور والدين در اولين جلسه كلاس درس، خوب يا بد نيست؛ بلكه به شرايط روحي و رواني دانشآموز كلاس اول ابتدايي ارتباط دارد.وي ميافزايد: اگر دانشآموز كلاس اول ابتدايي در همان جلسه اول، گريه كند يا بدون حضور پدر و مادرش در كلاس درس، خيلي بيقرار باشد، در اين شرايط نگه داشتن اجباري كودكان در كلاس درس اشتباه است، اما در برخي شرايط ويژه، اشكال ندارد كه پدر و مادر چند جلسه محدود با كودكشان در كلاس درس حاضر شوند.
اين كارشناس آموزشي با بيان اين كه همكاري والدين و معلمان كلاس اول، بسيار مهمتر از ساير مقاطع است، ميگويد: معلم و والدين بايد با زباني كودكانه به دانشآموز تفهيم كنند كه چرا بايد به مدرسه برود؛ حتي اگر با اين وجود باز هم دانشآموز از رفتن به كلاس درس اجتناب كند، والدين ميتوانند تا عادي شدن فرآيند رفتن به مدرسه، دانشآموز را تا محيط آموزشي و حتي درون كلاس درس هدايت كنند، اما اين كار نبايد بيشتر از يك هفته طول بكشد، زيرا در آن شرايط احتمال اين خطر وجود دارد كه دانشآموز عادت كند هميشه با والدينش در كلاس درس حاضر شود.
جام جم آنلاين
امين جلالوند - گروه جامعه
كمتر كسي را ميتوان پيدا كرد كه خاطرات روزهاي اول مدرسهاش را فراموش كرده باشد. اين خاطرات گاهي به حدي شيرين است كه با هر بار يادآوري آن، حس خوب «كلاس اولي بودن» دوباره زنده ميشود و گاهي با چنان زخمها و ناملايماتي آميخته شده كه با هربار بازگشايي مدارس و ديدن كلاس اوليهاي كوچولو، ياد دوران سخت كلاس اول خودمان ميافتيم.
فرآيند آموزشپذيري و آغاز دوران طولاني تحصيل، از كلاس اول ابتدايي شروع ميشود و همين موضوع بهوضوح نشاندهنده اهميت اين سال تحصيلي و تاثير بيچون و چراي آموزشهاي كلاس اول در سالهاي بعدي دوران آموزش است.
اهميت و حساسيت اين پايه تحصيلي تا آنجا اهميت دارد كه حتي برخي كارشناسان آموزشي بر اين باورند كه يك معلم كلاس اول ابتدايي، بايد بيشتر از آن كه يك معلم آموزشي باشد، به عنوان يك روانشناس توانا در كلاسهاي درس حضور يابد.
شكي نيست كه اداره اين پايه حساس تحصيلي، كار پرمشقتي است و عملكرد معلم در اين پايه تحصيلي ميتواند تاثيري دوگانه داشته باشد؛ به گونهاي كه گاهي رفتار معلم ميتواند براحتي دانشآموز را به ادامه تحصيل دلبسته كند و گاهي هم كودك را به طور كلي از درس و مدرسه بيزار ميكند.
صميميت و مهرباني، شرط فتح كلاس
برخورد اوليه معلم با دانشآموز كلاس اول، بسيار مهم است؛ آن قدر مهم كه ميتوان گفت نحوه اينبرخورد ميتواند تاثير زيادي بر پذيرفتن يا نپذيرفتن معلم داشته باشد.
محبوبه صفارودي، كارشناس آموزشي در همين رابطه به «جامجم» ميگويد: خيلي مهم است كه معلم در همان برخورد اول، چطور با دانشآموز كلاس اول ابتدايي برخورد ميكند؛ اگر اين برخورد خيلي خشك و رسمي باشد دانشآموز هم موضع تدافعي ميگيرد و در آن شرايط ديگر امكانپذيرش آن معلم از سوي دانشآموزان سخت خواهد شد، اما اگر معلم در همان برخورد اول با روي باز و شبيه به والدين با دانشآموز كلاس اول ابتدايي برخورد كند، به احتمال زياد ميتواند در ماههاي بعدي هم كلاس را بسيار هوشمندانه مديريت و فتح كند.
قاطعيت نرم را فراموش نكنيد
در دوران كودكيمان، اسم معلمها را ميگذاشتيم «معلم خوش اخلاق» و «معلم سختگير»؛ حتي گاهي از اين كه دوستمان، يك معلم خوشاخلاق دارد، به او حسودي مان ميشد.
صفارودي بر اين باور است كه برخورد خيلي نرم يا خيلي قاطع، بهترين راه برخورد با دانشآموزان كلاس اول ابتدايي نيست.
وي ميافزايد: معلمهاي كلاس اول نبايد قاطعيت را در كارشان فراموش كنند؛ يعني دانشآموز بايد بداند بين محيط خانهاي كه كودك ميتوانست در آن آزادانه هر كاري انجام دهد با محيط مدرسهاي كه آداب و نظم خاص خود را دارد، تفاوت شاياني هست و معلم هم دقيقا بايد با رفتارها و برخوردهايش، اين تفاوت را به دانشآموز كلاس اول ابتدايي تفهيم كند.
اين كارشناس آموزشي با بيان اين كه معلم كلاس اول ابتدايي بايد بتواند رفتارهاي والدين و معلمان را با يكديگر تركيب كند، ميگويد: معلم كلاس اول ابتدايي بايد در كلاس درس، يك نوع قاطعيت نرم به خرج دهد؛ يعني طوري رفتار كند كه نه دانشآموز از او بترسد و نه اين كه آنقدر به او محبت كند كه دانشآموز به طور كامل به معلم وابسته روحي شود.
قصه بگوييد
بسياري از روانشناسان معتقدند حتي كودكان بيشفعال نيز در مقابل قصهگويي تسليم ميشوند و آنچنان به محتواي قصههاي جذاب علاقه نشان ميدهند كه ديگر از آن شيطنتهاي بيش از حدشان اثري نميبينيد.
صفارودي با اشاره به اين كه مديريت كلاس اول ابتدايي، دهها برابر سختتر از مديريت يك كلاس دانشگاهي است، اظهار ميكند: معلمان كلاس اول ابتدايي بايد در نظر داشته باشند بسياري از دانشآموزان، براي اولين بار است كه محيطي رسمي مثل كلاس درس را تجربه ميكنند و خيلي از آنها هم براي اولين بار است كه ساعتها از پدر و مادرشان دور ماندهاند.
وي اضافه ميكند: مجموع شرايط ويژه كودكان كلاس اول ابتدايي، ايجاب ميكند معلمان هم دربرخوردهاي اولشان، بسيار حرفهاي و آموزشديده برخورد كنند؛ به طور مثال من معتقدم قصهگويي يكي از بهترين روشهاي ارتباطگيري اوليه با اين دسته از كودكان است، طوري كه فكر ميكنم اگر معلمهاي كلاس اول ابتدايي به جاي اين كه در همان جلسه اول، از محاسن علم و تحصيل بگويند، به روايت قصههاي جذاب روي بياورند، تاثير عجيبي در كنترل نبض كلاس به دست خواهند آورد.
اين كارشناس آموزشي با بيان اين كه قصهگويي ميتواند آموزش و سرگرمي را با يكديگر تركيب كند، ميگويد: معلمهاي كلاس اول با بهرهگيري از قصه، ميتوانند مفاهيم آموزشي را كه در ذهنشان دارند به صورت يك داستان جذاب روايت كنند.
وي خاطر نشان ميكند: البته علاوه بر قصهگويي، شعر خواندن، بازيهاي فكري و شنيدن خاطرات خود بچهها هم ميتواند يك شروع خوب براي ارتباط موثر معلم و دانشآموز كلاس اول باشد.
حضور مشروط والدين در كلاس درس
بودن يا نبودن پدر و مادرها در اولين جلسه بچههاي كلاس اولي، همواره يكي از بحثهاي رايج در بين كارشناسان آموزشي بوده است.
صفارودي در اين زمينه معتقد است: برخلاف اظهارنظرهاي قاطع من فكر ميكنم حضور والدين در اولين جلسه كلاس درس، خوب يا بد نيست؛ بلكه به شرايط روحي و رواني دانشآموز كلاس اول ابتدايي ارتباط دارد.وي ميافزايد: اگر دانشآموز كلاس اول ابتدايي در همان جلسه اول، گريه كند يا بدون حضور پدر و مادرش در كلاس درس، خيلي بيقرار باشد، در اين شرايط نگه داشتن اجباري كودكان در كلاس درس اشتباه است، اما در برخي شرايط ويژه، اشكال ندارد كه پدر و مادر چند جلسه محدود با كودكشان در كلاس درس حاضر شوند.
اين كارشناس آموزشي با بيان اين كه همكاري والدين و معلمان كلاس اول، بسيار مهمتر از ساير مقاطع است، ميگويد: معلم و والدين بايد با زباني كودكانه به دانشآموز تفهيم كنند كه چرا بايد به مدرسه برود؛ حتي اگر با اين وجود باز هم دانشآموز از رفتن به كلاس درس اجتناب كند، والدين ميتوانند تا عادي شدن فرآيند رفتن به مدرسه، دانشآموز را تا محيط آموزشي و حتي درون كلاس درس هدايت كنند، اما اين كار نبايد بيشتر از يك هفته طول بكشد، زيرا در آن شرايط احتمال اين خطر وجود دارد كه دانشآموز عادت كند هميشه با والدينش در كلاس درس حاضر شود.
جام جم آنلاين
امين جلالوند - گروه جامعه