غریب آشنا
09-23-2012, 08:10 PM
جلسه ي خواستگاري... بعد از نيم ساعت سکوت
مادر داماد : ببخشين ، کبريت دارين؟
خانواده عروس : کبريت ؟! کبريت براي چي!؟
مادر داماد : والا پسرم مي خواست سيگار بکشه...
خانواده عروس : پس داماد سيگاريه....!؟
مادر داماد : سيگاري که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار مي چسبه...
خانواده عروس : پس الکلي هم هست..!؟
مادر داماد : الکلي که نه... والا قمار بازي کرده و باخته ! ما هم مشروب داديم بهش که يادش بره
خانواده عروس : پس قمارم بازي مي کنه...!؟
مادر داماد : آره... دوستاش توي زندان بهش ياد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش يه کمي بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...
خانواده ءعروس : زنش !!!؟؟؟
نتيجه اخلاقي : هميشه موقع خواستگاري رفتن کبريت همراهتون داشته باشين!:39:
مادر داماد : ببخشين ، کبريت دارين؟
خانواده عروس : کبريت ؟! کبريت براي چي!؟
مادر داماد : والا پسرم مي خواست سيگار بکشه...
خانواده عروس : پس داماد سيگاريه....!؟
مادر داماد : سيگاري که نه.. والا مشروب خورده ، بعد از مشروب سيگار مي چسبه...
خانواده عروس : پس الکلي هم هست..!؟
مادر داماد : الکلي که نه... والا قمار بازي کرده و باخته ! ما هم مشروب داديم بهش که يادش بره
خانواده عروس : پس قمارم بازي مي کنه...!؟
مادر داماد : آره... دوستاش توي زندان بهش ياد دادن...
خانواده عروس : پس زندانم بوده...!؟
مادر داماد : زندان که نه... والا معتاد بوده ، گرفتنش يه کمي بازداشتش کردن...
خانواده عروس : پس معتادم بوده...!؟
مادر داماد : آره... معتاد بود ، بعد زنش لوش داد...
خانواده ءعروس : زنش !!!؟؟؟
نتيجه اخلاقي : هميشه موقع خواستگاري رفتن کبريت همراهتون داشته باشين!:39: