PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده می باشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمی کنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید



غریب آشنا
09-26-2012, 09:05 PM
پیری برای جمعی سخن میراند…


لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.


بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتریاز حضار خندیدند.


او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت بهآن لطیفه نخندیدند.


او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس


خوردن در مورد مسئلهای مشابه ادامه میدهید؟:72: