Borna66
06-02-2009, 04:39 PM
كنارآمدن با فشارهاي زندگي و كسب مهارتهاي فردي و اجتماعي، همواره بخشي از واقعيت زندگي انسان بوده كه در ادوار متفاوت زندگي او به اشكال گوناگون تجلي يافته.در دوره كودكي، تعارض ها جلوه چنداني ندارند، اما با افزايش سن و هنگام مواجهه با دشواريهاي ويژه سنين نوجواني و جواني، كشمكشهاي دروني و محيطي بيشتر تظاهر پيدا ميكنند. همزمان با رشد جسماني و رواني، انتظار جامعه و خانواده نيز از فرد نوجوان و جوان افزايش مييابد به طوري كه آنها ميپذيرند به سبب زندگي اجتماعي، بخشي از تمايلات خود را محدود كنند و در چارچوب هنجارهاي اجتماعي و گروهي قرار گيرند.
در اين راستا نوجوانان و جواناني كه شيوههاي صحيح رفتاري را فرا نگرفته باشند و مهارتهاي لازم را در جهت تطبيق خود با خانواده و جامعه نياموخته باشند، با آسيبهاي جدي و متعدي روبهرو خواهند شد و در صورتي كه رفتارهاي ضداجتماعي در آنها شكل گرفته و از خود واكنشهاي منفي بروز دهند، آسيبهاي روانشناختي در شخص و انحرافات و ناهنجاريهايي را در جامعه سبب خواهند شد.
متاسفانه افراد يك جامعه همواره در مسير بهنجار رشد رواني و اجتماعي قرار نميگيرند و به دلايل گوناگون، تعداد زيادي از نوجوانان و جوانان، توان دريافت محركهاي بيروني و ايجاد توازن بين محركها و انگيزههاي دروني خود را ندارند و بدين ترتيب رشد موزون و همهجانبه كه هدف اصلي تعالي انسان به طور كامل و نسبي است، تحقق نمييابد. در اين ميان هر چه جامعه پيچيدهتر و ارتباطات بين فردي و اجتماعي وسيعتر گردد، تعارضهاي دروني و محيطي بيشتر شده كه به سرگشتگي و آشفتگي در افراد بيتوان ميانجامد.
اعتياد به سيگار، الكل و مواد مخدر، پناه بردن به انواع داروهاي اعصاب و روان، رفتارهاي متنوع و پيچيده جامعه ستيزانه و انواع اختلالات رفتاري، رواني و عاطفي محصولات چنين فرآيندي است.
آموزش مهارتهاي زندگي (life skills) با اهداف تعميق باورها و رفتارهاي ديني شامل اعتقادات، عبادات و احكام اسلامي– تقويت مهارتهاي اجتماعي زندگي و جامعهپذير كردن نوجوانان و جوانان (مسئوليتپذيري، مشاركتجويي، سازگاري و غيره...) تقويت مهارتهاي زندگي فردي (تصميمگيري، خلاقيت و تصميمگيري، پژوهشگري و...) تقويت روحيه علاقمندشدن به جلوههاي هستي، طبيعت و محيطزيست توام با گسترش شادابي و نشاط در زندگي افراد، امروزه مورد تاكيد صاحبنظران تعليم و تربيت نوجوانان و جوانان است.
چنانچه آنها به اين مهارتها منجر شوند، از بسياري نابسامانيها و انحرافات به دور خواهند بود.
روانشناسان اين مهارتها را در عمل و براساس برنامهريزيهاي پژوهشي مدنظر قرار داده و براي اثبات آن تعاليم الهي شواهد عيني ارائه كردهاند. آنان به اين نتيجه رسيدهاند كه بسياري از اختلالات و آسيبها، در ناتواني برخي نوجوانان و جوانان در تحليل خود و موقعيت خود ريشه دارند.
حال كه نميتوان مانع تغييرات و پيچيدگيهاي جامعه و گسترش روابط اجتماعي و بينفردي افراد شد، راهي جز آماده كردن نسل نوخواسته براي روبهرو شدن با موقعيتهاي دشوار زندگي جديد باقي نميماند و با اين استدلال آموزش مهارتهاي زندگي با حمايت سازمانهاي ملي و بينالمللي براي پيشگيري نوجوانان و جوانان از بيماريهاي رواني و كجرويهاي اجتماعي در سراسر جهان در سطح مدارس آغاز شده است.
بروز مشكلات رفتاري و اختلالات رواني، مداخله مستقيم و فوري را ضروري ميسازد كه در اين شرايط مداخله عبارت است از افزايش قدرت سازگاري افراد، بالا بردن ظرفيتهاي اجتماعي و فردي آنان در برنامههاي اصلاحي، كه هدف آن ارتقاي ظرفيت روانشناختي نوجوانان و جوانان است. اين امر مهم و ضروري از طريق آموزش مهارتهاي زندگي جامه عمل ميپوشد.
در اين راستا نوجوانان و جواناني كه شيوههاي صحيح رفتاري را فرا نگرفته باشند و مهارتهاي لازم را در جهت تطبيق خود با خانواده و جامعه نياموخته باشند، با آسيبهاي جدي و متعدي روبهرو خواهند شد و در صورتي كه رفتارهاي ضداجتماعي در آنها شكل گرفته و از خود واكنشهاي منفي بروز دهند، آسيبهاي روانشناختي در شخص و انحرافات و ناهنجاريهايي را در جامعه سبب خواهند شد.
متاسفانه افراد يك جامعه همواره در مسير بهنجار رشد رواني و اجتماعي قرار نميگيرند و به دلايل گوناگون، تعداد زيادي از نوجوانان و جوانان، توان دريافت محركهاي بيروني و ايجاد توازن بين محركها و انگيزههاي دروني خود را ندارند و بدين ترتيب رشد موزون و همهجانبه كه هدف اصلي تعالي انسان به طور كامل و نسبي است، تحقق نمييابد. در اين ميان هر چه جامعه پيچيدهتر و ارتباطات بين فردي و اجتماعي وسيعتر گردد، تعارضهاي دروني و محيطي بيشتر شده كه به سرگشتگي و آشفتگي در افراد بيتوان ميانجامد.
اعتياد به سيگار، الكل و مواد مخدر، پناه بردن به انواع داروهاي اعصاب و روان، رفتارهاي متنوع و پيچيده جامعه ستيزانه و انواع اختلالات رفتاري، رواني و عاطفي محصولات چنين فرآيندي است.
آموزش مهارتهاي زندگي (life skills) با اهداف تعميق باورها و رفتارهاي ديني شامل اعتقادات، عبادات و احكام اسلامي– تقويت مهارتهاي اجتماعي زندگي و جامعهپذير كردن نوجوانان و جوانان (مسئوليتپذيري، مشاركتجويي، سازگاري و غيره...) تقويت مهارتهاي زندگي فردي (تصميمگيري، خلاقيت و تصميمگيري، پژوهشگري و...) تقويت روحيه علاقمندشدن به جلوههاي هستي، طبيعت و محيطزيست توام با گسترش شادابي و نشاط در زندگي افراد، امروزه مورد تاكيد صاحبنظران تعليم و تربيت نوجوانان و جوانان است.
چنانچه آنها به اين مهارتها منجر شوند، از بسياري نابسامانيها و انحرافات به دور خواهند بود.
روانشناسان اين مهارتها را در عمل و براساس برنامهريزيهاي پژوهشي مدنظر قرار داده و براي اثبات آن تعاليم الهي شواهد عيني ارائه كردهاند. آنان به اين نتيجه رسيدهاند كه بسياري از اختلالات و آسيبها، در ناتواني برخي نوجوانان و جوانان در تحليل خود و موقعيت خود ريشه دارند.
حال كه نميتوان مانع تغييرات و پيچيدگيهاي جامعه و گسترش روابط اجتماعي و بينفردي افراد شد، راهي جز آماده كردن نسل نوخواسته براي روبهرو شدن با موقعيتهاي دشوار زندگي جديد باقي نميماند و با اين استدلال آموزش مهارتهاي زندگي با حمايت سازمانهاي ملي و بينالمللي براي پيشگيري نوجوانان و جوانان از بيماريهاي رواني و كجرويهاي اجتماعي در سراسر جهان در سطح مدارس آغاز شده است.
بروز مشكلات رفتاري و اختلالات رواني، مداخله مستقيم و فوري را ضروري ميسازد كه در اين شرايط مداخله عبارت است از افزايش قدرت سازگاري افراد، بالا بردن ظرفيتهاي اجتماعي و فردي آنان در برنامههاي اصلاحي، كه هدف آن ارتقاي ظرفيت روانشناختي نوجوانان و جوانان است. اين امر مهم و ضروري از طريق آموزش مهارتهاي زندگي جامه عمل ميپوشد.